بخشی از مقاله

چکیده

تئوری محدودیت ها در سازمان هایی بکار میرود که حداقل یک محدودیت داشته باشد. یکی از موضوعاتی که در تئوری محدودیت به کار گرفته می شود مربوط به تولید از حیث ترکیب بهینه تولید است.به طوری که ترکیب تولید در راستای فلسفه ی تئوری محدودیت ها که همان خلق پول است، سود را بیشینه نماید.

آنچه در این تحقیق به کار گرفته شده بدین ترتیب است که در روش پیشین میزان خروجی - Troughput - به صورت ثابت در نظر گرفته میشد و برای هر محصول یک مقدار داشت اما در اینجا این مقدار خروجی ثابت نیست و برای هر محصول چند مقدار خروجی داریم.در این روش بعد از تعیین ایستگاهی که دارای گلوگاه است، زمان پردازش هر محصول در آن گلوگاه را فشرده کردیم و لذا با کم شدن زمان و کاهش کیفیت میزان سود ما هم کاهش می یابد. و بدین ترتیب برای هر محصول دو مقدار خروجی بدست می آوریم،اولی با تقسیم سود در زمان عادی، بر زمان عادی و دومی با تقسم سود در زمان فشرده، بر زمان فشرده.که ما هر کدام از این روش ها را به صورت یک استراتژی در نظر گرفتیم.سپس با مقادیر بدست آمده از استراتژی ها اقدام به تعیین ترکیب تولید کردیم بدین صورت که هر محصولی که سود بیشتری دارد دارای الویت بیشتری است.

پس از تعیین الویت بندی اقدام به تعیین میزان تولید از هر محصول نمودیم.و در آخر با توجه به سود هر محصول تحت استراتژی تولید شده و میزان تولید شده از هر محصول سود کل حاصل از این ترکیب تولید را بدست آوردیم.سپس مدل ریاضی ترکیب را نوشته و در نرم افزار گمز حل میکنیم و جواب بهینه ی بدست آمده را با جواب بدست آمده از ترکیب تولید مقایسه کرده و اختلاف جواب ها را بدست می آوریم.

.1 مقدمه

در اواخر دهه 80 موشه گلدرات فیزیکدان یهودی در کتاب هدف خود برای اولین بار به مفاهیم تئوری محدودیتها پرداخت. ایده اصلی تئوری فوق بر مدیریت گلوگاهها استوار است، این تئوری مدعی است که به بهبود مستمر ازطریق شناسایی محدودیتها وگلوگاههای تولیدی در سازمان منجر خواهدشد، بدین ترتیب تمرکز اصلی این تئوری ابتدا شناخت محدودیتها و سپس مدیریت بر روی آنها در جهت افزایش کارایی سیستم است. تئوری محدودیتها مانند فلسفه مدیریت ژاپنی تولید به موقع مبتنی بر بهبود مستمر است و از این نظر هر دو در مقابل نگرش سنتی قرار می گیرند،اما تفاوت عمده آن با نظام به موقع - JIT - در این است که فلسفه به موقع بر کاهش موجودیها و حذف اتلافها متمرکز می شود درحالی که تئوری محدودیتها بر محدودیتها و حذف آنها تاکید می کند.

تئوری محدودیتها را می توان نگرش سیستماتیک نوین در فرایند تفکر نامید. تئوری محدودیتها از الگوریتمی با 5 گام اساسی استفاده می کند، تئوری محدودیتها و مدیریت محدودیتها قصد دارد که شانس ایجاد یک تغییر نتیجه بخش وموثر را افزایش دهد. تئوری محدودیتها معتقد است که هر سیستم لااقل دارای یک محدودیت است و وجود محدودیتها نشان دهنده پتانسیل برای رشد و انجام تغییرات نتیجه بخش است. برخلاف روشهای سنتی که بر شاخص هزینه عملیاتی تمرکز دارند و یا روش تولید به موقع که توجه خاص بر کاهش موجودیها می کند تمرکز اصلی تئوری محدودیتها بر افزایش بهره وری ازطریق مدیریت محدودیتها و افزایش خروجیهای تولیدی یا دستیافت سازمان است.

گلدرات در سال 1981 مقاله ای تحت عنوان کارخانه نامتوازن منتشر کرد،و در مقابله دیگری حسابداری قیمت تمام شده را دشمن شماره یک بهره وری نامید و نگرش جدید به بهره وری کارخانه را مطرح کرد. نرم افزاری برای ارائه برنامه زمانبندی براساس تئوری محدودیتها ارائه شده بود ولی چون جزئیات و فلسفه مورداستفاده در آن بیان نشده بود،ابهامات فراوانی درمورد این برنامه زمانبندی وجود داشت. وی کتاب 1986 منتشر کرد و سپس در کتاب دیگر خود با عنوان مسابقه به بررسی جزئیات بیشتری از تئوری محدودیتها پرداخت. وی در کتابها و مقالات بعدی خود تاکید خاصی بر تشخیص و مدیریت محدودیتها، خط مشی و سیاستگذاری نسبت به محدودیتهای فیزیکی می کند .

از زمان ارائه ی مفهوم TOC توسط گلدرات مباحث زیادی در خصوص TOC و تکنیک های مربوط به آن منتشر شد. یکی از موضوعاتی که در TOC پی گرفته می شود، مربوط به تولید از حیث ترکیب بهینه ی تولید است. به طوری که ترکیب تولید در راستای فلسفه TOC که همان خلق پول است، سود را بیشینه نماید. لذا بر همین مبنا روشی پایه گذاری شد که با روش مرسوم در حسابداری سنتی تفاوت داشته و با نگرشی متفاوت سعی در بهینه سازی ترکیب تولید نموده است بلکه از رهگذر این بینش به سود بیشتری نایل شود.

.2 مرور ادبیات

مفهوم دیگری که باید آن را بیان کرد، مفهوم هدف یا اهداف سیستم است. گلدرات در کتاب هدف خود دو واژه هدف و شرط لازم را درکنار یکدیگر بیان می کند، هدف عبارت است از نتیجه یا حاصل کلی که همه تلاشها درجهت آن است و شرط لازم، وضعیتی است که حصول نتیجه ای را تضمین می کند، به عبارت دیگر، اگر شما تمام شرط لازم وقوع هدف را برآورده سازید به هدف دست می یابید.هدف بنیادین هر سازمان ، پول سازی برای حال و آینده است، بنابراین، اتخاذ تصمیمی که سودآوری کوتاه مدت را افزایش داده ولی سودآوری بلندمدت را کاهش می دهد مغایر با هدف اصلی سازمان خواهدبود .

بنابراین، اگر شرکتی - سازمانی - سودآوری را به عنوان هدف برگزیند در این صورت، رضایت مشتری، راهبری فناوری، مزیت رقابتی و افزایش سهم بازار همگی شرط لازم برای دستیابی به آن هدف خواهندبود. لذا هر اقدامی که در جهت پولسازی سازمان صورت گیرد را اقدامی بهره ور گویند و هر اقدامی که در جهت پولسازی نباشد اقدامی غیر بهره ور خواهد بود. تئوری محدودیتها معتقد است که هر سیستم لااقل دارای یک محدودیت است و وجود محدودیتها نشان دهنده پتانسیل برای رشد و انجام تغییرات نتیجه بخش است. محدودیتها در این تئوری دارای نقش اساسی هستند. محدودیت عبارت است از هر عاملی که کارایی سیستم را در ارتباط با هدف یا مقصود از پیش تعیین شده محدود می کند، در سازمانها و کارخانجات محدودیت را با نام آشنای گلوگاه می شناسند، منبع گلوگاهی منبعی است که ظرفیتش کمتر یا مساوی تقاضای موردانتظار برای آن است، اما گلوگاههای تولیدی تنها محدودیتهای سازمان نیستند.

.3 تعیین ترکیب تولید

یکی از اساسی ترین تصمیمات شرکت های تولیدی،تعیین ترکیب تولید است.یعنی چه مقدار و از چه محصولی باید تولید کنیم تا سود حاصله ماکسیمم گردد.پس از اینکه گلوگاه ها تا حد امکان بهبود داده شد آخرین بهبود از طریق تعیین ترکیب تولید لحاظ می شود. در روش مرسوم برای تعیین ترکیب تولید با استفاده از تئوری محدودیت ها مقدار Troughput مقداری ثابت در نظر گرفته می شد و پس از تعیین گلوگاه با استفاده از این مقدار خروجی - - troughput که از تقسیم سود هر محصول بر زمان پردازش آن محصول در گلوگاه بدست می آید به الویت بندی برای ترکیب تولید می پرداختیم.اما آنچه در این تحقیق متفاوت است این است که مقدار Troughput ثابت نیست و در گلوگاه ما برای هر محصول علاوه بر زمان عادی اقدام به فشرده کردن زمان برای هر محصول کرده ایم.که به طبع به علت پایین آمدن زمان برای هر محصول کیفیت آن نیز کاهش یافته وسود آن نیز به نسبت تولید در زمان عادی کاهش می یابد.

در این روش همچون روش پیشین ابتدا گلوگاه را تعیین می کنیم.،برای تعیین ایستگاهی که دارا ی گلوگاه است،برای هر ایستگاه باید تقاضای هر محصول را در زمان پردازش آن محصول در ایستگاه مورد نظر ضرب کرد و اعداد بدست آمده برای هر ایستگاه را با هم جمع نمود.چنانچه عدد بدست آمده از زمان در دسترس ایستگاه کمتر باشد آن ایستگاه گلوگاه نمیباشد اما چنانچه این عدد از زمان در دسترس بیشتر بود،آن ایستگاه به عنوان گلوگاه شناخته می شود.پس از تعیین گلوگاه حال در ایستگاه مورد نظر اقدام به فشرده نمودن زمان پردازش هر محصول در گلوگاه می نماییم.که همانطور که گفته شد با فشرده کردن زمان سود هر محصول نیز کاهش می یابد.حال در این مرحله با در دست داشتن زمان عادی و سود در حالت عادی و زمان فشرده و سود در حالت فشرده باید از استراتژی های موجود استفاده کرد.در واقع این استراتژی ها همان نوآوری ما می باشند که در واقع همان مقدارTroughput هستند که در اینجا ثابت نیست.

استراتژی اول از تقسیم سود در حالت عادی بر زمان عادی برای هر محصول بدست می آید و استراتژی دوم از تقسیم سود در حالت فشرده بر زمان فشرده بدست می آید.پس از بدست آوردن مقادیر استراتژی ها - Troughput - برای هر محصول باید به تعیین ترکیب تولید بپردازیم. برای تعیین ترکیب تولید بدین صورت عمل میکنیم که به مقادیر بدست آمده برای هر محصول،با هر استراتژی به کار رفته نگاه میکنیم هر کدام که سود بیشتری داشت،محصول مورد نظر با آن استراتژی تولید میشود.پس از آنکه مشخص کردیم که هر محصول با چه استراتژی تولید شود،حال به سود بدست آمده برای هر محصول با توجه به استراتژی تولید شده توجه میکنیم،از بین محصولات هر محصولی که سود بیشتری داشت الویت بیشتری برای تولید دارد و ابتدا آن محصول تولید می شود.

پس از آنکه الویت تولید برای هر محصول را تعیین کردیم،باید مشخص کنیم که از هر محصول به چه میزان تولید شود.برای انجام این کار باید تقاضای هر محصول را در زمان پردازش آن محصول با توجه به استراتژی بکار رفته ضرب کنیم.پس از آنکه زمان مصرفی محصول مورد نظر بدست آمد،چنانچه این مقدار از زمان در دسترس گلوگاه کمتر بود تمام تقاضای آن محصول را میتوان تولید کرد و در صورتی که مقدار بدست امده از زمان در دسترس ایستگاه بیشتر بود برای تعیین میزان تولید محصول می بایست زمان در دسترس را بر زمان پردازش آن محصول با توجه به استراتژی بکار رفته برای تولید آن محصول تقسیم کرد.

بدین ترتیب مقداری که از هر محصول باید تولید شود بدست می آید.پس از تعیین میزان تولید هر محصول باید سود حاصل از این ترکیب تولید را بدست آورد.برای بدست آوردن سود کلی میزان تولید شده از هر محصول را در سود آن محصول با توجه به استراتژی بکار رفته ضرب می کنیم.پس از تعیین سود کلی،مقدار بدست را بر مقدار بهینه ی بدست آمده از نرم افزار گمز تقسیم میکنیم و آنرا به صورت درصد بیان می کنیم.مقدار بدست آمده اختلاف جواب بدست آمده و جواب بهینه را نشان می دهد.

-1-3 مدل ریاضی

اندیس ها و مجموعه ها:

= I مجموعه ی تمام محصولات

= i اندیس محصول

= J مجموعه ی تمام استرتژی ها

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید