بخشی از مقاله

چکیده

خاستگاه و منشأ طرح نظریه وحدت شخصیه وجود در میان فلاسفه مسلمان، اندیشه نوافلاطونی بوده است که فیلسوفان اولیه مانند کندی و فارابی را تحت تأثیر قرار داده است. و در نهایت ملاصدرا به عنوان یکی از طرفداران این نظریه آن را به اوج رسانده است.ملاعلی تهرانی به عنوان یکی از شارحان ملاصدراتفسیری جدید از نظریه وحدت شخصیه وجود ارایه میدهد و بسیاری از تفاسیراین نظریه را نادرست می داند.این مقاله در صدد است تا نشان دهدچگونه با جایگزینی فعل الهی بجای ذات الهی،اشکالات فلسفی و کلامی این نظریه، از جمله قایل شدن به جبر، نفی علیت وکثرت مرتفع میشود. در نهایت چنین می توان نتیجه گرفت که احاطه و سریان الهی بر سایر موجودات،از لوازم فعل و اراده ی فعلیه الهی است نه ذات او.
مقدمه

سؤال اصلی در بحث وحدت وجود این است که آیا صرفا یک وجود حقیقی تحقق دارد و سایر موجودات انعکاس اویند یا اینکه کثرات وجود حقیقی دارند لکن ذات خداوند اعلی و اشرف از سایر موجودات است؟ قول اول که نتیجه قائل شدن به وحدت شخصی وجود است مستلزم مشکلاتی است. از جمله اینکه یا بایست به توهمی بودن کثرات قائل شویم همچون صوفیه و یا اینکه کثرات را همان مراتب ذات وجود الهی بگیریم بنابراین به عینیت ذات الهی با ممکنات قایل باشیم. همانگونه که ملاصدرا موجود و وجود را منحصر در حقیقت واحد شخصی می داند و قائل است هرچه در عالم وجود مشاهده میشود غیر واجب الوجود نیست. و ماسوی همگی ظهورات ذات او هستند که در حقیقت عین ذات الهی هستند. هردو این نتایج مستلزم تناقض هایی است.

بنابراین آقاعلی مدرس طهرانی میگوید من در روی زمین کسی را سراغ ندارم که به وحدت وجود و موجود - وحدت شخصیه وجود - معتقد باشد و از همین منظر سخنان قائلان - همچون ملاصدرا - را قابل تفسیر میداند. ملا علی این عنوان را مطرح میکند که آنچه در همه اشیاء سریان دارد فعل الهی است نه ذات او. رابطه مخلوقات با خالق، نه عینیت است و نه مباینت. حال سوال اصلی اینجاست که ایا ملاعلی با جایگزینی فعل الهی بجای ذات الهی توان پاسخگویی به کثرات و بحث اختیار و علیت را دارد؟.
.1وحدت وجود درنظر مدرس زنوزی

برای بررسی تفاسیر نا صواب از وحدت شخصی وجود ،ابتدا لازم است که نظر ملا علی در باب وحدت وجود بررسی شود. ملا علی زنوزی در بحث وحدت وجود با بررسی شقوق مختلف این موضوع ،قایل به وحدت تشکیکی وجود می شود. او برای اثبات سخن خود به بررسی اقوال مختلف می پردازد : در بحث وحدت وجود سئوال اساسی این است که آیا بایست قایل به یک وجود و حقیقت در عالم شد و سایر موجودات، حقیقتی ندارند و انعکاس همان وجودند یا اینکه وجودات متکثره حقیقت دارند ولیکن ذات خداوند اعلی و اشرف بر سایر موجودات است.

لازمه قول اول این است که اگر تنها یک وجود حقیقی داریم دو حا لت متصور است :یا باقی موجودات همان وجود مطلقند که تنزل پیدا کردهاند که تنزل در بردارنده پستی است و شایسته خداوند نیست و یا اینکه کثرات مراتب آن وجود مطلقند. در این صورت هم بایست به اجمال و تفصیل عالم معتقد شد. یعنی همانطور که حکما و عرفا قائلند، عالم قبل از ظهور عین حق بوده و بعد از ظهور حقّ عین عالم است. اشکال این قول هم این است که اگر حق را بخواهیم عین عالم که امری متناهی است تصور کنیم در اینصورت معنای زمانمند بودن را چگونه بر امر نامتناهی تطبیق دهیم! 2 بنابر این بایست یک واجب الوجود من جمیع الجهات باشد که علت فیاضه وجودِ همه کثرات است. پس قول دوم اثبات می شود. در حقیقت جنبه وحدت مابه الاشتراک کثرات است و افراد کثرات هم مابه الامتیازند.

مدرس تهرانی در شرح بل الذات واحده والمرائی متعدده مختلفه میگوید: این بیان ظاهراً مطابق سخن صوفیان در باب وحدت وجود است ولکن بعد از تعمق فهمیده میشود که این همان وحدت در کثرت و کثرت در وحدت است. بنابراین خداوند از حیث ذاتش اول است و از حیث فعلش آخر. 4 یکی از اموری که در اثبات وحدت تشکیکی وجود و یکی بودن مابه الاشتراک و مابهالامتیاز لازم است بیان شود بسیط بودن حقیقت وجود و عدم تقوم او از جنس و فصل است. واجب تعالی ازهمه جهات بسیط و واحد است . هر بسیط الحقیقه ای، کل اشیای وجودیه است، مگر آنچه مربوط به نقایص و عدمهاست. پس واجب تعالی، کل اشیای وجودیه است، همانطور که کل وجود، او است.5

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید