بخشی از مقاله
چکیده
این تحقیق، نگاهی روانشناسانه به دیوان مسعود سعد سلمان دارد، به قصد معرفی دوبارهی این شاعر حبسیهسرا، بررسی خلق و خوی وی و ویژگیهایی که ریشههایی نهان در درون او دارد؛ در حقیقت نگاهی تازه به این چهرهی هنری دارد و به دنبال ارائهی تصویری روشنتر از وی و شناختی ژرف تر از آثار او می باشد. با تجزیه و تحلیل روانشناختی ابیات دیوان مسعودسعد سلمان، میتوان به این نکته وقوف یافت که مسعودسعد مانند هر انسان دیگری، متأثر از عوامل محیطی و اجتماعی است و ناخودآگاه شرایط بهوجود آمده در زندگی وی، خط سیر شعریاش را تغییر داده و جهت بخشیده است. مسعود تحت تأثیر زندان و تأثیرات منتج از آن دچار اختلالات روانشناسی شده و احساسات شعری وی بنابر جهتدهیهای این اختلالات، رنگ و بوی تازه و بکری به خود گرفته که در تاریخ ادبیات کم نظیر است؛ و نتیجه آن آفرینش حبسیات است.
کلید واژه ها: مسعود سعد، شخصیت، روان شناسی، شعر، افسردگی
مقدمه
مسعود سعد سلمان، شاعر نیمهی دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم، از ارکان استوار شعر فارسی است. 438 - یا 440 ه ق - 515 ه ق - در اصل از همدان بود اما متولد لاهور است. » پدرش یکی از اعیان و بزرگان بود به نام سعد سلمان که در دستگاه غزنویان شأن و مرتبهای داشت و دارای ثروت و مکنت بسیار بود« - یاسمی، 1362، مقدمه - . مسعود نیز همچون پدر به دستگاه غزنویان وارد شد و در خدمت سیفالدوله محمود در آسایش به سرمیبرد اما دسیسهها و توطئههایی باعث شد که مسعود را از زندگی درباری باشکوه، خانواده و حتی شهر و دیار جدا کند و به سنگلاخ محنت گرفتار سازد و قریب بیست سال از عمر گرانقدر شاعر بیگناه را در زندانهای مختلف هدر دهد اما عامل زندان و آلام آن باعث ایجاد اشعار رقتانگیزی به نام حبسیات شد که نام و آوازه مسعودسعد را بر ادبیات فارسی جاویدان کرد.
در این پژوهش که موضوعی بین رشته ای - ادبیات و روان شناسی - دارد سعی شده است که کنکاشی روان شناختی در زندگی، شعر و به ویژه روحیه ی مسعودسعد سلمان، شاعر حبسیه سرای ادبیات فارسی، انجام شود و جنبه های روان شناختی شخصیت وی مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار گیرد. » از آنجا که روانکاوی و ادبیات، هردو باتجربه زبان، گفتار و حوزه خیال سر و کار دارند، روابطشان با یکدیگر قهری می نماید. چرا که ادبیات با غور در اقلیم درون و کوشش در بیان این عوالم کمک شایانی به پیشرفت روانکاوی کرده واز این رهگذر، روانکاوی توانسته است از مرز آسیب شناسی عصبی درگذرد و به پردازش نظریه های آفرینش هنری برسد یعنی اکنون روانکاوی از زمینه پزشکی خود گامی فراتر نهاده و به اندرون جهان هنر راه یافته است صاحبان اندیشه و قلم گاه اعتبار تفسیرهای روان شناختی را مورد چون و چرا قرار می دهند چرا که می بینند گاه "اثر ادبی" در شمار "گفتار ادبی" قرار میگیرد. د
ر بیان ادبی همه چیز آگاهانه نیست. به قول روانکاوان "شعر بیش از شاعر می داند، بیشتر ازآنچه او خواست بگوید گفته است" معانی گونه گونه سخن خود دلیل ناآگاهی سخنور است. کار روانکاوی متن، هویدا ساختن همه ی این معانی و گفته های ناآگاهانه است به عقیده مورون، آثار برجسته ادبی باید به شناخت رازهای ناشناخته آدمی یاری برساند « - غیاثی،:1382 . - 168انسانها انواع گوناگونی از اختلالات را در زندگی روزمره خود تجربه می کنند ولی گاه این اختلالها از چنان شدتی برخوردارند که زندگی روزمره آنها را دشوار میسازد. حوادث بی شماری در زندگی افراد موجب فشار روانی میشوند، بعضی از این حوادث برگروهی از مردم اثر میگذارند مثل سیل و زلزله و دسته ای دیگر بر تغییرات مهم در زندگی شخصی، مانند: طلاق، مرگ عزیزان و بیماری شدید. با این توصیف اسارت نیز میتواند یکی از مؤلفههای فشار شدید روانی و پراسترس زندگی افراد محسوب شود و شاید بتوان نتیجه گرفت مسعود سعد در زندگی خود به علت اسارت، چندین و چند تجربه روانی شدید را تجربه کرده است.
1 تحلیل اشعار مسعودسعد از حیث مباحث روانشناختی
روانشناسی، دانش مربوط به روح و روان است. به زبانی ساده می توان گفت که روانشناسی، بررسی و مطالعه پدیده های ذهنی از هرگونه را در برمیگیرد و دانستههای خودآگاه و ناخودآگاه ذهن را مورد پژوهش قرار میدهد. روانشناسی تمام رفتارهای درونی و بیرونی انسان را مد نظر قرار میدهد و انگیزههای درونی و بیرونی این رفتارها را بررسی میکند.
طبقهبندی اختلالات روانی براساسDSM IV TR
طریقهی طبقهبندی مباحث روانشناختی در این پژوهش طبق نظام طبقهبندی DSM IV TRمیباشد. این شیوه » نظام طبقهبندی رسمی است که توسط دست اندرکاران بهداشت روانی برای تشخیص اختلالات روانی استفاده میشود و در سال 1952 در آمریکا ساخته شده است. نسخهی تجدید نظر شدهی آن در سال 2000، - - DSM-IV-TR منتشر شد، این نظام حاوی ملاک های تشخیصی برای 5 طبقه اصلی اختلالات روانی و متشکل از 375 بیماری جداگانه میباشد« - انجمن روانشناسی آمریکا،. - 52 :1391 این پژوهش تحت عنوان بررسی جنبههای روانشناختی مسعودسعد به صورت اجمالی به بررسی اثرات محرومیت و محدودیت در زندگی و شعر شاعر پرداخته است.
11 تحلیل شخصیت مسعودسعد
» شخصیت:1 خصوصیات و شیوههای رفتار شخص که در پرتو سازمانبندی و طرحیابی آنها، سازگاری ویژهی او به کل محیط وی تبیین میشود« - اتکینسون و همکاران، . - 704 :1388
111 شاعری هم برونگرا و هم درونگرا » مهمترین دستهبندی یونگ از تیپهای شخصیتی که بخش پیرامونی نظریه او را تشکیل میدهد،دستهبندی افراد به درونگرایی2 و برونگرایی3 است. به اعتقاد یونگ بیشتر افراد نه درونگرای محض هستند و نهبرونگرای محض، بلکه در حالتی بین این دو می باشند « - دارابی، » . - 87 :1384 بنابر نظر یونگ، هر کسی استعداد هر دو نگرش را دارد، اما فقط یکی از آنها در شخصیت وی غالب میشود. نگرش غالب پس از آن، رفتار و هوشیاری فرد را هدایت می کند. با این حال، نگرشی که غالب نیست، با نفوذ میماند و بخشی از ناهشیار شخص می شود، تا جایی که میتواند رفتار را تحت تأثیر خود قرار دهد؛ برای مثال یک فرد درونگرا ممکن است در شرایطی خاص، ویژگی های برونگرایی را نشان دهد، شاید بخواهد خونگرمتر باشد یا جذب فردی برون گرا شود. بنابراین، نگرش غیرمسلط به هرحال وجود دارد، بهطوری که یک شخص ممکن است، نه صرفاً برونگرا و نه کاملاً درونگرا باشد؛ یعنی همهی ما دارای هر دو نوع نگرش در شخصیت هستیم « - شولتز، . - 110 :1377
طبق شواهد شعری، اینگونه به نظر میرسد که مسعودسعد از آن جهت که در نیمه اول زندگی خویش - قبل از حبس - دارای روحیهی جسور، خطرجو و جنگاور بوده، شعرهایی شاد و از روی سرزندگی داشته، دعوت به بادهنوشی و خوشباشی کرده است و نیز اهل گرایش به طبیعت بوده و خودستایی و تبختر از شاخصههای شعری اوست؛ میتوان او را انسانی برونگرا نامید و از آنجا که در تحول میانسالی، افراد برونگرا ممکن است بنابر شرایط خاص زندگی، تغییر جهت داده و درونگرا شوند، مسعود نیز با رسیدن به میانسالی و بهویژه گرفتار شدن به حبس، به درون گرایی رسیده و از این جهت زندان برایش قابل تحملتر گشته است. شعر مسعود در دوران حبس "درونی" است؛ یعنی شاعر شعر را ابزاری برای بیان غمهای درون قرار داده است. بنابراین مسعود در میانسالی، شاعری درونگرا و در حقیقت شاعری غمگراست.
لورا برک در رابطه با صفات و ویژگیهای افراد برونگرا میگوید : »افرادی که در این صفت بالا هستند، بامحبت، پرحرف، فعال، خوشگذران و پرحرارتند. کسانی که در این صفت پایین هستند، خوددار، ساکت، منفعل، جدی و متین و از لحاظ هیجانی بیتفاوتند « - برک، 1390، . - 300 به نظر میرسد که میتوان طبیعتگرایی، خودستایی، دعوت به بادهنوشی و خوشباشی را به عنوان شواهدی بر وجودعلائم برونگرایی در مرحله اول زندگی مسعودسعد - تا چهل سالگی - برشمرد و نیز وجود افسردگی، علائم و مظاهر آن که شامل یأس و ناامیدی، آرزوی مرگ، دریغ و حسرت، احساس غمگینی، گلایه و شکایت، انس با شب - اختلال خواب - ، سرودن حبسیه و خودکمبینی است، از جمله شواهد بر وجود درونگرایی مسعود سعد می باشد.
112 شاعری با اعتمادبه نفس » اعتمادبه نفس قدرتی است که درون هر کسی وجود دارد. اعتمادبه نفس، یعنی توانایی و علاقه برای خلق چیزهایی که شما در زندگی به آن احتیاج دارید« - جفرز،. - 10 :1383 آنچه توانسته شعر مسعودسعد را در تاریخ ادبیات برجسته کند، حبسیات وی است وگرنه کلامش نه مانند حافظ و مولوی، عرفانی و دینی است و نه مانند فردوسی، حماسی؛ بهجز از حبسیات، هر آنچه از دیوان حجیم مسعود باقی می ماند همه ستایش محض است، اشعار کثیری در مدح و ثنای شاهان، صاحبان قدرت و عشق زمینی. از شواهد امر اینگونه به نظر میرسد که مسعودسعد در دوران قبل از حبس و گرفتاری بسته به موقعیت و شرایط زندگیاش، دارای اعتمادبه نفس بسیاری بوده است؛ وجود صفات غرور، شجاعت و جنگاوری در وی شاید گواهی بر این فرضیه ما باشد؛ » نیرومندی جسمی سبب استواری بیان، تقویت اعتمادبه نفس و استحکام صدا می شود و به رفتار شخص حالتی موقر و مطمئن می بخشد« - ژاگو،. - 45 :1386 البته با به زندان افتادن مسعود، افسردگی ناشی از حبس توانسته است از اعتمادبه نفس وی به طور چشمگیری بکاهد. » بیماری داخلی و افسردگی، برای اعتمادبه نفس گوارا نیستند« - پیشین، . - 114
113 شاعر خودشیفته ؟!