بخشی از مقاله

چکیده

حوادث اخیر در خاور میانه و شمال آفریقا که از سال 2010 آغاز شد؛ همچنان تداوم دارد و منجر به سقوط سه دولت در تونس، مصر و لیبی و نیز بی ثباتی در کشورهایی نظیر بحرین، یمن، سوریه، اردن، عربستان سعودی و کویت گردید. در این میان حوادث سوریه نسبت به سایر کشورهای منطقه از اهمیت فزاینده ای برخوردار است؛ به طوری که با آغاز بی ثباتی در سوریه، شاهد ورود کشورهای مختلف منطقهای و فرامنطقهای نظیر آمریکا، عربستان، ایران، روسیه و ... در این کشور هستیم؛ به نحوی که هریک از این کشورها بنابر منافع و اهداف خویش، مبادرت به اتخاذ موضع خاصی در این زمینه نمودند. در این رابطه روسیه نیز همانند سایر کشورها درپی دست یافتن به اهداف و منافع خویش به این مسئله ورود پیدا کرد وتوانست به عنوان شریک مهم راهبردی درحوزه ژئوپلیتیکی وسیاسی ارزیابی شود.روسیه درنظرگرفت تاهمکاری امنیتی ونظامی خودراباسوریه به حدبالایی برساند تا از این طریق بتواند ثبات وامنیت درسطح جهانی و منطقه برقرارسازد.

واژگان کلیدی: سیاست خارجی، سوریه ، روسیه، خاورمیانه

مقدمه

انقلاب های عربی تفاوت های زیادی با انقلاب های سال 1989 در اروپای مرکزی ،شرقی و انقلاب های رنگی در حوزه پساکمونیستی دارند؛ در انقلاب های سال 1989 معترضان آمریکا را الگوی خود قرار دادند، این درحالی است که درکشورهای عربی، انقلابیون به خوبی شناخته شده نیستند وحتی مسیر وایدئولوژی این انقلاب ها نیز روشن نیست .چنان که در میان آن ها، طیف وگرایشات گوناگونی نظیر غرب گرایی ، اسلام گرایی ، قوم گرایی وملی گرایی وغیره دیده می شوند. همچنین به رغم تفاوت هایی که انقلاب های عربی در هریک از کشورهای منطقه داشته است با این حال دست کم دارای پیامدهای مهم هستند. در این مدتی که شاهد موج روز افزون بیداری اسلامی وسرنگونی بسیاری از سرسپردگان به نظام سلطه واستکبار جهانی هستیم ؛ضرورت توجه به دفاع از مظلومان مسلمان بیش از پیش احساس می شود . با توجه به محل رخ دادن این انقلاب ها یعنی کشورهای اسلامی در حوزه خاورمیانه، عمدتاً مسلمانان مورد ظلم و ستم فراوانی قرار گرفته اند - بلوردی،: 1390 صفحه . - 175-182

همچنین ممکن است درسایه ناآرامی های بوجود آمده در کشورهای اسلامی ، فرصت طلبانی چون آمریکا ومتحدانش با مشابه سازی برای بیداری اسلامی ، در صدد تحقق بخشیدن به برخی از اهدافشان در منطقه باشند. که برای جلوگیری ازآن، لازم است تحولات رخ داده در کشورهای اسلامی را مورد دقت وبررسی قرار دهیم . در این میان وجود بیداری اسلامی وتحقق آن در کشورهایی چون مصر، لیبی، تونس، یمن وعربستان امری آشکار وهویداست. اما سوریه در این روزها دست خوش تحولات بسیاری شده واز ابهامات وپیچیدگی های خاص وفراوانی این کشور برخوردار شده است که یافتن ارتباط آن با رویدادهای منطقه وموج بیداریهای اسلامی نیازمند به دقت وبررسی بیشتری است . در واقع دولت های غربی اصراربرآن دارند که تحولات رخ داده درسوریه ادامه موج بیداری اسلامی است و دولت این کشور نیز باید سرنگون شود؛

دراین خصوص هرچه از زمان آغاز تحولات ونا آرامی ها در سوریه گذشته ، ابعاد منطقه ایی وبین المللی آن نیز بیشتر شده است . لذاروسیه به عنوان یکی از حامیان سوریه درحمایت ازنظام حاکم سوریه پا فشاری نموده که از زوایای مختلف قابل تحلیل است. در مجموع و با توجه به مسائل ذکر شده پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که پس از آغاز حوادث سوریه، دولت روسیه چه موضع و سیاستی را نسبت به این مسئله در پیش گرفت؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که با آغاز بی ثباتی در سوریه، دولت روسیه به علل مختلفی از جمله منافع اقتصادی، نظامی، امنیتی، انرژی و ... اقدام به همکاری با دولت سوریه نمود و در صدد برقرار نمودن ثبات در این کشور برآمد؛ تا از این رهگذر بتواند نقش متعادل کننده و سازنده ای را نسبت به سوریه در پیش گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید