بخشی از مقاله

چکیده

امروزه، به موازات رشد جمعیت و توسعه شهرها، ضرورت اجرای پروژههای زیربنایی در راستای تسهیل در زندگی و پیشرفت جوامع از نیازهای غیرقابل انکار تمامی کشورهای در حال توسعه و حتی توسعهیافته، به حساب میآید. در این راستا، قراردادهای گزینهای مناسب و رایج جهت برآورده ساختن این منظور میباشد. به نحوی که بخش خصوصی در قبال تأمین مالی پروژه، امتیاز ساخت و بهرهبرداری از آن را برای مدت معینی به نام دوره امتیاز پروژه به دست میآورد.

تعیین دوره امتیاز مناسب، از کلیدی ترین عواملی است که موفقیت و یا عدم موفقیت پروژههای را رقم میزند. در این تحقیق، از نظرات کارشناسان حمل و نقل و اقتصادی برای تعیین مقادیر پارامترهای دخیل در مشخصکردن این دوره بهرهگیری شد. با استفاده از مباحث مهندسی مالیِ پروژههای و معادلات منطق فازی و انجام محاسبات مربوطه، دوره امتیاز پروژه آزادراه خرم آباد پل زال، در قالب یک عدد فازی، تعیین و شانزده سال محاسبه گردیدهاست. نتایج تحقیق نشان میدهد که روش فازی، علیرغم قابلیت بالا در پوشش ریسکهای پروژه، تا حدودی در تعیین مدت زمان دوره امتیاز پروژه، محافظه کارانه میباشد و باید در تعیین پارامترهای مربوطه دقت لازم را بکارگرفت.

واژگان کلیدی: پروژههای ، دوره امتیاز ، منطق فازی ، مدیریت ریسک.

مقدمه

دستیابی به توسعه و رشد اقتصادی در پرتو سرمایهگذاری کلان در طرحهای زیربنایی امکانپذیر است. بسیاری از کشورهای در حال توسعه قادر نیستند به تقاضاهای روزافزون سرمایهگذاری در بخش زیربنایی اقتصادی پاسخ دهند. یکی از فرآیندهایی که در جهت حل معضل سرمایهگذاری در پروژههای زیربنایی و تأمین مالی آنها مورد توجه کشورها قرارگرفته است، قراداد ساخت، بهرهبرداری و انتقال یا به اختصار است که به قراردادی اطلاق میشود که در آن مالک پروژه - کارفرما کهمعمولاً یک دولت است - امتیاز اجرای طرح یا پروژهای را به یک نهاد خصوصی - بانی پروژه - برای یک دوره زمانی مشخص اعطا مینماید.

در یک قرارداد متعارف ، پروژهای با مجوز دولت، توسط یک شرکت - کنسرسیوم - خصوصی ساخته میشود و برای مدتی، مورد بهرهبرداری آن شرکت قرار میگیرد و پس از انقضای مدت قرارداد که دوره امتیاز نامیده میشود، پروژه به دولت طرف قرارداد منتقل میگردد. به این ترتیب که در خلال دوره ساخت، منابع مالی بخش خصوصی تأمین مالی پروژه را برعهده داشته و با عملیاتی شدن پروژه، شروع به بهره برداری از آن به منظور بازپرداخت وام و کسب سود سرمایه مینماید و پس از آن پروژه را به نهاد دولتی بدون هیچ هزینهای بازمیگرداند .

از مهمترین عوامل دخیل در موفقیت این قراردادها، تعیین مدت دوره امتیاز است. زیرا طول این دوره به طور مستقیم بر منافع سرمایهگذار و بخش دولتی تأثیرگذار است.   مدت زمان دوره امتیاز باید به اندازهای باشد که هم بخش خصوصی بتواند اصل سرمایهو سود متصوﱠر را در این دوره به دست آورد و هم بخش دولتی، پروژه را در زمان مناسبی قبل از اتمام عمر مفید پروژه، تحویل بگیرد. دوره امتیاز کوتاهتر نه تنها برکارآیی سرمایهی سرمایهگذار، بلکه بر تعرفه - یا عوارض - تسهیلاتی که توسط مردم استفاده میشود، تأثیر منفی میگذارد.

از سوی دیگر، اعطای دوره امتیاز طولانیتر، به این معناست که پس از پایان این دوره، مدت زمان کوتاهتری در اختیار دولت برای بهرهبرداری از پروژه وجود دارد که ممکن است به لحاظ اقتصادی به ضرر دولت باشد.   ارزش خالص فعلی که در اختصار نامیده میشود، متغیر اساسی در مهندسی مالی و تعیین دوره امتیاز است که خود، به عوامل دیگری از جمله جریان نقدینگی - درآمدها و هزینه ها - و نرخ تنزیل - بهره - بستگی دارد. با توجه به عدم قطعیت، ریسکها و عوامل تأثیرگذار بر زمان - اجرا و بهره برداری - پروژههای روش منطق فازی برای تعیین دوره بهرهبرداری مناسب میباشد. منطق فازی که اولین بار توسط پروفسور لطفیزاده مطرح و توسط محققان دیگر بسط و گسترش یافت دارای ویژگیهایی است که جهت پوشش عدم قطعیتهای موجود در قراردادهای   مناسب میباشد.

جهت تعیین دوره بهرهبرداری پروژههای مشارکت بخش خصوصی-عمومی تا کنون روشهای مختلفی ارائه شده که از جمله میتوان روش مونت کارلو، روش شبیهسازی پویایی سیستم، روش چانهزنی و منطق فازی را نام برد که هر کدام دارای ویژگیها و البته ضعفهایی میباشندشِن. و همکاران در تحقیقات متعددی روشهایی برای تعیین مدت زمان دوره امتیاز ارائه نمودند. در تحقیق اول، با ارائه مدل برپایه ارزش خالص فعلی ، با لحاظ کردن منافع هر دوطرفِ دولتی و خصوصی، معیاری برای تعیین بازه مدت زمان دوره امتیاز تعریف شده است.

در تحقیق دومشِن، مدلی ارائه شده است که برای متغیرهای ورودی تأثیرگذار در تعیین دوره امتیاز، توابع توزیع مناسب آن متغیر اختصاص داده میشود و به کمک شبیهسازی مونت کارلو تابع توزیع برای تمام سالها محاسبه میشود. سپس با معیارهای تحقیق اول بازه زمانی دوره امتیاز تعیین میگردد که تعریف متناسب توابع توزیع احتمال برای هر پارامتر، در کیفیت جواب نقش تعیین کنندهای دارد.در تحقیق سوم با استفاده از تئوری بازی چانهزنی، زمان مشخصی بین بازه ذکر شده برای پایان دوره امتیاز تعیین میشود.

مقدار سود تولید شده در بازه ارائه شده مدلهای پیشین به عنوان تضاد منافع بین طرفین بازی است و این مذاکره تا رسیدن به یک زمان مشخص برای پایان دوره امتیاز ادامه دارد.    نگ و همکاران بر پایه نتایج مطالعات قبلی، روشی برای تعیین دوره بهرهبرداری بر اساس منطق فازی ارائه کردهاند خانزادی و همکاران از سیستم پویا و مدل فازی برای تعیین دوره امتیاز استفاده شده است. عوامل مختلف مؤثر در پروژه با کمک روش پویا که به کمک آن میتوان اندرکنش بین پارامترهای مختلف اثرگذار بر روی دوره امتیاز را در نظر گرفت، مدل میشود و در ادامه به منظور در نظر گرفتن عدم قطعیتها از منطق فازی استفاده شده و دوره امتیاز به صورت یک عدد فازی تعیین میشود که به دلیل استفاده از روش دلفی، زمانبر میباشد.

همچنین در تحقیق دوم با استفاده از تجمیع روش شبیهسازی پویایی سیستم و منطق فازی، دوره امتیاز تعیین گردیدهاست.   در پژوهش حاضر، با استفاده از منطق فازی - و انجام محاسبات به مراتب سادهتر - ،بکارگیری مباحث مهندسی مالیِ پروژه خصوصاً ارزش خالص فعلی و بهرهگیری از نظر کارشناسان مالی و فنی در تعیین پارامترهای مؤثر در محاسبه جریان نقدینگی و مدلسازی دادهها در نرمافزار مدت زمان دوره امتیاز پروژه آزادراه خرم آباد-پل زال که توسط سرمایهگذاری بخش خصوصی اجرا شده است، تعیین گردید.

مهندسی مالی پروژه های

یک ساختار مالی برای پروژه، زمانی موفق است که به گونهای طراحی گردد تا تمام طرفین پروژه را منتفع سازد. فارغ از شیوههای مختلف تأمین منابع مالی و ترکیب این روشها با هم، آنچه در پیشبینی موفقیت اقتصادی پروژههای ضروری است، انجام یک تحلیل جامع مالی از پروژه پیش از اقدام به سرمایهگذاری است. گاهی پروژهای مطلوب ارزیابی میگردد که نقشی مؤثر در اقتصاد کشور داشته باشد یا به توسعه زیربنایی کمک کند.

اما از نگاهی جزئیتر مطلوبیت پروژه در ارتباط با بازده مالی ایجاد شده برای سهامداران پروژه سنجیده میشود، زیرا برآورد تأثیر یک پروژه بر کل اقتصاد کشور نیازمند انجام مطالعات گسترده اجتماعی و اقتصادی است که از حوصله این بخش خارج میباشد. بنابراین هدف از انجام تحلیل امکانسنجی اقتصادی پروژه، تعیین میزان جذابیت اقتصادی آن بدون در نظر گرفتن این نکته است که منابع تأمین سرمایه لازم برای پروژه چیست و از کجا آمده است. ارزیابی اقتصادی یک پروژه شامل مقایسه هزینههای مالی مراحل ساخت و بهرهبرداری از پروژه با سود ناشی از بهرهبرداری در دوره امتیاز میباشد. روند این تحلیل مبتنی بر محاسبه ارزش خالص فعلی3 با جمع کردن گردش مالی خالص سالانه پروژه میباشد.

در علم اقتصاد مهندسی، یکی از روشهای استاندارد ارزیابی طرحهای اقتصادی، استفاده از شاخص ارزش خالص فعلی است. در این روش جریان نقدینگی - درآمد ها و هزینه ها - بر پایهی زمان وقوع آنها، به نرخ روز تنزیل میشود. به این ترتیب در جریان نقدینگی، ارزش زمان کسب درآمد یا انجام هزینه لحاظ میگردد.    براساس این روش، تمامی درآمدها و هزینهها، بسته به اینکه در چه زمانی به وقوع خواهند پیوست، با نرخ تنزیل مناسبی به ارزش فعلی تبدیل میشوند. رابطه 1 ارزش خالص فعلی را که یکی از مهمترین شاخص ارزیابی اقتصادی پروژه میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید