بخشی از مقاله

چکیده:

در دوران معاصر و در راستای پدیدهی جهانیشدن، تعاریف و تفاسیر هنر بهکلی دگرگون گردیده است. تعاریف و تعابیر گوناگونی از جهانیشدن و مسائل آن به عمل آمده است که خلاصه این نظریات را اینچنین میتوان برشمرد؛ فشردگی زمان و فضا، جامعهی اطلاعات محور، دهکدهی جهانی، فرایند غربیکردن جهان، آگاهی از کلیت جهانی، همبستگی جهانی واقعی، جهانیشدن عینی و ذهنی و غیره. جهانیشدن دارای جنبهها و عرصههای گوناگونی است که از برجستهترین جنبههای آن میتوان به جهانیشدن فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اشاره نمود.

در این مقاله در ابتدا به مفهوم جهانی شدن خواهیم پرداخت و پس از معرفی تحولات جهانی هنر در راستای جهانی شدن بخ پویایی که در این زمینه به وجود آمده است خواهیم پرداخت . در این بین یکی از مهمترین تقاط مشترک تمدنهای بشری از آغاز تا کنون دربرداشتن وجوهات و مشترکات هنری است که نقش مهمی را پیشرفت دربرداشته اند. این مقاله به بررسی جهانی شدن تحولات هنر با دیدی موشکافانه دارد.

مقدمه:

تغییرمقیاسِ واحدهای اجتماعی ، نه تنهانمایانگرِ ایجاد خصومت در سطح واحدهای بالاتر بود، بلکه قصهی یکپارچهسازیِ منطقههای گستردهتر در نتیجهیتحولاتِارتباطاتِ از راه دور و فناوریهای درنوردنده بود. اینکهمردمِ جهان به هم نزدیکتر میشوند، مسئله جدیدی نیست. پیز پیشتر در 1911 تأکید میکرد که در گذشته، مردم اغلب فقط از چیزی باخبر بودند که در روستاهای اطرافشان رخ میداد. ولی زمانه عوض شد، جادهها بهترشدند، کالسکهها مردم را به جاهای دورتری بردند، روزنامهها اطلاعات را در کل یک کشور پخش کردند، راهآهنها ساخته شدند و مبادلهی صنایعدستی تصویرها و اطلاعات بیشتر شد.

بعدها تلفن اختراع شد، سیستمهای پستی به یکدیگر پیوستند و هواپیماها توانستند دنیا را درنوردند. پیز این ندگیِز همگونشده را در میان ملتها مشترک است، »بینالمللیگرایی« مینامد. این امکان وجود ندارد که روشی را برای مشخص کردن یک سبک ملی پیدا کنیم ولی از زمانیفروریختنِ دیوار برلین 1989، وضعیت روز به روز بیشتر فرق کرده است. الگوی سرمایهدارانهی جامعه راهش را در کل دنیا پیدا کرده است و دولتهایملیِ سنتی تفوق خود را از دست دادهاند، حال آنکه تراستهای فراملی مهمتر شدهاند. دیتریش آنچه راواقعاً در جهانیشدن مهم است، چنین فهرست کرده است.

فشردگی زمان و مکان توسطارتباطاتِ ازراهِ دور نوین - مثل اینترنت - ؛

زندگیِ روزانهی فراتر از مرزهای ملی، درون شبکههایی محکم با وابستگی وظایفِ دوجانبهی زیاد؛

تعداد وقدرتِ بازیکنان جهانی؛

اهمیت روزافزون منشأ سرمایه و کار؛

دامنهی تمرکز اقتصادی ورقابتِ جهانی به صورت همزمان؛ و خطرجهانیِ روزافزون و بروز هوشیاری جهانی نسبت به این خطر.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید