بخشی از مقاله
چکیده:
زبان از دستاوردهای پیچیده و مهم بشر محسوب میشود که بهواسطه آن انسانها میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. البته کارایی زبان بسیار فراتر از نقش ارتباطیاش است. مؤلفههای بسیاری درایجاد هویت ملی ایرانی نقش دارد که از اصلیترین آنها میتوان زبان فارسی را نام برد. این نوشتار در پی آن است که رابطه زبان و هویت ملی را بررسی نماید و جایگاه زبان را در ایجاد و بسترسازی هویت ملی تحلیل کند. در نگارش این مقاله از کتب و مقالهها و منابع مربوطه جهت اخذ نظرات کارشناسان و صاحبمنصبان این ورطه کمک گرفته شد. هویت ملی از مباحث مهم هر جامعهای است بدین جهت که از شاخصههای مهم وحدت ملی است. این مهم در جامعه ایران از اولویت خاصی برخوردار است. زبان و دیگر مشترکات ملی اقلیتهای یک کشور را بههم متصل میکند. بنابراین پاسداری از زبان فارسی برای ما ایرانیها از اهمیت راهبردی برخوردار است. با عنایت به آنچه گفته شد لزوم حفظ و گسترش زبان فارسی بهمثابه مؤلفهای که نقشی مهم در انسجام بخشی به جامعه ملی ایران دارد و منجر به ارتقای هویت ملی است، توصیه میشود.
کلیدواژهها: زبان، زبان فارسی، هویت ملی، جامعه، وحدت اقوام
مقدمه:
به بیان ساده زبان، وسیله ارتباطی انسانهاست، اما کارایی و نقش زبان به برقراری ارتباطات بین افراد و جوامع انسانی محدود نمیشود. گستردگی تواناییها و قابلیتهایاین پدیده را باید در اندیشه و انتقال فکر، نقش آن در هویت فردی و اجتماعی،ایجاد احساس همدلی و در نهایت شکل دهی به یک جامعه متمایز از دیگرجوامع نیز در نظر گرفت. بنابراین زبان فقط ابزار ارتباط و وسیله سخن گفتن نیست. بلکه نشانگر اندیشیدن و بیانگر عمل اجتماعی و هویت اجتماعی جوامع است. کارکردهای زبان در علوم انسانی به صورت محصولی اجتماعی است و ابزاری برای دستیابی به فرهنگ یک جامعه میباشد .این پدیده اجتماعی در زندگی انسانها تأثیر میگذارد بهاین جهت که از طریق برقراری ارتباط اجتماعی انسانها با یکدیگر، آنها توانستهاند اندیشه و میراث فرهنگی خویش را اشاعه و گسترش دهند و آنها را منتقل کرده تا امروز حفظ کنند .
این دستاورد پیچیده انسان امکان بیان نیازهای جسمانی، امال روحی، تخیل و واقیت را فراهم آورده است. گاهی زبان بهعنوان وسیله تمایز از گروههای دیگر یا ابزار وحدت میان اعضای یک گروه خوانده میشود به همین دلیل است که زبان میتواند از جمله مؤلفهها و نمادهای هویت ملی قرار بگیرد. از عمده ویژگیهای زبان تأثیر آن برایجاد همبستگی گروهی است. مسکوب - - 1373 بیان میدارد »زبان ماده تفکر است. اندیشه در زبان، جسمانیت میپذیرد و صورتمند و صاحب فرم میشود. مردم پراکنده از طریق زبان از حسیات یکدیگر با خبر میشوند، همحسی پیدا میکنند و در نتیجه به صورت یک مجموعه انداموار درمیآیند و ملت میشوند.« همچنین زبان را از مؤلفههای سازنده شخصیت ملت برشمردهاند - میرحیدر. - 1375 در حال حاضر نه تنها از اهمیتاین مسئله کاسته نشده بلکه امروزه هویت ملی یکی از مباحث پراهمیت و برجسته در هر اجتماع و جامعهای به شمار میرود و پرواضح است که نقش مهمی را در تحقق بخشیدن به انسجام و وحدت ملیایفا میکند.
بالعکس عامل مخلاین مهم که سبب کمرنگی انسجام ملی و پاره کردن ریسمان وحدت یک جامعه و یک کشور میشود، دامن زدن به اختلافات زبانی، فرهنگی و قومی است. با توجه به آنچه گفته شد میتوان بهاین نکته پیبرد که پرداختن به زبان فارسی که بهمثابه روح هویت و انسجام در میان کشوری است که از فرهنگها و اقوام گوناگون تشکیل یافته، از اهمیت و پیچیدگی خاصی برخوردار است. به علاوه ضرورت مهم دیگری که برای پرداختن به مسئله زبان و هویت احساس میشود ناشی از فرآیند جهانی شدن و زندگی در عصر کنونی است چرا کهاین فرآیند مرزهای زبانی و فرهنگی را پشت سر گذاشته است. کوتاهسخناینکه جایگاه زبان درایجاد هویت اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است و هر شخص و جامعهای اگر میخواهد دچار بحران هویت نشود، میبایست آگاهی خود را نسبت به جایگاه زبان در آفرینش هویت جمعی بیفزاید و همچنین در حفظ و گسترش آن از هیچ کوششی دریغ نکند و اهتمامی تام داشته باشد.
زبان و هویت
زبان پدیدهای زنده و پویاست که دائما در حال دگرگونی و تغییر میباشد. اما چرا بهاینگونه از آن تعبیر میکنیم؟ در پاسخ باید بگوییم که دلیل آن روشن است، چون زبان ابزاری است که بر بستر روابط اجتماعی و ارتباطات انسانی پایهگذاری شده است، پس بنابراین همواره متأثر از آن نیز میباشد. به مرور زمان و با پیشرفت جوامع و علم و فناوری و همچنین تکامل ارتباطات انسانی و به کمال رسیدن اندیشه وی به تبع دامنه زبان نیز گستردهتر میشود. رابطه نسبتا مستقیمی میان تکامل ارتباطات انسانی با تکامل زبان وجود دارد. کشفها و اختراعات جدید مستلزم ایجاد مفهومهای تازه به وسیله زبان است. پدید آمدن رخدادهای جدید ایجاد تعبیرهای متفاوت و تازهتری را بهواسطه زبان ایجاب میکند.
برخی زبان را یکی از ویژگیهای مهم انسانی که آن را از سایر حیوانات متمایز میکند برشمردهاند. و معتقدند بدون ادبیات، انسان نمیتواند ادعای هویت انسانی داشته باشد و نشان دهد از مابقی جانوران متمایز است. به بیان اسلامی ندوشن: »بدون ادبیات بشر نمیتوانست نشان دهد که ممیز است. ادبیات موجب تفاهم و همبستگی میان افراد بشر است. «زبان همواره نقش مهمی در تشکیل و تبیین هویت داشته است. در عصر پست مدرن1 با از بین بردن برخی نشانههای هویت همچون نژاد، این نقش پررنگتر نیز شده است Warschaure - ،. - 2007 امروزه فرایند جهانی شدن انسانها را به یکپارچگی و وحدت فرا میخواند پس بدین جهت ضرورت پرداختن به هویت ملی و زیرساختهای آن آشکارتر شده است.زبان ابزار مبادله اجتماعی است با کمی تأمل متوجه کاربردهای زبان برای انسان خواهیم شد.
زبان همواره این امکان را برای انسان بهوجود میآورد که نیازهایش را بیان کند خواه نیازهای جسمانی باشد خواه روحی روانی .این پدیده توانایی ایجاد حس همدلی در افراد را دارد. بگونهای که افراد جامعه انسانی میتوانند بهوسیله آن نیازهای یکدیگر را درک کنند و سعی در مرتفع سازی چالشها و مشکلات یکدیگر داشته باشند. همچنین زبان میتواند اندیشهها و تجربیات را منتقل سازد. همین ویژگی زبان است که در پیشرفت را به روی انسان باز میکند و اجازه میدهد که به گنجینه تجربیات گذشتگان دسترسی داشته باشد تا از راههایی که انسانهای گذشته پیمودهاند و نتایجی که عایدشان شده آگاهی یابد. اگر امکان انتقال علم و تجربیات روزمره انسانها وجود نداشت آنها مجبور بودند هر روز زندگی را از صفر شروع کنند پساینکه زبان آخرین تجربیات بشر را در اختیار ما میگذارد از اهمیت بسیاری برخوردار است . اینجاست که انسان پا بر شانه اجداد خویش مینهد و با