بخشی از مقاله
چکیده
جمعسپاری نوعی برونسپاری است که بر مشارکت دادن جمعیت در فعالیتهایی چون حل مسأله، تولید و توسعه ایدهها و ارائه خدماتی که با کیفیت محصول، وفاداری و خشنودی مشتری رابطه مستقیم دارد، دلالت دارد. جمعسپاری با توزیعکردن مسائل بین شبکهای از افراد، هزینههای سازمانها را کاهش میدهد. ایده جمعسپاری از سال 2003 با عنوان »محاسبات انسانی« مطرح شد. محاسبات انسانی، آن دسته از امور مشترک بین ماشین و انسان است که ماشین نمیتواند آنها را انجام دهد. - لوئیس فون آن و همکارش، - 2003 واژه جمعسپاری در سال 2006 توسط جف هاو به وجود آمد. در این مقاله، مروری بر مقالات ارائهشده در زمینه جمعسپاری و نیز طبقهبندی پژوهشهای انجامشده در این زمینه، آورده شده است. با توجه به اینکه مقالات چاپشده به زبان فارسی در این موضوع بسیار نادر است، نویسندگان سعی کردهاند مباحث مطرحشده تاکنون را به اجمال، در این تحقیق معرفی کنند. همچنین در انتها جایگاه جمعسپاری در زنجیره تأمین بررسی شده است.
کلیدواژگان: جمعسپاری، حل مسأله، سیستمهای اشتراک اطلاعات، نمودار کسب و کار.
مقدمه
موج خروشان جمعآوری اعانه انتخاباتی در 2004 و به ویژه در انتخابات 2008 آمریکا نشان داد که کمپینهای انتخاباتی راه جدیدی را برای درگیرکردن گروه جدیدی از شهروندان یافتهاند. با استفاده از دادههای بهدستآمده از گروههای اعانهدهنده خرد و کلان، نشان داده شده است که اعانهدهندگان اینترنتی با اعانه دهندگان خرد دیگر متفاوتند. اینترنت فناوری نوینی را در اختیار قرار میدهد که میتوان بیار ارزانتر طیف وسیعتری از افراد را مخاطب قرار داد و طیف وسیعتری از تکنیکهای مشوق را به کار گرفت. - ویلککس، [2] - 2008 بستر اولیه جمعسپاری زمانی به وجود آمد که ماشین قادر به انجام برخی از کارها نبود. جمعیت، کارگران بسیاری هستند که با هزینه کم برای سازمان به کار گماشته میشوند. از مثالهای جمعسپاری میتوان به نقاشیهای خلاق در فروشگاه شیپ اشاره کرد. [1] شیپ یک مارکت هنری اینترنتمحور است که هزاران کارمند را از راه اینترنت در اختیار دارد. این افراد طرح-های ساده و ابتکاری خود را به صورت برخط برای سازمان ارسال کرده و 2 سنت جایزه مشارکت خود را دریافت میکنند. [1] آنچه تاکنون درباره جمعسپاری نوشته شده است را میتوان به چهار گروه کلی طبقهبندی کرد: .1 اپلیکیشنها، الگوریتم، کاربردها و پایگاههای داده. [ 1] در این تحقیق، پس از دوره برخی - 1 - مثالهای جمعسپاری، - 2 - تعاریف و ساختار جمعسپاری، - 3 - توضیح گروهبندی مقاله- هایی که برای جمعسپاری نگارش شده، آورده میشود.
.1 مثالهایی از جمعسپاری
.1,1 ترک آمازون
یکی از خدمات وب آمازون است که در آن بازاری را به شیوه جمعسپاری اینترنتی اداره میکند. در جمعسپاری اینترنتی برنامهنویسان میتوانند کارهایی که رایانهها هماکنون نمیتوانند انجام دهند را با هماهنگکردن هوش انسانها انجام دهند. در این خدمت، برنامهنویسان - درخواستدهندگان - میتوانند درخواست انجام کارهایی را که به اچآیتی - مخفف وظایف هوش انسانی - مشهورند _مانند گزینش بهترین عکس از میان چند عکس، نوشتن توضیحی برای یک محصول، یا تشخیص اجراکنندگان یک سیدی موسیقی_ ارسال کنند. کارگران - که خدمات مکانیکی آمازون به آنها در اصطلاح فراهمآورندگان میگوید - میتوانند در میان وظایف تعریفشده موجود بگردند و با انجام آنها در همان لحظه مبلغی را دریافت کنند. برنامههای درخواستدهنده میتوانند از یکرابط برنامهنویسی نرمافزار باز یا یک وبگاه محدودتر فرستادن درخواست ترک مکانیکی برای فرستادن اچآیتیها استفاده کنند. درخواستدهندگان این خدمت باید یک نهاد مقیم ایالات متحده باشند و یک حساب بانکی و نشانی پرداخت امریکایی داشته باشند، همچنین افرادی که میخواهند به صورت فردی از این خدمت استفاده کنند باید یک شماره سریال گواهینامه رانندگی امریکایی ارائه دهند.
.1,2 تایپیستهای رایگان نیویورکتایمز
وقتی در فضای اینترنت در حال مطالعه و جستجوی اطلاعات مورد نیاز خود هستیم، بارها این اتاق رخ داده است که با یک صفحه اینترنتی مواجه شویم که از ما خواسته است تا برای ورود به سایت عدد و یا لغت خاصی را تایپ کنیم. این ابزار به عنوان ابزاری در جهت شناخت انسان از رباتهای نرم افزاری که به صورت خودکار به سایتها وارد میشوند بکار میرود. ولی واقعیت آن است که در پشت این ابزار، کارکردهای دیگری نیز وجود دارد. به عنوان مثال وقتی شما برای ورود به ایمیل خود، چند بار پسوردتان را اشتباه بزنید، از شما خواسته میشود که یک عبارت و یا عدد نشانداده شده - که تا حدی به هم ریخته است - را تایپ کنید.
اگرچه اینکار برای اطمینان از ربات نبودن کاربر سایت بکار میرود ولی واقعیت آن است که هر بار که ما به این سایتها وارد میشویم و یک لغت را تایپ میکنیم، در واقع لغتی از یک متن مشخص - و اسکن شده - را تایپ کردهایم که وقتی این لغات تایپشده در کنار یکدیگرگذاشته میشوند، در نهایت کل متن به صورت تایپشده، ایجاد میشود. وقتی این عبارت تایپ شد، شما در واقع یک لغت از متن مشخص شده را تایپ کرده اید. نکته بسیار مهم این است که روزانه میلیونها کاربر در سراسر دنیا در حال تایپ این لغات هستند و این یعنی میلیونها تایپیست برای تایپ یک متن.
روزنامه نیویورک تایمز برای دیجیتالیکردن آرشیو خود، ابتدا آنها را اسکن کرده و با استفاده از نرمافزارهایی همچون اٌ.سی.آر به میلیونها لغت مجزا تبدیل کرده است و در نهایت با استفاده از روشی که به آن اشاره شد، آرشیو چندین ساله خود را توسط میلیونها کاربر تایپ نموده است. اینکار باعث شده است که نیویورک تایمز در مدت زمان کوتاهی 20 سال از آرشیو خود را تقریبا به طور رایگان تایپ نماید. این روش، نمونهی بارزی از کاربرد روش جمعسپاری است.
.1,3 پروژه گلکسی زو ناسا [3]
ناسا در بررسیهایی که از فضا داشته است تا کنون عکس میلیونها کهکشان را تهیه کرده است، ولی برای اینکه این کهکشانها را بهتر شناسایی و بررسی کند نیازمند طبقهبندی عکس این کهکشانها از روی ظاهر هر کهکشان میباشد. حال تصور کنید که ناسا برای اینکه میلیونها عکس را از روی ظاهرشان طبقهبندی کند، باید چه کار کند؟ سادهترین راهی که به نظر میرسد، استخدام چندیدن کارشناس و استفاده از آنها برای طبقهبندی عکسها است ولی این روش علاوه بر هزینه زیادی که دارد، چندان مورد اعتماد هم نیست. کارشناسان باید از روی ظاهر عکس کهکشان-ها، آنها را طبقهبندی کنند که این موضوع باعث میشود نتایج کار آنها بعضا با یکدیگر همخوانی نداشته باشد و یا حتی متناقض باشد.
برخی دیگر برای حل این مشکل، پیشنهاد میکنند که ناسا با استفاده از نرمافزارهای کامپیوتری به طبقهبندی عکس این کهکشانها اقدام کند ولی این روش نیز با مشکل مهمی مواجه است. برای استفاده از روشهای کامپیوتری باید عکس کهکشانها از الگوی ثابتی برخوردار باشند و یا الگوریتم مشخصی برای شناسایی کهکشانها وجود داشته باشد که هیچ یک از این دو مورد وجود ندارند و به همین دلیل نمیتوان از روشهای کامپیوتری استفاده کرد.
ناسا برای رفع این مشکل، روش جمعسپاری را بهکارگرفت و به نتایج درخشانی نیز دست یافت، اما ناسا چگونه این نیاز علمیِ خود را با استفاده از روش جمعسپاری برطرف نمود؟ ناسا برای حل این مشکل، یک سایت اینترنتی با عنوان GalaxyZoo ایجاد کرد و از کاربران اینترنت در سراسر دنیا برای طبقهبندی این کهکشانها استفاده کرد. ناسا برای اینکار ابتدا عکس میلیونها کهکشان را بر روی این سایت گذاشت و از کاربران خواست تا در ازای دریافت یکسری مطالب آموزشی در خصوص کهکشانها، به طبقهبندی تعداد محدودی از این کهکشانها بپردازند. اگرچه هر کاربر تنها تعداد کمی از این کهکشانها را طبقه بندی میکرد ولی وقتی میلیونها کاربر به این سایت مراجعه کنند، نتایج شگفتانگیزی بهدست میآید: تنها 24 ساعت پس از راهاندازی سایت، 70000 مشارکت در طبقه بندی عکس ها انجام شد. 12 ماه پس از راهاندازی سایت، 50 میلیون عکس با مشارکت 150هزار نفر طبقه بندی شدند.