بخشی از مقاله
چکیده:
این مقاله با مبنا قرار دادن عوامل و عناصر تاثیرگذار در شکل گیری جنبش های مردمی شیعیان ، در پی دست یابی به ماهیت آنها به ویژه پس از انقلابهای اخیر در منطقه خاور میانه است. جنبش شیعیان در یمن یکی از نهضت های آزادی بخش است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران سبب الگو گیری و بیداری اسلامی در میان شیعیان زیدیه در این کشور شد. رهبران شیعه یمن با آشنایی با امام خمینی - ره - با تشکیل هسته مقاومت در یمن و پایه گذاری آن بیداری ایجاد شده متاثر از اندیشه های اسلامی را در یمن گسترش دهند.
که در مقابل نفوذ استعماری عربستان در یمن و تبعیض شدید مذهبی و سیاسی حکومت یمن علیه شیعیان ایستادگی فرهنگی می کردند. بر این پایه این مقاله با هدف تحلیل ژئوپلیتیکی شیعیان یمن در بیداری اسلامی کشور یمن و در راستای بررسی دگرگونی سیاسی در این منطقه شمال آفریقا که جزیی از منطقه خاورمیانه به شمار می رود ، می پردازد. چرا که گمان دارد دست یابی به عوامل زیر ساختی ایجاد اعتراض های شیعیان در این کشور و شناخت ماهیت این جنبش ها ، امری مهم برای پیش بینی تحولات بعدی منطقه است.
مقدمه:
بحران امنیتی یمن، ماهیت هویتی و ساختاری داشته است رهبران سیاسی یمن در زمره مجموعه هایی محسوب می شوند که در ساختار دوقطبی و در قالب یمن جنوبی ایفای نقش این افراد با استفاده از قابلیت های سیاسی لازم برای ایفای نقش راهبردی، توانستند موقعیت سیاسی خود را 20 سال بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و تغییر در ساختار نظام جهانی، حفظ نمایند. بحران یمن در زمره فرآیندهایی محسوب می شود که باید آن را انعکاس فرسودگی حکومت و عدم گردش نخبگان در نظام سیاسی کشورهای در حال گذار دانست انحصار قدرت، سرکوب سیاسی و تلاش برای نشان دادن دموکراسی ظاهری، منجر به فساد گسترده در طبقه حاکمه یمن گردید.
در چنین فرآیندی بود که بحران هویتی در پیوند با موضوعاتی از جمله ناکارآمدی ساختار سیاسی و مشکلات اقتصادی جامعه یمن شکل گرفت. در این کشور هیچگونه نشانه ای از گردش نخبگان و ایفای نقش نهادهای اجتماعی همانند احزاب سیاسی مشاهده نمی شود علت اصلی نقش یابی گروه های هویتی به ویژه حوثی های یمن را باید تابعی از سازوکارهایی دانست که شرایط لازم برای گردش دموکراتیک نخبگان را به وجود آورد. یمن در زمره کشورهایی است که بعد از تحولات بیداری اسلامی و بهار عربی در وضعیت چالش های امنیتی تشدیدشونده قرار گرفتند هرگونه امنیت سازی در چنین کشورهایی، نیازمند آن است که چالش های فراروی ساختار سیاسی را کنترل نماید مشکل اساسی یمن آن است که دولت های مؤثر در این کشورها شکل نگرفته و از سوی دیگر زمینه برای سازماندهی و اعمال قدرت وجود ندارد. طبیعی است که در چنین شرایطی چالش های امنیتی متوجه ساختار قدرت مرکز شود.
