بخشی از مقاله

چکیده:

تاریخ بیهقی به عنوان نثری منسجم که شامل دوران طلایی حکومت محمود و مسعود غزنوی است از قرن پنجم هجری تا به امروز علاوه بر ارزش تاریخیجزء متون ادبیِ قابل توجه بودهاست. ابوالفضل بیهقی که دبیر توانا و شاگرد بونصر مشکان بود مهارت نویسندگی خود را در تاریخاش با دانش دبیری پیوند زدهاست و اثری خلق کرده که میتوان آنرا در حیطه نقد نوین ادبی مورد تحلیل قرار داد. انتخاب رویدادی که برای آلتونتاش توسط مکر بوسهل زوزنی روی داد میتواند برش مناسبی برای تحلیلهای گفتمان انتقادی در روایت بیهقی باشد.

در این پژوهش، نامه امیر مسعود به آلتونتاش به عنوان نمونهای از نثر برجستهی ادب فارسی با رویکرد تحلیل گفتمانی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته، درتحلیل گفتمان بر خلاف تحلیلهای سنتی زبانشناسانه دیگر تنها با عناصر نحوی و لغوی تشکیل دهنده جمله به عنوان عمدهترین مبنای تشریح معنا سروکار نداریم بلکه به عوامل بیرون از متن یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی،اجتماعی،سیاسی پرداختهمیشود. از آنجایی که فضای حاکم بر دربار غزنوی سراسر بیاعتمادی، خیانت ، ترس و جدال همیشگی پدریان و پسریان است و مفاد نامهها و منشآت سلطانی به طور معمول سیاسی و داراری دو جنبه آشکار و نهان میباشد از این رو تحلیل گفتمانی داستانها و پی بردن به اصل مطلب امری گریزناپذیر است.

در تحلیل گفتمان انتقادی زبان، نوعی کنش اجتماعی است بنابراین بر نقش گفتمان در تولید کردارهای اجتماعی ،بزرگنمایی و تحریف هویتها و چگونگی سهیم بودن گفتمان در تغییر وتداوم فرآیندهای اجتماعی متمرکز میشود. در دیدگاه فوکو، بنیان-گذار تحلیل گفتمان، تاکید بر رابطه تعاملی بین متن و زمینه است. او گفتمان را برای اشاره به روالهای منظم و قانونمند بهکار میبرد. در این جستار با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و به روش توصیفی- تحلیلی به تحلیل گفتمانی متن نامه سلطان مسعود به آلتونتاش پرداختهایم.

 .1  مقدمه:

تاریخ بیهقی صحنهی نمایش شخصیتهای متعدد، متفاوت و گاه ضدو نقیضی است که هر خوانندهی حوادث میتواند تصویری از شخصیت خود را در آن جستجو کند و شاید تاریخ چیزی جز تکرار این تیپ های شخصیتی آفرینندهی حوادث مشابه در پهنهی روزگار نباشد. در زمان حاکمیت سلطان مسعودجوّ بدبینی، سوءظن، اتهام بیمورد و عدم اعتماد به مقامات بالا و پایین به قدری گسترش دارد که تمامهمّ وغم افراد در جهت رفع این بد بینی و اتهام و جلب اطمینان صاحبان قدرت نسبت به حکومت به خود اختصاص دارد.

نظر فرد پادشاه باتوجّه به گذشتهی افراد و موقعیت و منزلتی که ازآن خود کرده بودند، درنظر گرفتن شایستگی و کفایت ایشان معیار ارزیابی و محاکمه افراد است. درآغاز سلطنت مسعود و نیمهی دوم حکومت او این مرز بندی بسیار فاجعه آمیز را بین طرفداران سلطان محمود - پدریان - وسلطان مسعود - پسریان - ایجاد می کند. بیشتر ماجراهای تاریخ بیهقی به انتقام جویی پنهانی یا آشکار پسریان یا به قدرت رسیدهها از پدریان منحصر می گردد.

حتی اگر شایستگی و صلاحیت آنها برای تدبیر و اداره ی امور مملکتمسجّل شده باشد. حاجب علی قریب و آلتونتاش از جمله شخصیتهای برجسته و وزین حکومت مسعودند که ابتدا مسعود با ملاطفت و نواخت خود با دادن مسئولیت های مهم و حساس به آنها پایههای حکومت خود را استوارمی کند ولی با گذشت روزگار به بهانهی حمایت ایشان از امیر محمد در گذشته زمینهی تباهی و نابودی ایشان را فراهم میماید و آنان ناگزیر جان خویش را بر سراین ماجرا مینهند.

.1-1   مبانی نظری:

تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان یک روش کیفی برای اولین بار توسط نورمن فیرکلاف مطرح شد این گرایش از مطالعاتی بین رشته ای است که از اواسط دهه ی 1960 تا اواسط دهه 1970در پی تغییرات گسترده ی علمی- معرفتی در رشته های علوم اجتماعی و انسانی،علاقه مند به بررسی و مطالعه ابعاد گفتمانی سوء استفاده از قدرت و بی عدالتی و نا برابری به وجود آمد . این گرایش به دلیل بین رشته ای بودن خیلی زود به عنوان یکی از رشته های کیفی در حوزه های مختلف علوم سیاسی - علوم اجتماعی - ارتباطات و زبان شناسی انتقادی مورد استقبال واقع شد.

صاحب نظران این رهیافت در حوزه نقد ادبی بر آنند که در تحلیل متن های ادبی افزون برجنبه های صوری و واژگانی عوامل گوناگون فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی نقش داردو ما در تحلیل گفتمان دیگر تنها با عناصر لغوی تشکیل دهنده جمله به عنوان عمده ترین مبنای تشریح معنا یعنی زمینه ی متن سرو کار ندارند بلکه فرا تر از آن به عوامل بیرون از متن یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و... باید توجه داشت

به نظر فوکو گفتمانها تشکیل شده از علامات اند اما کارکردشان از نظر کاربرد این علامات برای نشان دادن و برگزیدن اشیاء بیشتر است و همین ویژگی است که آنها را غیر قابل تقلیل به زبان، سخن و گفتار می کند.گفتمان امروزه بیانگر ویژگیها و خصوصیات تاریخی چیزهای گفته شده و چیزهایی است که ناگفته باقی می ماند .گفتمان نه تنها مربوط به چیزهایی است که می تواند گفته یا در باره اش فکر شود، بلکه دربارهی این نیز هست که چه کسی،در چه زمانی و با چه آمریتی میتواند صحبت کند ،گفتمانها مجسم کننده معنا و ارتباط اجتماعی وشکل دهندهی ذهنیت و نیز ارتباطات اجتماعی - سیاسی هستند. در نظر فوکو گفتمانها همچنین اعمالی هستند که به طور سیستماتیک موضوعاتی را شکل میدهند که خود سخن میگویند.گفتمانها دربارهی موضوعات صحبت نکرده و هویت موضوعات را تعیین نمی کنند بلکه سازندهی موضوعاتند و در فرایند این سازندگی مداخله ی خود را پنهان می کنند

.2-1   پیشینه:

پژوهش های بسیاری در باب تاریخ بیهقی و همچنین مقالاتی در مورد میشل فوکو و دیدگاه او انجامشده است که به علت حجم کمی این پژوهش به ذکر چند نمونه از آنها بسنده می کنیم. مقالات؛ »روانشناسی قدرت در عصر غزنوی با تکیه بر اصل »نیست همتایی« در تاریخ بیهقی« از دلریش - 1388 - ، در این جستار القای بی مانندگی سلطان را به اذهان عمومی و نفی هرگونه همانندی پادشاه نزد عموم بررسی شده است؛ »شخصیت ها در تاریخ بیهقی« از خادمی - 1390 - ، این نوشتار به بررسی شخصیت های برجسته در تاریخ بیهقی پرداخته است؛

»درآمدی بر تحلیل گفتمان» میشل فوکو« روش های تحقیق کیفی« از صالحی نژاد - 1390 - ، این مقاله به بررسی تحلیل زمینههای فکری فوکو پرداخته شده است؛»تبیین و بررسی مبانی معرفتی تبارشناسی میشل فوکو« از حسینزاده یزدی - 1394 - ، این نوشتار به بررسی مبانی معرفتی تبارشناسی او میپردازد؛ » بررسی نگرش میشل فوکو در باب علوم انسانی« از زالیزاده - 1394 - ، در این پژوهش آشنایی با اندیشه های میشل فوکو به عنوان یکی از برجسته ترین اندیشمندان غربی درباره علوم انسانیمورد توجّه است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید