بخشی از مقاله

توسعه و تنوع فرهنگی و بازتاب هویت شیعیان ایرانی در آنها

چکیده: پذیرش تشیع به وسیله ایرانیان، پیامد عواملی از قبیل سازگاری باورها و اعتقادات ایرانیان با مذهب تشیع، فعالیت علویان و شیعیان در محدوده ی جغرافیایی ایرانیان و غیره بود، از آنجا که ایرانیان استعداد پذیرش آموزه های شیعی را داشتند، مذهب تشیع به تدریج گسترش یافت و در مواردی به صورت دولت رسمی نمود پیدا کرد. باید خاطرنشان ساخت که از ابتدای شکل گیری تمدن اسلامی در قرون نخست اسلامی، شیعیان همواره در رشته های مختلف علمی و فقهی سرآمد بوده اند، و هرگز صحنه ی علوم و فنون و تمدن از حضور ایشان خالی نبوده است. و این امر باعث تجلی روح ایرانی در توسعه و تنوع شاخه های علوم و تمدن اسلامی مانند؛ تاریخ، طب، ادب، نجوم و ریاضی و غیره شده است.

مقدمه:تاریخ ایران سراسر ، گویای حوادث متعددی بوده که به علت موقعیت جغرافیایی خاص این کشور، شاهد آن بوده است . این چهارراه حوادث تاریخی ، بسیار بر تمدن جهانی و نیز اسلامی تأثیرگذار بوده، تا آنجا که فرهنگ خاص خود، یعنی فرهنگ ایرانی اسلامی، را پس از غلبه ی اعراب بر این سرزمین ، بنا نهاد .

کلمات کلیدی: توسعه- تنوع- فرهنگ- شیعه- ایرانی

بازتاب هویت ایرانی در امور فرهنگی دولتهای شیعی

در زمان عمر،اسلام رسماًوارد ایران شد .پذیرش تشیع به وسیله ایرانیان، پیامد عواملی از قبیل سازگاری باورها و اعتقادات ایرانیان با مذهب تشیع، فعالیت علویان و شیعیان در محدوده ی جغرافیایی ایرانیان و غیره بود، از آنجا که ایرانیان استعداد پذیرش آموزه های شیعی را داشتند، مذهب تشیع به تدریج گسترش یافت و در مواردی به صورت دولت رسمی نمود پیدا کرد. باید خاطرنشان ساخت که از ابتدای شکل گیری تمدن اسلامی در قرون نخست اسلامی، شیعیان همواره در رشته های مختلف علمی و فقهی سرآمد بوده اند، و هرگز صحنه ی علوم و فنون و تمدن از حضور ایشان خالی نبوده است.شخصیت های مسلمان ایرانی، علاوه بر شکفتگی استعداد علمی و فرهنگی و کسب افتخاراتی از این نظر، از جنبه ی مذهبی و دینی ، خود را به مقام قداست رساندند ، در حدی که مورد احترام فوق العاده ی مذهبی ملل دیگر قرار گرفتند و هنوز هم در کتب اسلامی ، مخصوصاً درکتب غیر ایرانی و غیر شیعی نام آنها در هاله ای قدس قرار گرفته است ؛ در اقصی بلاد اسلامی مردم نام آنها را با احترام فراوان می برند.

توسعه و تنوع فرهنگی و بازتاب هویت شیعیان ایرانی در آنها

همانطور که گفته شد ایرانیان در تمامی شاخه های علم و فرهنگ خوش درخشیدند، بنابراین لازم است به شرح تنوع علومی که در طی قرون اولیه اسلامی تا زمان تشکیل دولت صفویه در جامعه اسلامی رونق گرفته و نیز برجستگان این علوم که عمدتأ ایرانی نژادند، بپردازیم؛

طب

معروفترین کسانی که پس از دوران ترجمه ، درباره طب تألیفاتی انجام داده اند ایرانی نژاد و عرب زبانند که از جمله آنها می توان به علی طبری ، رازی و علی بن عباس و ابن سینا اشاره کرد . تصویر دو تن از آنها یعنی رازی و ابن سینا به دانشگاه پاریس ، سالن بزرگ مدرسه طب، زینت داده است . علی بن سهل ربان طبری که به نیمه قرن نهم بلند آوازه شد . چنانکه خود او در کتاب "الدین" گفته است و هم نام پدرش نشان می دهد مسیحی نژادی از طبرستان بوده است که به دوران متوکل اسلام آورده است ، و طبیب خاص خلیفه شده است و به دوران وی به سال 226 ه کتاب "فردوس الحکمه" را که یکی از قدیمیترین مختصرنامه های طب است تألیف کرده است. این کتاب تا حدی درباره فلسفه و هیئت

۱

نیز سخن دارد و در تألیف آن بر منابع یونانی و هندی تکیه کرده است . از جمله شاگردان او رازی فیلسوف و طبیب معروف است.ابوبکر محمد بن ذکریای رازی که لقب رازی از انتساب به شهر قدیم ری نزدیک تهران امروزی است ، از بزرگترین اطبای اسلام بوده است . آمده است وقتی که وی می خواست محل تازه ی بیمارستان بزرگ بغداد را که سالار اطبای آن بود انتخاب کند قطعات گوشت را در نقاط مختلف آویزان کرد و مکانی که گوشت کمتر بو گرفت را برای تأسیس بیمارستان در نظر گرفت . درباره این بیمارستان باید گفت نخستین بیمارستان اسلامی بود که رشید آنرا به شیوه ی ایرانیان در قرن نهم هجری پدید آورد. و هم او بود که اول بار فتیله را در زخم بندی بکار گرفت. معروفترن مؤلفات او در شیمی کتاب "الاسرار" نام داشت از جمله رسائل وی یکی در باب آبله و حصبه است . و قدیمیترین رساله ایست که در این باب بجاست. ولی مهمترین تآلیف وی الحاوی است که نوعی فرهنگ نامه اطلاعات طبی به شمار می رود.(خوری حتی،(466-465 :1380علی بن عباس مجوسی نیز زردشتی و در طب سرآمد عصر خویش بود وی اثر بزرگ خود کتاب "الملکی" را برای عضدالدوله بویه ای تألیف کرد 373-338)ه) که همه ی مسائل نظری و علمی طب را شامل می شده است. ابن سینا که عربان او را شیخ الرئیس نام داده اند . استاد و سالار دانشوران است ، وی در ری نزدیک بخارا زاده شده است و پدرش از اسماعیلیان بود و عبداالله نام داشت ولی تمام عمر در ناحیه شرقی جهان اسلام بسر برد و نهایتاً در همدان به خاک سپرده شد . شفا و قانون جزو بزرگترین تألیف وی بوده است .

فلسفه و موسیقی (اخوان الصفا)

فلسفه علمی بود که علل حقیقی اشیاء بر انسان حکایت دارد به نحوی که نیروهای عقلی انسان بتواند آنرا درک کند، بحث می کرد. هماهنگ کردن فلسفه ی یونان و اسلام را که کندی آن را آغاز کرد به دست فارابی ادامه یافت و توسط ابن سینابه کمال رسید . درباره ابن سینا سخن گفته شد و در خصوص فارابی نیز باید گفت وی از فاریاب ترکستان بوده است و در ماوراءالنهر زاده شد . درباره روش فلسفی وی آمده که وی در پی آن بوده تا فلسفه افلاطونی و ارسطویی و اشراقی را هماهنگ کند . از جمله معروفترین رسائل وی ، رساله " فصوص الحکم و آراء اهل المدینه الفاضله" است. وی در طب و ریاضیات و موسیقی نیز سررشته داشته است، و کتاب معروف وی در باب موسیقی "الموسیقی الکبیر" نام داشت.(خوری حتی،(472-471 :1380ابن سینا نیز در باب موسیقی پس از فارابی از همه ی کسانی که درباره ی موسیقی تألیفاتی داشته اند،مهمتر بوده است.(همان)در باب عقاید فلسفی باید افزود که در حدود نیمه ی قرن چهارم یک مکتب فلسفی بسیار مهم در بصره رونق گرفت که به روش فیثاغورثی تمایل داشت و اخوان الصفا نام گرفت. این گروه در بغداد نیز شعبه ای داشته اند. اینان فقط یک گروه فلسفی نبودند بللکه یک جماعت سیاسی و دینی بشمار می رفتند که تمایلات افراطی شیعه گری داشتند و شاید هم اسماعیلی بودند و با نظم سیاسی موجود مخالفت داشتند و از راه پیشرفت عقول و نشر عقاید دینی به سقوط آن می کوشیدند. و علت ابهامی را که درباره اعضای اخوان الصفا و فعالیت ایشان هست از اینجا می توان دریافت،مجموعه رسائلی که نوشتند به صورت فرهنگنامه ای مرتب بود و بعضی مقالات آن امضاهای ناشناس دارد. شماره ی رسائل به پنجاه و دو می رسد و درباره ی ریاضیات و فلک و جغرافیا و موسیقی و اخلاق و فلسفه سخن دارد و همه ی معلومات و اطلاعاتی را که مرد روشندل آن روزگار میبایست بداند فراهم آورده است.پنجاه و یک رساله اول به آخری منتهی می شود که همه ی علوم را در

آن خلاطه کرده اند.(خوری حتی حتی،(476-471 :1380

ریاضیات و نجوم و تقویم

درباره ی ریاضیات باید گفت جدولهای نجومی که به دوران ساسانیان به زبان پهلوی فراهم آمده بود به عربی ترجمه شد و زیج نام گرفت. در اوایل قرن نهم هجری رصد منظم ، که تا حدی ابزارهای دقیقی در آن بکار می رفت ، به شهر جندیشاپور در جنوب غربی ایران آغاز شد . مأمون برای تکمیل "بیت الحکمه" محلی برای رصدهای فلکی در بغداد به نزدیک دروازه شماسیه و رصدخانه ی دیگری در دمشق بپا کرد. بجزاینها شرف الدوله بویه ای 379-372)ه) نیز در قصر خود در بغداد رصدخانه ای ایجاد کرد که عبدالرحمن صوفی متوفی 376 ه و احمد صاغانی متوفی 380 ه نویسنده کتاب "الکواکب الثاقبه" که درباره ی رصدهای فلکی کتابی کم نظیر است و ابوالوفا متوفی 387ه،بر آن نظارت داشتند. در دربار یک بویه ای دیگر یعنی رکن الدوله 366- 320)ه) فرمانروای فارس، ابوجعفر خازن خراسانی بلند آوازه شد و هم او بود که انحراف دایره البروج را تحقیق کرد و یکی از مسائل ارشمیدس را که مربوط به معادلات سه مجهولی بود حل کرد.

فلکشناسان دیگری نیز در شیراز و نیشابور و سمرقند وجود داشتند که به تحقیق درباره ی آسمان می پرداختند.(همان: (479-477از جمله فلکشناسان و ریاضیدانهایی که در اندازه گیری درجات زمین شرکت داشتند،یکی خوارزمی مشهو ر بود که زیج او معروف شده بود.یکی دیگر از فلکشناسان مشهور آن روزگار ابوالعباس احمد فرغانی از فرغانه ماوراءالنهر بود که به سال 247ه به فرمان متوکل نظارت ایجاد دستگاهی برای

۲

اندازه گیری آب نیل به او محول شد،از جمله تألیفات مشهور او "المدخل فی علم الهیئته الافلاک" نام داشت. ابوریحان محمد بن احمد بیرونی به شهر غزنه در افغانستان شرقی متولد شد(440-362ه) وی نیز در عرصه علوم طبیعیات و ریاضیات،عمیقترین و مبدع ترین متفکران اسلام است. این نویسنده ی ایرانی نژاد در سال 422 ه برای سلطان مسعود غزنوی،پسر محمود معروف کتابی نوشت که همه ی علم هیئت در آن بود و "القانون المسعودی فی الهیئه و النجوم " عنوان داشت و هم در آن سال کتابی در علم هندسه و ریاضی و هیئت و نجوم نوشت و عنوان آنرا "التفهیم الاوائل صناعه التنجیم" انتخاب کرد.معتبرترین کتاب وی آثار الباقیه عن القرون الخامسیه " نام دارد ، که نوعأ از تقویم و تاریخ ملل قدیم سخن می گوید.وی در تألیفات خود از حرکت وضعی و خطوط طول و عرض جغرافیایی سخن گفته است. بیرونی شیعه بوده است و تمایلات اشراقی داشته،وی معتقد بود که عقل ازفهم موضوع وحی عاجز است .(خوری حتی حتی،(480 : 1380سلطان جلال الدین ملکشاه سلجوقی نیز رصدخانه ای پدید آورد که در آنجا طول سال شمسی با دقت بیشتری اندازه گیری می شد.اصلاح تقویم در آن بوسیله خیام معروف انجام گرفت که میان سالهای(440-430ه)در نیشابور زاده شده بود و در سال517 ه در همانجا درگذشت. وی در آغاز کار به عنوان شاعر فارسی و یک مرد آزاد فکر شهرت جهانی یافت. از تحقیقات خیام و همدستان وی تقویمی پدید آمد که به انتساب جلال الدین ملکشاه آنرا تقویم جلالی عنوان دادند و از تقویم گریگوری دقیقتر بود.یکسال پس از آنکه هلاکو بغداد را ویران کرد(658ه) رصد خانه بزرگ مراغه نزدیک دریاچه ارومیه بپا شد و مدیر اول آن فلکشناس بزرگ نصیر الدین طوسی (متوفی 673ه) بود که خاتمه فیلسوفان فلکشناسان دوران عباسی به شمارمی رود.در این رصدخانه نصیرالدین جدولهای فلکی تازه فراهم آورد و آنرا به خاندان هلاکو ، که سر سلسله ایلخانان بود،زیج ایلخانی نامید.(همان: (482-481محمد بن موسی خوارزمی 236-164) ه) نیز در تاریخ ریاضیات قدیم عرب معتبرترین افراد به شمار می رود.وی از جمله دانشوران بزرگ اسلام بود و هیچیک از نویسندگان قرون وسطی به اندازه وی در پیشرفت ریاضیات مؤثر نبودند. خوارزمی به جز جمع آوری زیج های قدیمی ،کهنترین کتاب حساب را پدید آورد که متأسفانه اکنون فقط ترجمه آن باقیست وی کتاب "حساب الجبر و المقابله" را نیز در علم تألیف کرد.

شیمی و حیوان شناسی

در علم شیمی پس از ابوریحان محمد بن ذکریای رازی که ذکرش رفت،باید از یک سیاستمدار ایرانی با لقب طغرایی یاد کرد که به زبان عرب کاملاً تسلط داشته و به زبان فارسی نیز شعر می سروده است.(متوفی 515 ه) در علم حیوان شناسی،نویسنده جهانشناس عرب زبان ایرانی نژاد میتوان اشاره به قزوینی(متوفی 683ه)کرد حیوانشناسی را چون شاخه ای از علوم لغت و ادب مورد بحث قرار داد.(خوری حتی حتی،-484 :1380 (488

جغرافیا و سفرنامه نویسی

لزوم حج و تعیین قبله که میبایست دقیقاً بسوی مکه باشد ، مسلمانان را به تحقیقات جغرافیایی وادار کرد . تجار مسمان در فاصله مین قرن هفتم و نهم میلادی در مشرق از راه خشکی و دریا تا چین رسیدند و در اقصای جنوب به ساحل افریقا و جزیره زنگبار ، و در شمال به روسیه راه یافتند،سلیمان سیرافی و سندباد بحری و ... جزو اولین سفرنامه نویسان ایرانی- اسلامی هستند.یاقوت حموی در البلدان و مسعودی اطلاعات جغرافیایی گرانبهایی در تألیفات خود آورده اند. نخستین کتب جغرافیایی عرب به صورت راهنمای سفر بود که از راهها و شهرهای معروف آن سخن می گفت . پیش از همه ابن خردادبه(متوفی300ه)که ایرانی نژادومدیر برید و دفتر محرمانه جبال بود،کتاب جغرافیایی معروف خویش "المسالک و الممالک " را بدین روش تألیف کرد. این کتاب که در سال 232ه آماده شد در زمینه ی جغرافیای تاریخی است و ابن فقیه و ابن حوقل و مقدسی و دیگر جغرافی نویسان بعد، از آن کمک گرفته اند. به سال 278 هجری ابن واضح یعقوبی شیعه،که در ارمنستان و خراسان بلند آوازه شد کتاب "البلدان" را که به دقت و تفضیل در مسائل جهانشناسی اقتصادی ممتاز است تألیف کرد. ابن رسته نیز که یک جغرافیدان عرب زبان ایرانی نژاد بود،در سال 291 هجری کتاب "اعلاق النفیسه" را فراهم آورد. در همان سال ابن فقیه همدانی نیز کتاب "البلدان" را نگاشت. اصطخری که کتاب المسالک و الممالک را نوشت در شهر استخر(پرسپولیس) زاده شد و در آنجا به حدود سال 339 هجری بلندآوازه شد،وی در کتابش برای هر کشور نقطه ای رنگین نهاد.مایه ی کتاب اصطخری از اطلاعات جغرافیایی ابوزیدبلخی بود که وی نیز در سال 323 هجری وفات یافت.او در دربار سامانیان بلند آوازه شد و متأسفانه از نوشته های او هم اکنون چیزی باقی نیست.(خوری حتی حتی،(495-489 :1380

تاریخ

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید