بخشی از مقاله

چکیده

اندیشه وحدت وجود یکی از اندیشه های مطرح در تاریخ عرفان اسلامی است و تعداد کمی از اصطلاحات صوفیه به اندازه این اصطلاح شهرت دارد. اولین تعریف مشروح و روشن این اصطلاح را غالباً به ابن عربی منسوب می کنند، شخصیتی که تأثیر زیادی بر عارفان بعد از خود گذاشت و عرفان را به صورتی نظری تدوین کرد. او معتقد است هیچ چیز جز خدا وجود ندارد و وجود مطلق از آنِ خداست.

البته این تعریف بر گرفته از شعارلا اله الّا االله استو مسلماً قبل از ابن عربی افرادی بوده اند که چنین برداشتی داشته اند و نمیتوان گفت که هر کس که چنین برداشتی دارد از او تأثیر پذیرفته است. در این مقاله که به بررسی و تحلیل اندیشه وحدت وجود در دفتر اول مثنوی خواهیم پرداخت، برآنیم تا مشخص کنیم که اولاً آیا مولانا قائل به اندیشه وجودی است یا خیر؟

اگر به این اندیشه اعتقاد دارد؛ آیا در بیان آن از ابن عربی تأثیر پذیرفته است یا خیر؟ دو دیدگاه در این مورد وجود دارد، دیدگاهی که معتقد است مولوی از ابن عربی تأثیر پذیرفته است و دیدگاهی که معتقد است سخنان مولوی موافق سخنان ابن عربی است نه این که متأثر از آرای ابن عربی باشد.دیدگاهی نیز اخیراً مطرح شده است که مولانا را بیشتر وحدت شهودی می داند تا وحدت وجودی. که در این مقاله به بررسی این دیدگاهها با استفاده از ابیات دفتر اول مثنوی خواهیم پرداخت.

مقدمه

در تاریخ عرفان اسلامی از آغاز تا مراحل اوج و کمال آن، نظریه ها و مفاهیم متعددی مطرح شده است که هر کدام از این مفاهیم یا اصطلاحات دارای تعاریف خاص و گاهی متعددی است، به گونه-ای که ابتدا از طرف شخصی خاص مطرح میشود و سپس افراد دیگری راه او را به شیوههای متعدد ادامه میدهند.

این اصطلاحات در طول دورههای مختلف تاریخی، بار معنایی متعددی به خود میگیرند و موافقان و مخالفانی نیز بدست میآورند. پاره ای از این اصطلاحات و مفاهیم جنبهی اساسی و زیر بنایی دارند به گونهای که سایر مطالب عرفانی توضیح و تفسیر آنهاست که از مهمترین و کلیدیترین اصطلاحات میتوان به وجود، توحید، وحدت، موحد و ... اشاره کرد که در نهایت به نظریاتی چون وحدت وجود، انسان کامل و ... میانجامند که پایههای عرفان را تشکیل میدهند.

عرفای بزرگ در این زمینهها مطالب و تحقیقات جالب و مفیدی دارند که در گفته ها و نوشته های آنان به چشم میخورد و در بعضی موارد گفتههای آنان بسیار عمیق و از اشارتهای دقیق برخوردار است که شایسته ی دقت و تعمق میباشد به گونه ای که هر چه به تعمق در این مسائل و موضوعات بپردازیم، به همان اندازه به اسرار آمیز بودن آنها و همچنین به ابعاد عمیقتر و لطیفتر آن ها پی می-بریم. چرا که حقیقت امر آن چنان که باید، برای صاحبان اسرار، آن هم در حدی که امکان دارد، روشن است.

یکی از این مسائل و موضوعاتی که تحولی چشمگیر در تاریخ عرفان اسلامی به وجود آورد، همان اندیشه وحدت وجود است. در بین متصوفه اسلامی، بایزید بسطامی، اولین کسی است که به اعتقاد اندیشه وحدت وجودی شهرت یافته است و سخنان وحدتیه وی زبانزد عرفاست. جنید بغدادی، شبلی، ابوالحسن خرقانی، خواجه عبداالله انصاری، محمد غزالی، احمد غزالی، عینالقضاه، عطار و سرانجام ابن عربی که بزرگترین احیاگر اندیشه وحدت وجودی و وضع کننده ی اصول و قوانین استواری در جهت روشنگری و تبیین مبانی عمیق و علمی این مشرب عرفانی است، از دیگر بنیانگذاران این نحلهی فکری به شمار میآیند. در واقع او نخستین کسی است که به طور بارزی محور اندیشههای خود را اندیشه وحدت وجود قرار داد و در آثار خود نظریات و آرای خود را در این زمینه و زمینه هایی چون حقیقت محمدیه و موضوع انسان کامل و ... مطرح کرد. بعد از او نیز شاگردانش راه او را ادامه دادند و اندیشه وحدت وجود به یکی از محوری ترین و مهمترین موضوعات عرفانی تبدیل شد.

پیشینه تحقیق

به طور کلی بررسی و تحلیل متون عرفانی، که یکی از مهمترین و کلیدی ترین پژوهشهای معاصر محسوب میشود، در ادبیات فارسی موضوعی است که از دیرباز مورد توجه منتقدان و پژوهشگران ادبی قرار داشت و هر چه بیشتر به این موضوعات پرداخته میشود اهمیت و ارزش ادبی، تاریخی و عرفانی این متون دو چندان میشود. این گونه پژوهشها و مطالعات ممکن است برای اه داف خاصی صورت گیرد که از آن جمله میتوان به ایجاد نگرشی جدید برای علاقهمندان به متون عرفانی فارسی و همچنین رسیدن به درک تازه ای از گنجینه ی آثار کلاسیک فارسی اشاره کرد.

اما در مورد موضوع این پژوهش، یعنی تحلیل اندیشه وحدت وجود، تا به حال آثار چندی نوشته شده است که به صورت کلی به تحلیل این اندیشه در نظام فکری ابن عربی و شاگردان او پرداخته است و گاهی به صورت پراکنده و در برخی از مقالات به تحلیل این اندیشه در متون مختلف عرفانی یا بررسی تطبیقی این اندیشه بین دو یا چند نفر پرداخته شده است و تنها مقالهای که به موضوع تحلیل اندیشه وحدت وجودی در مثنوی مولانا پرداخته است مقاله ای است با عنوان »وحدت وجود و مولانا« که نویسنده ی آن ویلیام چیتیک، یکی از مولانا پژوهان معروف غربی است. وی در این مقاله ابتدا به بررسی اندیشهی وحدت وجودی در نظام فکری ابن عربی و شاگردان و مخالفان او پرداخته است؛ سپس در فصلی دیگر به بررسی تأثیر مولانا از ابن عربی اشاره کرده و آورده است:

در ادامه مقاله به تبیین نظریه خود می پردازد و برای رد نظر نیکلسون که مولانا را متأثر از ابن عربی می داند به بررسی دیدگاه های ابن عربی و مولانا پرداخته و در نهایت با بررسی قصیدهای از عطار مقاله خود را به پایان می رساند. به نظر می آید ایشان در این مقاله صرفاً به بررسی وحدت وجود بین این دو شخصیت بزرگ پرداخته است بدون این که این اندیشه را در مثنوی یا غزلیات شمس یا در دیگر آثار مولانا بررسی و تحلیل کند. بنابراین مقاله ی ایشان مدخل مناسبی برای ورود به این بحث می باشد و اطلاعات مفیدی در این زمینه در اختیار خواننده می گذارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید