بخشی از مقاله
چکیده
مطالبه اصلی انقلاب، نظامسازي با شاخصه عدالت و اخلاق براي نیل به مدینه فاضله است، اما عدم توجه به تفاوت نگرش سه فرهنگ »حوزه، دانشگاه، انقلاب« مانع اصلی در پاسخگویی به این مطالبه میباشد. ناهنجاري برخاسته از بخش ساختاري و تخصصی نظام، نیازمند تحلیل عمیق از مدل حاکم بر برنامه است که این تحلیل، ضرورت تولید »الگوي اسلامی ایرانی پیشرفت« را به معناي استقلال نظام در مهندسی ساختارها تمام میکند و به دنبال آن میتوان جایگاه »خانواده« را، بهعنوان سلول اولیه جامعه، متناسب با تعریف الگوي پیشرفت با دو شاخصه »اقامه حق« و »استکبارستیزي« در ساختار نظام، تنظیم کرد.
در واقع، به خانوادة ایرانی در محیط مدرنیته از چند جهت ضربه وارد میشود: یکی از طریق فرهنگ سرمایهداري که بهدلیل شناسایی زن بهعنوان نیروي تولید، فحشا و آزادي جنسی را رواج میدهد و دیگري، از بابت افزایش انتظارات پس از انقلاب و نابسامانی الگوي مصرف خانوادهها، که خروج از این وضعیت بحرانی امري ضروري است. تورم، اولین اثر نظام سرمایهداري در جامعه انقلابی ایران است و کنترل تورم، قدم اول برونرفت از ساختار نظام اقتصادي ربوي میباشد که انعکاس آن در عرصه اجتماعی، مقید کردن الگوي مصرف رفاهی خانوادهها و کنترل فحشاست که از طریق تغییر ساختارهاي محرك براي رابطههاي غیرمقنن و ترسیم رابطه مقننِ زن و مرد، متناسب با ساختار مشارکتیِ وضع موجود ممکن میشود.
مقدمه
انقلاب اسلامی حرکت بیسابقه امام راحل در نظامسازي براي اقامه حق، مبارزه با استکبار و حرکت به سمت ایجاد تمدن حقه الهیه میباشد و با تکیه بر این معناي از دینداري، تلاشهاي متعددي در به صحنه آوردن ارزشها به کار رفت، ولی به علت اینکه انقلاب نتوانسته آرمانهاي خود را به یک ادبیات تخصصی، ترجمه و تئوریزه کند، ساختارها موفقیت چندانی در پایدارسازي اصول و ارزشهاي انقلاب بهدست نیاوردهاند، گرچه مقام معظم رهبري مطالبات خود را به زبانهاي مختلف به حوزه و دانشگاه منتقل نمودهاند! تکیه ما در این مقال بر تفاوتهاي تعریفی و تحلیلی هر کدام از سه فرهنگ موجود جامعه »حوزه، دانشگاه، انقلاب« است تا با نشان دادن تفاوتهاي تحلیلی هر کدام از این ادبیات ها براي جامعه تخصصی مورد خطاب رهبري، روشن شود که بهراحتی نمیتوان یک موضوع مورد اشارت رهبري را براساس دو دستگاه فکري حوزه و دانشگاه تعریف و تحلیل کرد.
بنابراین، باید نظامسازي براساس مبانی اسلامی مورد دقت قرار گیرد و براي تئوریزه کردن آن، منطق خاصی را تولید کرد تا از یک طرف، براساس شاخصههاي وحیانی و نظام خطابات شارع بتوان جهتگیريهاي توحیدي را حفظ کرد و از طرف دیگر، با توانمندي در معادلهسازي و ارائه مدل، بتوان هماهنگ با این جهتگیريها، در عینیت، نیازمنديهاي مادي و معنوي فردي و اجتماعی انسان را سازماندهی کرد و براي خروج از وضع موجود - زندگی در فضاي مدرنیته - و حرکت به سمت جامعه انسانی ایمانی، »برنامه انتقال« ارائه داد.
از آنجا که خانواده در محیط سه نظام اجتماعی مبتنی بر مدیریت براساس »مولویت، مدرنیته، ولایت فقیه« میتواند به حیات خود ادامه دهد و با تأثیرپذیري از فرهنگ حاکم بر آنها، مدل پرورشی خاصی را در خانه جاري کند، لازم است با نگاه جامعهشناسانه، محیط پیرامون و عوامل تأثیرگذار بر رشد فردي، خانوادگی و اجتماعی و نحوة مدیریتهاي حاکم را شناسایی کرد - حسینیالهاشمی، - 1369 تا با دستیابی به مدل مدیریتی مناسب، قدرت کنترل و تغییر را به دست آورد و شرایط بحرانی خانوادهها را به طرف پایداري خانوادهها و ارزشمندي مادري براي تربیت انسانهاي مؤثر در اقامه توحید و استکبارستیز، که شهادتطلبی برنامه زندگی آنان باشد، جهتدهی کرد.
با مسائل ارزشی از جمله موضوع خانواده
بعد از انقلاب پیرامون مسائل دینی و ارزشی از جمله زن و خانواده، سه فرهنگ »حوزه و دانشگاه، انقلاب« با سه برخورد متفاوت، در صحنه اداره و فرهنگ کشور حاضر شدند که نشان دادن تفاوتهاي تحلیلی هر کدام، قدمی در توجه دادن به ضرورت موضوعشناسی صحیحِ موضوعات نظام است. هر کدام از سه فرهنگ، میتوانند سه نوع برخورد »سیاسی، فرهنگی، اقتصادي« داشته باشند.
.1-2 برخورد ادبیات حوزه با چگونگی تحقق ارزش هاي نظام به تعریف رشد فردي براساس عمل به احکام شرعی.
از آنجایی که مبانی فلسفی حوزه با نگاه انسانشناسانه، جامعه را اعتباري میداند، تکامل جامعه را خارج از خطابات شارع دانسته و با تفکیک تکامل مادي و معنوي از هم، امور مادي و مدیریت تکامل اجتماعی را به عهدة ادبیات دانشگاه و الگوي توسعه همهجانبه میسپارد و هیچ احساس تکلیفی بر ورود در مدیریت نظام مبتنی بر این نگاه وجود ندارد - میرباقري، . - 1387 حوزه که »رشد و پیشرفت« را به معناي »عمل به احکام و دستورات الهی« میداند، همان روش سنتی قبل از انقلاب، یعنی بیان احکام، اعتقادات و اخلاقیات فردي و تبلیغ آن به شکل فردي را پیش گرفته است؛ لذا حفظ بنیان خانواده، در عمل به احکام مرتبط با خانواده محقق میشود که توسط فقهاي عظام شیعه استنباط شده و در رسالههاي عملیه، بیان شده است. در این نگاه، باید با تبلیغ این احکام و معارف دینی و انتقال آن به مکلّفین با ابزارهاي مدرن امروزي، گامی دیگر براي تحکیم بنیان خانواده برداشت.