بخشی از چالش های یمن مربوط به فضای سیاسی و سنت های حکومتی دوران علی عبداالله صالح است علی عبداالله صالح در روزهای بعد از تحولات بیداری اسلامی در یمن، روابط خود با عربستان را گسترش داد ارتقاء الگوهای تعامل عربستان و یمن، چالش های امنیتی جدیدی برای منطقه به وجود آورد بحران در آینده سیاسی یمن تابعی از سازوکارهای مقاومت نیروهای تأثیرپذیر از عربستان در محیط منطقه ای می باشد. محیطی که چالش های امنیتی را در فضای تشدید شونده قرار داده است
چارچوب نظری پژوهش
لاکوست و ژیبلن می نویسند:»برداشت های متفاوتی از ژئوپلیتیک ارائه شده است ولی یک تعریف عمومی و از پیش تعیین شده برای واژه»ژئوپلیتیک« وجود ندارد. - لاکوست و ژیبلن،. - 1378:36از سوی دیگر لورو و توال معتقدند ژئوپلیتیک هنوز از لحاظ روششناسی و مباحث خود به کمال نرسیده است ولی جایگاه خود را در مقام یک روش مطالعه در عرصه بین المللی کسب کرده است. - لورو و توال،. - 1381:134
ژیروید اتوتایل معتقد است ، ژئوپلیتیک در قرن بیستم از تاریخ پرفراز و نشیبی برخوردار بوده و توانسته است در رساندن معنی ارتباط کل بین جغرافیا و سیاست مؤثر باشد.ولی معنی کردن ژئوپلیتیک کاری بس مشکل است زیرا معنی مفاهیمی چون ژئوپلیتیک تمایل به تغییر و تحول دارند و متأثر از دورههای تاریخی و ساختارهای نظم جهانی اند. او معتقد است که کی الن و سایر متفکرین امپریالیستی، ژئوپلیتیک را به عنوان بخشی از دانش استعماری غربی فهمیده اند که از روابط بین سیاست و عناصر طبیعی زمین بحث میکند.
اتوتایل معتقد است که ژئوپلیتیک پیش از آنکه به عنوان توصیف شفاف از نقشه سیاسی جهان تعریف شود به عنوان یک»گفتمان«درباره جغرافیا و سیاستهای بین المللی بحث میکند - اتوتایل،. - 1380:26 اتوتایل همچنین از ژئوپلیتیک انتقادی به عنوان یک »رویکرد« یاد میکند. لاکوست و ژیبلن معتقدند که در برداشتهای متعدد کنونی،کلمه ژئوپلیتیک غالبا به صورت»صفت«به کار گرفته می شود - لاکوست و ژیبلن، - 1378:41که فاقد یک هویت مستقل علمی است.لاکوست همچنین ژئوپلیتیک را به عنوان»فرمی«از استدلال جغرافیایی تعبیر مینماید.
انقلاب:
انقلاب در لغت برگشتن از حالی به حالی، دگرگون شدن، تغییر و تحول است و در اصطلاح رایج جهان - تلاش عده ای برای واژگون کردن حکومت و ایجاد حکومتی نو - به منظور تغییرات اساسی و بنیادین در تمام نهادها، مناسبات ساختار سیاسی و اجتماعی و جایگزینی سازمان نوین و مطلوب در چهارچوب اهداف و آرمانهای خاص.اصول انقلاب را به عنوان لوازم قطعی آن، می توان چنین دانست، تغییر بنیادها و نظام اجتماع ، نوگرایی ، آرمان خواهی خشونت سیاسی یا نظامی در مقابل نظام حاکم ، با توجه به معنی و مفهوم کلی فوق، انقلاب دارای انواعی است به نام: انقلاب فرهنگی، انقلاب اداری، انقلاب سیاسی، انقلاب اجتماعی و .. .
هژمونی یک کشور در جهان به معنای رهبری ساختار نظام بین المللی موجود و تجویز هنجارهای پذیرفته شده فرهنگی ، سیاسی و نیز اقتصادی از سوی آن کشور می باشد . این نقش ، در طول تاریخ ، از سوی قدرت های چندی اعمال شده است . هژمونی بریتانیا در فاصله دو جنگ جهانی توان بسط نظم بین المللی را به تدریج از دست داد . پس از آن ، هژمونی امریکا در جنگ جهانی دوم آغاز شد و سی سال پس از آن به اوج خود رسید - دوبوف،3831،ص . - 22
این ابرقدرت هژمون ، با ابعاد چهارگانه قدرت خود ، پس از جنگ سرد به ترسیم ساختار نوین نظام بین الملل پرداخت ، ساختار هژمونیکی که به دست نو محافظهکاران امریکایی به اوج رسید و با دگرگونیهای ناشی از ناتوانی دولت بوش در فایق آمدن بر بحرانهای عراق و افغانستان رو به ضعف نهاد توجه به یمن از این منظر قابل تأمل است.در اصل،هرمنبعی که نظم و امنیت شکننده منطقه ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خاورمیانه را به چالش بکشد،ابعادی از هژمونی ایالات متحده را تهدید خواهد کرد. یمن امروزه تهدید بزرگی برای امنیت منطقه ای و بین المللی و به تبع آن هژمونی ایالات متحده به حساب می آید.گسترش فعالیت القاعده در این کشور، که در سایه گرفتاریهای دولت یمن در شمال - حوثیها - و جنوب - تجزیهطلبان - در سالهای اخیر شد یافته است،نوک پیکان این تهدید را تشکیل میدهد
بیداری اسلامی:
ریشه های بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری را به چند روش میتوان مورد بررسی قرار داد؛ که از آن جمله میتوان به تقسیمبندیِ مبتنی بر عوامل سیاسی، فرهنگی،تاریخی و...غیره اشاره کرد، همچنین می توان آنها را به علل و عوامل طولانی مدت - تاریخی - ، میان مدت - معاصر - و کوتاه مدت - جاری - تفکیک کرد، علاوه بر این می توان آنها را به دو دسته عوامل ارزشی- هویتی و محیطی تاریخی نیز تقسیم بندی کرد. با وجود نقاط مثبتی که هر یک از تقسیم بندی های ذکر شده از آن برخوردار می باشند، نگارنده، بنابر دلایلی از جمله تداخل موضوعی و هم پوشانی تقسیم بندی های فوق ، پژوهش حاضر را برحسب عوامل و ریشه های درون زا و برون زای بیداری اسلامی مورد مطالعه قرار داده است.
فلسفه سیاسی حضرت آیت االله خامنه ای، تاملی عقلانی است که ریشه در مبانی و بنیادهای معرفت دینی ایشان دارد که دو ویژگی بارز آن عبارتند از تلخیص از منابع دینی و سیره رسول االله - ص - و اهل بیت علیه السلام و دوم جنبه پاسخگوئی به مسائل عینی جامعه ، مقام معظم رهبری در بُعد فلسفی ازجمله فیلسوفان غایت گرائی هستند که مفاهیمی همچون سعادت و کمال اخروی، حیات طیبه و هدایت، اساس فلسفه سیاسی ایشان را تشکیل می دهند. از نگاه معظم له هیچ مقوله ای اگر به مواردمذکور منتهی نشود اصالت ندارد و حتی مباحثی همچون عدالت خواهی و مبارزه با استکبار نیز در صورتی مورد تائید هستند که در مسیر رسیدن به حیات طیبه و علی االله باشند - مهاجر نیا،محسن ، نوآوری و اجتهاد از دیدگاه آیت االله خامنه ای، آذرماه . - 1390
انقلابیون یمن:
گروهی از شیعیان یمن که با رهبری علامه حسین بدر الدین الحوثی جنبشی علیه دولت حاکم تشکیل داده اند و بدنبال احیای هویت مستقل اسلامی در کشور اسلامی خود هستند و با نفوذ و حضور بیگانگان که با هدف سلطه بر کشور مخالفند و به مبارزه با علی عبداالله صالح می پردازند.
شیعیان:
واژه »شیعه«نیز از این ریشه و مصدر باب تفعّل و از نظر لغوی، به معنای یاری کردن و پیروی نمودن جماعتی از یک شخص خاص است. به هر تقدیر، محور واژه شیعه« و تشیّع«» گرد معانی نزدیک به هم، همچون پیروی، یاوری، هم رأیی، دوستی و اجتماع بر امری خاص میباشدالبتّه. شیخ مفید با استنادفَاسْتَغَاثَهُبهآی ن شِیعَتِهِ عَلَی الﱠذِی مِنْ عَدُوﱢه - «قصص - و با توجّه به مقابله واژه »شیعه« و »عدو«، قید »پیروی خالصانه« را در مفهوم شیعه گنجانده است.
واژهتشیّعنیز از این ریشه و مصدر باب تفعّل و از نظر لغوی، به معنای یاری کردن و پیروی نمودن جماعتی از یک شخص خاص است. به هر تقدیر، محور واژه شیعه و تشیّع«» گرد معانی نزدیک به هم، همچون پیروی، یاوری، هم رأیی، دوستی و اجتماع برباشدامری. البتّهخاص میشیخ مفید با استناد به آیه فَاسْتَغَاثَهُ الﱠذِی مِن َتِهِ عَلَی الﱠذِی مِنْ عَدُوﱢ - قصص15و - با توجّه به مقابله واژه »شیعه« و »عدو«، قید »پیروی خالصانهرا«در مفهوم شیعه گنجانده است. در مقابل، ابن قیّم الجوزیّه، از عالمان ضدّ شیعی، بر آن است که در کاربردهای قرآنی، از این واژه و مترادفهای آن غالباً معانی ناپسند اراده شده است؛ زیرا در این واژه، مفهوم »شیاع« و اشاعه«، که ضدّ ائتلاف و اجتماع است، نهفته و بدین منظور کاربرد آن ویژه فرقههای گمراه و اختلاف افکن میباشد - ناصر بن عبداالله بن علی قفّاری، اصول مذهب الشیعه، ج
-1رافضه
این نکته مورد انکار هیچ یک از پژوهشگران نیست که کاربرد »رافضه«به عنوان یک اصطلاح فرقهای، از اصطلاحات متأخّر و ظهور و رواج آن در پایان عصر اموی و پس از شکلگیری فرقههای بزرگی، همچون خوارج، مرجئه و معتزله بوده استدلیل. روشن آن این است که شیعیان در روزگار حاکمیّت سرکوبگر حزب اموی و با همه تلاش سردمداران این حزب برای ساز کردن القاب سرزنشآور برای آنان همچون ترابیّه«، هیچگاهبه چنین لقبی متّهم نمیشدند در عین حال برخورداری این واژه از معنای ناپسندو حسّاسیت برانگیز برای قشر وسیعی از مسلمانان در دوره های بعدی و احتمال وجود برخی از احادیث ساختگی علیه صاحبان این نام و نشان، موجب شد که جمعی از مخالفان و معاندان تفکّر شیعه، مجموعه فرقهای شیعی و حتّی زیدیانی که چنین لقبی را علیه شیعیان ترویج میکردند، »رافضه« بنامند.
-2امامیّه
در نام گذاری و کاربرد این اصطلاح برای دسته ها یا دسته ای خاص از شیعیان، معنای سرزنشآوری ارائه نشده است؛ امّا نمیتوان در تاریخ ظهور و بروز و گستره مصادیق آن، دیدگاه روشن و یک دستی ارائه کرد شهرستانی این نام را ویژه گروه های غیر زیدی میداند که از زمان صادقین - ع - به بعد شکل گرفته و اعتقادشان بر اساس باور به امامان معیّن و مشخّص از سوی پیامبر - ص - - نصّ جلی - استوار بوده و معتقدند: هیچ امری در اسلام مهم تر از تعیین امام نبوده است. وی بر مبنای تعریف خود، فرقههای قطعیّه«»، واقفیّه«»، اسماعیلیّه«» و اثنی عشری« را از زیرمجموعههای این اصطلاح به حساب میآورد.