بخشی از مقاله

چکیده:

کارشناسان نظری و عملی در مجموع متفق القول هستند، زمانی فرهنگ حقوقی می تواند زیربنای قانونمداری و نظم در جامعه قرار گیرد که سطح اطلاعات حقوقی و ترویج فرهنگ حقوقی و قضایی جوامع که یکی از مهمترین راههای کاهش بسترهای تخلف در جامعه است افزایش یابد و در نتیجه، حجم مراجعات به دادگاه ها را کاهش دهد. حق مولف که از شاخه های مهم حقوق مالکیت فکری است، در معنای اصطلاحی حقی است که جامعه برای فردی که اثر را پدید آورده و قصد دارد از مزایای مادی و معنوی آن برخوردار شود قائل شده و به رسمیت شناخته است. این حق در بیش تر کشور های دنیا از جمله ایران مورد حمایت قرار گرفته و قوانینی در جهت حمایت از آن تصویب شده است. از طرفی دیگر کنوانسیون جهانی برن که در سال 1886 م به امضای دولتها رسید، کامل ترین و کاربردی ترین این قوانین در این زمینه است.

حق مولف از مسائل زیربنایی سیاست های نوین در سطح ملی و بستر و ابزاری مهم در جهت توسعه ی پایدار برای کشورهای در حال توسعه و کم تر توسعه یافته می باشد. از آن جهت که توانمند سازی جامعه جز با دادن آگاهی های لازم که نقطه ی آغازین رشد هر جامعه است، ممکن نخواهد بود، شناساندن حق مولف از اهداف مهم این پژوهش می باشد.در پژوهش حاضر، پس از بررسی توصیفی قوانین حق مولف و تحلیل مقایسه ای مقدماتی به شناسایی شباهت ها و تفاوت های آن پرداختیم و دریافتیم که تفاوتها از شباهت ها نمود بیش تری دارد و این نکته نشان می دهد علاوه بر این که قوانین مذکور در ایران وجود دارد، باید قوانین مربوط به سطحی قابل قبول، نوین و فراخور شرایط امروزی در جهانی که اطلاعات در آن بسیار با سرعت و بدون محدودیت در حال تبادل است ارتقاء یابد .

کلیدواژه: حق مالکیت فکری، حق مولف، حق نشر

مقدمه:

حقوق مالکیت فکری - - Intellectual Property Rights، مفهوم حقوقی نوینی است که به معنای تسلط و حق برخورداری از آثار ناشی از فعالیتها و تراوشات فکری انسان در زمینه های ادبی و هنری، علمی، تجاری و صنعتی و ... است و این حقوق مانند تمامی حقوق مالکانه ی دیگر به معنی شناسایی، تسلط و مالکیت قانونی صاحب اثر نسبت به اثرخلّاقانه ی وی است؛ که تمامی امتیازات ومنافع و تکالیف قانونی موجود نیز بنا به تناسب به آن اضافه می شود. جان مایه ی حقوق مالکیت فکری، حمایت از حقوق پدیدآورنده اثر و ایجاد زمینهای مطمئن در جهت تشویق هنرمندان و صنعتگران برای خلق آثار بهتر است که در صورت تحقق چنین زمینهای بخشهای مختلف جامعه هم با آگاهی از اصالت آثار، از فواید آن منتفع خواهند شد.

پیشتر آوردیم که حقوق مالکیت فکری شامل انواع مختلفی است که مالکیت ادبی و هنری یکی از آن هاست و مصداق های گوناگون دارد که برخی از آنها ادبی است و برخی هنری. حق مؤلف - - Author Rights یاحقّ التألیف مهمترین مصداق این دسته از حقوق مالکیتهای فکری، شمرده میشود که از این پس، این مصداق را که شاخصترین مصداق حقوق مالکیتهای ادبی و هنری است، برخواهیم رسید. معادل این حق در نظام حقوق کامنلا - - Common law، حق تکثیر - Copy Rights - یا حق نشر است.

حق مولف، حق نشر یاحقّ تکثیر، امتیاز انحصاری بهره برداری از یک اثر است که از سوی دولت به پدیدآورنده یا ناشر یک اثر اصل و منحصربهفرد تعلق میگیرد و حقوقی از قبیل نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل میشود. در بیشتر حوزههای قضایی، حق نشر از آغاز پدید آمدن یک اثر به آن تعلق میگیرد و نیازی به ثبت اثر نیست. دارندگان حق تکثیر برای کنترل تکثیر و دیگر بهرهبرداریها از آثار خود برای زمان مشخصی حقوق قانونی و انحصاری دارند و بعد از آن اثر وارد مالکیت عمومی میشود. هرگونه استفاده و بهرهبرداری از این آثار منوط به دریافت اجازه از ناشر یا پدیدآورندهی آن اثر میباشد.

اصطلاح حق مؤلف برگرفته از واژه ی فرانسوی droit d'auteur است عموماً در کشورهای پیرو نظام حقوقی حقوق مدون، از جمله در قوانین حق مؤلف اتحادیه اروپا از آن استفاده شدهاست. حقوق مؤلف در جهان بوسیله کنوانسیون برن - - Berne convention که یک موافقتنامه بین المللی در خصوص حق تکثیر است برای حمایت از آثار ادبی و هنری و دیگر معاهدههای مشابه بینالمللی محافظت میشود که اولین بار در شهر برن در سوئیس در سپتامبر سال 1886 - شھریور 1265 شمسی - تصویب شد.

از نقطه نظر تاریخی در حالیکه پدیده حق تالیف در اروپا و امریکا بیش از دو قرن سابقه دارد ولی در ایران نخستین نشانه های قانونی آن در به رسمیت شناختن این حق به سال 1310 بر می گردد. نخستین قانون مستقل و خاص در حوزه حقوق مالکیت ادبی و هنری، قانون حمایت از »حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان « است که در دی ماه 1348 به تصویب مجلس شورای ملی رسید. از این روی ایران از جمله کشورهایی است که تابع نظام حق مؤلف و حقوق مرتبط آن است؛ هر چند تاکنون به کنوانسیون برن نپیوسته است.

با توجه به مطالب بیان شده؛ در این جا دو نظر قابل تأمل می باشد، ابتدا آن که اثر ادبی و هنری به محض آفرینش، تحت حمایت نظام حقوق مالکیت ادبی و هنری قرار می گیرد و این بدان معنی است که اثر، فارغ از نوع، ویژگی، هدف و حتی شکل تجلی خارجی آن مشمول حمایت است. این امر یک اصل حقوقی بوده که بازتابی از مقررات بین المللی حاکم بر حقوق مالکیت ادبی و هنری است - شاکری، 1393، - 111 ودیگر این که قوانین و مقررات موجود در کشور در باره ی اجرای حقوق مالکیت فکری، اگر چه در بسیاری موارد با موازین بین المللی مغایرتی ندارند؛

دارای خلا زیادی است؛ برای مثال و در بدیهی ترین مصداق آن، درباره ی حقوق مالکیت ادبی و هنری قانون کاملاًساکت است - شرافت،1387، . - 71 ابتدا دو موضوع اصلی پژوهش یعنی حق مولف را درکنوانسیون برن و درقوانین موضوعه ایران بررسی کنیم و سپس برآنیم تا حتی المقدور هر دو نظر فوق الذکر را با نگاهی انتقادی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده تا در یابیم حق مولف در قوانین ایران تا چه میزان با قواعد موجود در کنوانسیون برن مقاربت دارد. با توجه به فرضیه مد نظر مقاله ی حاضر که قوانین ایران با قواعد موجود در کنوانسیون برن مقاربت دارد، سوال اصلی پژوهش این است که آیا قوانین مرتبط با حق مولف در ایران توانسته حق مطلب را در این مورد ادا کند؟

1.    واژه شناسی حقوق مالکیت فکری: .1-1 حق:

حق در لغتبه راست و درست، ثابت، ضدّ باطل، یقین و عدل، نصیب و بهره از چیزی و همچنین به ملک و معنا می شود - لسان العرب، 1414، ج3، » . - 85فردگرایان در تعریف حق می گویند: اقتدار و امتیازی است که شخص در برابر سایر اعضای جامعه داراست - «کاتوزیان، 1395، . - 14 در اصطلاح حقوقی ، حق توانایی است که حقوق هر کشور به اشخاص می دهد تا از مالی مستقیم استفاده کند یا انتقال مال و انجام کاری را از دیگر بخواهند. در اصطلاح حقوقی اسلام، حق توانایی خاصی است که برای کس یا کسانی نسبت به چیز یا کس اعتبار شده و به مقتضای آن توانایی می تواند در آن چیز یا کس تصرف نموده یا بهره ای بر گیرد - میر حسینی، 1396، . - 19

حق از نظر ماهیت دارای ویژگی های زیر است :

1.    قابلیت اسقاط آن از ناحیه اشخاص
2.    امکان نقل و انتقال آن به اسبا ب انتقال قهری و ارادی
3.    امکان تعهد علیه آن - همان - 20

.2-1  مالکیت:

مال، از نظر حقوقی، به چیزی اطلاق می شود که مفید بوده و قابل تملک و اختصاص یافتن به شخص یا ملت معین باشد؛ بنابراین دریای آزاد و یا کرات آسمانی که قابل تملک نیستند مال محسوب نمی شودند و از آن ها به عنوان»میراث مشترک بشریت« نام برده می شود - بیات، 1396،» . - 30 قانون مدنی حق مالکیت را تعریف نکرده است ولی از اوصاف و آثاری که برای آن استنباط می شود، به اجمال می توان تعریف حق مالکیت را به دست آورد. مرسوم است که گفته شود مالکیت دارای سه وصف اساسی است: - 1 مطلق بودن؛ - 2 انحصاری بودن؛ - 3 دائمی بودن - «کاتوزیان، 1395، . - 105 مطلق بودن به موجب م 30 قانون مدنی: هر مالکی نسبت به مایملک خود حق هرگونه تصرف و انتفاع دارد، مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد.

و اما انحصاری بودن به آن معناست که مالک هر تصرفی را که مایل باشد در مال خود بکند، و مانع از تصرف و انتفاع دیگران نیز بشود و د رآخر این که دائمی بودن حقی است که طبیعت آن با موقتی بودن منافات دارد، چنان که در قانون مدنی نیز با مرگ مالک از بین نمی رود، و فقط ممکن است به یکی از اسباب انتقال به دیگری واگذار شود. که از این تعریف به دو نتیجه مختلف می توان رسید: نخست آن که حق مالکیت تا از بین نرفته باقی است و دیگر این که حق مالکیت در اثر معطل ماندن از بین نمی رود - همان، تلخیص . - 107-110 با توجه به توضیحات ذکر شده، دکتر کاتوزیان، مالکیت را این گونه تعریف می کند:»مالکیت حقی است دائمی، که به موجب آن شخص می تواند در حدود قوانین، تصرف در مالی را به خود اختصاص دهد و از تمام منافع آن استفاده کند - «همان منبع، . - 110

.3-1  حق مالکیت فکری:

مالکیت فکری یا حق معنوی ریشه غربی دارد و فرهنگ حقوقی ما هنوز با آن آشنائی کامل ندارد و ذهن حقوقدانان با این عنوان حقوقی انس کمتری دارد. بویژه که از دید فقهای اسلامی نیز در شناسائی این حق، اختلاف عقیده وجود دارد که همین اختلاف آراء موجب عدم توجه کافی به آن در گذشته گردیده است. »فلسفه حقوق مالکیت فکریاساساً بر دو مبحث بنیادین استوار است: نخست، مفهوم حق مال کیت فکری و دیگری، توجیه این حق - «وب سایت عدلیه، 2 آبان . - 1394 کاتوزیان در تعریف حقوق معنوی گفته است:»حقوقی است که به صاحب آن اختیار انتفاع انحصاری از فعالیت و فکر و ابتکار انسان را می دهد.

« برای مثال حقی که نویسنده اثر ادبی یا مخترعی نسبت به آن اثر و اختراع پیدا می کند، حق معنوی است. حق معنوی ماهیتی مختلط از حقوق مالی و با ارزش و حق غیر مالی مربوط به شخصیت است.این اختلاط، به ویژه در فرضی که مولفی حق انتشار اثر خود را به دیگران واگذار می کند دیده می شود: آن چه انتقال یافته چهره ی مالی حق تالیف و بهره برداری از انتشار اثر است ولی، حق شخصی او در باره ی دفاع از اثر خود و تجدید نظر در آن هم چنان باقی است و مانند سایر حقوق غیر مالی به دیگران انتقال نمی یابد - کاتوزیان، 1395، . - 24

از نظر دکتر صفایی مالکیت فکری یا معنوی» حقوقی است که دارای ارزش اقتصادی و داد و ستد است ولی موضوع آنها شی معین مادی نیست. موضوع این حقوق در واقع فعالیت اثر فکری انسان است. این حقوق شامل حق مولف و هنرمند، حق مخترع، حق تاجر نسبت به نام تجارتی و طرح ها و علائم صنعتی و تجارتی است. این حقوق را حقوق فکری یا معنوی، مالکیتهای غیر مادی و حقوق بر اموال غیر مادئی نیز نامیدند.همان طور که مالک می تواند در برابر هر کس به حق خود استناد کند و مال خود را همه جا تعقیب و از دست هر متجاوزی خارج نماید، دارنده ی حق فکری نیز دارای چنین مزایایی هست، اما تفاوت اساسی این حقوق با مالکیت کلاسیک در آن است که موضوع حقوق مزبور، برخلاف مالکیت کلاسیک غیر مادی است. در واقع، حقوق فکری همانند حقوق عینی است، با این تفاوت که حقوق فکری نسبت به یک اثر فکری اعمال می شود نه یک شی معین مادی - « صفایی، 1395، . - 255-254

حق پدید آورنده اثر فکری، هم جنبه مالی و هم جنبه غیر مالی دارد، »حق مالی - «مثل حق تکثیر اثر ادبی یا تولید کالای اختراعی - و »حق غیر مالی - « مثل حق تمامیت اثر یا حق ولایت بر اثر - . بعد معنوی اثر ، هیچ گاه قابل فروش یا واگذاری نیست و هیچ کس نمی تواند اثر فکری دیگران را به نام خود منتشر نماید و الا به عنوان »سرقت ادبی « تحت تعقیب قرار می گیرد. از ویژگی های »حقوق معنوی « پدید آورندگان ، این است که محدود به زمان و مکان معین نیست و نیز وابسته به شخص پدید آورنده بوده و قابل توقیف نیست. حقوق مادی پدید آورنده قابل نقل و انتقال به صورت معوض یا مجانی و هم چنین قابل انتقال از طریق ارث و وصیت است.

برخی در خصوص مبنای این حقوق معتقدند که حقوق معنوی در چهارچوب »حقوق کار«بوده و حق مولف و مخترع، ناشی از کار آنان است و پدید آورندگان آثار فکری، شایسته ی دریافت مزد برای کار فکری خود هستند. این مبنا امروزه طرفداران چندانی ندارد چرا که اثر فکری ، نتیجه خلاقیت و ابتکار فکری پدید آورنده آن است و نه کار ساده انسان. برخی دیگر ، این حقوق را ناشی ازشخصیت انسان میدانند. محور اصلی دراین دیدگاه، »شخصیت پدید آورنده« است و اثر فکری از شخصیت پدید آورنده نشأت می گیرد. اما امروزه حقوق صاحب اثر فکری به عنوان نوعی مالکیت شناخته می شود و حقوق دانان بسیاری بر این مطلب تاکید کرده اند.

اگر این نظریه را بپذیریم ، می توانیم از مقررات عمومی مالکیت - در صورت فقدان قانون خاص - در خصوص »آفرینش های فکری« استفاده کنیم - هاشمی- تقی زاده، 1396، تلخیص . - 204-201 با توجه به تعریف فوق ، روشن است که حقوق مالکیت معنوی از شعبه های حقوق خصوصی به حساب می آید. البته مقصود این نیست که تمام احکام این رشته جنبه خصوصی داشته باشد زیرا دخالت دولت در این رشته از حقوق نیز باعث شده است امروزه پاره ای از قواعد حقوق مالکیت معنوی با مقررات عمومی مخلوط شده و ماهیت طبیعی و معمولی خود را از دست بدهد - میرحسینی، 1396، . - 37

2.    تاریخچه حقوق مالکیت فکری در ایران و جهان:

»اصولی که حقوق مؤلف را تشکیل می دهند قبل از اینکه به صورت حقوق موضوعه درآیند، تحولات کم و بیش طولانی و عمیقی را پشت سر گذارد ه اند. در پایان این تحولات است که برخی از پدیده های اجتماعی و برخی از اندیشه ها و پاره ای از ارز شهای اجتماعی مربوط به این اصول به صورت منجسم و متبلور باقی مانده اند. به عنوان مثال حق حرمت پدیدآورنده اثر را که امروز ازجمله حقوق ممتازه اوست در نظر بگیریم، شناسایی این حق برای مؤلف یک روزه انجام نشده است برای اینکه جامعه ای چنین حقی را برای پدیدآورنده اثر - اعم از ادبی و هنری - بشناسد می بایست ادبیات و یا هنر در این جامعه به عنوان ارزشی والا شناخته شده باشد و این امر خود مستلزم یک آگاهی فرهنگی جمعی وعمیق است، دیگرا ینکه جامعه پذیرفته باشد که در هر اثر پدید آمده »چیزی « از فرد به جای نهاده شده است، چیز و یا سهمی که جز به او به کسی تعلق ندارد و به خصوص اینکه جامعه قبول کرده باشد که این تابش شخصیتی که پدیدآورنده از خود در اثرش به جای گذاشته، خودذاتاً دارای ارزشی مطلق است -

«اصغرنیا- اصغر نیا، 1392، - 65 »از دو قرن پیش تمایل کشورها برای متحدالشکل کردن قوانین داخلی و بین المللی در زمینه حمایت از مقولات مربوط به مالکیت فکری افزایش یافت و این مسئله را می توان نتیجه شکست نمایشگاه بین الملی اختراعات و ابداعات وین 1873 دانست، به علت عدم حمایت کافی از اختراعات خارجی ارائه شده در نمایشگاه، مهمانان خارجی تمایل به نمایش محصولات خود نشان ندادند، و با وجودی که اغلب کشورها تمایل بسیاری برای انتقال فناوری های جدید داشتند، عملا نمایشگاه اختراعات وین با شکست مواجه شد. به دنبال کنگره ای که در پی نمایشگاه در وین برگزار شد، کنگره دیگری در پاریس در 1878 برگزار گردید و پیش نویسی را تهیه کرد که پیشنهاد نمود اتحادیه های بین المللی برای حمایت از مالکیت صنعتی تشکیل شود، این پیشنهاد به همراه تعدادی دعوت نامه از سوی دولت فرانسه برای کشورهای شرکت کننده در کنگره پاریس ارسال شد، در سال 1883 کنفرانس دیگری در پاریس برگزار شد که منجر به پذیرش نهایی و امضای کنوانسیون پاریس شد. و این سرآغاز تدوین مقررات بین المللی در حوزه مالکیت فکری شد. مقررات و قواعد بین المللی تنها برای کشورهایی الزام آور است که به این کنوانسیون ها پیوسته اند - « سایت ستاد توسعه فناوری نانو، 21 دی . - 1396

3.    شاخه های حقوق مالکیت فکری:

حقوق مالکیت فکری، مفهوم حقوقی نوینی است که چگونگی حمایت و استفاده از آفرینشهای فکری بشر را تعیین میکند و مشتمل بر دو رکن مالکیت صنعتی و مالکیت ادبی هنری یا حق مولف یا کپی برداری است.

1.    مالکیت صنعتی از اختراعها، طرحهای صنعتی، علایم تجاری یا خدماتی، اسامی تجاری، حق کسب و پیشه در تجارت و… محافظت میکند.

2.    مالکیت ادبی وهنری:

الف:آثار ادبی و علمی مکتوب و غیر مکتوب شامل مقالالات ب:آثار هنری ج:آثار تزئینی و نمایشی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید