بخشی از مقاله
چکیده
»سینمای صلح« نوشتاری است میانرشتهای، در باب بررسی نقش هنر هفتم در آموزش، ترویج و ارتقاء حقوقبشر و صلح، با رویکرد مثبت و ایجابی. نگارنده کوشیده است با ترکیب خلاقیت موجود در هنر، دانستهها و مفاهیم حقوقبشر و همچنین مسائل اثبات شده در علوم روانشناختی و جامعهشناختی،توجه مخاطب را به قدرت تاثیرگذاری تصویرِ هدفمند بر اذهان عمومی جلب کرده و از سینما به عنوان رسانهای جادویی جهت ترویج مفاهیم صلح مثبت و البته حقوقبشر بهره ببرد.
در این مسیر از تاثیر روانی تصویر، قدرت نمادسازی و توانمندی بینظیر داستانسرایی سخن به میان میآورد و تلاش میکند رویکرد مخاطب حقوقی را به هنر تغییر داده تا بتواند بهرهبرداری از آن را برای آموزش مسائلی از این دست یادآور شود. در واقع نویسنده قصد دارد توجه جامعه حقوقبشری را به سوی هنر و استفاده از این بستر خلاق و بیانتها در آموزش، ترویج و ارتقا مفاهیم آن علیالخصوص صلح جلب نماید. درک و آموزش مفاهیم جهانی نیازمند زبانی جهانی است و هنر همان زبان است، که به سادگی راه ورود به هر خانهای را در هر مکان باز میکند. امروز هنر قدرتمندترین ابزار برای نفوذ به قلب و روح و ذهن جهانیان است و میتوان با کمی هوشمندی از آن بهرهء مناسبتری برد.