بخشی از مقاله

چکیده

هدف کلی این پژوهش، »تحلیل محتوای جایگاه ارتباطات میان فردی زنان در آثار برگزیده کارگردانان سینمای ایران فریدون جیرانی و تهمینه میلانی« است. بدین منظور، از میان فیلمهای بلند ساخته شده توسط این دو کارگردان که در مجموع 29 فیلم را شامل میشود، 4 فیلم به روش »نمونهگیری تصادفی ساده« برگزیده شد.

برای بررسی محتوای فیلمها، از »روش تحلیل محتوا« استفاده شد و ضمن مشاهده مکرر، اطلاعات در قالب پرسشنامه معکوس جمعآوری شد. صحنه و همچنین کلیتِ فیلم، واحد تحلیل قرار گرفت و براساس آن، نقش و هویت زن به عنوان متغیرهای اصلی و وابسته به شاخصهای نقشهای خانوادگی و ایفای آنها، هویت شخصی، هویت نقشی 1 مسلط، ارتباط میانفردی اثربخش و ... که ملهم از نظریات چند تن از جامعهشناسان به ویژه »گافمن«، »شلسکی«، »پارسونز« و »بارت« است، تبدیل و به مقولهها، زیرمقولهها و ردههایی که تحلیل صحنهها را آسانتر میکرد تقسیم شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که:

بین آثار سینمایی این دو کارگردان در زمینه های ایفای نقش زن در ارتباطات میان فردی موثر، هویت اجتماعی در جامعه،رمزگان اجتماعی-ارتباطی،طرحواره های نقش جنسیتی، قدرت و سلطه برای روابط موثر و نقش حقوقی در جامعه تفاوت های زیادی وجود دارد. بدین معنا، جایگاه ارتباطات میان فردی زن در فیلم های این دو کارگردان بسیار پیچیده، حساس و مؤثر است.

بیان مسأله:        

جورج هربرت مید معتقد است که جامعهای که ما به آن تعلق داریم، یک رشته واکنشهای سازمان یافته در  برابر  موقعیتهای معینی است که فرد در آنها درگیر میشود

هنر پدیده ای اجتماعی است و سینما اجتماعی ترین هنرها به شمار می رود. آی. سی جاروی در کتاب خود با عنوان به سوی یک جامعه شناسی سینما می گوید به رسانه سینما باید به عنوان یک نهاد اجتماعی در میان نهادهای دیگر پرداخت و تأثیرات اجتماعی این نهاد از جامعه کل را مورد بررسی قرار داد البته اندیشمندان بزرگ دیگری هم بر اهمیت نقش سینما در این عرصه تاکید کرده اند

سینما به عنوان یک رسانه، از وسایل ارتباطی محبوب و اصیلی است که از زمان ظهورش جذابیت زیادی برای عامه مردم داشته و توانسته است الگوهای اوقات فراغت مردم را تغییر دهد و بدین ترتیب نقش مهمی در زندگی اجتماعی افراد بازی کند. در اصل فرق سینما با سایر هنرهای امروزی در این است که برای تودهء مردم گیرا و در دسترس است. از این نظر  فیلم یک رسانه همگانی است و همان هدفی را دارد که هنرهای دیگر در گسترهء زمان داشتهاند: سرگرمی، آموزش، تعالی همهء جامعه و خدمت به آن.

از آنجا که سینما برگرفته از زندگی واقعی افراد در جامعه است؛ و افراد در خانواده آموزش میبینند و فرهنگسازی اولیه و بنیادین در خانواده اتفاق میافتد، میتواند مبین ارتباطات زن و مرد و جایگاه زن باشد. سینما بیانگر تصورات فرهنگی از نقشهای زن و مرد، جایگاه زن به ویژه در قلمرو خانواده است و هر خانواده سبک زندگی خاص خود را دارد که نقشپذیری افراد در جامعه نمودی از سبک زندگی خانوادگی افراد است.

در جامعه ایران زن جنس دوم قلمداد میشود و عموماً حقوق زنان نادیده انگاشته میشود؛ لذا در این پژوهش تلاش میشود تا با بررسی آثار برگزیده سینمایی دو فیلمساز ایرانی ارتباطات میان فردی و جایگاه زن در جامعه ایران مورد مطالعه قرار گیرد.

زن در جامعه و به تبع آن در آثار ادبی، نمایشی و سینمایی، در موقعیتهای گوناگونی قرار میگیرد؛ و از آنجا که حضور او، همواره بر وجود خانواده تأکید میورزد، بنابراین موقعیتش در خانواده، به این موارد محدود میشود: مادر - و همینطور نامادری، مادرشوهر و مادرزن - ، همسر، دختر، خواهر و عروس. این موقعیتها، که در ارتباط با اعضای خانواده تعریف میشوند از دیرباز هریک دستمایهء آثار ادبی بسیاری بودهاند که میراث آنها به ادبیات نمایشی و سپس سینما راه یافته است.

از این میان، در گسترهء ادبیات، عمدهترین نقشی که برای زنان و به منزلهء الگویی کامل و آرمانی ارائه و توصیف شده، همانا نقش مادری است که کمابیش از سوی زنان این جامعه نیز، پذیرفته شده است. شاید چون تنها موقعیت تثبیت شده است که در عین پذیرفته شدن از سوی مرد، از چیرگی مرد بر او نیز، تا اندازهای میکاهد؛ و به بیان دیگر، موقعیتی است که در آن، زن میتواند به کمک احساس پر شور مادرانه، در برابر قدرت مردانه بایستد و آن را اگر نگوییم خنثی، بلکه تا حدی کاهش دهد

یکی از نشانههای سلامت روانی، وجود روابط سالم بین فردی است. روابط گرم و صمیمی با انسانهای دیگر منبع اعتماد، راحتی و آسایش هر کدام از ماست. حمایت اجتماعی در واقع پیوندهای اجتماعی میان افراد است که باعث ایجاد امنیت، آرامش، اهمیت و احترام در افراد میشود. برای بهرهگیری از این شبکه ارتباطی باید برخی مهارتها را آموخت. مهارتهایی که به ایجاد روابط بهتر ما با دیگران کمک میکند. در چنین فضایی افراد براین باورند که تنها نیستند و متعلق به گروهی از انسانها میباشند که در مواقع ضروری میتوان از آنها کمک گرفت.

توانایی برقراری ارتباط، مختص به انسان نیست؛ اما ارتباطات انسانی بقدری پیچیدهاند که او را از سایر    انواع حیوانات جدا میکند. ما میتوانیم پا را از رویدادهای حال حاضر فراتر گذاریم. ما میتوانیم دربارهء گذشته یا    آینده، دربارهء رویدادهایی که در اینجا یا آنجا اتفاق میافتند، یا در مورد واقعهای خاص یا کلی، عینی یا انتزاعی به تبادل نظر بپردازیم.این نوع ارتباطات ما را قادر میسازد تا از طریق برقراری، حفظ و خاتمهدادن روابط، تماسهای معناداری با دیگران برقرار کنیم

از آنجائیکه ساختارهای اجتماعی جامعه از فرد یا افرادی متشکل از زنان و مردان به وجود آمده است. روابط بین افراد و جامعه، زمینه و مکان اجرای کنش هستند. در این پژوهش به بررسی روابط بین افراد در چند فیلم سینمایی پرداخته میشود. چرا که مؤلفه فعال شخصیتهای داستان، فیلمنامه، نمایش رویدادها در بستر زمان و مکان مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد و به تبع آن مسیر ارائه پژوهش پیش گرفته میشود.

جایگاه زن و ارتباط های میان فردی زن در فیلم یکی از موضوعات مهم در سینما می باشد - ون زونن،1996؛ رادکیوز،2002؛ گبومه،. - 2001 بر این اساس مسأله این پژوهش بر اساس روابط موجود بین متغیرهای ارتباطات میان فردی و جایگاه زن در جامعه ایران براساس آثار برجسته سینمایی دو فیلمساز ایرانی یعنی فریدون جیرانی و تهمینه میلانی را ارائه میکند. بررسی آثار برگزیده این دو کارگردان ایرانی که هریک نماینده گروه اجتماعی خاصی به حساب میآیند به شناخت بهتر از وضعیت کلی جامعه و گروههای اجتماعی آن کمک میکند؛ چراکه آنچه در فیلم و سینما به نمایش گذاشته میشود در عمل بیشترین نزدیکی را با زندگی روزمره و بازنمایی آن دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید