بخشی از مقاله

چکیده

امروزه برنامه ریزي توسعه منطقه اي به دلایل مختلفی از هر دو سوي کشورهاي توسعه یافته و در حال توسعه مورد توجه ویژه قرار گرفته است. با این تفاوت که در کشورهاي پیشرفته نظریه سازي هاي متعددي براي رسیدن به نظریات پایه توسعه منطقه اي انجام شده که ماحصل آن مجموعه اي از دیدگاههاي نظري و شالوده هاي فکري منسجم در خصوص توسعه منطقه اي است. دو مورد از منسجم ترین این تلاش ها راهبردتوسعه منطقه اي - - RDS و راهبرد شبکه منطقه اي - - RNS است. هدف اصلی این مقاله بررسی مبانی فکري این دو و معرفی وجوه اشتراکات آنها در زمینه نگاه به مقوله توسعهمنطقه اي است.

ضرورت پرداختن به چنین موضوعی از این مساله ناشی می شود که با تدوین رهیافتی جدید که برآیند یک راه حل عملی و یک پارادایم نظري است، می توان به رویکردي پایه براي بهبود فرایند و مجموعه اقدامات برنامه ریزي توسعه منطقه اي دست یافت. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله توصیفی-تحلیلی است و در تدوین مقاله از منابع کتابخانه و اسنادي بهره گرفته شده است. نتایج مقاله نشان می دهد که راهبردتوسعه منطقه اي - RDS - و راهبرد شبکه منطقه اي - - RNS داراي وجوه اشتراك زیادي هستند که می توان با ترکیب اولی، به عنوان یک دستورالعمل درازمدت توسعه اي، با دومی، به عنوان نظریه پایه توسعه منطقه اي، به رهیافت جدیدي در مورد توسعه منطقه اي دست یافت.

-1  مقدمه

در سال 1900 تنها 10 درصد از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کردند، اما در سال 2007 جمعیت شهري جهان به 50 درصد رسید، برآورد می شود تا سال 2050 این رقم به 75 درصد برسد، یعنی بیش از 7 میلیارد انسان در شهرها زندگی خواهند کرد . - Oliver.2008 - بر همین اساس گستردگی و پیچیدگی مسائل شهري و رشد وتوسعه روزافزون شهرها باعث شده است که " امروزه مناطق شهري با جذب جمعیت و فعالیت تبدیل به مراکز اصلی خدمات،تجارت،تولید،مصرف و سکونت شوند.

تا سال 2015 نزدیک 60 درصد از جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد - . - Asia and Europe Environment Forum.2008 همزمان با این تحول مهم، بی تعادلی در رشد درون و بین مناطق که موجب شده تا در درون مناطق برخی نقاط شهري بویژه شهرهاي بزرگ داراي امکانات گسترده و سایر نقاط بویژه نقاط روستایی و Regional Development Strategy .١ Regional Network Strategy .٢ ٣. در تهیه بخشی از مطالب این مقاله آقاي مهدي قرایی همکاري داشته اند که از ایشان سپاسگذاري می شود.

شهري یا کوچک کمترین امکانات را نداشته باشند یا در سطح ملی شاهد تفاوت هاي شدید در میزان توسعه یافتگی مناطق بویژه در کشورهاي در حال توسعه هستیم. این تراکم رشد - معصومی اشکوري، - 1390 در برخی نقاط در پهنه سرزمین موجب شده تا مهاجرت هاي شدید روستا شهري و نیز جابجایی هاي عظیم جمعیتی از نقاط عقب افتاده به شهرهاي بزرگ و داراي امکانات اتفاق بیفتد که خود سبب ساز مشکلات اساسی شهرهاي بزرگ از جمله کمبود زمین و مسکن،آلودگی هوا، ناهنجاریهاي اجتماعی و مانند اینها شود در حالی که سایر مناطق با وجود ظرفیت هاي مهم توسعه، همچنان عقب افتاده باقی بمانند.

علاوه بر اینها، امروزه مناطق بویژه مناطق کلانشهري تبدیل به موتورهاي رشد و محرك توسعه ملی شده اند و چنانچه برنامه اي براي هدایت آنها وجود نداشته باشد به مجموعه هاي ضد توسعه، آنچنان که امروز در بسیاري از کشورهاي جهان سومی شاهد هستیم، تبدیل می شوند - پژوهان، . - 1392 یکی از دلایل مهم چنین وضعیتی عدم توجه به نظام برنامه ریزي توسعه منطقه اي است؛با وجود آنکه تلاش هاي پراکنده اي مانند تهیه برنامه هاي آمایش سرزمین یا طرح هاي منطقه اي براي هدایت مناطق بر اساس توانمندي هاي آنها صورت می گیرد اما به دلیل اینکه این تلاش ها منسجم نبوده و فاقد یک رویکرد مشخص براي انجام فعالیت هاي مرتبط با توسعه منطقه اي است اغلب با شکست مواجه می شوند.

در حالی که در دنیاي پیشرفته چند دهه ایست که به اهمیت مناطق در توسعه ملی و تامین عدالت و رفاه اجتماعی و اقتصادي پی برده و سعی در تدوین مبانی نظري و پایه براي توسعه متعادل و متوازن منطقه اي داشته اند. دو نمونه از مهمترین نتایج این تلاش هاي علمی راهبرد توسعه منطقه اي - RDS - به عنوان راه حلی اجرایی براي توسعه یکپارچه و هماهنگ منطقه و راهبرد شبکه منطقه اي - RNS - به عنوان پارادایمی جدید در برنامه ریزي توسعه منطقه اي است. در این مقاله سعی می شود تا ضمن معرفی این دو رویکرد مهم منطقه اي، با نگاهی تلفیقی وجوه اشتراك هر دو مورد شناسایی قرار گیرد. شایان ذکر است که این مقاله مقدمه اي بر تدوین رویکردي جدید در برنامه ریزي توسعه منطقه ایاستو بدیهی است که در این مجال، فرصت پرداختن به تمامی ابعاد آن وجود ندارد و تنها به بررسی مقدماتی موضوع پرداخته می شود.

-2 راهبرد توسعه منطقه اي؛ مفهوم شناسی

راهبرد توسعه منطقهاي - - RDS، یک سند بالادستی کلیديِ برنامهریزي است که دستورالعملهاي راهبردي که در آمادهسازي و هماهنگی برنامههاي توسعه، بیانیههاي سیاست برنامهریزي و اقدامات توسعه شهري و منطقه اي بهکار میروند را تنظیم میکند. این رویکردیک هماهنگی جامع بین تمامی برنامه هاي شهري و منطقه اي و الگوهاي توسعه در راستاي توسعه بلند مدت ایجاد می کند. راهبرد توسعه منطقه- اي به عنوان یک ابزار ضروري براي دولتها به منظور از بین بردن اختلاف ساختاري منطقهاي و ایجاد فرصت برابري و مساوات براي تمامی مناطق مطرح است. این راهبرد بر اهمیت برنامهریزي هماهنگ تأکید میکند و در نهایت به مثابهابزاري براي ایجاد جوامع پایدار شناخته می- شود.

علاوه بر اینها، این راهبرد یک ابتکار اجرایی نیزهست که جنبههاي فضایی برنامه هاي توسعه منطقه اي را براي دولتها روشن می سازد. همچنین متضمن جنبه هاي اقتصاد منطقه اي نیز است که هدفش بازسازي و متعادل کردن اقتصاد است. لذا این راهبرد توسعه پایدار در سطح مناطق را هدف گیري نموده است - . - AMEC,2011 این رویکرد به عنوان یک سند مدون داراي عملکردي راهبردي براي برنامهریزي میباشد، روي مسائل مهم و کلیدي منطقه تمرکز کرده و در سطح ملی به دنبال کاهش تفاوت هاي منطقه اي است.

این راهبرد با تاکید بر دو جنبه مهم برنامه ریزي یعنی جنبه فضایی فعالیت و سکونت در منطقه و نیز ماهیت فعالیت هاي اقتصاد منطقه اي، نوعاً داراي ماهیت آمایشی است و یکی از اهداف آن یافتن مکانهاي مناسب به منظور سرمایهگذاري براي تسهیلات، ایجاد مشاغل و خدمات است. پیش بینی منابع لازم براي فعالیت هاي اقتصادي با تاکید بر مکان آنها نتیجه دیگر این رویکرد است - - . - Nawzad, 2011 راهبرد توسعه منطقهاي زمینه براي برنامه ریزي هاي زیر فراهم میکند:

•    تقویت رقابت اقتصادي منطقهاي و تلاش براي از بین بردن وضع نامساعد اجتماعی و اقتصادي.

•    محافظت و ارتقاي سرمایه هاي فیزیکی، طبیعی و مصنوعی منطقه.

•    ارتقاي مسکن، حمل ونقل، کیفیت آب، انرژي و راهبردهاي دفع پسماندها، تهیه زیر ساختها، فراهم آوردن خدمات عمومی و...

•    راهنماییهاي عمومی و تصمیمات سرمایهگذاري خصوصی مربوط به کاربري زمین - Department for regional . - development, 2010 این راهبرد را می توان رویکردي فراگیر با هدف تهیه یک چارچوب بهینه توسعه منطقه اي قلمداد نمود که هماهنگی بین بخشی ما بین بخش هاي مختلف اقتصادي، اجتماعی و زیرساختی یکی از کارکردهاي اصلی آن است با این ویژگی که ضمن هماهنگی به دستور کارهاي مشخصی در رابطه با هر بخش با تاکید بر جنبه هاي فضایی و مکانی می رسد.

-3 چشم انداز راهبرد توسعه منطقهاي

یکRDSمنسجم و اثربخش داراي یک چشم انداز فراگیر است؛ چشم انداز میتواند منظر بیرونی از منطقهاي پویا و سرزنده با یک حس مکان قوي در جهانی گسترده تر باشد. یک منطقه سرشار از فرصتها که مردم از زندگی کردن و کار کردن در آن لذت میبرند در یک محیط سالم جایی که کیفیت زندگی آنها افزایش مییابد و تنوع و گوناگونی، یک نقطه قوت به حساب میآید نه یک اختلاف. چشمانداز فوق توسط هشت ارزش پشتیبانی می شود:

•    حمایت قوي از رشد پایدار به منظور بهره مند شدن از همه قسمتهاي منطقه.

•    پشتیبانی شهرها، روستاها و جوامع روستایی براي شکوفا ساختن پتانسیل آنها.

•    افزایش توسعه که سلامت، امنیت و شادي جوامع را بهبود میبخشد.

•    گسترش ارتباطات به منظور بالا بردن جریان نقل و انتقالات مردم، کالاها، انرژي و اطلاعات میان مکانها.

•    محافظت کردن و بهبود بخشیدن محیط زیست صرفاً به دلیل ارزشمند بودن ذاتی آن.

•    اقدام براي کاهش کربن و کمک به سازگاري با تغییرات آب وهوایی منطقه.

-4 راهبرد توسعه منطقه اي،سیاست و برنامهریزي منطقهاي و برنامهریزي فضایی؛ ارتباط

مفهومی

در سطح منطقه اي، بخش عمومی - به نمایندگیدولت - ، بخش خصوصی و توسعه دهندگان فردي بازیگران اصلی برنامه ریزي و توسعه به شمار می روند که اقدامات متعدد و متنوعی در راستاي اهداف بخشیِ خود انجام می دهد که لزوماً ممکن است با همدیگر هماهنگ نیز نباشند. یکی از کاکردهاي مهم راهبرد توسعه منطقه اي هماهنگی این سیاست ها و اقدامات در سطح منطقه است. اما لازم است برخی مفاهیم کلیدي در رابطه با مفاهیم هم پیوند با این رویکرد تبیین شوند؛ سیاست منطقهاي راهی است براي مداخله دولت محلی در توزیع منابع و فعالیتهاي متنوع بین مناطق مختلف که معمولاًروي توزیع فعالیتهاي اقتصادي تمرکز می کند.

از نگاهی عملی، سیاست منطقهاي طیف وسیعی از فعالیتهایی است که در برگیرنده بازتوزیع فعالیتهاي اقتصادي براي توسعه یا بازسازي اقتصادي مناطقمیشوند. برنامهریزي منطقهاي کاملاً با سیاست منطقهاي متفاوت است و فرایندي است که ضمن شناسایی ظرفیت ها و تنگناهاي مناطق، نوعی تصمیم سازي درسطح منطقهاي است. سیاست منطقهاي به عنوان عاملی براي تمرکز روي مسائل بین منطقهاي دیده شده است، درحالیکه برنامهریزي منطقهاي روي یک بازه وسیعی از مسائل در داخل یک منطقه تمرکز میکند.

سازوکار برنامهریزي منطقهاي معمولاً شامل تهیه و اجراي یک راهبرد توسعه منطقهاي میشود و با توجه به متفاوت بودن یک شرایط از مقتضیات دیگر، نهادها در مقام اداره کردن آنها قرار میگیرند. برنامهریزي منطقهاي ممکن است بوسیله عدم تمرکز هیأتهاي اجرایی دولت مرکزي اجرا شوند یا بوسیله حکومتهاي انتخابی منطقهاي، که وابسته به چارچوب سازمانی است. در بیشتر مواقع محصولات برنامه ریزي منطقه اي که شامل مجموعه اي از گزینه هاي توسعه است به عنوان پشتیبان سیاست منطقه اي ملاك عمل قرار می گیرد - Nawzad, . - 2011

برنامهریزي فضایی یا آمایش سرزمین به نوعی از برنامه ریزي گفته می شود که به نحوي ناظر بر عمران و یا حفاظت از سرزمین باشد. ماهیت و تاکیدات آن در مناطق مختلف یک کشور متفاوت است بگونه اي که برخی بر حنبه هاي اجتماعی و اقتصادي مناطق و برخی دیگر بر جنبه هاي کالبدي و زیست محیطی تاکید دارند - توفیق، . - 1384 برنامهریزي فضاییو برنامهریزي منطقهاي شاید به عنوان فعالیتهاي بسیارمرتبط یا مشابه مشاهده شدهاند. اگرچه برخی راهبردهاي توسعه منطقهاي اصولاً روي فعالیتهاي اقتصادي تمرکز می کنند و بنابراین نیازمند چشمانداز گستردهتري، نسبت به یک راهبرد ویژه هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید