بخشی از مقاله
چکیده
این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت، نیمرخ عشق و سبک های دلبستگی در زوجین انجام پدیرفت. روش تحقیق توصیفی - همبستگی بود. در این مطالعه شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان رباط کریم در فروردین و اردیبهشت ماه 1395 بود. حجم نمونه شامل 110 نفر 55 - زوج - بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.
ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان سیمپسون - 1990 - ، پرسشنامه چند محوری میلون3 - 1994 - و پرسشنامه عشق استرنبرگ - - 1986 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام پدیرفت. نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با اختلال شخصیت پارانوئید، ضداجتماعی و صمیمیت رابطه منفی معنادار دارد. نتیجه تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سبک دلبستگی ایمن؛ اختلال شخصیت پارانوئید، ضداجتماعی و صمیمیت را پیش بینی می کند
.1 مقدمه
خانواده به عنوان یکی از نهادهای مهم و کوچکترین واحد اجتماعی، اساس تشکیل جامعه و حافظ و انتقال دهنده ارزش ها و عواطف انسانی است. اگر چه امروز در جهان معاصر در کشورهای توسعه یافته یا برخی از کشورهای در حال توسعه بنیاد نهاد خانواده در هم شکسته است که این امر متاثر از کمرنگ شدن و از بین رفتن بسیاری از ارزش های دینی و اعتقادی است، اما جهان شرق و بسیاری از کشورهای جنوب بنا به جهان بینی های اعتقادی و دینی خود مسلط بر ارزش های فرهنگی بر ثبات و استمرار نهاد خانواده تأکید می ورزندروابط. خانوادگی خصوصاً روابطی که بین زوج همسر وجود دارد در جهت دهی خانواده به سمت سلامت بیشتر نقش عمده ای دارد که البته از نظر افرادی مانند هازان1 و شاور - 1990 - 2 از عوامل تأثیرگذار بر این روابط می توان به سبک های دلبستگی اشاره کرد.
هازان و شاور - 1990 - معتقد بودند که سبک های دلبستگی بازنمایی ذهنی از خود و دیگران را انعکاس می دهد و منجر جهت گیری های مختلف در ارتباطات می شود و به عنوان ابعاد شخصیتی سالم در نظر گرفته می شود که نه تنها در کودکی بلکه در بزرگسالی نیز نقشی اساسی در برقراری ارتباط با دیگران دارد. سبک های دلبستگی یکی از عوامل مهم در رشد انسان است که برای اولین بار توسط بالبی - 1980 - 3 مطرح شد. بالبی برای اولین بار از این اصطلاح برای تبیین ارتباط بین کودک و مراقبین اصلی استفاده کرد. بعد آینزوورث - 1984 - 4 سه سبک دلبستگی5 کلی را معرفی کرد؛ سبک دلبستگی ایمن6، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی1 و سبک دلبستگی ناایمن دو سو گرا
.2 بیان مسأله
سبک های دلبستگی عاملی مهم در جهت پیش بینی صمیمیت و رضایت زناشویی3 می باشند. حیدری و اقبال - 1389 - در مطالعه خود پیرامون ارتباط سبک های دلبستگی و صمیمیت و رضایت زناشویی نشان دادند که بین سبک دلبستگی اجتنابی و رضایت زناشویی زوجین رابطه منفی معنی داری وجود دارد و بین سبک دلبستگی ایمن و رضایت زناشویی زوجین رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. نظریه های متفاوتی در رابطه با عشق مطرح شده است.
براساس نظریه رابین - 1973 - 4 عشق بر از سه عنصر دلبستگی - شرط محبت کردن و بودن با فردی دیگر - ، محبت - ارزشگذاری نیازها و خوشیهای دیگران به قدر نیازها و خوشیهای خود - و تعلق - به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و تمایلات خصوصی خود با فردی دیگر - تشکیل شده است.
براساس نظریه سه وجهی عشق5 استرنبرگ - 1986 - ، عشق ترکیبی از سه عنصر - صمیمیت، شهوت و تعهد - است و از ترکیب مختلف این سه عنصر انواع مختلف عشق به وجود می آید و وقتی همه عناصر به طور متوازن حضور داشته باشند، کامل ترین نوع عشق، یعنی عشق تمام عیار و کامل6 به وجود می آید. در این نظریه، هر چقدر مثلث های دو زوج بیشتر شبیه به هم باشند، سطح رضایت مندی بیشتری را در روابطشان تجربه خواهند نمود.
کسیدی7 و شاور - 1999 - نیز معتقدند که عشق به یک فرد بزرگسال می تواند ادامه فرایند دلبستگی تلقی شود. آنان عشق را به عنوان یکپارچگی سه نظام رفتاری بر پایه زیستی، یعنی دلبستگی، مراقبت و تمایلات جنسی مفهوم سازی می کنند. هر یک از این سه مورد، مجموعه رفتارها و عملکردهای مجزای خودش را دارد و این همان چیزی استکه احتمالاً دلیل انواع مختلف عشق محسوب می شود. با توجه به مطالب ذکر شده، مطالعه حاضر قصد دارد به بررسی ارتباط متغیرهای سبک های دلبستگی را با ابعاد آسیب شناسی شخصیت و نیمرخ عشق بپردازد تا بتواند به این سوال پاسخ دهد که آیا بین سبک های دلبستگی با ابعاد آسیب شناسی شخصیت و نیمرخ عشق ارتباطی وجود دارد.
.3 ضرورت و اهمیت پژوهش
بررسی های انجام پذیرفته پیرامون موضوع پژوهش از کمبود مطالعات انجام پذیرفته در این زمینه حکایت می کند که این امر خود به کمبود مبانی نظری پیرامون متغیرهای پژوهش می انجامد و همین امر بررسی رابطه بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت، نیمرخ عشق و سبک های دلبستگی در زوجین را پراهمیت می کند.
قطعاً جستجو و یافتن عوامل مرتبط تأثیرگذار بر ابعاد آسیب شناسی شخصیت و نیمرخ عشق به جهت تأثیری که هریک از ابعاد شخصیت و شیوه های مختلف عشق ورزی بر زندگی انسان ها دارند، بررسی موضوع را پراهمیت می کند.به عنوان نمونه دنولت8 و کوپر - 2007 - 9 و عزیزی - 1389 - ، روان رنجور خویی را عاملی در جهت بروز بیماری های جسمانی از جمله بیماری های قلبی معرفی می کنند و دلاور، گلزاری، محمود و عباس - 1389 - نیز بعد روان رنجور خویی را به عنوان عاملی در جهت افزایش رفتارهای مجرمانه معرفی کردند.
سبک های عشق که می تواند به شکل صمیمیت، شور و تعهد بروز کند بر روابط زناشویی زوجین تأثیر گذاشته و آنها را به سمت سلامت بالاتر سوق می دهد و به جهت تأثیر مطلوب روابط زناشویی مطلوب بر سلامت زوجین و سلامت فرزندان آنها - ویلسون و اسوالد10، 2005 و تونگ، کمپی و فاستر11، - 2003، به نظر می رسد بررسی رابطه متغیرهای روان شناختی با ابعاد شخصیت و سبک های عشق ورزی به جهت گسترش مبانی نظری پیرامون متغیرهای پژوهش و در نهایت کمک به متخصصین امر در جهت یافتن شیوه های آموزشی و درمانی مناسب در جهت تعدیل این عوامل به جهت هدایت افراد به سمت سلامتی بیشتر از اهمیت بالایی برخوردار است.
.4فرضیه های پژوهش
• فرضیه کلی
بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت، نیمرخ عشق و سبک های دلبستگی در زوجین ارتباط وجود دارد.
• فرضیه های جزئی
-1 بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت و سبک های دلبستگی در زوجین ارتباط وجود دارد.
-2 بین نیمرخ عشق و سبک های دلبستگی در زوجین ارتباط وجود دارد.
.5متغیرهای پژوهش
- متغیرپیش بین - مستقل - : سبک های دلبستگی.
- متغیرهای ملاک - وابسته - : ابعاد آسیب شناسی شخصیت و نیمرخ عشق.
.6تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش الف - تعاریف مفهومی
آسیب شناسی شخصیت: اختلالات شخصیت بر اساس تعریفDSM-5 الگوی پایدار درونی و رفتار است که به انتظارات فرهنگی که فرد در آن زندگی می کند، مغایرت قابل ملاحظه ای دارد، فراگیر و انعطاف ناپذیر است، در نوجوانی یا اوایا بزرگسالی آغاز می شود، در گذر زمان پایدار است و به ناراحتی یا نقص منجر می شود.
در DSM-5 اختلالات شخصیت به این صورت تفسیم بندی شده اند، اختلال شخصیت پارانوئید، اختلال شخصیت اسکیزویید، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال - اختلالات شخصیت حوزه - A، اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت خودشیفته - اختلالات شخصیت حوزه - B، اختلال شخصیت اجتنابی، اختلال شخصیت وابسته، اختلال شخصیت وسواس فکری-عملی - اختلالات شخصیت حوزه - C
نیمرخ عشق: براساس نظریه سه وجهی عشق استرنبرگ - 1986 - ، عشق ترکیبی از سه عنصر - صمیمیت، شهوت و تعهد - است و از ترکیب مختلف این سه عنصر انواع مختلف عشق بوجود می آید و وقتی همه عناصر به طور متوازن حضور داشته باشند، کامل ترین نوع عشق، یعنی عشق تمام عیار و کامل1 به وجود می آید.
سبک های دلبستگی: سروف و همکاران - 2005 - دلبستگی را این چنین تعریف کردند؛ دلبستگی به طور کلی یعنی مأمنی از آسایش، امنیتی برای کاوش و جستجوکردن و منبعی برای اطمینان بخشی، زمانی که فرد دچار پریشانی می شود.
ب - تعاریف عملیاتی آسیب شناسی شخصیت: در نمره ای است که شرکت کنندگان در آزمون از پاسخگویی به پرسشنامه پرسشنامه چند محوری میلون - 1994 - 3 به دست می آورند.
نیمرخ عشق: نمره ای است که شرکت کنندگان در آزمون از پاسخگویی به پرسشنامه عشق استرنبرگ - 1986 - به دست می آورند. سبک های دلبستگی: نمره ای است که شرکت کنندگان در آزمون از پاسخگویی به پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان سیمپسون AAI - 1990 - به دست می آورند.
.7مفهوم و تعریف دلبستگی
از جمله مهمترین عواملی که تعیین کننده شخصیت فرد در بزرگسالی است، رابطه او با مراقب یا مادرش است. وجود یا عدم وجود این رابطه و همچنین چگونگی و کیفیت این رابطه بین نوزاد و مراقب مورد توجه بسیاری از روانکاران و روانشناسانی نظیر فروید2، ملانی کلاین 3، سالیوان 4، اریکسون و بالبی قرار گرفته است که در این بین بالبی به طور منظم و منسجم به مطالعه و بررسی این رابطه تحت عنوان دلبستگی پرداخته است.
دلبستگی مفهومی است که ریشه در کارهای کردارشناسان5 دارد و دارای بار مفهومی روان تحلیل گرایانه است. بالبی - 1990 - تأکید میکند که هیجانها جزء اساسی دلبستگی هستند و نیز کودکان با سبک دلبستگی ایمنی دارای تجارب سرشار از ایمنی و به دور از اضطراب مختل کننده هستند و در مقابل، کودکان با ابعاد دلبستگی ناایمن - اجتنابی و اضطرابی - دنیا را محیطی ناامن و استرسزا تصور کرده و توانایی مؤثر و سازنده با مشکلات و موقعیتهای تنشزا را ندارند. به طور کلی کودکان با سبک دلبستگی ایمن، خواهان تعامل و همکاری و رفتار چسبندگی به مراقب خود بوده و در حضور او احساس راحتی میکنند