بخشی از مقاله

تعیین اهداف استراتژیک و فرآیندهای کلیدی در نیروگاههای آبی
چکیده
مقاله حاضر به شناسایی فرآیندهای کلیدی در نیروگاههای آبی می پردازد. در شناسایی این فرآیندها از یک رویکرد فرآیندی استفاده شده است . ضمن معرفی مفهوم فرآیند و نگرش فرآیندی به صنعت برق ، روش شناسایی، ارزیابی و انتخاب فرآیندهای کلیدی تشریح شده است . در پایان نیز لیستی از فرآیندهای کلیدی براساس رویکرد پیشنهادی در یک افق ۱۵ ساله ارائه شده است.

مقدمه :
از آنجایی که صنعت برق هر کشور به عنوان یکی از پایه های توسعه اقتصادی آن کشور محسوب می شود و این صنعت نقش موثر و تعیین کنندهای در سایر صنایع دارد ، ارتقاء سطح تکنولوژی و استفاده از تکنولوژیهای نوین آن اثرات قابل توجهی در افزایش بهرهوری و بهبود عملکرد کل اقتصاد کشور دارد . لذا ضرورت تدوین استراتژی توسعه تکنولوژی به وضوح مشخص میگردد . تدوین استراتژی تکنولوژی در بخش تولید انرژی الکتریکی بر سایر بخشهای این صنعت ارجحیت دارد چرا که وجود این بخش برای کشور ضروری و حتمی است، میزان سرمایه گذاری در این بخش بسیار بالاست و علاوه برآن استراتژی های توسعه تکنولوژی در این حوزه، تصمیم گیری در مورد توسعه تکنولوژی در سایر حوزه ها را نیز تحت تأثیر قرار می دهد[۱] .
۱- ضرورت نگرش فرآیندی به بخش تولید انرژی الکتريکی
شناسایی فرآیندهای کلیدی برمبنای یک رویکرد فرآیندی صورت گرفته است . ابتدا لازم است منظور خود را از مفهوم فرآیند بیان کنیم. فرآیند زنجیرهای از قدم ها(فعالیتها) است که در راستای ایجاد یک یا چند خروجی مشخص به طور هماهنگ انجام می شود[۱].
از آنجایی که تکنولوژیهای بخش تولید انرژی الکتریکی از نوع تکنولوژی فرآیند بوده و مجموعه تکنولوژیهای یک صنعت به هم پیوسته و وابسته هستند و از آنجا که وابستگی تکنولوژیها عمدتاً در نتیجه وابستگی فعالیتهایی است که تکنولوژیها را به خدمت گرفته اند و وابستگی فعالیتها در نگرش فرآیندی به خوبی ملحوظ شده است، لذا مدلهای تدوین استراتژی تکنولوژی که مبتنی بر نگرش فرآیندی هستند، مدلهای مناسبی برای تدوین استراتژی تکنولوژی در این بخش می باشند[۱] .
۲- فرآیند تدوین استراتژی تکنولوژی
فرآیند تدوین استراتژی توسعه تکنولوژی با توجه به ویژگیهایی صنعت برق و امکان نگرش فرآیندی به این صنعت شامل ۷ قدم کلی به شرح ذیل است که این مدل در هر چهار حوزه تولید، انتقال ، توزیع و کنترل ومخابرات ودیسپاچینگ قابل پیادهسازی است [۱و۲].
۱- تبیین اهداف استراتژیک صنعت برق ایران اهداف استراتژیک اهدافی هستند که جهت گیری کلی صنعت را برای یک افق نسبتاً طولانی مشخص می کنند. نیازمندیهای تکنولوژیک و اولویتهای سرمایه گذاری در زمینه توسعه تکنولوژی بر مبنای وزن این اهداف تعیین خواهد شد.
۲- شناسایی فرآیندهای داخلی صنعت برق ایران
۳- ارزیابی فرآیندها و انتخاب فرآیندهای کلیدی (استراتژیک)
۴- شناسایی تکنولوژیهای استراتژیک تکنولوژیهای استراتژیک، تکنولوژیهایی هستند که نقش قابل توجهی در تحقق اهداف استراتژیک ایفا می کنند. تکنولوژیهای استراتژیک در این مقاله به مفهوم تکنولوژی های کاندیدا برای سرمایهگذاری بکار گرفته شده اند و در دل فرآیندهای کلیدی نهفته اند که می باید برای انتخابنهایی مورد ارزیابی دقیق تر قرار گیرند.
۵- ارزیابی اهمیت نسبی (جذابیت) تکنولوژیهای استراتژیک برای صنعت برق
۶- ارزیابی توان کشور در ارتباط با تکنولوژیهای استراتژیک
۷- تدوین استراتژی تکنولوژی
تلفیق اطلاعات حاصل از ارزیابی جذابیت تکنولوژی ها (قدم ۵) از یک طرف و ارزیابی توان کشور در ارتباط با هر یک از تکنولوژی ها (قدم۶) از طرف دیگر، این امکان را فراهم میسازد که مهمترین تکنولوژی ها را به عنوان شناسایی فرآیندهای کلیدی در نیروگاههای آبی، نیازمند تببین اهداف استراتژیک صنعت در حوزه تولید انرژی الکتریکی است. برای این منظور از مدیران و کارشناسان حوزه تولید انرژی درخواست شد تا تعبیر اهداف ششگانه صنعت برق را در این حوزه مشخص نمایند. نتایج این نظر سنجی در مورد اهداف به شرح زیر میباشد که ارتباط میان این اهداف و اهداف کلان صنعت برق در شکل شماره ۱ به صورت یک نمودار درختی ارائه شده است .

اولویتهای سرمایهگذاری انتخاب کرده و روش سرمایه گذاری روی هریک تکنولوژیهای منتخب را تعیین نمائیم. بدین ترتیب استراتژی تکنولوژی صنعت مشخص خواهد شد.

۲- ۱- اهداف کلان صنعت برق ایران و اهداف
استراتژیک بخش تولید اهداف استراتژیک صنعت برق در بخش تأمین انرژی الکتریکی با مطالعه اسناد و مدارک داخلی صنعت ، بررسی اهداف صنعت برق دیگر کشورها و مصاحبه با مدیران ارشد و صاحبنظران صنعت به شرح جدول ۱ نسبت به چشم انداز صنعت برق (ایفای نقش محوری در رشد اقتصادی کشور با توجه به مفهوم توسعه پایدار) تعیین گردید.
بهبود راندمان تولید : افزایش راندمان نیروگاههای موجود تا سطح راندمان نامی آنها و انتخاب نیروگاههای باراندمان بالا.
کاهش آلودگیهای زیست محیطی ناشی از فرآیند تولید : به این معناست که نیروگاههای قدیمی با بکارگیری تکنولوژیهای حذف آلاینده ها و نیز با بهره برداری صحیح از نیروگاه میزان این آلایندهها را تقلیل دهند و از طرف دیگر از همان ابتدا در زمان احداث و راه اندازی نیروگاه به مسائل زیست محیطی توجه گردد تا میزان نشر آلایندهها کاهش یابد.
افزایش قابلیت اطمینان و دسترسی نیروگاه:به این معناست که خروجهای غیرقابل پ حداقل ممکن برسد و نیز به معنای ا در دسترس بودن و قابلیت اطمینان سیستمهای تولید برق می باشد . بهبود کیفیت برق تولیدی : به این معناست که برق تحویلی به مشتریان کمترین نوسانات ولتاژ، فرکانس و... را دارا باشد. کاهش قیمت تمام شده هر کیلووات ساعت برق تولیدی : به این معناست که برق به مشتریان با حداقل قیمت البته بدون کاهش کیفیت آن تحویل گردد که این امر از طریق کاهش هزینههای سرمایه گذاری در زمان احداث و توسعه نیروگاهها، کاهش هزینههای تعمیرات و نگهداری (که با بهره برداری صحیح از نیروگاه امکان پذیر است) محقق می شود و نیز با استفاده از نیروگاههای تولید پراکنده می توان هزینه های تولید و انتقال را کاهش داد که به تبع آن هزینه های تولید برق نیز کاهش مییابد. دستیابی به ترکیب مناسب تولید: به این معناست که ما ترکیب بهینه ای از نیروگاههای آبی ، حرارتی ، خورشیدی و سایر نیروگاههای را به گونه ای داشته باشیم که برق با اقتصادی ترین قیمت به دست مصرف کننده برسد و نیز حداکثر استفاده و صرفه جویی از منابع موجود به عمل آمده باشد. استفاده مؤثر از دیگر منابع انرژی : از سایر منابع انرژی ( خورشیدی ، بادی ...) به غیر از سوختهای مایع و گاز به نوعی استفاده شود که برق باقیمت مناسب به مشتریان تحویل داده شود. افزایش ظرفیت تولید : با توجه به میزان رشد مصرف در واحدهای تجاری ، خانگی و لزوم جایگزینی نیروگاههای فرسوده وقدیمی، . میزان تولید بایستی بگونهای جوابگوی این رشد باشد که این امر یا با توسعه نیروگاههای موجود و یا احداث نیروگاههای جدید محقق خواهد شد. افزایش ایمنی نیروگاهها : به این معناست که با بهره گیری از سیستمهای لازم بتوان امنیت جانبی کارکنان را افزایش و از میزان خسارت مالی در نیروگاهها جلوگیری نمود. افزایش زمان بهره برداری اقتصادی از نیروگاه ها:
به این معناست که با بهره برداری صحیح از تکنولوژیها بتوان از نیروگاه بطور اقتصادی و در زمان طولانی تری بهره برداری نمود. کاهش تلفات آب : کم کردن تلفات آب در حین عملیات تولید رسیدن به ظرفیت نامی : به این معناست که با کردن تجهیزات معیوب بتوان ظرفیت نیروگاه را به ظرفیت نامی ان رساند. پس از تدوین این اهداف و ارتباط میان آنها با اهداف استراتژیک صنعت برق، برای بدست آوردن اهمیت نسبی اهداف حوزه تولید با نظر سنجی های به عمل

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید