بخشی از مقاله

چکیده :

براساس نگاه اسلامی، دین حق - =اسلام - و تعالیم و معارف مبتنی بر آن، در روند شناخت وهدایت جریان مهم تربیت ، افزون بر عرصه تربیت دینی-در تعبیر رایج ومقبول از آن - religious education= - در همه جوامع- باتوجه به انگاره »تربیت براساس دین - education based on religion= - « چند نقش اساسی دارد : -1کمک به تعیین مبانی و مفروضات اصلی این فرآیند -2 کمک به تعیین غایت و اهداف کلیوتربیت واصول حاکم براین جریان و -3 ترسیم چهارچوب کلی ناظر به چگونگی طراحی وانجام واصلاح تدابیر  واقدامات تربیتی . البته این معنای    اعم از تربیت اسلامی که به وضوح بر نقش آفرینی وتاثیر آشکار و پنهان همه مولفه های فکری وارزشی دین حق بر کل جریان تربیت ، دلالت دارد ، با نگرش سکولار به تربیت تزاحم جدی داشته و تلاش برای تحقق این معنا از تربیت اسلامی با جریان عرفی سازی تربیت در نظام های مدرن منافات دارد. این مقاله با مفروض دانستن نگرش دین شناختی اسلامی و رد رویکرد سکولار به نقش دین در جریان تربیت و با تکیه بر برخی از دستاورد های طرح مطالعاتی »مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تربیت رسمی وعمومی جمهوری اسلامی ایران - «صادقزاده وهمکاران - 1390 کوشیده است تا در وهله نخست ، اصل دین محوری در فرآیند تربیت و نقش آن در تحقق شایسته نظام تربیت اسلامی را توصیف وتبیین نماید .

سپس نقش و کارکرد دانش فقه تربیتی در مقام التزام عملی عموم کارگزاران فرآیند تربیت نسبت به اصل دین محوری وتقید عملی به نظام معیار اسلامی رابه لحاظ تشخیص مصادیق معتبر مولفه های فقهی این نظام هنجارین در طراحی وانجام واصلاح تدابیر واقدامات تربیتی تبیین نموده است . بخش بعدی مقاله به توضیح موقعیت اصل دین محوری وبیان مواردی از تاکید بر رعایت این اصل در طرح تحول بنیادین نظام آموزش وپرورش پرداخته است وآنگاه از منظر این اصل ، به نقش وعملکرد مورد انتظار از فقه تربیتی در روند اجرای طرح تحول بنیادین - یعنی تضمین انطباق عموم سیاستها ،برنامه ها وتدابیر و اقدامات سازمانی و فردی همه ارکان وکارگزاران نظام تربیت رسمی وعمومی با احکام شرعی - اشاره نموده است.بخش پایانی مقاله با مروری بر برخی از مسائل فقهی مورد ابتلای عموم کارگزاران نظام آموزش وپرورش کشورمان - در سطوح سیاستگذاری وبر نامه ریزی ومدیریت واجرا - ، برخی از خصوصیات بایسته فقه تربیتی را برای مواجهه با چنین مسائل وچالش هایی یادآور شده است که اهم آنها عبارتند از:

-1توجه به شناسایی تخصصی دقیق و همه جانبه موضوعات احکام فقهی حوزه عمل تربیتی - خصوصا در شکل رسمی و عمومی والزامی آن - -2 استفاده فقهای تربیتی از نتایج انواع تحقیقات کاربردی تربیتی معتبر در این زمینه ،-3تاکید بر نگاه به جریان تربیت و مسائل وچالش های آن از منظر مصالح اجتماعی - پرهیز از رویکرد فردگرایانه رایج در فقه رایج - و توجه به شرایط زمانی ومکانی حاکم بر این جریان در دنیای معاصر 4 -ارتباط وتعامل علمی با دیگر نظریه پردازان علوم تربیتی در رشته هایی نظیر فلسفه تربیت ، روانشناسی تربیتی ، جامعه شناسی تربیتی و برنامه ریزی درسی و مدیریت آموزشی - از طریق ارائه فتاوی و احکام فقه تربیتی به ایشان وتوجه فقهای تربیتی به دستاوردهای معتبر آنها - -5حرکت از رویکرد اجتهاد فردی و مرجع محور به سوی اجتهاد تربیتی جمعی و تکیه نظام تربیتی بر فتاوای کارشناسانه متکی بر حلقات بحث واستنباط فقهی و -6استفاده مناسب روش شناختی - ویا محتوایی - از نتایج مطالعات تطبیقی در عرصه های معرفتی متناظر با فقه تربیتی در رویکرد سکولار - رشته هایی نظیر فلسفه هنجاری تربیت، اخلاق حرفه ای و کاربردی و حقوق تربیتی - .

واژگان کلیدی: تربیت اسلامی:تربیت براساس دین /اصل دین محوری /فقه تربیتی :نقش ، عملکرد و خصوصیات / تحول بنیادین نظام آموزش وپرورش:مبانی نظری

مقدمه

بدون شک اولین مفهومی که ازشنیدن عبارت متعارف »تربیت اسلامی « در میان عموم افراد جامعه ما برداشت می شود نوعی از فرآیند تربیت است که معطوف به رشد و تقویت ابعاد وسطوح متنوع دینداری متربیان - نسبت به دین اسلام - می باشد که در اصطلاح رایج علوم تربیتی از این مفهوم با عنوان »تربیت دینی« - با قطع نظر از ارتباط آن با دینی خاص نظیر اسلام ومسیحیت - یاد می شود. لذا مقصود اولیه از این تعبیر ، »مجموع تدابیر وتلاش های تربیتی است که درجهت ایجاد وتقویت باور آگاهانه متربیان به عقائد اسلامی والتزام نگرشی وعملی ایشان به ارزش ها واحکام و هنجارهای فقهی واخلاقی اسلام صورت می پذیرد.« اما بنظر می رسد با تامل در ابعاد تربیتی تعالیم وحیانی اسلام و نقش گسترده ای که این مکتب الهی در تربیت جامع مسلمانان در طول تاریخ داشته است ، می توان در جوامع اسلامی از دو مفهوم گسترده تر و عمیق تر نیز برای تعبیر تربیت اسلامی سخن گفت:

-1تربیت اسلامی به معنای نظام فکری جامعی از اندیشه های بنیادی در باره فرآیند تربیت - ناظر به مولفه هایی نظیر مبانی، غایت ،اهداف واصول این جریان - که مبتنی بر معارف اصیل و استوار اسلامی در زمینه ترسیم حقائق وواقعیات هستی وانسان باشد.

-2تربیت اسلامی به معنای نظام جامع راهنمای عمل پیچیده وگسترده تربیت در همه انواع آن - معطوف به بیان عناصری نظیر مراحل ومحتوا، ابزار ، روش ها وفنون، آداب و هنجارها و سیاستهای تربیتی - که علاوه بر تکیه بر معارف اصیل اسلامی، منطبق با نظام معیارهای هنجارین معتبر اسلامی - احکام فقهی واخلاقی - در باره عمل تربیت باشد. وجه تمایز دو مفهوم اخیر از معنای نخستین را می توان در نقش آفرینی دین و تعالیم دینی در جریان تربیت به مثابه بنیان و چهارچوب اصلی مرجع برای هدایت این فرآیند اجتماعی مهم دانست که برخلاف معنای نخست تنها در بعد تعیین نتیجه ومحصول مورد نظر از تربیت -آن هم صرفا در جنبه تربیت دینی- منحصر نمی شود. به بیان دیگر می توان تربیت اسلامی را اولا در معنای اخص به مفهوم ساحت وجنبه ای خاص از فرآیند تربیت دانست که بطور عمدی وهدفمند در صدد تقویت ابعاد ومولفه های دینداری اسلامی متربیان - در همه وجوه اعتقادی ،عبادی ، فقهی واخلاقی - باشد؛ وثانیا مقصود از آن را در معنایی اعم ، ناظر به تکیه وابتنای کل جریان تربیت - در همه ساحت ها و اجزا و عناصر متنوع آن - بر مجموعه معارف و تعالیم دینی اسلام - =نظام معیار اسلامی - به شمار آورد. 3نکته جالب توجه اینکه تحقق معنای اخص تربیت اسلامی به عنوان مصداقی از مفهوم رایج تربیت

.3بدیهی است که معنای اخیر به لحاظ گستره وشمول ،در برگیرنده تربیت دینی اسلامی نیز می شود و به اصطلاح منطقی رابطه میان این دو معنا ی تربیت اسلامی ،نسبت عموم وخصوص مطلق است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید