بخشی از مقاله

چکیده

پراگماتیسم، به مثابه یک نظریهی فلسفی و روش دستیابی به حقیقت، بر این اصل استوار است که درباره هر نظریه یا آموزهای باید بر پایهی نتایجی که از آن بهدست میآید، داوری کرد. به نظر پراگماتیستها، اگر عقیدهای به نتیجهی خوب و کارآمد برای انسان بینجامد، باید آن را حقیقی قلمداد کرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی جایگاه تعلیم و تربیت در فلسفه تربینی پراگماتیسم - با تأکید بر عناصر برنامه درسی - بوده است.

تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است. یافتههای این پژوهش نشان داد که هدف اصلی تربیتیِ فلسفه پراگماتیسم، تعلیم و تربیت بیشتر یا همانا رشد و بازسازی تجربه بهویژه تجارب اجتماعی میباشد. بنابراین در جوامعی که فلسفه تعلیم و تربیت پراگماتیسم بر نظامهای آموزشی و برنامههای درسی آنان حاکم است، لازم است دستاندرکاران و مجریان برنامه درسی با انتخاب و به کارگیری محتوای مناسب منجمله تجربه بلاواسطه و مستقیم دانشآموزان و مسائل کنونی و تجربیات اجتماعی، اجرای روشهای تدریس فعال همانند روش تحقیق و حل مسأله و بحث گروهی و در نهایت همکاری با دانشآموزان به منظور خود ارزیابی آنان از تجارب مدرسهای و پیشرفت تحصیلی خود، زمینهی تحقق اهداف آموزشی فوق، و همچنین یادگیری عمیق و پایدار را برای فراگیران فراهم نمایند.

مقدمه

در اواخر قرن نوزدهم میلادی، روشی فلسفی در ایالات متحده ظاهر شد که به »پراگماتیسم« یا »فلسفه اصالت عمل« شهرت یافت. بسیاری از اندیشمندان معتقدند که فلسفه پراگماتیسم اولین بار در آمریکا پدید آمد. واقعیت این است که فلسفهی پراگماتیسم نه تنها در امریکا به ظهور رسید، بلکه در تفکر و حیات عقلی این کشور نیز تأثیر زیادی برجای گذاشت. این نظریه که اصالت عمل را در حل مسائل عقلی و پیشرفت انسان سودمند میداند، علاوه بر سیاست، در علوم مختلفی نظیر روانشناسی و تعلیم و تربیت نیز تأثیرگذار بوده است - سبزیان موسیآبادی و بهمن، . - 1389 پراگماتیسم یکی از نگرشهای فلسفهی غربی و بهطور ویژه امریکایی است که به گفتهی بانیان آن میکوشد مشکلات دست و پاگیر بشری را رفع کند.

واژه پراگماتیسم از واژه یونانی پراگما - Pragma - و به معنی عمل است. این واژه را نخستین بار چارلز پیرسٌ فیلسوف امریکایی به کار برد. با این حال این واژه به معنای تخصصیاش مکتبی است که اساس فلسفی دموکراسی بهشمار میآید و تعریف آن به این شرح است: پراگماتیسم جنبشی فلسفی است که اعتقاد دارد معنا و حقیقت امور و اندیشهها را باید در فواید و نتایج آنها یافت؛ پس نه میتوان و نه باید به دنبال حقیقت غایی و نهایی گشت. اندیشه کلی و مشترکی که بین مهمترین فیلسوفان پراگماتیسم وجود دارد این است که اندیشهها و افکار در صورتی حقیقی هستند که سودمند باشند و مردم را خرسند سازند - ارجمندی، . - 1389

پراگماتیسم فلسفهای است امریکایی که بهعنوان فلسفهی تجربی، فلسفهی آزمایشی، فلسفهی آلی یا وسیلهای و جز اینها خوانده میشود. با اینکه پایهگذاران این مکتب تا حدی تحت تأثیر فلسفه اروپایی قرار داشتند معذلک پراگماتیسم با خصوصیات معین مکتبی است که متفکرانی مانند پیرس، مید، جیمز و دیوئی بوجود آورده و به عالم فلسفه اضافه کرده است - شریعتمداری، . - 1393 فلسفه در تمام تصمیمگیریهای برنامهی درسی تعیینکننده است. در فعالیتهای معلم در مدرسه بهندرت میتوان لحظهای یافت که او بدون مبنای فلسفی عمل کند؛ پاسخ به سئوالاتی از قبیل: »زندگی خوب چیست«، »جامعهی خوب کدام است « و »دانش مطلوب چیست«؟ نحوهی عمل برنامهریز و معلم را تعیین میکند.

بنابراین، همهی مراحل تفکر و عمل در برنامهی درسی مبتنی بر ارزشٌ است - ملکی، . - 1389 باقری به نقل از میلر در زمینه تأثیر مبانی فلسفی بر برنامه درسی، به طبقهبندی فرادیدگاههای برنامه درسی در سه طبقه سنتگرایی، پژوهش و تصمیمگیری، دگرگونی و تحول پرداخته است که عملگرایی و زیرمجموعههای آن مانند پیشرفتگرایی و بازسازیگرایی را که به رشد و دموکراسی اهمیت ویژه میدهند، در طبقه دوم - پژوهش و تصمیمگیری - جای میدهد. لازم به ذکر است برنامه درسی چنین مکتبی بر تغییر اجتماعی تأکید میکند، منتها اصلاح را بر انقلاب ترجیح میدهد - شمشیری و جوادی نیکو، . - 1391 تأثیرپذیری برنامه درسی از مبانی فلسفی امری کاملاً مشهود و مبرهن است. بر همین اساس، دیدگاه فلسفی عملگرایی نمیتواند از این اصل مبرا باشد.

البته باید اذعان داشت که تأکید بر مبانی فلسفی به عنوان ایفای نقش تعیینکننده در تدوین برنامه درسی به معنای نادیده گرفتن سایر مبانی از جمله جامعهشناسی، روانشناسی و . . . نیست - باقری، . - 1389 تأثیرپذیری زیاد تعلیم و تربیت در جهان امروز از مکاتب تربیتی عصر مدرنیته، از جمله مکتب فلسفی پراگماتیسم، محققان را نسبت به ماهیت و عملکرد آموزشی و تربیتی حساس کرده و باعث حرکت آنها به سمت تحلیل مسائل انسانی شده است؛ چرا که چنین امری در دنیای معاصر، که ارزشهای حاکم بر جامعه در انتخاب مواد و موضوعات درسی تقریباً در همهی مقاطع آموزشی، و حتی نوع نگرش و تدریس معلم سایه افکنده است، لازم و ضروری می-نماید - شمشیری و جوادی نیکو، . - 1391 پژوهش حاضر نیز به دنبال بررسی جایگاه تعلیم و تربیت در فلسفه تربیتی پراگماتیسم - با تأکید بر عناصر برنامه درسی - بوده، و برای رسیدن به این هدف درصدد پاسخگویی به سئوالات زیر است:

.1 اهداف تعلیم و تربیت در فلسفه تربیتی پراگماتیسم چیست؟

.2 محتوای درسی مناسب در فلسفه تربیتی پراگماتیسم چیست؟

.3 روشهای یاددهی- یادگیری مناسب در فلسفه تربیتی پراگماتیسم چیست؟

.4 روشهای مناسب ارزشیابی از فعالیتهای یادگیری در فلسفه تربیتی پراگماتیسم چیست؟

برنامه درسی چارچوبی برای تصمیمگیری فراهم میآورد که در قالب آن، با بحث از اهداف، محتوا، روشهای تدریس، ارزشیابی و نظایر آن، تلاش میشود تجربیات یادگیری و یاددهی سازماندهی شود - شمشیری و جوادی نیکو، . - 1391 مهمترین عنصر برنامه درسی »هدف تعلیم و تربیت« است، که هر کدام از فلسفهها نظری معین دربارهی آن دادهاند - ملکی، . - 1389 در فلسفه تربیتی پراگماتیسم، بر طبق نظر دیوئی هدف تعلیم و تربیت، تعلیم و تربیت بیشتر است.

بنابراین وظیفهی تعلیم و تربیت هم کار برای غایت است و هم کار برای وسائل. در واقع او تأکید میکرد که فعالیتهای تربیتی ذاتاً باید اهداف داشته باشند - نودینگز؛ ترجمه شواخی، انصاری، نیکنشان و محمودی، . - 1393 اهداف تعلیم و تربیت پراگماتیسم را میتوان در دو بعد فردی و اجتماعی و چهار بخش جسمانی، هنری، اخلاقی و عقلانی مورد مطالعه و بررسی قرار داد: در بخش اهداف جسمانی »بدنی« تعلیم و تربیت در مکتب پراگماتیسم میتوان به رشد و تندرستی بدن اشاره کرد.

تربیت بدنی در این مکتب در پیوند با تربیت اجتماعی است. شاگردان از طریق بازی با یکدیگر، حس زندگی گروهی خویش را تقویت کرده و آن را زمینهای برای ایفای وظایف اجتماعی در دوران بلوغ میدانند - کریمی، . - 1381 در بخش اهداف هنری »ذوقی« تعلیم و تربیت پراگماتیسم میتوان به ارضای نیازهای عاطفی و پرورش ذوق زیباییشناسانهی شاگردان اشاره کرد. توسعه مهارتهای ارتباطی، ایجاد حس خوشبینی به آینده و حاکم شدن ارزشهای اخلاقی و توجه به اصول تحقیق شده در داوریهای اخلاقی و زیباییشناسانه و بیان آزاد افکار و ایجاد اعتماد بهنفس در فراگیران از دیگر اهداف تربیت هنری در مکتب پراگماتیسم است - میرزا محمدی، علیین و حسنی، . - 1387 در بخش اهداف اخلاقی، توسعه روح دموکراسی و اهمیت به آزادی هدف اصلی تربیتی پراگماتیسم است.

بهکار بردن قواعد و رفتارهای تحقیق شده عقلانی و سودمند در سطح جامعه، تجربه فرایند محور اخلاقی توسط خود فرد و پرورش افراد خودگردان و ایجاد حداکثر سود برای افراد بر اساس خرد جمعی از دیگر اهداف تربیت اخلاقی در مکتب پراگماتیسم است. در بخش اهداف عقلانی نیز، توانا ساختن شاگردان در استدلال و قضاوت صحیح و حل مسأله مهمترین هدف تربیتی پراگماتیسم میباشد. ایجاد ارتباط موثر با محیط و تأثیرگذاری بر آن و استفاده از عقل برای پیشبینی آثار و نتایج معین و کنترل شرایط از دیگر اهداف تربیت در این مکتب است - میرزا محمدی، علیین و حسنی، . - 1387 به نظر دیوئی نیز، هدف انحصاری تعلیم و تربیت، رشدٌ یا همانا بازسازی تجربهٍ است به-گونهای که به هدایت و کنترل تجربههای بعدی بینجامد.

آموزش و پرورش بهعنوان یک فرایند، هدفی ورای رشد ندارد - گوتک؛ ترجمه پاک سرشت، . - 1386 از نظر دیوئی تجربه تنها اگر ایجاد رشد کند، آموزنده است- یعنی، دانشآموزان هرگاه تجاربی که آنان را بیشتر توانا یا علاقهمند به درگیر شدن در یک تجربهی جدید کند آنها را مجاز میدانند. دیوئی برای هدفهای تربیتی خوب ویژگیهایی قائل می-شود که عبارتند از:

الف - هدف تربیتی باید مبتنی بر فعالیتها و نیازهای اصیل یادگیرنده، که شامل غرایز و عادات اکتسابی هستند، باشد.

ب - هدف تربیتی باید با اوضاع و احوال محیط شخص موافق باشد تا حصول آن میسر گردد.

پ - هدف تربیتی باید عینی و قابل تصور و تحقق باشد. در هر حال، هدف آموزش و پرورش باید تأمین رشد طبیعی، تدارک قابلیت اجتماعی، و بسط شخصیت کودک باشد - تقیپور ظهیر، پس از تعیین هدف، محتوای برنامهی درسی انتخاب و سازماندهی میشود. در واقع نخستین گام برای تحقق هدفها انتخاب محتوای آموزشی مناسب و مطلوب است - ملکی، . - 1389 مکتبهای تجربهگرایی تقسیم برنامه را به علوم و مواد مختلف نادرست میدانند؛ زیرا میگویند: همه آنها جنبههایی از فعالیت انسان برای حل مشکلات محیطی و سازگاری با محیط هستند.

کودک باید تجارب لازم را بیاموزد تا بتواند موجودیت خود را در جهان حفظ کند. بنابراین، برنامه درسی باید شامل انواع شناخت و مهارتهایی باشد که کودک در زندگی کنونی و آیندهاش به آنها نیازمند است - شعارینژاد، . - 1394 پس هر کودک باید ابتدا نوشتن و خواندن زبان ملی خود را یاد بگیرد و بتواند افکارش را با آن تعبیر کند. از طرف دیگر، به یادگیری ریاضیات احتیاج دارد و نیز در برنامه مدرسه باید درس بهداشت و تربیتبدنی را گنجانید. مدرسه به طور کلی باید فعالیتهایش را بر امیال دانشآموزان مبتنی کند تا اینکه بتواند رغبت آنان را برای یادگیری برانگیزد.

دیویی امیال کودکان را به 4 نوع تقسیم میکند: میل به ارتباط اجتماعی؛ میل به جستجو و بررسی اشیاء؛ میل به فعالیت و میل به تعبیر هنری. به عقیده او، هرگاه برنامه فعالیت مدرسه بر این 4 میل تنظیم شود، به رشد و تکامل طبیعی کودک کمک خواهد کرد و یادگیری برای او نشاطانگیز خواهد بود - شعارینژاد، . - 1394 دیویی محتوای موضوع درسی را برحسب مواد بهکار برده شده در حل یک موقعیت مشکلساز تعریف میکند: »محتوا شامل حقایق مشاهده شده، بیاد آورده شده، خوانده شده، صحبت کرده شده در مورد آن، و آرای پیشنهاد شده، در جریان یا در توسعهی موقعیتی که مقصوددار است، میباشد.

این عبارت ضرورت ارائهی دقیقتر و روشنتر، از طریق ارتباط با مواد آموزشی مدرسه دارد، ] یعنی[ مطالعاتی که برنامهی درسی مدارس را تکمیل میکند - «نودینگز؛ ترجمه شواخی و همکاران، . - 1393 در واقع محتوا از نظر دیوئی از قبل ایجاد شده نیست، بلکه مواد آموزشی و درسی در طی آموزش جمعآوری شده، بهکار برده شده و ساخته میشود، و تاریخ و جغرافیا، هر یک میتوانند بهمنزلهی حالتی برای بیان فعالیت انسانی، توسعه روابط اجتماعی و حل مسائل اجتماعی، داخل برنامه درسی گردند - نودینگز؛ ترجمه شواخی و همکاران، . - 1393 در محتوای درسی پراگماتیسم، تجربهی بلاواسطه و مستقیم دانشآموزان و مسائل کنونی و تجربیات اجتماعی از آنجا که امکان تجربه بهتر و مستقیمتر را برای دانشآموزان فراهم میکنند، ترجیح داده می-شوند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید