بخشی از مقاله
چکیده
اوضاع خاص سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه، سبب ظهور شاعرانی شد که مهم ترین مضامین شعری آنها، اشعار وطنی و مهم ترین دغدغه شان، مبارزه با نیروهای مستبد داخلی و خارجی بود که استقلال و آزادی کشور را به مخاطره می افکندند.در عصر مشروطه رخ دادهایی مانند جنگ جهانی اول، ورود استعمار انگلیس و روس به ایران، استبداد داخلی، شکستهای پی در پی از بیگانگان و جدا شدن قسمتهای وسیعی از ایران زمین، جریان موسوم به روشن فکری و دین ستیزی، وجود حاکمان و دولتمردان نالایق و... توجه شعرای واقعی و فرزندان راستین میهن را بیش از پیش به دفاع از حیثیت کیان ایران زمین معطوف داشته و در نتیجه شاهد گسترش بی نظیر مضامین و درونمایههای وطن دوستی، میهن پرستی و پایداری در راه دفاع از سرزمین و میهن در شعر و ادب این دوره هستیم.
مقالهی حاضر درصدد است با بررسی شعر عصر مشروطه در دیوان برخی از مهمترین شاعران این دوره »ملک الشعرای بهار، میرزاده عشقی، عارف قزوینی، فرخی یزدی« به بررسی و تحلیل بازخورد مفهوم میهن پرستی و دفاع از سرزمین در اشعار ایشان بپردازد. مبارزه با استبداد داخلی، دعوت به آزادی، پرهیز از تفرقه، ستایش اتحاد، قیام علیه استعمار خارجی، مخالفت با قراردادهای یک جانبه و... از جمله مسائلی است که در این زمینه مورد بررسی و کنکاش قرار میگیرد.
.1 مقدمه
میتوان برخی زمینههای شکل گیری ادبیات مقاومت را در این موارد یافت: اختناق و استبداد داخلی و سلب آزادیهای فردی و اجتماعی، استعمار و استثمار قدیم و جدید، غصب قدرت، سرزمین و سرمایههای ملی، تجاوز به حریم ارزشهای فردی، دینی، اجتماعی، تاریخی و ملی، قانون گریزی و قانون ستیزی پایگاههای قدرت، جریانهای دینی و غیر دینی و مکتبهای فکری چون مارکسیسم و لیبریالیسم و... - خضر،1968، - 45 شاعر و ادیبی که پا در عرصه ادبیات پایداری میگذارد به خوبی آگاه است که در حقیقت وارد جبهه نبرد با دشمنان میهن خویش شده و در این راه باید حتی جان خود را نیز فدا نماید، بنابراین از شعر و ادب خود اسلحهای میسازد و با آن به پیکرهی دشمن چنان ضربه میزند که گاهی اثر آن هرگز از یاد دشمن کینهتوز فراموش نخواهد شد.
» شعر پایداری ، جدا از دلالتهای موضوعی از منظر فلسفه و علوم نظری ، به شعری اطلاق می شود که محصول همدلی میهنی یا قومی در برابر گونه ای از تجاوز طبیعت بشریست « - کاکایی ، » - 9 : 1380ادب پایداری جهره ی انسانی عامی دارد که به هنگام ترسیم اشکال مختلف تضادهای زندگی انسان، در هیچ قالب ملی یا چارچوب اجتماعی خاص نمی گنجد و این یکی از جنبه های ایجابی مهم این گونه آثار است - .«شکری،1366؛3ادبیّات - .
پایداری شاخهای از ادبیّات متعهد است که از طرف روشنفکران جامعه در مقابل آنچه حیات فکری، معنوی، سیاسی، اجتماعی و... آنها را تهدید کند، به وجود میآید. معمولاً به آثاری که در دوران اختناق و نبود آزادیهای فردی و اجتماعی و با مضمون اعتراض به حاکمان و دستگاههای اجرایی و استعمارگران داخلی وخارجی نوشته شدهاند، گفته میشودادبیّات. پایداری، گونهای از ادبیّات متعهد و ملتزم است که از طرف مردم و روشنفکران جامعه در مقابل آنچه زندگی مادّی، معنوی، سیاسی، فرهنگی و ... آنها را تهدید میکند و با انگیزهی جلوگیری از منحرف شدن ادبیّات، رشد و تکامل تدریجی آن به وجود میآید. - بصیری، - 26 :1388
اصطلاحادبیّات» پایداری« اصطلاحی است نو و در سدهیهااخیر مرسوم شده است؛ عموماٌ به ادبیّات منظوم و منثور شامل: نمایشنامه، داستان کوتاه و بلند، طنز، حسبحالها و نامهها - و آثاری که در دوران معاصر با انگیزهی اعتراض به جنبشهای ضدّ آزادی و پایداری در برابر متجاوزان؛ در بردارندهی رهایی و پیشرفت جوامع بشری تألیف و آفریده شدهاند، گفته میشود - کمسفیدی، . - 370 :1388 این عنوان، عموماً به آثاری اطلاق میشود که تحت تأثیر شرایطی چون؛ اختناق و استبداد داخلی، نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، قانونگریزی و قانونستیزی با پایگاههای قدرت، غصب قدرت و سرزمین و سرمایههای ملّی و فردی و ... شکل میگیرد. بنابراین، جانمایهی این آثار با بیداد داخلی یا تجاوز بیرونی در همهی حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و ایستادگی در برابر جریانهای ضد آزادی است. - سنگری، - 26 :1381 شعر فارسی به ویژه در دوران مشروطیّت به عنوان وسیلهای برای هشیاری مردم در برابر استعداد و ظلم استعمارگران داخلی و خارجی استفاده شده است.
شاعران این عصر با سرودن اشعاری تند و اعتراضآمیز مثل یک مبارز در صحنهی مبارزه در مقابل استبداد استعمارگران ایستادگی کردهاند. که در این پژوهش برآنیم جلوه های ادب مقاومت را در آثار مهمترین شاعران عصر مشروطه مورد بررسی قرار دهیم. درواقع می نوان گفت که در شعر دوران مشروطه موضوع پایداری در برابر ظلم و بیداد، ناآگاهی و استبداد و آلودگی صاحب منصبان و طمع همسایگان در شعر و آثار شاعرانی چون فرخی یزدی، میرزاده عشقی،ملک الشعرای بهار و عارف قزوینی به اوج خود می رسد و همین امر جای پرسشها و ذهن مشغولی هایی را برای بسیاری از افراد به وجود می آورد که:
-1 آیا این شاعران حلقه هایی از زنجیره ادب پایداری محسوب می شوند؟
-2 چرا این شاعران این راه را برای مبارزه برگزیدند و زمانی که آن را برگزیدندچرا با این شدت و حدّت آن را پیگیری کردند؟
-3مگر این مبارزات برای شاعران مشروطه چه به ارمغان داشت و چه چیزی عاید آنان شد؟ در این پژوهش سعی برآن است تا به روش تحلیلی - توصیفی و به روش کتابخانه ای، آن دسته از اشعاری را که شاعران دوره مشروطه در زمینه ی مقاومت و پایداری سروده اند مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
.1,1 پیشینه پژوهش
پرداختن به ادبیات پایداری به صورت یک گونه ادبی مستقل در ایران سابقه ی چندانی ندارد و سابقه ی آن به چند دهه ی اخیر می رسد. از پژوهش هایی که به ویژه پس از انقلاب اسلامی در این زمینه صورت گرفته می توان به آثاری چون: »ادب مقاومت« غالی شکری،»آشنایی با ادبیات مقاومت جهان« نوشته ی ضیاءالدین ترابی و »بررسی تطبیقی ادبیات پایداری« اثر عبدالجبار کاکایی و در باب اشعار شاعران مشروطه می توان به کتبی مانند:»پیشوای آزادی« و »چهار شاعر آزادی« اثر حسین مسرت،»بهار، ستایشگر آزادی« نوشته ی عبدالحسین زرین کوب،»شهر شعر عارف« و »شهر شعر فرخی« تألیف محمد علی سپانلو،»
ادوار شعر فارسی از مشروطیت تا سقوط سلطنت« نوشته ی محمد رضا شفیعی کدکنی و مقالاتی چون: »جایگاه و نقش دین در اندیشه ی شعری ملک الشعرای بهار « اثر منوچهر اکبری و سید مهدی زرقانی،»بررسی بازتاب عشق به وطن در شعر بهار و ابراهیم طوقان« نوشته ی علی سلیمی و پیمان صالحی،»حضور سیاسی بیگانگان در دیوان ملک الشعرای بهار« اثر غلامعلی فلاح،»مقایسه ناسیونالیسم در اشعار ملی عارف قزوینی و ابراهیم طوقان« نوشته ی مهدی ممتحن،»مؤلفه های هویت ملی در دیوان عارف قزوینی« اثر محمد رضا علم و محمد علی جودکی،»بررسی تطبیقی تجلی عشق به وطن در اشعار فرخی یزدی و معرف الرصافی« نوشته ی محمد رضا توکلی