بخشی از مقاله

چکیده
از اهداف اساسی در اغلب پژوهشهای تربیتی، شناخت عوامل مؤثر بر یادگیری میباشد. اساس نظام آموزش در قرن بیست و یکم فراهم ساختن زمینهی تجربی فعالیتهای آموزشی و آموزش چگونه فکرکردن و چگونه یادگرفتن - یادگرفتن یادگیری - است.

در این میان، پرورش قوهی تفکر و اینکه دانشآموزان یادگیریِ با درک و فهم داشته باشند حایز اهمیت است. مهارت استدلال کردن، تولید اندیشه، فرضیهسازی و تفکر نقاد باید در کانون اصلی توجه آموزش و پرورش قرار گیرد. پژوهشگران بسیاری انواع گوناگونی از تفکر از جمله تفکر اندیشهورز را به عنوان قابلیتی مهم برای دانشآموزان در یادگیری و زندگی روزانه برمیشمارند. در این پژوهش، روشهای پرورش تفکر اندیشهورز، با تأکید بر تکنیکهایی که منجر به توسعه مهارت استدلال میگردند مورد بررسی قرار گرفتهاند.

مقدمه
انسان دارای قدرت اندیشه و تفکر است و علاوه بر این، میتواند حاصل اندیشه و تفکر خود را با زبان به دیگران انتقال دهد و از اندیشهی دیگران بهره بگیرد. او میتواند در تمام مراحل زندگی، از ساخت ذهنی خود، در حل مسایل جدید و ناآشنا کمک بگیرد. یادگیری انسان را باید در مجموع نگریست و قدرت اندیشه و تفکر او را محور اصلی شناخت فرایند یادگیری، قرار داد 

یادگیری، به جریان دریافت محرک های محیطی به وسیله ی گیرنده های حسی، گذر از این محرک ها از حافظه ی حسی و کوتاه مدت، معنی دار شدن و نهایتاً قرار گرفتن در حافظه ی دراز مدت گفته می شود. بنابراین هر تدبیری که جریان فوق را سهولت بخشد، در واقع به یادگیری کمک خواهد کرد

دانیلز و هاید - 1993 - 1 معتقدند که یادگیری قوی زمانی اتفاق میافتد که دانشآموزان اندیشهورز2 باشند. زمانی که دانشآموزان با یک مسأله-ی پیچیده مواجه میشوند تفکر اندیشهورز از طریق افزایش آگاهیشان نسبت به فرایند یادگیری و پیگیری مسأله و تشخیص راههای تولید دانش برای حل مشکل کمک میکند

تفکر اندیشهورز به عنوان جزء مهمی از نحوهی عمل آموزش و پرورش شناخته شده است. همچنین برای دانشآموزان فرصتی فراهم میکند تا آنها با تفکر در مورد آنچه که انجام میدهند و دلیل انجام کارهای خود، تصورات نادرستشان را اصلاح نموده و شکافها - آسیب ها، فاصلها - را پُر کنند

به نظر دیویی - 1933 - تفکر اندیشهورز عبارت است از "تأمل فعال، مداوم و دقیق در هر عقیده یا شکل ظاهری دانش با توجه به دلایل تأیید کننده و علاوه بر آن نتیجهگیری این که کدام یک در رأس قرار گیرند. همچنین تلاش داوطلبانه و آگاهانه جهت پایهریزی اعتقادات بر اساس شواهد و عقلانیت

تفکر اندیشهورز، فرایند تصمیم-گیری آگاهانه و منطقی در مورد مسایل آموزشی و سپس ارزیابی عواقب ناشی از آن تصمیم میباشد. کویپر - 2003 - 2، کویپر و پزوت3 - 2004 - معتقدند که تفکر و تفکر اندیشهورز، به طور تفکیکناپذیری به یکدیگر مرتبط و از اجزای ضروری استدلال میباشند

نتایج تحقیق سوزت سوئیف2001 - 5 ، ص - 1 نشان داد که آموزش تفکر اندیشهورز بر توانایی تفکر اندیشهورز معلمان تأثیر دارد. همچنین نگرش به سمت تفکر منطقی را در آنان بهبود میبخشد. به ویژه معلمان سطوح پایینتر دورهی ابتدایی به این نتیجه دست یافتند که بعد از آموزش، بیشتر اندیشهورز باشند. همچنین نگرش بهتری نسبت به تمرکز روی تفکر اندیشهورز داشته باشند

اِرسوزلو. و ارسلان2009 - 6 ، ص - 68 نشان دادند فعالیتهایی که در جهت رشد تفکر اندیشهورز صورت میگیرد به طور معنیداری آگاهی فراشناختی دانشآموزان را در مقایسه با گروه کنترل افزایش میدهد.

کیم 2005 - ، ص - 4 پژوهشی با عنوان تأثیر تفکر اندیشهورز بر عملکرد یادگیری فراگیران و آگاهی فراشناختی در حوزهی یادگیری آنلاین انجام داد. نتایج زیر از پژوهش کیم به دست آمد: تفاوت معنیداری بین عملکرد حل مسألهی افرادی که از ابزار اندیشه ورزی استفاده کرده بودند و گروه کنترل وجود داشت، آگاهی فراشناخت دانش آموزان به طور معنی داری توسط تفکر اندیشه ورز افزایش یافت، دانش آموزانی که سطح بالاتری از تفکر اندیشه ورز دارند از نظم بالاتری از شناخت7 برخوردارند. تحقیق جانمای2010 - 8 ،ص - 1 با عنوان »نقش تفکر اندیشهورز در تصمیمگیری«9 نقش تفکر اندیشهورز را نیز در یادگیری معلمان تأیید نمود.

دیویی - 1993 - 10، ابی و کوجاوا - 1994 - 11، پوژاک و جانسون - 1990 - 12 و اسکان - 1983 - 13 الگویی را برای فرایند تفکر اندیشهورز ارایه دادند - شکل. - 1 دیویی از اولین مرحلهی تفکر اندیشهورز به عنوان احساس مشکل یاد میکند. به عقیدهی کلارک - 1995 - 14، پوژاک و جانسون - 1990 - و اسکان - 1987 - مرحلهی بعدی نگاه به مشکل از منظر سوم15 شخص است.

ابی و کوجاوا - 1994 - این مرحله را شامل مشاهده، اندیشیدن، گردآوری اطلاعات، قضاوت درست، ارایهی چهارچوب کلی و در نظر گرفتن شرایط میدانند. این ترکیب، در تلاش جهت تعریف مشکل، تصویر ذهنی از فرایند تفکر اندیشهورز ایجاد میکند. در این قسمت، شخص با کمک خزانهی تفکر خویش، راهحلهای ممکن را در وقایع مشابه گذشته جستجو میکند. به طور معمول، راهحلها یا به دنبال قرار گرفتن در یک وضعیت غیرعادی کشف میشوند یا بر اساس استدلال به واسطهی تجربههای مشابه گذشته.

راه حلها به طور منظم با مشاهده و تجربه، مورد آزمون قرار میگیرند و در صورت نیاز برای تعیین سطح موفقیتِ مداخلهها از قضاوت و داوری استفاده میشود که دیویی آن را به روش علمی16 تشبیه میکند. ارزیابی، گام بعدی میباشد که عبارت از بررسی فرایند و عواقب ناشی از اجرای راهحلهاست. در مرحلهی بعدی، پذیرش یا رد راهحلها صورت میگیرد. اگر راهحل، مورد پذیرش واقع شود میتواند به عنوان راهحل موارد مشابه، ذخیره گردد و در صورتی که راهحل موفقیتآمیز نبود ممکن است مشکل دوباره بازسازی شده و فرایند مذکور تکرار گردد

شکل -1 الگوی تفکر اندیشه ورز

جدول -1 -2 تعریف تفکر اندیشه ورز

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید