بخشی از مقاله

چکیده

مالکین نهادی با توجه به در دست داشتن بخش قابل توجهی از سهام شرکتها از نفوذ قابل توجهی در شرکتهای سرمایه پذیر برخوردار بوده و می توانند رویه ها و سیاستهای آنها را تحت تاثیر قرار دهند. در این پژوهش با استفاده از روش داده های تلفیقی، به بررسی رابطه بین مالکیت نهادی و کیفیت سود در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای تقسیم بندی نمونه مورد بررسی به شرکت های در مرحله رشد، بلوغ و افول، از متغیرهای رشد فروش، نسبت سود تقسیمی، و مخارج سرمایهای تفکیک شده و برای اندازه گیری کیفیت سود از الگوی دچو و دیچاو استفاده شده است. نمونه مورد بررسی نیز شامل 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1392 می باشد. نتایج پژوهش بیانگر این است که تأثیر مالکیت نهادی بر کیفیت سود شرکت، در هریک از مراحل چرخه عمر متفاوت است.

واژه های کلیدی: مالکیت نهادی، ساختار مالکیت، کیفیت سود، چرخه عمر.

مقدمه

با توجه به نتایج تحقیقات صورت پذیرفته به نظر می رسد، که مالکین نهادی در شرکت های در حال رشد و بلوغ که سود دهی بیشتری دارند، علاقمندترند و نظارت بیشتری دارند چون باعث افزایش کیفیت سود شرکت میشود. ولی این روند به نظر در شرکتهای در حال افول به جهت کاهش بازدهی شرکت، کمتر است. در واقع به نظر می رسد که دیدگاه سهامداران نهادی در هر یک از مراحل چرخه عمر به شرکت ها متفاوت می باشد که این امر می تواند بر کیفیت سود در هر یک از مراحل چرخه عمر تاثیر جداگانه ای داشته باشد. تئوری چرخه عمر عنوان می دارد که شرکت ها و صنایع همانند موجودات زنده روزی متولد می شوند - مرحله ایجاد - ، رشد می کنند - مرحله رشد - ، بالغ می شوند - مرحله بلوغ - ومیمیرند - مرحله افول - شرکت ها نیز چنین مراحلی را طی می کنند و در هریک از این مراحل مختلف دارای قابلیت های متفاوت از لحاظ انعطاف پذیری، و کنترل می باشند و رفتارهای متفاوتی در زمینه فروش، سرمایهگذاری و تقسیم سود دارند.

لذا، هدف اصلی این تحقیق، بررسی میزان تأثیر مالکیت نهادی بر کیفیت سود در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت است.از دیگر اهداف تحقیق حاضر، بررسی موارد ذکر شده در درون کشور، بهصورت کاربردی است. در حال حاضر، کشور ایران درتحقق اصل 44 قانون اساسی، به دنبال خصوصیسازی شرکتهای دولتی و عرضه آنها در بورس اوراق بهادار است.بعضاً در جراید این انتقاد صورت میپذیرد که اهداف سیاستهای اصل 44 در خصوصیسازی و تقویت بخش خصوصی، محقق نمیشود و سهام شرکتهای دولتی، بهطور آشکار در بورس عرضه و بهطور پنهان از طریق مالکین نهادی که عموماً دولتی هستند، به تملک دولت درمیآید. حال این سوال مطرح است که درصورت صحت این ادعا، آیا این خصوصیسازی به نفع جامعه است؟

به بیان دیگر، آیا این تغییر مالکیت در چارچوب دولت، فارغ از تحقق خصوصیسازی، مفید بوده و باعث رونق صنایع مذکور میگردد؟ پاسخ این سوال، بستگی به این دارد که وجود مالکین نهادی در ساختارمالکیت شرکت، چه اثری بر عملکرد شرکت، به ویژه کیفیت سود دارد. تاکنون تحقیقات متعددی در خصوص تأثیر مالکیت نهادی بر کیفیت سود و عملکرد شرکتها صورت پذیرفته است، لیکن در هیچکدام از این تحقیقات، تأثیر متغیر تعدیلی چرخه عمر را برای تعیین مناسبترین زمان سرمایهگذاری در نظر نگرفتهاند.تحقیق حاضر در پی تبیین رابطه بین مالکیت نهادی و کیفیت سود در هریک از مراحل چرخه عمر میباشد. دیگر پرسش مطرح این است که با توجه به وجود مالکین نهادی، در مراحل مختلف چرخه عمر، مناسبترین زمان برای سرمایهگذاری در سهام شرکتها چه زمانی است؟

پیشینه تحقیق
نخستین پژوهش در زمینه چرخه عمر شرکتها در حوزه حسابداری، توسط آنتونی و رامش[1] - 1992 - 1انجام گرفته است. آنها در تحقیق خود، پس از طبقهبندی شرکتها به مراحل رشد، بلوغ و افول، ارتباط بین معیارهای عملکرد، هچون رشد فروش و مخارج سرمایهای با قیمت بازار سهام را بررسی نمودند. هدف آنها در این تحقیق، بررسی واکنش بازار به اطلاعات حسابداری منتشر شده در مراحل مختلف چرخه عمر بود. یافتههای آنها نشان میدهد که ارتباط معناداری میان معیارهای عملکرد و قیمت بازار سهام در مراحل مختلف چرخه عمر وجود دارد، بهطوری که میزان مربوط بودن معیارهای رشد فروش و مخارج سرمایهای از مرحله ظهور تا افول، روند نزولی دارد.

جنکینز و همکاران[3] - 2004 - 2 به بررسی تأثیر چرخه عمرشرکت بر میزان مربوط بودن اجزای سود پرداختند. یافتههای آنان نشان میدهد که میزان مربوط بودن اجزای سود بسته به اینکه شرکت در کدام مرحله از چرخه عمر قرار دارد، متفاوت است.کالونکی و سیلولا[ 4] - 2008 - 3میزان استفاده از سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در مراحل مختلف چرخه عمر شرکت را بررسی کردند. یافتههای آنها نشان میدهد که به علت تغییر در نیازهای اطلاعاتی مدیریت، میزان استفاده از سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در مراحل مختلف چرخه عمر متفاوت است. به بیان آنان، میزان استفاده از سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت درشرکتهای در مراحل بلوغ و احیا، نسبت به مرحله رشد بیشتر است.کاپوپولس و لازاریتو[5] - 2007 - 4، تأثیر ساختار مالکیت بر عملکرد شرکت را مورد بررسی قراردادند.

یافتههای تحقیق آنها نشان می-دهد که ساختار مالکیت متمرکز، بهگونهای مثبت با سودآوری بالا شرکت ارتباط دارد و برای کسب سودآوری بالاتر، به مالکیت با پراکندگی کمتر، نیاز است.طبق نظر گیلان و استارکس[6] - 2003 - 5، مالکان نهادی در شکلگیری بسیاری از تغییرات در سیستمهای حاکمیت شرکتی، نقشی اصلی و اساسی داشتهاند. این گروه از سهامداران، با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی از سهام شرکتها، از نفوذ قابل ملاحظهای برخوردارند و میتوانند رویههای آنها - شامل رویههای حسابداری و گزارشگری مالی - را تحت تأثیر قرار دهند. با توجه به حجم سرمایه-گذاری و ماهر بودن مالکین نهادی، حضور فعال آنها، موجب نظارت بر مدیریت میشود و براساس این نگرش، مالکین نهادی، سهامدارانی متبحر هستند که دارای مزیت نسبی در جمعآوری و پردازش اطلاعات میباشند.

نویسی و نایکر[ 7] - 2006 - 6 در تحقیقی با استفاده از نظریههای پوند، به بررسی رابطه بین مالکیت نهادی و ارزش شرکت در نیوزلند پرداختند. یافتههای تحقیق آنها حاکی از این است که سرمایهگذاران نهادی، انگیزههای بیشتری برای نظارت بر مدیریت دارند و بنابراین، حضورشان، تأثیر مثبت بر ارزش شرکت خواهد داشت اما در سطوح بالای مالکیت، سرمایهگذاران نهادی ممکن است هیأت مدیره را به اخذ تصمیمات غیربهینه ترغیب کنند.زو[9] - 2007 - 7در پژوهشی با طبقهبندی شرکتها به مراحل رشد، بلوغ و افول، به بررسی تأثیر چرخه عمر بر میزان مربوط بودن معیارهای ریسک پرداخت. یافتههای وی نشان میدهد که میزان مربوط بودن و نیز توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر، تفاوت معناداری بایکدیگر دارند.

توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مرحله افول، دارای بیشترین مقدار و درمرحله بلوغ، دارای کمترین مقدار هستند.حسینی [11] - 1386 - ، نقش سهامداران نهادی را بهعنوان یکی از مهمترین معیارهای حاکمیت شرکتی بر بازده سهامداران بررسی کرد. یافتههای وی نشان داد با وجود اینکه تعداد سهامداران نهادی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بسیار زیاد است، هیچگونه رابطه معناداری بین سهامداران نهادی و بازده وجود ندارد. در حالی که براساس نتایج بدست آمده از تحقیقات در سایر کشورها، رابطه مذکور، مثبت و یا حتی منفی بوده است.رحمانینیا و نیکبخت [12] - 1388 - به بررسی رابطه بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکت ها پرداخت.

بهطور کلی یافتههای این تحقیق شواهدی قوی مبنی بر تأثیر مثبت سرمایه گذاران نهادی بر عملکرد شرکتها ارائه میدهد. به عبارت دیگر، سرمایهگذاران نهادی سبب بهبود عملکرد و در نتیجه، افزایش ارزش شرکت میشوند. به این ترتیب، سرمایهگذاران نهادی، پرتفوی خود را به صورت کارآمد مدیریت نموده و در پی افزایش ارزش آن هستند. مالکین نهادی برای تحقق این منظور، مدیران شرکت سرمایهپذیر را به اخذ تصمیمات بهینه و به تبع آن، بهبود عملکرد شرکت ترغیب میکنند.کرمی و عمرانی [ 13] - 1388 - در تحقیقی به بررسی تأثیر چرخه عمر بر میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد پرداختند. نتایح این تحقیق نشان میدهد که میزان مربوط بودن معیارهای ریسک و عملکرد و نیز توان توضیحی افزاینده معیارهای ریسک در مراحل مختلف چرخه عمر - رشد، بلوغ و افول - ، تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.

مرادزاده فر و همکاران [14] - 1388 - در تحقیقی به بررسی رابطه بین مالکیت نهادی و مدیریت سود پرداختند. به طور کلی نتایج تحقیقات آنان بیانگر وجود رابطه منفی معنادار بین سطح مالکیت نهادی و تمرکز آن با مدیریت سود میباشد.مهرانی و صفرزاده [15] - 1390 - به تبیین ارتباط حاکمیت شرکتی و کیفیت سود با رویکرد بومی پرداختند. نتایج تجربی حاکی از این است که حاکمیت شرکتی با معیارهای کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، هموارسازی سود و محافظهکاری سود، ارتباط منفی معنادار و با معیارهای توان پیشبینی سود و بهموقع بودن سود، ارتباط مثبت معنادار دارد اما با معیار ارتباط ارزشی سود، ارتباط معناداری ندارد؛ به عبارت دیگر، رابطه کیفیت سود و حاکمیت شرکتی، تک بعدی نیست و لذا نمیتوان بهطور کامل یکی از دو فرضیه رقیب نظارت یا اطمینان را پذیرفت. علاوه بر این، با تفکیک شاخص حاکمیت شرکتی به اجزای تشکیلدهنده، از توان توضیحدهندگی الگوها کاسته میشود. سرانجام اینکه رابطه بین حاکمیت شرکتی و معیارهای چندگانه کیفیت سود در صنایع مختلف یکسان نیست.

فرضیه های پژوهش

با در نظر گرفتن مبانی نظری تحقیقات گذشته و نتایج آنها، مالکان نهادی، هم قدرت و هم انگیزه لازم را برای تشویق مدیران به گزارشگری سود با کیفیت، با توجه به بازدهی مناسب شرکتها در مراحل رشد و بلوغ، دارا هستند - و بر عکس در مرحله افول - . بنابراین، فرضیههای زیر تدوین و ارائه میگردد تا پس از جمعآوری اطلاعات، آنها را برای تأیید یا رد مورد آزمون قرار دهیم:فرضیه اصلی: بین مالکیت نهادی و کیفیت سود در هریک از مراحل چرخه عمر، رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیههای فرعی:

- 1 بین مالکیت نهادی و کیفیت سود در مرحله رشد، رابطه معناداری وجود دارد.

- 2 بین مالکیت نهادی و کیفیت سود در مرحله بلوغ، رابطه معناداری وجود دارد.

- 3 بین مالکیت نهادی و کیفیت سود در مرحله افول، رابطه معناداری وجود دارد.

روش شناسی پژوهش
این پژوهش از لحاظ طبقه بندی پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی است. همچنین از لحاظ طبقه بندی بر حسب روش، از نوع همبستگی می باشد. بنابراین از روش رگرسیون چند متغیره و همچنین آزمون های پیش فرض استفاده از رگرسیون، استفاده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید