بخشی از مقاله

چکیده

تفاخر و نازش به شهادت و شهادتطلبی در راه خدا، یکی از مهمترین ویژگیهای شعر دفاع مقدس است. اگر بخواهیم کشته شدن در جنگها را چه در اشعار حماسی کهن و چه در اشعار حماسهگون سایرملل غیرمسلمان بررسی کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که کشته شدن در جنگهای آنان غالباً مساوی با زبونی و خواری است؛ اما آنچه کشته شدن مسلمانان به ویژه شیعیان را رنگ و بوی حماسی و مفاخرهای بخشیده است، دیدگاههای قرآنی درباره شهادت است.

بنابراین در اغلب اشعار مقاومت معاصر، شاعران هرگاه از شهدا سخن به میان میآورند هیچگاه این سخنان آمیخته با مرثیه و حسرت خوردن نیست بلکه این اشعار جنبهی مفاخرهای دارد. در این جُستار، نگاه شاعران برجسته مقاومت - طاهره صفّارزاده، نصراالله مردانی، سپیده کاشانی، سیدحسن حسینی و حسین اسرافیلی - به شهید و شهادت و نیز تفاخر به آن مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.

.1 مقدمه

مفاخره و تفاخر به صورتهای گوناگون تعریف شده است. سیروس شمیسا در تعریف آن، چنین آورده است: »مفاخره از فروع اصلی حماسه است و زیربنای آن بر اغراق و در اصل، برشمردن صفات جنگجویانه و ذکر رشادتها و پهلوانیها بوده و بعدها بیان کمالات معنوی جای آن را گرفته است؛ ولی به هر حال، مفاخره از لغات و تعبیرات حماسی خالی نیست

مفاخره در اصطلاح به اشعاری اطلاق میشود که »شاعر در مراتب فضل و کمال و سخندانی و تخلق حمیده و ملکات فاضله از حیثعلوّ طبع و عزت نفس و شجاعت و سخاوت و امثال آن و احاناًی افتخارات قومی و خانوادگی و به طور خلاصه در شرف ونسب و کمال خویش سروده است

نکته مهمی که درباره مفاخره و تفاخر در شعر مقاومت و شعر انقلاب وجود دارد، ظهور و بروز برخی مفاخرات جدید است که در دورههای پیشین تقریباً وجود ندارد. در ادامه بحث، همین موارد در شعر چند شاعر برجسته مقاومت تبیین و بررسی شده است.

.2 تفاخر به شهادت و شهادت طلبی

آنچه کشته شدنِ مسلمانان خصوصاً شیعیان را در نبرد رنگ و بوی حماسی و مفاخرهای میبخشد، - آل عمران، آیات . - 170-169

به همین دلیل است که »تفاخر به شهادت« و »شهادت طلبی« یک عنصر برجسته در شعر دفاع مقدس است. نکتهای را که در باره اشعار شاعران مورد بحث درباره شهادت و شهیدان سروده شده، باید اشاره کنیم این است که در هیچ جایی از این دسته اشعار، رد پای مرثیه و حسرت خوردن بر شهادت دوستان و آشنایان و... مشاهده نمیشود. بلکه هر جا سخن از شهید و شهادت است، به آن افتخار شده است.

شهادت نوعی مرگ اختیاری است و از آن با عنوان مرگاندیشی و مرگآگاهی یاد میشود. شهادت مرگ زیبا در راه دفاع از آرمانها میباشد. بنابراین از منظر زیبایی با هنر مشترک است و در ادبیات فارسی و ادب مقاومت راه یافته است. »شهادت شیوهای از تفکر عرفانی در حیطهی ادب مقاومت و شعر دفاع مقدس است. بدین معنی که شهادت آزمونی برای حذف گناه و از بین بردن خطاهای گذشته و وصال به حق است.

در ادبیات پایداری ستایش شهیدان، تلاشی در راه برافروختن پرچمهای آزادیخواهی بشریت است و به همین دلیل شهدا همواره مورد تحسین انسانهای آزادیخواه هستند.

شهادتطلبی نیز از دیدگاه فرهنگ اسلامی به نوعی از مرگ اطلاق میشود که انسانهای آزاده در برههای از زمان برای حفظ آرمانهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی خویش برمیگزینند و به عبارت دیگر در انتخاب بین زندگی با ذلت و مرگ با عزت، مرگ را برگزیدن شهادتطلبی میباشد. »ریشهیابی اصل تمنای شهادت در فرهنگ اسلامی- شیعی به واقعه عاشورا منتهی میشود. فلسفه شهادتطلبانهی امام حسینع در انتخاب این راه، مبانی تعالیم دینی و اخلاقی شیعیان است.

.1,2تفاخر به شهادت در شعر صفّارزاده

طبعاً صفارزاده نیز مانند بسیاری از دیگر شاعران مقاومت معاصر ایران که هنر خویش را در راه دفاع از آرمانهای رهبری و انقلاب و وطن گذاشته بودند. برای دعوت به مبارزه مهمترین عنصری که به آن میپردازد موضوع »شهادت« و »شهادتطلبی« است. به این عناصر در اشعار وی با زبانی حماسی پرداخته شده است. به این دلیل تهییجی است که در اعتقاد مسلمانان شهادت بالاترین مقام هر شخصی است و شهید راه حق بیتردید همنشین ائمه و صالحین است و درست به همین علت است که پرداختن به شهادت مفاخرهگونه است، زیرا مردان راه حق در راه حفظ میهن خویش و پیروزی از ولایت فقیه برای شهادت از یکدیگر سبقت میگیرند و به آن افتخار میکنند و همین تفاخر آن را وارد مضامین رجزگونه کرده است.

در شعر جنگ از آنجا که با واقعیتی عینی در خارج مواجه بود، از نظر مضمون و محتوا سرشار از روح حماسی است. دلاوریها، مقاومت و پایداری و فداکاری رزمندگان، حضور زن و مرد و پیر و جوان در عرصه نبرد، از جمله مسائلی بود که به سرعت به شعر راه یافت و از آنجا که این جنگ برای همگان مصداق کاملی از جنگ برعلیه باطل بود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید