بخشی از مقاله
-1 مقدمه
سوگند و شهادت، دو وسیلهی اثبات دعوا با سابقهای طولانی است هرچند سوگند در حقوق عرفی قابلیت اثبات کیفری ندارد اما وسیله ی اثبات دعوای مدنی می باشد. بر همین اساس است که در قوانین خارجی و حتی قانون مجازات عمومی ایران، سوگند دروغ، تنها در دعوای حقوقی، جرمانگاری شده است و این نحوهی قانونگذاری قرینهای بر آن است که سوگند و شهادت دروغ در صورتی جرم هستند که قابلیت اثباتکنندگی داشته باشند که در ادامه به بحث تفصیلی آن میپردازیم. فلسفه ی جرم انگاری شهادت دروغ و سوگند دروغ، آن است که سوگند و شهادت وسایل اثبات دعوا هستند و قاضی براساس آنها، حق گذاری میکند پس چنانچه سوگند یا شهادت دروغی در دادگاه مورد استناد قرار گیرد موجب گمراهی دادگاه شده و قاضی را به اشتباه می اندازد و در نتیجه حقوق مردم تضییع شده و عدالت اجرا نمیشود.
اما آنچه مایهی تعجب میباشد، آن است که این امر ممکن است با استناد به دلایل دروغین دیگر نیز رخ دهد مانند اینکه سندی جعل شود یا کارشناسی به دروغ نظر بدهد پس چرا قانونگذار فقط همین دو دلیل را بیان کرده است؟ توجیهی که میتوان ارائه داد، آن است هک اولاً شهادت و سوگند، دو امر درونی هستند و دادگاه نمی تواند به درون اشخاص نفوذ کند پس چنین تضمینی را برقرار کرده است تا مردم، به راستگویی ترغیب شوند و بدانند چنانچه دروغ بگویند مجازات در انتظار آنهاست. ثانیاً مواردی همچون جعل سند و گزارش کارشناسی کذب، ضمانت اجرای کیفری جداگانه دارد پس نیازی به جرم انگاری دوباره نیست و استفاده از سند مجعول در حقیقت ارائه دلیل دروغین و غیرواقعی است.
اگرچه سوگند و شهادت دروغ، جرائمی علیه عدالت و مصلحت عمومی جامعه است و در نتیجه تابع قواعد این جرائم می باشد از جمله اینکه حصول ضرر در آنها مفروض است و جنبهی عمومی دارد، دعاوی مربوط به این جرائم جنبهی عمومی دارد و دادستان به نمایندگی از جامعه صلاحیت اقامه ی دعوای کیفری دارد اما چنانچه مجنیعلیه نیز متضرر شده باشد حق دارد دعوای ضرر و زیان ناشی از جرم را در دادگاه کیفری مطرح نماید.
-2 جرم ادای سوگند دروغ
سوگند، دلیلی ضعیف است و قبل از آنکه جنبه ی عرفی داشته باشد، جنبه ی شرعی دارد. در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 مواد 201 تا 210 به موضوع سوگند اختصاص دارد: »سوگند عبارت از گواه قرار دادن خداوند بر درستی گفتار اداکننده سوگند است.1« اتیان سوگند در دعاوی غیرکیفری،معمولاً از سوی خوانده و منکر، صورت میگیرد2 و گاهی خواهان نیز به عنوان دلیل از آن استفاده میکند و موجب فصل خصومت می شود. توسل به سوگند در مواردی امکان دارد که دعوا با دلیل دیگری قابل اثبات نباشد3 ماده 281 قانون آئین دادرسی مدنی تصریح نموده که سوگند باید با لفظ جلاله - واالله، باالله، تاالله - یا نام خداوند به سایر زبان ها - مانند God، Dieu، اهورامزدا - ادا شود و دادگاه میتواند سوگند را از نظر زمان و مکان و الفاظ، تغلیظ نماید. در ماده 203 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 چنین آمده است: »سوگند باید مطابق قرار دادگاه و با لفظ
.1 مادٌ 201 لاوًن مجازات اسالمي مظًب .1392
2. الثیّىۀ علي المذعي ي الیمیه علي المىكر. .3 مادٌ 271 لاوًن آئیه دادرسي مذوي.