بخشی از مقاله

چکیده

در سدهی گذشته و به ویژه طی نیم قرن اخیر فرایند فقر نسبی و خشونت خانوادگی دچار تحول اساسی شده است که با استفاده از قدرت خشونت خواهش ها و دیدگاه های خویش را بر دیگر اعضای خانواده تحمیل می نماید.این پژوهش رابطه بین ابعاد فقر و خشونت خانوادگی را بررسی مینماید. در بخش نظری، با استفاده از آرای اندیشمندان مختلف در حوزههای فقر نسبی و خشونت خانوادگی چارچوبی مفهومی تنظیم شده است.

برای بررسی خشونت خانوادگی، مؤلفههای اساسی آن - مالی، جسمانی، عاطفی، جنسی، فرهنگی اجتماعیو مذهبی - و برای بررسی فقر نسبی مؤلفههای اساسی آن - پایگاه اقتصادی اجتماعی، فرهنگی، شهروندی و دینی - را انتخاب و بررسی شده و بر این اساسهشت فرضیه به آزمون گذاشته شدند. روشتحقیق از نوع همبستگی است و دادهها با استفاده از روش کمی - پیمایش - از طریق پرسشنامه گرداوری شدهاند و به این منظور از بین 63996 خانوار شهرستان خوی با استفاده از فرمول کوکران382خانوار به روش نمونهگیری خوشه بندی چندمرحله ای متناسب با حجم انتخاب شدهاند. اعتبار محتوایی پرسشنامه، صوری است و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ%73بهدست آمده است.

به منظور تشخیص همبستگی بین متغیرها از تحلیلهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شده است. یافتههای به دست آمده بدین شرح میباشند: با توجه به اینکه آزمون معنیداری متغیرها کمتر از 0/05 بوده - sig<0/05 - ، میتوان نتیجه گرفت فرضیات مربوط به آنها تأیید شده و بین این متغیرها با خشونت خانوادگی ارتباط معنی داری وجود دارد. و متغیر پایگاه اقتصادی– اجتماعی وگروههای سنی که دارای رابطه منفی با خشونت خانوادگی می باشد به ترتیب متغیرهای فقر نسبی و فقر فرهنگی و فقر شهروندی و فقر دینی باقدرت تبیین خالص - 76/3 درصد - از واریانس خشونت خانوادگی را تبیین میکنند.

واژههای کلیدی: خشونت خانوادگی، فقر نسبی، خشونت،دیدگاه، قدرت، خوی

مقدمه

خشونت یکی از عواطف مهم انفعالی است که کار با اهمیتی برای انسان انجام می دهد، یعنی به او در حفظ و نگهداری خویش کمک می کند.قرآن کریم متذکر می شود»با کفاری که در برابر گسترش اسلام ایستادگی می نمایند با خشونت و شدت رفتار مقابله شود - سوره ی انفال،آیه . - 15پدیده ی خشونت یکی از مسائل مهم جوامع انسانی است که جلوه های آشکار آن را می توانیم همه روزه در خیابان ها، پارک ها و محیط های خانوادگی ،تحصیلی و شغلی مشاهده کنیم. زمانی که یکی از اعضای خانواده تلاش می کند تابر عضو یا اعضای دیگر خانواده به شکل جسمی یا روانی تسلط یابد، خشونت شکل می گیرد.

خشونت از نظر لغوی غضب، درشتی، تندی کردن وضد نرمی تعریف شده است. برخی خشونت را عملی خلاف هنجار و طبع می دانند. برخی دیگر خشونت را رفتاری فردی و جمعی می شمارند که تحت شرایط خاصی بروز می کند.خشونت را می توان عملی آسیب رسان دانست که فرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام می دهد و صرفاً جنبه فیزیکی - بدنی - ندارد بلکه ممکن است ابعاد روانی - مانند فحاشی، تحقیر، منزوی کردن فرد، داد و فریاد، آزار و مزاحمت جنسی، تجاوز - و اقتصادی - مانند شکستن وسایل خانه و ... - را به خود بگیرد فقر پدیده ای پیچیده و چند بعدی است و ابعاد مختلف فقر در کنش متقابل با همدیگرند،به طوری که عوامل بازدارنده فقر با تقویت همدیگر ،زنجیره های فقر را محکم تر و رسوخ ناپذیرتر می سازند.

تعریفی که از فقر می شود نقش مهمی در اتخاذ سیاست های مبارزه با فقر دارد. افراد ، خانواده ها وگروههای جمعیتی را زمانی می توان فقیر به حساب آورد که با فقدان منابع برای کسب انواع رژیم غذایی ،مشارکت در فعالیت های اجتماعی و شرایط و امکانات معمول زندگی مواجه باشند - خداداد کاشی و دیگران،فشارهای روانی و عقده های روانی ناشی از فقر نیز انگیزه ی خشونت و جرم را در افراد به وجود می آورد. هر چند میتوان فقر نسبی و خشونت را در میان اقشار مختلف و گروههای سنی متفاوت بررسی کرد اما توجه به خانواده ها به دلیل تأثیرگذاری زیاد آنها بر یکدیگر بیشتر در خور توجه است.

خشونت طیفی از رفتارهای بسیار تند و آسیب زا تا عکس العمل های منفی چون بی توجهی و بی تفاوتی را دربردارد بر طبق تعریف »لانکاشایر کنستابولاری هر نوع ارتکاب به رفتار تهدید آمیز، خشونت یا بدرفتاری روانی، جسمی، مالی یا عاطفی میان بزرگسالانی که اکنون زوج یکدیگر یا جزء اعضاء خانواده اند ، صرف نظر از جنسیت شان خشونت خانگی به شمار می آید - به نقل از توکلی، براساس یافته های تحقیقات تجربی که به صورت نظرسنجی در سطح شهر یا با مراجعه به پزشک قانونی و مصاحبه با اعضای خانواده که قربانی خشونت خانوادگی می شوندبه دست آمده که شرایط اقتصادی نظیر فقر وبیکاری و مشکلات اجتماعی نظیر اعتیاد،سابقه زندانی شدن مرد،سابقه ازدواج قبلی شوهر و سطوح تحصیلی پایین عمده ترین نقس را در بروز خشونت خانوادگی داشته اند.

آنچه ازتحقیقات جامعه شناسان برمی آید یکی از مهم ترین عوامل خشونت خانوادگی ناشی از شرایط مادی بوده که نتیجه ناتوانی سرپرست خانوار از تامین هزینه های زندگی بوده است بنابراین رابطه دیالکتیکی مابین فقر و خشونت خانوادگی وجود دارد. در بررسی و تحلیل این موضوع ، توجه به خانواده ها اهمیت بسیاری دارد، زیرا بیش از هر نهاد اجتماعی دیگر درگیر فقر وخشونت بوده اند که باعث می شود به نهادهای دیگر جامعه انتقال یابد.

اهمیت و ضرورت تحقیق از آن جا که افراد زیادی در جوامع امروزی به مسأله ی فقر و کمبود امکانات مبتلا هستند و آمارهای جهانی بالا بودن جرایم بزهکارانه را در افرادی که زندگی فقیرانه و بدون امکانات دارند را تأئید کرده است و ارتباط بالای آن را با شاخص های آسیب شناسی اجتماعیاز قبیل اعتیاد دارویی، قاچاق و … را اعلام کرده است این زنگ خطر را در گوش ما به صدا در می آورد که عدم توجه به اقشار آسیب پذیر جامعه عواقب سنگینی به بار می آورد.

خشونتی که این افراد در معرض ابتلاء به آن قرار دارند در واقع به هیچ وجه به نفع جامعه نیست و خسارت های مادی و معنوی آن برای جامعه قابل جبران نمی باشد. به همین جهت توجه به این مسأله با هدف کنترل خشونت در افرادی که از امکانات کافی مادی برخوردار نیستند ضروری می باشد.

امام صادق - ع - در حدیثی دراین باره چنین فرمودند:غنیً» یحجزک عن الظلم، خیر من فقر یحملک علی الاثم، ثروتی که تو را از ظلم و ستم باز دارد، بهتر از فقری است که تو را به گناه و زشتی وادارد. این روایت به وضوح رابطه بین فقر و کجرویها را بیان میکند وگناه و زشتیها را از آثار فقر ونداری معرفی می کند؛ و بر این نکته تأکید میورزد که فقر میتواند زمینهساز بروز جرائم و کجرویها شود. از نظر پایگاه های اجتماعی ، قتل و خشونت در بین خانواده ها در میان خانواده هایی که پایگاه پایین تری قرار دارند بیشتر رخ می دهند و در این مورد فقر اقتصادی نقش اساسی را ایفا کرده می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید