بخشی از مقاله

چکیده:

با وقوع انقلاب اسلامی جهت گیری کلی سیاست خارجی کشور دگرگون و اصل نه شرقی نه غربی بر دکترین سیاست خارجی کشورحکمفرما شد، در این راستا و به طور یکسان بر مقابله با هم آمریکا و هم شوروی تاکید می شد. با این همه فروپاشی شوروی زمینه تغییر در سیاست خارجی کشور را فراهم آورد. تداوم تضاد بنیادی ایران با ایالات متحده آمریکا از یک سو و حاکم شدن رویکرد واقعگرایی در جنبههای روز افزونی از سیاست خارجی ایران، زمینههای نزدیکی بین ایران- روسیه به مرور گسترش یافت. این مقاله به دنبال آن است تا با بررسی پیامدهای فروپاشی شوروی و تحولات انجام گرفته در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، جایگاه روسیه در سیاست خارجی ایران پس از ٌٌُُ را مورد بررسی و مطلوبیت و کارآمدی سیاست ایران را مورد ارزیابی قرار دهد.

کلیدواژهها: سیاست خارجی، نظام تک قطبی، موازنه، روسیه، ایران

مقدمه

وقوع انقلاب اسلامی در ایران نقطه عطفی در سیاست خارجی کشور محسوب می شود؛ اگر در دوران قبل از انقلاب اسلامی، ایران در مجموع در بلوک غرب قرار داشت و در سالهای دهه ًٌَُ و ًٌَِ موفق به ایجاد روابطی حسنه با بلوک شرق نیز شده بود، انقلاب اسلامی گسستی عمده در سیاست خارجی ایران ایجاد نمود. سیاست نه شرقی نه غربی که با انقلاب اسلامی نضج گرفت به مبنای سیاست خارجی کشور تبدیل شد و در این راستا بر نفی همزمان غرب کاپیتالیستی و شرق سوسیالیستی تأکید می شد. بر این اساس، اگرچه شوروی از انقلاب اسلامی و پیامدهای آن که خروج ایران از بلوک غرب بود استقبال نمود، اما در چارچوب آرمان گرایی ایدئولوژیک حاکم برسیاست خارجی ایران در سالهای ابتدایی پس از انقلاب جای چندان برای شوروی وجود نداشت.

به هر حال فروپاشی شوروی از یک سو و تغییر سیاست خارجی ایران به سمت واقع گرایی در دهه دوم و سوم انقلاب در کنار تداوم خصومت با آمریکا به مرور زمینه ای را فراهم آورد که جایگاه روسیه در سیاست خارجی کشور دگرگون شود. این مقاله به دنبال آن است تا با بررسی تحولات فوق، جایگاه روسیه در سیاست خارجی ایران و نوع مناسبات دو جانبه را مورد تحلیل قرار دهد و سپس به ارزیابی مطلوبیت این نوع سیاستگذاری بپردازد تا از این رهگذر علاوه بر شناخت وضعیت موجود بتوان راهکارهایی برای ارتقای سیاست خارجی در جهت نیل به منافع ملی ارائه نمود. برای این منظور در ابتدا سیاست خارجی ایران از انقلاب اسلامی تا فروپاشی شوروی به طور اجمالی مورد بحث قرار میگیرد تا این رهگذر برخی از عناصر پایا در سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی تبیین گردد.

سیاست خارجی ایران از انقلاب اسلامی تا فروپاشی شوروی

با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، جهت گیریهای سیاست خارجی کشور به کلی دگرگون شد. مهمترین اولویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی در بدو تأسیس، پایان بخشیدن به اتحاد این کشور با آمریکا بود. از این رو ایران در ٍٍ اسفند ٌَِْ از عضویت در سازمان پیمان مرکزی - سنتو - خارج شد. همچنین در ٌَ آبان ٌََِ پیمان دفاعی ایران و ایالات متحده که انعقاد آن به ٌِ اسفند ٌَََ باز میگشت، ملغی شد - حاجی یوسفی ٌََْ: َّ - . علاوه براینها، برچیده شدن دو مرکز مراقبت نظامی آمریکا در بندر ترکمن و کبکان و پایان حضور نظامی آمریکا تحولات دیگری بود که اتفاق می افتاد - دفترمطالعات سیاسی و بینالمللی: ٌَََ: ٌَْ - . رفته رفته در اثر تحولاتی که بررسی آن مجال دیگری را می طلبد، مقابله و حتی ضدیت با آمریکا به اصل محوری و هویت بخش در سیاست خارجی ایران تبدیل شد.

این تحولات در مجموع خوشایند شوروی به نظر میرسید زیرا ایران از کشوری در بلوک غرب خارج شده، رفته رفته به سوی منازعه با ایالات متحده حرکت میکرد. بر این اساس رهبران شوروی به مناسبتهای مختلف پیامهای تبریکی را به رهبران ایران و از جمله حضرت امام - ره - ارسال میکردند که واکنش مقامات ایران معمولاً سرد بود، علاوه بر اینها، شوروی قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای تحریم اقتصادی ایران به دلیل گروگان گیری را در تاریخ ًٌ ژانویه ًٌَُ در شورای امنیت وتو نمود - همان ٍَْ - .با این همه علی رغم تلاشهای شوروی برای نزدیکی به ایران، پاسخ ایران همواره سرد بود زیرا کهدر این سالها متأثر از آرمان گرایی ایدئولوژیک، کل نظام بینالملل و کانونهای قدرت و نهادهای آن ناعادلانه تصورمی شد وجمهوری اسلامی میبایست برای برهم زدن، دگرگون و فروپاشی ساختارهای موجود جهت جایگزین نظم و نسق اسلامی مبارزه نماید.

به طور کلی در چارچوب آرمان گرایی انقلابی حاکم برسیاست خارجی ایران در این دوران، جایگاه چندانی برای قرابت با شوروی سوسیالیستی وجود نداشت. دکتر دهقانی فیروز آبادی در این باره میگوید:" جمهوری اسلامی در چارچوب عدم تعهد انقلابی، برخلاف منطق توازن قوا، برای مقابله و موازنه سازی در برابر آمریکا به سوی ابرقدرت شرق گرایش نیافت. بلکه برعکس، بر پایه »موازنه مواجهه«، علی رغم سیاست تجیب و وتوی قطعنامه تحریم اقتصادی ایران در شورای امنیت توسط شوروی، جمهوری اسلامی به مخالفت با سیاستهای شوروی پرداخت، رویارویی جمهوری اسلامی با اتحاد جماهیر شوروی پس از اشغال افغانستان توسط این کشور در دی ٌََِ به اوج رسید.

فراتر از اینها، مخالفتهای ایران با سیاستهای شوروی از یک سو و پیروزیهای نظامی ایران در اواخر سال ًّ و اوایل ٌّاز سوی دیگر باعث شد شوروی نیز دست از سیاستهای بی طرفی خود بردارد و عملاً به حمایت از عراق بپردازد و ایران نیز در واکنش به حمایت شوروی از عراق در سال ٌٍَّ به بازداشت سران حزب توده مبادرت ورزید و هیجده دیپلمات شوروی را از ایران اخراج کرد و این تیرگی تا زمان به قدرت رسیدن گورباچف ادامه یافت" - دهقانی فیروز آبادی: ٌَََ: ٌَُ - .روی هم رفته آرمان گرایی انقلابی حاکم بر سیاست خارجی کشور، تضاد ایدئولوژیک ایران و شوروی، جنگ ایران و عراق و حمایت تسلیحاتی شوروی از عراق، اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ و حمایت ایران از مجاهدین از مجموعه عواملی بودند که مانع رشد روابط دو کشور در دوران حیات شوروی سابق گردید - صفری: ٌََُ: ٌٍَ - . در مجموع روابط ایران در دوران جنگ سرد با هر دو بلوک قدرت بحرانی بود.

با پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، خروج ارتش سرخ از افغانستان و به دنبال تحولات بنیادین در سیاست خارجی دوره گورباچف و سرانجام فروپاشی شوروی روابط دو کشور وارد مرحله جدیدی شد. بستههای گسترش روابط ایران- روس در سالهای پایانی عمر شوروی و در سفر آقای هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در سال ٌََّ خورشیدی به شوروی آماده شد. در طول این سفر توافقات فراوانی برای توسعه همکاریهای اقتصادی و نظامی میان دو کشور بدست آمد - سنایی و کرمی ٌََْ : ٌٌ-ٌَ - به هر حال تحولات سریع در فضای سیاسی شوروی که به فروپاشی این امپراطوری انجامید، نویدگر دوران تازهای از روابط ایران - روس بود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید