بخشی از مقاله
چکیده:
طنز به عنوان مفهومی عمیق، نمودار تقابل و مواجهه مردم با امور مختلف در موقعیت های گوناگون زندگی و از جمله اموری است که با تمام خطوط قرمز بشری به طور مداوم در کشمکش بوده و هست. ردپای طنز را باید در فرهنگ عامیانه مردم جستجو کرد آنجا که تصوری بی قید و شرط از انسان وجود دارد. در سینما، طنز یکی از مهم ترین ژانرها است؛ چنانکه فراوانی آثار تولید شده در این زمینه نشان گر اهمیت آن است. بررسی این مفهوم میتواند به علمیتر کردن این مقوله وجلوگیری از راهیابی لودگی و بیقیدی در این مفهوم کمک شایانی کند.
علی حاتمی یکی از فیلمسازانی است که به دلیل توجه خاص به فرهنگ عامه، در تمامی آثارش رگههایی از طنز وجود دارد و همین میتواند دستمایهای برای بررسی طنز و کمدی در سینمای علی حاتمی باشد. این پژوهش ضمن بررسی مفهوم طنز در سینمای علی حاتمی، به عنوان یکی از سرشناس ترین هنرمندان سینمای ایران، ساده لوحی، شیوه پرسش و پاسخ، شیوه گزارش خبری، بازیهای زبانی و بیانی، استفاده از شگرد تلفظ طنزآمیز کلمات و اسامی، طنز موقعیت، مقایسه و تشابه، نقیضهگویی و بزرگنمایی و... را به عنوان تکنیکهای طنزآفرینی در آثار وی معرفی میکند.
مقدمه:
خندیدن موهبتی است که خدا به انسان ارزانی داشته است. پدیده ای که اگر در آن تعمق شود وسیلهای برای سبک کردن زندگی æ روزمرگی انسان و به عنوان ابزاری برای التیام بخشی بر زخم ها و پاسخی به پرسش های بی پایان بشر است و آن را باید»نه شکل خارجی؛ بلکه شکل درونی حقیقت نامید. خنده نه تنها ما را از سانسورهای خارجی؛ بلکه پیش از هر چیزی از سانسور درونی نیز نجات می دهد و باعث می شود که انسان ترس از تقدس، از نهی شده ها، گذشته و قدرت که در طول هزاران سال در درونش شکل گرفته را رها کند.
خنده اصل مادی و جسمانی را زنده می کند، چشم را بر هر چیز تازه و به آینده می گشاید - «احمدی،:1389 . - 106 خنده دامنه ای به وسعت جهان دارد و از همین روست که باید آن را به عنوان یک ابزار مهم در زندگی بشر به حساب آورد، ابزاری که یکی از بن مایه های مکالمه توده ها است. مردم در لحظاتشان با هم می خندند و مکالماتشان را به وسیله خنده فرحبخش می کنند و دراین مکالمات» نه سد و مانعی می شناسند و نه مرز و محدوده ای دارند و بدین سان در هر شکلی تجلی هنر مردمی است که در جشنها و کارناوالها، نمایشهای خیابانی و ادبیات هجوآمیز و طنز آمیز بروز پیدا میکند و در برابر جهان رسمی، جهان خود را می آفریند و کلیسایش را در برابر کلیسای رسمی و دولتش را در برابر دولت رسمی بنا میکند.
در کتاب رابله می خوانیم که خنده هرگز به دنیای حاکمان راه نیافت و همواره اسلحهای در دست مردمان باقی ماند و حاکمان در تزویر و دروغ، جدی باقی ماندند. - «همان - . جهان ما جهان تفاوت هاست و هر چه به کنه این تفاوت ها در فراسوی تعصب ها و قومیت ها و اختلاف های موجود در آن بنگریم، خواهیم دانست که آبشخور دستمایه های طنز ازهمین تفاوت ها است. جهان طنز، جهانی است که ماورایی و دور از دسترس نیست æ دیوار و بارویی هم آن را احاطه نکرده است.
جهان طنز نگهبان و شحنه هم ندارد. این جهان، جهان آگاهی و فهم است و در تعیین مرزهای آن باید گفت که اصولا »طنزهمیشه به تفاوت میان وضعیت، چنان که هست و چنان که باید باشد به شدت آگاه است - «پلارد،. - 7 :1387 طنز درهرقالبی که عرضه شود کارش روشنگری در جامعه است و ضمن جداسازی سره از ناسره و تاکید داشتن بر اصول خویش در» روند تکاملی خود معمولا نمایان گر دو بینش متفاوت بوده است.
بر اساس یک بینش انسان ذاتا موجودی پاک سرشت و نیکخواه است، اما به دلایل بسیار، نیکی فطری خود را از یاد برده است. دراینجا طنز با برجسته نمودن بدی ها و مفاسد او را از این غفلت به در می آورد و به مسیر حقیقی و فطریاش رهنمون میشود. بر اساس بینش دیگر بدیها بر انسان غالب است و نیکی در وجود او نایاب. پیش کشیدن حقیقت به زبان طنز باعث می شود که انسان از گرایش به سوی زشتیها و پلیدی ها دست بردارد« - داد، - 342 :1387 و در نهایت به محیطی پا نهد که مقصدش تعالی و دستیابی به قلمروی است که در آن انسان در پناه طنز به نوعی آرامش دست یابد؛چراکه طنز مختص انسان است و فقط با او معنا می گیرد.
برگسون می گوید:» هرچیز خنده انگیز هم تنها در قلمرو وجود و تصرف آدمی خنده انگیز شده است وگرنه یک منظره هرچه زیبا و با معنا یا هر چه نازیبا و بی معنا باشد خندیدنی نیست، حتی اگر شما به یک جانور یا کلاه بخندید به خاطر حالتی است که در او در ارتباط با انسان کشف کرده اید - «حلبی، - 61 :1377 و این چنین است که انسان به موقعیت ها و امکاناتی که در پیرامونش وجود دارد واکنش نشان می دهد و برای آن ها خلق معنا می کند. از افسانه های مقدس گرفته تا اتفاقات ساده ای که در روزمرگی و در لابه لای زندگی ساده اش رخ می دهند، همه و همه توجه او را جلب میکنند و با ریختن آنها در ظرف هنر، معنایی تازه به همهی مفاهیم موجود در پیرامونش میبخشد.
پر واضح است که هر مفهومی که در قالبی نو ارائه شود این توانایی را دارد که ویژگی هایی نو بگیرد و در چارچوبی تازه تفسیر شود. هنر هم از این قاعده مستثنا نیست و » وقتی قالب شوخ طبعی و سخن طیبت آمیز به خود گیرد در عرصه ای به فراخی دنیای انسان ها ناگفته ها را واگو می کند و در قالب های گوناگون به تناسب شرایط موجود و نوع نگاه هنرمند گونههای متفاوت به خود میگیرد.« - صدر، . - 2 :1381
سینما به عنوان یکی از انواع هنر که در بردارندهی زنجیرهی به هم پیوسته از رویدادها هم در قالب کلام و هم قالب تصویر است. بیان عینی فیلم از نظر برقراری ارتباط با مخاطب و نوع بیان آن وسیله ای برای بهبود اوضاع و برطرف کردن ناآگاهیها در جوامع است و به دلیل ترکیب انواع هنر دارای قدرتمندترین زبان برای برقراری ارتباط و بالاترین ظرفیت برای انعکاس خلاقیت های هنری است تا جایی که حتی می تواند به ترقی و پیشرفت دیگر هنرها نیز کمک کند. طنز به عنوان شاخهای از ادبیات کلاسیک وقتی که در ظرف سینما ریخته شود با بازسازی داستان ها و حکایات ادبی موجود در پیکره اش میتواند فضاهای جدید را تجربه کند و حضوری دیگر را در قالبی تازهتر تجربه کند.
سینمای طنز در ایران علی رغم وفور فیلم هایی با موضوع طنز و کمدی جز در مواردی انگشت شمار، نتوانسته توفیقی آن چنان شایسته بدست آورد و زبان حال جامعه خویش باشد. در این میان علی حاتمی علی رغم آن که نمی توان نام او را در میان فیلمسازان طنز پرداز قرار داد، رگه هایی از طنز و کمدی در فیلمنامه هایش دیده می شود که با نمونههای اعلای طنز همخوانی دارد. حاتمی با ساخت سه فیلم »خواستگار - « - 1351، » حاجی واشنگتن - « - 1361 و » جعفر خان از فرنگ برگشته - « - 1367 تواناییش را در این ژانر نشان داد. با این همه علاوه بر ساخت این چند اثر، رگه هایی از طنز و کمدی در دیگر آثار وی نیز دیده میشود که دستمایهای برای بررسی طنز در این پژوهش شده است.
پژوهش هایی که تاکنون درباره ی طنز انجام گرفته ، بیشتر ارائه دهنده مفاهیم کلی درباره طنز است. از جمله ی این پژوهش ها می توان به: »دگرخند، درآمدی بر طنز و هزل و هجو در تاریخ و تاریخ معاصر«، ازموسوی گرمارودی و »تاریخ طنز و شوخ طبعی در ایران و جهان اسلام تا روزگار عبید زاکانی« از علی اصغر حلبی و» طنز« نوشته آرتور پلارد اشاره کرد. این آثار ضمن پرداختن به چیستی و فلسفه طنز به تاریخچه ی آن هم اشاراتی دارند. درباره ی شیوه های طنز آفرینی درکتاب تاریخ طنز در ادبیات فارسی نوشته ی ابراهیم جوادی، اشاراتی وجود دارد که ضمن محدود بودن و در بر نگرفتن همه ی شیوه های طنز، مختص ادبیات است و با تکنیکهای طنزآفرینی در سینما که مورد نظر پژوهش حاضر است تفاوت بسیار دارد.
آن چه درباره ی آثار علی حاتمی نوشته شده مانند:» معرفی و نقد فیلم های علی حاتمی« از غلام حیدری نیز بیشتر نقدهای تاریخی و سینمایی است و درباره ی طنز در آثار وی تفحصی صورت نگرفته است. این پژوهش با توجه به آثار حاتمی به عنوان نمونه ی تمام قد طنز در سینمای ایران، بر آن است که با استخراج مصادیق طنز در آثار وی به بررسی تکنیکهای طنزآفرینی وی پرداخته و هنر وی را در ارائه این تکنیک ها به عنوان نمونه ی موفق طنز در آثار سینمایی معرفی و از این طریق به پیشبرد این گونهی هنری در سینمای ایران کمک کند. در ادامه نگاهی کوتاه به کارنامه حاتمی در سینما خواهیم داشت.
علی حاتمی
کارنامه ی علی حاتمی به نوعی گزارش سی سال تحول سینما در ایران است و نیز تحول و پختگی کارگردانی که کار خود را با نمایش های مفرح و ساده ملهم از تکنیکهای روحوضی و فرهنگ عامیانه آغاز کرد و در پایان زندگی متاسفانه کوتاهش به عنوان سینماگری که همواره مولف بود از او یاد میشود. حاتمی با فیلم »حسن کچل - 1349 - « وارد سینمای ایران شد و سپس با فیلم های » باباشمل - « - 1350، »قلندر «، »خواستگار« و »ستارخان« - هر سه اثر - 1351 کار خود را ادامه داد. تا ساخت فیلم بعدی خود، حاتمی در تلویزیون با »داستان های مثنوی - 1353 - « و »سلطان صاحبقران - 1356 - « خوش درخشید. »سوته دلان - 1356 - « فیلم سینمایی بعدی او بود.
پس از انقلاب حاتمی با فیلم های » حاجی واشنگتن - 1361 - «، »کمال الملک - 1363 - «، »جعفرخان از فرنگ برگشته - 1367 - « و سریال »هزاردستان - 1367 - « جایگاه محکمی در سینمای ایران برای خود ساخت. »مادر - 1369 - « و»دلشدگان - 1371 - « فیلم های سینمایی بعدی او بودند. فعالیت های سینمایی حاتمی تا سال 1375 که درگیر ساخت فیلم سینمایی »جهان پهلوان تختی« بود، ادامه یافت. اما این فیلم ناتمام ماند و علی حاتمی در 15 آذر 1375 دیده از جهان فروبست.
کمدی و طنز
»کمدی از واژه کمدیا24 ریشه گرفته است که این واژه خود ظاهرا شکل دگرگون یافته ای از کوموس 25میباشد. کوموس نام جشنی بوده که در مراسم کهن دیونوسی همراه با آوازهای شادی بخش و عیش و نوش اجرا می شده است. اما اصطلاح کمدی به طور کلی در برگیرنده ی نمایشنامه هایی است که به طرزی شوخی آمیز و سبک به طرح مسائل اجتماعی و اخلاقی بشر میپردازد.کمدی از حیث ماهیت به تعبیر و تعریف ارسطو نقطه ی مقابل تراژدی محسوب می شود - «داد، . - 388 :1387 در روزگار ما به طور کلی کمدی به حوادثی گفته می شود که یک فرد با تقلید و ادا و مشابه سازی قصد سرگرم کردن و خنداندن دارد. »در واقع کمدی تقلید کسانی است که از حد متعارف بدترند، ولی نه از حیث تمام انواع عیوب؛ بلکه فقط از حیث یک عیب خاص یعنی خنده دار بودن که نوعی زشتی است.
خنده دار بودن بنا به تعریف خطا یا نقصی است که دیگران را از آن درد و گزندی نرسد. مثلا نقابی که مردمان را به خنده می اندازد زشت و بد شکل است، اما باعث درد و رنج نمیشود - «تی یرنو، . - 139 :1389 در باب تعریف طنز باید گفت» طنز واژه ای عربی است به معنای تمسخر و استهزا که کارش نشان دادن عیبها ، زشتیها، نادرستی ها و مفاسد فرد و جامعه است. این کلمه برابر نهادهی واژهی ساتیر26 است و کلمهی ساتیر از زبان لاتین اقتباس شده است و آن ظرفی پر از میوه های متنوع بوده است که به یکی از خدایان فلاحت و زراعت هدیه می کرده اند.
برخلاف کمدی که در آن خنده غایت و هدف می باشد در طنز خنده وسیله ای برای بیان معایب و آگاه کردن اذهان نسبت به عمق رذالتها و خباثت است. طنز نویس به ظاهر می خنداند اما در باطن انسان را به تفکر وادار میکند.« - داد، - 34 :1387، به بیان دیگرکار طنز پرداز فقط خنداندن نیست. طنزپرداز چشم بیدار جامعه است که با بینشی ژرف، معایب جامعه را به بوتهی نقد میکشد. طنز پرداز متعهد با بینشی عمیق زشتی ها و رذیلت های مردم روزگار خود را در قالب طنز ریخته، با زبانی شوخی آمیز بیان می دارد.
او می کوشد عیبهایی را که دیگران به سادگی ازکنار آن میگذرند چنان بزرگ جلوه دهد که همگان را متوجه آن ساخته به تفکر وا دارد؛ به عبارت دیگر کار طنزپرداز ایجاد یک وجود مستقل است که با نسبت سازی و مشابهت و قرابت، همه چیز را در یک دایره ی مفهومی و مصداقی بریزد به گونه ای که این دایره جلوهگر اوضاع نابسامان جامعه باشد و این ویژگی برخلاف طنز جاری در ادبیات و دیگر منابع مکتوب به خاطر داشتن مخاطب و ویژگی های منحصر به فردش در سینما، میتواند کارآمدتر و مثمر ثمرتر باشد.