بخشی از مقاله

چکیده:

تعیین تعداد بهینه نیروهاي تعمیرات در مراکز مختلف تعمیراتی، همواره پیچیده و پرچالش بوده و فاکتورهاي مختلف مهمی در این زمینه تأثیرگذار می باشد. هدف این تحقیق توسعه مدل ریاضی تجزیه و تحلیل داده هاي موجود در مراکز کاري و عوامل مختلف جهت تعیین بهینه تعداد نیروهاي تعمیراتی در هر مرکز کاري می باشد.این تحقیق کاربردي موجب ارائه مدل عملیاتی مقبول و قابل پذیرش در حوزه فعالیت هاي نگهداري و تعمیرات شده و الگویی موفق را جهت توسعه استفاده مدل ارائه نموده است. کاربرد این مدل در مجتمع مورد مطالعه، موجب ایجاد صرفه جویی اقتصادي قابل توجهی همراه با حفظ سطح پاسخگویی مناسب فعالیت هاي تعمیراتی خواهد گردید.

بخش :1 مقدمه

این پژوهش مدل تجزیه و تحلیلی، جهت تعیین سطح بهینه نیروهاي تعمیراتی با تخصص هاي مختلف را توسعه می دهد. این متد فرض می نماید که فعالیتهاي تعمیراتی بر اساس خرابی هاي تصادفی ممکن بر روي تجهیزات تولید می شوند و نهایتاً سرویس هایی را براي بازگشت به حالت اول نیاز خواهند داشت. یکی از ابزارهاي مدیریت تعمیرات، برنامه ریزي تعمیرات می باشد و برنامه ریزي تعمیرات مناسب به معنی تعیین صحیح سطح منابع تعمیراتی مورد نیاز براي پاسخگویی به تقاضاي کار موجود در افق برنامه ریزي مشخص شده می باشد. به صورت خاص برنامه ریزي حرفه اي در راستاي تعیین صحیح موارد ذیل اقدام می نماید:

-    مهارت نفرات تعمیرات

-    تعداد دقیق نفرات تعمیرات به تفکیک تخصص

-    انواع تجهیزات و ابزارآلات تعمیراتی موردنیاز

-    تعداد دقیق تجهیزات و ابزارآلات تعمیراتی موردنیاز

-    مشخص نمودن قطعات یدکی و متریال موردنیاز

-    تعداد دقیق قطعات یدکی و متریال موردنیاز

-    تعیین سطح دقیق کارهاي عقب افتاده - Backlog -

-    ظرفیت اضافه کاري

-    ظرفیت قراردادهاي تعمیراتی

پیچیده ترین بخش از موارد فوق تعیین تعداد دقیق نفرات تعمیرات به تفکیک تخصص می باشد، این پیچیدگی به خاطر پاسخگویی به تقاضاي کار جهت سطوح پیچیدگی مختلف کارهاي متفاوت و با استفاده از سطوح مهارتی گوناگون و از منابع تامین نیروي متفاوت می باشد. و همین پیچیدگی مذکور محققان بسیاري را تشویق نموده است تا راههایی را پیدا نمایند تا بتوانند به صورت دقیق تعداد نیروهاي تعمیراتی را با هدف حصول حداقل هزینه تعیین نمایند.

بخش :2 مرور ادبیات

مقالات منتشره در این زمینه معمولا در حیطه مهندسی صنایع، علوم زمانبندي و تحقیق در عملیات می باشند و بندرت در زمینه خاص بهبود ظرفیت نیروهاي تعمیراتی به بحث پرداخته اند.

اما موضوع کلی افزایش بهره وري منابع به صورت مناسبی توسعه یافته و مورد مطالعه قرار گرفته است. لذا تئوري هاي فراوانی در رابطه با مسأله تخصیص نیروي انسانی قابل استفاده می باشد. کشورهاي زیادي تا کنون مسائل مختلفی را در رابطه با سیستم هاي نظامی پیچیده در مورد تخصیص نیرو مورد مطالعه قرار داده اند و بهبودهاي چشمگیري نیز در این زمینه حاصل شده است. انواع مختلفی از صنایع نظیر صنایع نظامی، صنایع هوایی و صنایع نفت، گاز و پتروشیمی تمایل به حفظ نسبت بالاي نیروهاي تعمیراتی به نیروهاي بهره برداري دارند که با توجه به اینکه منابع تعمیراتی هزینه بالایی دارند مخارج زیادي را بر این شرکت ها تحمیل می نماید، لذا همیشه در صنایع مذکور خصوصا صنایعی که بصورت رقابتی در حال فعالیت می باشند استفاده بهینه از نیروي کار و تعیین سطح بهینه نیروهاي کاري جزء مسائل مهم و مورد علاقه می باشد.

تکنیک مدل ریاضی براي برنامه ریزي تعمیرات در راستاي بهینه سازي تعداد نیروهاي تعمیراتی مورد استفاده قرار گرفته است. آقاي Dijksrra در سال 1991 یک سیستم پشتیبانی تصمیم گیري - DSS - را براي برنامه ریزي ظرفیت نیروهاي تعمیراتی صنعت هوایی پیشنهاد نموده است و تلاش نموده تا مسائل مربوط به اندازه و ترکیب نیروي کاري را حل نماید. همچنین آقاي Clarke Eral در سال 1996 ملاحظات مربوط به نیروهاي کاري و تعمیرات را مورد بررسی قرار داده است، ایشان برنامه ریزي بلند مدت تعمیراتی و محدودیت نیروي کاري را مورد بررسی قرار داد ولی مدل خاصی در رابطه با نگهداري و تعمیرات کوتاه مدت ارائه ننمود.

آقاي Talluri در سال 1998 مسأله انجام روتین چهار روزه در زمینه نگهداري و تعمیرات هوایی را مورد بررسی قرار داد و مسائل برنامه ریزي ریاضی را با کاربرد الگوریتم زمانی Polynomial مورد استفاده قرار داد. در سال 2000 نیز شبیه سازي احتمالی توسط Law and Kelton مورد استفاده قرار گرفت. در سال 2006 تعیین سایز بهینه نیروهاي کاري تعمیرات در راستاي مواجهه با تغییر حجم کاري در زمانهاي مختلف توسط پرفسور جاردین - - S.Jardine مورد بررسی قرار گرفت که در بررسی حال حاضر از مدل ایشان استفاده شده است.

بخش :2 مراحل روش انجام کار

فاز اول: بررسی تحقیقات مشابه

فاز دوم: مولفه شناسی و تعیین مولفه هاي تاثیرگذار

فاز سوم: مدلسازي

فاز چهارم: جمع آوري داده ها و آزمون مدل جهت تعیین ظرفیت بهینه

فاز پنجم: مستندسازي گزارش

روش انجام تحقیق به صورت مرحله به مرحله بوده در ابتدا به جستجوي تحقیقات و پژوهشهاي مشابه پرداخته ، سپس به شناخت مولفه تاثیرگذار در تعیین ظرفیت بهینه پرداخته شده است و پس از تعیین فاکتورهاي اصلی به مدلسازي اقدام گردیده است، پس از مدلسازي اقدام به جمع آوري داده هاي موجود از سیستم اطلاعاتی ERP شرکت آریاساسول شد، توابع تقاضاي کار هر مرکز کاري مشخص گردید، سپس با جایگذاري داده هاي هر مرکز کاري در مدل تعیین شده ظرفیت بهینه - تعداد نفرات دقیق مطلوب - هر مرکز تعیین شده و نهایتا کلیه فعالیتها مدون و مستند گردیده است که در قالب گزارش حاضر ارایه می گردد.

-2-1 شرح مسأله

تحقیق در مجتمع پتروشیمی آریاساسول انجام پذیرفته و دامنه جمع آوري داده ها صرفا به داده هاي موجود در شرکت مذکور محدود می گردد. افق تصمیم گیري به صورت معمول یک ساله در نظر گرفته شده که می تواند براي سه سال هم توسعه یابد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید