بخشی از مقاله
چکیده
یکی از پایدارترین فرایندهای جامعه بشری فرایند شهرنشینی بوده که در سده بیستم شتاب بیشتری یافت و رشد آن در سده بیست و یکم به حدی رسید که پدیدهای تحت عنوان شهری شدن جهان به وجود آمد.انسان به عنوان اصلی ترین عامل در شهر که کلیت شهر از ابتدا از حول او ،خواست ها و نیازهایش شکل گرفته،مدت های مدیدی است که در بحث طراحی و برنامه ریزی شهری به فراموشی سپرده شده است،در مقابل ماشین که زمانی برای تسهیل و ارتقای کیفیت زندگی به ویژه زندگی شهری اختراع شد، به عنصر مسلط شهرها تبدیل شده است.در کشور ما ایران و در شهر های ایران فضاهای شهری تنها به عبور و مرور خودرو اختصاص یافته است و از نقش اصلی خود به عنوان فضای انسانی دور افتاده است.
هدف از این تحقیق بررسی و شناخت ویژگی های شهر انسانگرا ،تبیین ارتباط بین شهر و انسان است، و سپس دستیابی به راهبرد مناسب برای طراحی شهر انسانگرا است. در این پژوهش ابتدا به شناسایی و بررسی سابقه موضوع پرداخته شده است. سپس دو محله سنتی و مدرن در شهر آمل مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفته است.آنگاه، تحلیل مطالعات انجام شده با استفاده از جداولی مقایسه ای نشان داده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که محله سنتی اصول شهر سازی انسان گرا را رعایت کرده و در گذشته در طراحی شهرها بیشتر به آسایش و آرامش انسان ها اهمیت داده میشد و شهرها براساسی طراحی می شده که جوابگوی نیازهای اجتماعی مردم باشد اما محله جدید اصول شهر سازی انسان گرا را رعایت نکرده و فقط محلی برای رفت و آمد مردم شده است.
کلید واژه ها : انسان،شهر سازی،شهر سازی انسان گرا، محیط ،محله،شهروند
مقدمه
قدمت و اهمیت شهرنشینی و عنایت صاحبان قدرت، اندیشمندان همه قرون و عصرها را واداشته تا بر جنبههای مختلف جسم و روح شهر درنگ کنند و بکوشند تا قانونمندیهای زندگی را دریابند و بر پایه یافتههای خود به طراحی و برنامهریزی شهری دست یابند و برای مسائل و مشکلات شهر و شهرنشینی چارهجویی کنند، روی آوردن سیلوار آدمیان به شهرها، انبوهی و ازدحام جمعیت شهرها را با مشکلات متعددی نظیر زیست محیطی، بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی رو برو میسازد.همواره در عرصه شهرسازی بحثهای گوناگونی پیرامون چگونگی رویکرد به فرآیند برنامهریزی و طراحی شهری مطرح میگردد. هر از گاهی هریک از مکاتب فکری و نظری بر این رویکرد تأثیر گذاشته و باعث عرضه روشها و منشهایی در شهرسازی میگردند که نگرش جامعنگر، شهرسازی انسانگرا، نگرش راهبردی ساختاری و برنامه راهبردی توسعه شهری از آن جملهاند.
با توجه به هجوم انسان به شهر ها و پیشرفت فناوری و ارتباطات ، این گونه به نظر می رسد که فن و فناوری جایگاه وی را در شهر ها اشغال کرده و جایگاه انسان رو به فراموشی است.هدف این نوشتار بررسی جایگاه انسان در نظام شهری ، ارائه راهکارهایی برای انسان گرایی شهر ها و حذف فاصله به وجود آمده بین انسان و محیط می باشد.در دهه های اخیر ، با توجه به توسعه صنعت و پیشرفت علم و تکنولوژی ، ماشین به کانون توجه در تمامی زمینه ها مبدل شده است . این امر در زمینه های شهرسازی و امور مرتبط با آن ، اعم از برنامه ریزی و طراحی شهری مشاهده می شود. در گذشته انسان کانون برنامه ریزی و طراحی بوده است و تمامی طراحی و برنامه ریزی ها جهت آسایش و راحتی انسان در محیط طراحی می شده است .
اما در حال حاضر مسایل اقتصادی و فرهنگی موجب تغییر این مهم شده است . در حال حاضر ماشین و طراحی شهرها برای ماشین ، انسان گرا بودن محیط را کاهش داده است و هم چنین مسایلی برای صرفه اقتصادی بالاتر ، از آرامش و انسان گرا بودن محیط کاسته است. در این مقاله ، ابتدا اصول انسان گرا از دید دانشمندان بررسی می شود و سپس دو محله پایین بازار آمل - محله سنتی - و محله بازیار کلای آمل - محله مدرن - با هم مقایسه می شود تا بر اساس اصول مطرح شده انسان گرایی آن ها بررسی شوند و سپس جهت بهبود وضعیت حاضر راهکاری در قالب نتیجه گیری ارائه گردد.شهر انسانگرا، شهر منطبق بر سلیقه آنی و سودگرانه انسانی امروز نیست، شهری است که در آن به نیازها و ابعاد انسانی توجه می شود و شهر بر پایه فرهنگ و مفاهیم انسانی شکل می گیرد. مردمان عصر حاضر از محیط های شهری خود خشنود نیستند. با وجود این که هنوز در مکان حضور دارند اما دیگر در آن سکونت اختیار نمی کنند. آنها در خانه نیستند زیرا بیش از این