بخشی از مقاله
چکیده
یکی از چالشهای پیش روی سرمایهگذاران، شناسایی شرکتهایی است که دارای کارایی بهتر و ریسک سرمایهگذاری کمتری میباشند. از ملزومات این تصمیم گیری، سنجش درست کارایی شرکتها و یا به عبارتی ارزیابی عملکرد واحدها میباشد. در این پژوهش با هدف سنجش کارایی شرکتهای عضو فعال در بورس اوراق بهادار تهران، علاوه بر استفاده از نسبتهای مالی، از دو رویکرد شبکه عصبی و تحلیل پوششی دادهها، استفاده شده است.
برای این منظور ابتدا با بررسی ادبیات موضوع 5 نسبت مالی پرکاربرد در خصوص سنجش عملکرد شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار تهران شناسایی گشته و در مرحله دوم 73 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار توسط تکنیک شبکه عصبی خوشهبندی گردیده و سپس کارایی شرکتهای حاضر در هر خوشه با تکنیک تحلیل پوششی دادهها برای بازه زمانی سال 1394 مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. نتایج این سنجش، نشان میدهد که نمادهای خپارس و فراور در خوشه اول و نمادهای کچینی و رانفور در خوشه دوم بیشترین میزان کارایی را در حالت های ورودی، خروجی محور مدل SBM به خود اختصاص دادهاند.
-1 مقدمه تعیین عملکرد و مشخص کردن درجه کارایی شرکتها و سازمانها با رشد دامنه رقابت و بیشتر شدن تقاضا در حوزه- های مختلف اقتصادی، هر روز اهمیت بیشتری مییابد. مدیران شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار، وکالت مالکان را در بهره برداری از دارایی های آنان بر عهده دارند، تا با انباشتن آورده های افراد در جهت انجام فعالیت واحد و استفاده مؤثرتر از این دارایی ها، منافع بیشتری را نصیب مالکان نمایند. از آنجا که مالکان از نتیجه عمل این وکلا منتفع می- شوند، لازم است عملکرد آنها را مورد ارزیابی قرار دهند. مالکان برای کنترل عملکرد مدیران از معیارهایی استفاده می کنند تا مدیریت را تشویق نمایند که به بهترین نحو، منابع آنها را جهت کسب ثروت بیشتر بکار گیرد.
سلیمی فرد در سال 1384تعیین پرتفولیویی از کاراترین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل تحلیل پوششی دادهها از متغیر های مختلفی مانند نرخ بازده - یک ، سه و پنج ساله - و در آمد هر سهم - - EPS به عنوان متغیر های خروجی و نسبت قیمت به درآمد - P/E - فیروز و همکارانش در سال 2003 تحقیقی با عنوان تحلیل صورتهای مالی با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی دادهها، در فاصله سالهای 1998تا 1992برای شرکتهای فعال در بورس صنعت نفت و گاز انجام دادند.
نتایج حاصل از کاربرد DEA در این تحقیق نشان داد که این تکنیک مبنایی قابل اعتماد و اتکا برای تعیین کارایی عملی و مدیریتی بنگاههای اقتصادی بوده است. احمدپور و همکارانش در سال 1388 با استفاده از ترکیب روشهای تصمیم گیری چند شاخصه برای کمک به سرمایهگذاران به منظور انتخاب سهام در بازار سهام اقدام کرده و شرکتهای صنعت دارو را در بورس اوراق بهادار ایران مطالعه کردند و با استفاده از روشهای، SAW TOPSISو ELECTRE و همینطور روش Copeland شرکتها را رتبه بندی کردند.
آزاده و همکارانش در سال 2007 به ارائه روشی ترکیبی از تحلیل پوششی دادهها و کلاسترینگ با متد-C means پرداخته و سپس این روش را جهت ارزیابی کارایی نیروگاههای بخار ایران بکاربرده است. میردامادیان و همکارانش در سال 2016 شاخصهای موثر در ارزیابی عملکرد شرکتها و رتبهبندی آنها با استفاده از مطالعات گذشته و نظر خبرگان شناسایی شده و سپس با استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها کارایی 50 شرکت را بررسی و با کمک روش Makui به رتبهبندی پرداخته است و در نهایت شاخصهای EPS و ROE را موثرترین شاخص در ارزیابی عملکرد شرکتها میداند. تن1 در سال 2001 از تحلیل سلسله مراتبی فازی و تاپسیس به منظور ارزیابی عملکرد مالی استفاده کردند.
روش اول در تعیین وزن نسبتهای مالی مورد نظر به کار گرفته شد، سپس با استفاده از این اوزان و روش دوم به رتبه بندی 15 شرکت در صنعت سیمان ترکیه اقدام کردند. علینژاد در سال 2013 یک مدل مبتنی بر متغیرهای کمکی در تحلیل پوششی دادهها ارائه داده است که با متغیرهای مازاد ورودی و کمبود خروجی در ارتباط مستقیم خواهد بود و مستقل از واحد است. پایان و همکارانش در سال 2011 به ارائه مدلی ترکیبی از CCR و برنامهریزی آرمانی جهت ارزیابی عملکرد 20 شعبه بانکی پرداخته است بطوریکه در این تحقیق به این نتیجه رسیده است که مدل پیشنهادی از قدرت تفکیک پذیری بالاتری نسبت به مدلهای پایه ای برخوردار بوده است و بین نتایج مدل پیشنهادی با مدلهای پایه همبستگی مثبت معنا داری وجود دارد.
اسچل در سال 2001 مدلی را پیشنهاد داد که در آن مدل ورودی منفی را به عنوان خروجی و خروجی منفی را به عنوان ورودی در نظر گرفت، مدل ارائه شده برای حالتی که ورودی و خروجی واحدهای تصمیم گیرنده همزمان منفی باشند، کاربرد ندارد. شارپ و همکاران در سال 2007 مدلی را بر اساس اندازه گیری متغیرهای کمکی ارائه داد که در آن مدل ورودی و خروجی های منفی را همزمان را ارائه دادند که در آن مدل SORM صورت میگیرد.
امروزنژاد و همکاران در سال 2010 مدل کارایی واحدهای تصمیم گیرنده با ورودی و خروجیهایی که دارای مقادیر متغییر هستند - ورودی و خروجیها برای بعضی از واحدهای تصمیم گیرنده میتواند مثبت و بعضی دیگر منفی باشد را محاسبه می کنند. نگاشتهای خودسازمانده کاربردهای فراوانی در زمینههای مختلف علوم همچون مهندسی، پزشکی و غیره داشته است. در بازارها و محیطهای مالی نیز اقدامات فراوانی در این زمینه انجام شده است. شانمیوگاناتان و همکارانش در سال 2006 محیطها و سیستمهای اقتصادی را با استفاده از نگاشتهای خودسازمانده مدلسازی نموده است.