بخشی از مقاله

بررسی تاثیر سرمایه هاي روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی

 

چکیده

امروزه در علوم وابسته به سلامتی به طور اعم و در روانشناسی به طور خاص رویکرد جدیدي در حال شکل گیري وگسترش است. در این دیدگاه، تمرکز علمی بر روي سلامتی و روانشناسی مثبت گرا از جمله سرمایه هاي روانشناختی و بهزیستی روانشناختی می باشد. در این پژوهش با استفاده از رویکرد معادلات ساختاري تاثیر سرمایه هاي روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از پرسشنامه هاي بهزیستی روانشناختی ریف((RSPWB و

پرسشنامه سرمایه هاي روانشناختی لوتانز((PCQ‐24 استفاده شد.با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه

170نفر برآورد شد که به روش نمونه گیري تصادفی ساده انتخاب شدند. در پایان، بعد از تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos فرضیه تحقیق که شامل تاثیر سرمایه هاي روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی می باشد در سطح اطمینان %95 مورد تایید قرار گرفت.


کلمات کلیدي: سرمایه هاي روانشناختی، بهزیستی روانشناختی، روانشناسی مثبت گرا

مقدمه


در علوم رفتاري به طور عام و در روانشناسی سلامت به طور خاص یک توجه ویژه به اهمیت بهزیستی(روانی و فیزیکی) در موفقیتهاي افراد در حوزه هاي مختلف زندگی وجود دارد. براستی که سلیگمن،استین،پارك و پترسون(2005،ص(410 با طرح این سوال که »آیا روانشناسان می توانند همه آنچه را که در مورد علم و شیوه هاي درمان بیماریهاي روانی یاد گرفته اند براي ایجاد یک شادکامی دائمی در زندگی مردم به کار گیرند؟ « این حوزه را به چالش کشیده اند. یک راه مهم براي پاسخ به این چالش شناسایی ساختار ها و سازه هایی نظیر سرمایه هاي روانشناختی مثبت (PsyCap) است که می تواند متاثر از مداخلات روانی یا مربوط به بهزیستی روانشناختی و بهزیستی درمانی باشد.

بهزیستی روانشناختی یک اصطلاح ذهنی است که براي افراد مختلف، معانی متفاوت می دهد؛ این معنا با توجه به تجارب خاص هر فرد شکل می گیرد به عبارتی برداشت خوب فرد از زندگی شخصی خود است.

محققان دریافته اند که بهزیستی روانشناختی با پیامدهاي زندگی شخصی و شغلی ارتباط دارد. به عنوان مثال آرمسدن1 و گرینبرگ(1987)2 دریافتند که بین کیفیت ادراك شده دلبستگی والدین و زوجین با بهزیستی روانشناختی رابطه معناداري وجود دارد.

امروزه پس از سرمایه انسانی و اجتماعی، سرمایه روانشناختی را می توان به عنوان مبناي مزیت رقابتی در سازمان ها در نظر گرفت. نتایج پژوهشهاي انجام شده در زمینه رفتار سازمانی مثبت گرا حاکی از آن است

که ظرفیت هاي روانشناختی، از قبیل: امیدواري، تابآوري، خوش بینی و خود- کارآمدي، در کنار هم، عاملی را با عنوان: سرمایه روانشناختی تشکیل می دهند. به عبارت دیگر، برخی متغیرهاي روانشناختی، از قبیل:

امیدواري، تاب آوري، خوش بینی و خود- کارآمدي، در مجموع یک منبع یا عامل نهفته جدیدي را تشکیل می دهند که درهر یک از این متغیرها، نمایان است (لوتانز1 و همکاران،(2007

با توجه به مطالب فوق دراین پژوهش به بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی با مطالعه در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان با استفاده از رویکرد معادلات ساختاري پرداخته می شود.


پیشینه وچار چوب نظري پژوهش

سرمایه هاي روانشناختی


در سالهاي اخیر، توجه روان شناسان به مقوله روانشناسی مثبت گرا جلب شده؛ به گونه اي که این جنبش به حوزه مدیریت و رفتار سازمانی هم راه یافته است. امروزه پس از سرمایه انسانی و اجتماعی، سرمایه روانشناختی را می توان به عنوان مبناي مزیت رقابتی در سازمان ها در نظر گرفت. نتایج پژوهشهاي انجام شده در زمینه رفتار سازمانی مثبتگرا حاکی از آن است که ظرفیت هاي روانشناختی، از قبیل: امیدواري، تابآوري، خوش بینی و خود- کارآمدي، در کنار هم، عاملی را با عنوان: سرمایه روانشناختی تشکیل می دهند. به عبارت دیگر، برخی متغیرهاي روان شناختی، از قبیل: امیدواري، تاب آوري، خوش بینی و خود-

کارآمدي، در مجموع یک منبع یا عامل نهفته جدیدي را تشکیل می دهند که درهر یک از این متغیرها، نمایان است(لوتانز و همکاران،.(2007 در واقع لوتانز و همکارانش (2008) در توسعه چارچوب رفتار

سازمانی مثبت گرا در سازمانها، سرمایه روانشناختی مثبت گرا را به عنوان یک عامل ترکیبی و منبع مزیت

 

رقابتی سازمانها مطرح کرده اند. آنها بر این باورند که سرمایه روان شناختی، با تکیه بر متغیرهاي روانشناختی مثبتگرایی همچون: امید، خوش بینی، تاب آوري و .... منجر به ارتقاي ارزش سرمایه انسانی(

دانش و مهارتهاي افراد) و سرمایه اجتماعی( شبکه روابط میان آنها) در سازمان می شود. بنا براین، سرمایه روانشناختی، از متغیرهاي روانشناختی مثبت گرایی تشکیل شده است که قابل اندازه گیري، توسعه و پرورش هستند و امکان اعمال مدیریت بر آنها وجود دارد (لوتانز و همکاران،.(2008 همانگونه که پیش از این اشاره شد این متغیرها، عبارتند از خودکار آمدي، امید واري، خوش بینی وتاب آوري. در ادامه توضیحی پیرامون هر یک از این موارد ارائه می شود.


خود – کارآمدي

خود - کارآمدي که منشا پیدایش آن پژوهش و نظریه شناختی اجتماعی بندورا (بندورا،(1997 است-

و می توان به سادگی آن را اعتماد به نفس نامید- به این ترتیب تعریف می شود: "باور (اطمینان) فرد به تواناییهایش براي دستیابی به موفقیت در انجام وظیفهاي معین از راه ایجاد انگیزه در خود، تامین منابع شناختی براي خود و نیز ایفاي اقدامات لازم ."

افراد با خود ‐کارآمدي بالا داراي ویژگی هاي مانند تعیین هدف هاي والا براي خود، ریسک پذیر، انگیزه بالا، تلاش وپشتکار براي رسیدن به اهداف می باشند(استاجکویک1 و لوتانز،.(1998

تاب آوري

تاب آوري نوعی حالتی قابل توسعه در فرد است که بر اساس آن در رویارویی با ناکامی ها، مصیبتها و تعارضهاي زندگی، و حتی رویدادهاي مثبت ، پیشرفتها و مسئولیت بیشتر قادر است به تلاش بیشتري ادامه دهد و براي دستیابی به موفقیت بیشتر، از پاي ننشیند (آوي2 و همکاران،(2011 پژوهشهاي انجام شده حاکی از آن است که برخی افراد تاب آور، پس از رویارویی با موقعیت هاي دشوار زندگی، دوباره به سطح

 

معمولی عملکرد باز می گردند، حال آنکه عملکرد برخی دیگر از این افراد، پس از رویارویی با ناکامی ها، مصیبت ها و دشواري ها نسبت به گذشته ارتقا پیدا می کند . در مجموع، افراد تاب آور،واقعیت هاي زندگی را به سهولت میپذیرند. وایمان دارند که زندگی با معناست وداراي توانایی بالا براي هماهنگ شدن با تغییرات بزرگ وغیر منتظره هستند(لوتانز و همکاران،.(2007


خوش بینی


سلیگمن1 پدر روانشناسی مثبت گرا، بر این باور است که: افراد خوش بین، در رویارویی با شکستها و موفقیتهاي خود، رفتار هاي خاصی از خود نشان می دهند مثلا بر اسناد هاي کلی تکیه می کنند، اسنادشان پایدار است، موفقیت هاي خود را به توانایی هاي درونی خود وشکست ها را به عوامل بیرونی نسبت می دهند(سلیگمن،.(2000 توضیحی دیگر براي خوش بینی که توسط کارور و شی یر2مطرح شده این است که افراد خوش بین همواره در انتظار رخ دادن اتفاقهاي خوشایند در زندگیشان هستند. نکته مهم آن است که در سرمایه روانشناختی، خوش بینی واقعی مورد نظر است، زیرا خوش بینی غیرواقعی منجر به پیامدهاي منفی میشوند(جنسن3 و لوتانز،.(2006


امیدواري

 

امیدواري حالت انگیزشی مثبتی است که از احساس موفقیت آمیز( عاملیت ) و برنامه ریزي براي دستیابی به

هدف ناشی شده است.بنابراین، امیدواري از دو جزء تشکیل شده است: عاملیت و برنامه ریزي براي دستیابی
به هدف. مقصود از عاملیت، داشتن اراده براي دستیابی به نتیجه مورد نظر یا دلخواه است (سیندر1،.(2000

امیدواري، مستلزم، عاملیت یا نوعی انرژي براي تعقیب هدفها است .علاوه بر این، دیگر عنصر تشکیل دهنده

امیدواري، برنامهریزي براي دستیابی به هدف است که نه تنها دربرگیرنده شناسایی هدفها است، بلکه راه هاي

متفاوت رسیدن به هدفها را نیز در بر میگیرد. به عبارت دیگر: امیدواري مستلزم داشتن اراده براي نیل به
موفقیت و نیز، شناسایی، شفاف سازي و پیگیري راههاي لازم براي دستیابی به موفقیت است(پترسون2 و

لوتانز،.(2003


بهزیستی روانشناختی
بهزیستی فاعلی داراي مؤلفه هاي عاطفی ( تعادل عاطفه مثبت و منفی ) و شناختی (ارزیابی فرد در مورد رضایت از زندگی) است (بخشی، دائمی و آجیل چی، 1388 ؛ جوشن لو، رستمی و نصرت آبادي، . (1385
بهزیستی فاعلی همان چیزي است که افراد عادي، شادکامی3 می نامند . بهزیستی روان شناختی نیز که »اشتغال با چالشهاي هستی شناختی زندگی« تعریف شده ، بیشتر با مفهوم شش مؤلفه اي ریف4 (ریف و کیز5، (1995 شناخته شده است،این مولفه هادر شکل شماره یک نشان داده شده است: پذیرش خود6 ، رابطه مثبت با دیگران7 ، استقلال عمل8 ، زندگی هدفمند9 ، رشد شخصی10 و تسلط بر محیط1 (جوشن لو و رستگار1386 (

 

افراد با احساس بهزیستی بالا به طور عمده اي هیجانات مثبت را تجربه می کنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند، در حالی که افراد با احساس بهزیستی پایین حوادث و موقعیت زندگی شان را نامطلوب ارزیابی می کنند و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه می کنند( مایرز٢ و دینر٣، .( 1995 احساس رضامندي مثبت تنها با فقدان هیجانات منفی پدید نمی آید و عدم حضور هیجانات منفی لزوما حضور هیجانات مثبت را به همراه نمی آورد، بلکه برخورداري از هیجانات مثبت خود به شرایط و امکانات دیگري نیازمند است.

الگوي ریف به طور گسترده مورد توجه پژوهشگران داخلی و خارجی قرار گرفته است.ریف این الگو را بر اساس مرور متون بهداشت روانی ارائه کرد و اظهار داشت مولفه هاي الگو معیارهاي بهداشت روانی مثبت است و این ابعاد کمک می کند تا سطح بهزیستی و کارکرد مثبت شخص را اندازه گیري کرد(بیانی،گودرزي و محمدکوچکی، . (1387

درزیر مولفه هاي الگوي بهزیستی روانشناختی ریف به صورت خلاصه تشریح شده اند.

پذیرش خود

 

یکی از مولفه هاي کلیدي بهزیستی، داشتن نگرش مثبت در مورد خود است البته نه به معناي خودشیفتگی یا عزت نفس خیلی بالا و غیر معمول بلکه به معناي احترام به نفسی که بر اساس آگاهی از نقاط قوت و ضعف خود باشد. بطوري که آگاهی از کاستیهاي خود و نیز پذیرش اشتباهات خویش، یکی از مشخصه هاي مهم داشتن شخصیتی کامل و تکامل یافته است. اریکسون(1959 ) 1 بیان داشت که یکی از عوامل یکپارچگی خود، رسیدن به آرامش در عین وجود پیروزیها و شکستها و ناامیدیهاي گذشته است. چنین خودپذیري بالایی براساس خودسنجی واقع بینانه، آگاهی از اشتباهات و محدودیتهاي خود، و عشق نسبت به خود و دیگران، بنا شده است.


هدف و جهت گیري در زندگی


توانایی پیدا کردن معنا و جهت گیري در زندگی، و داشتن هدف و دنبال کردن آنها، که تمامی اینها در تقابل با خوشبختی قرار دارند، از وجوه مهم بهزیستی هستند. اولین و روشن ترین نظریه در مورد هدفمند بودن دز زندگی را (فرانکل،1992 به نقل از پروچسکا و نورکراس،(1999 داده است. فرانکل 3 سال بسیار سخت را در اردوگاه نازیها گذراند و در طول این سالها با داشتن اهداف خویش زنده ماند. دید او نسبت به ارتقاء سطح زندگی، اهداف و معناي زندگی آنقدر عمیق بوده که توانسته در سالهاي پس از آزادیش، روشی از روان درمانی ( معنا درمانی ) را براي کمک به همنوعانش در یافتن معنایی در زندگی پیدا کند. با استفاده از این روش افراد می توانند در مقابل سختیها و رنجها پایداري و مقاومت کنند.


رشد شخصی


یا توان شکوفا ساختن کلیه نیروها و استعدادهاي خود. پرورش و بدست آوردن تواناییهاي جدید که مستلزم روبرو شدن با شرایط سخت و مشکلات می باشد، زیرا روبرویی با این شرایط باعث می شود فرد نیروهاي درونی خویش را بجوید و نیز تواناییهاي جدید بدست آورد. چه زمانی بیشترین احتمال یافتن این نیروها می

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید