بخشی از مقاله
چکیده:
جهان هولوگرافیکی، ایدهاي است که در قرن بیستم توسط بوهم - 1930 - فیزیکدان دانشگاه لندن و کارل پریبرام - در دهه - 1960 مطرح گردید. در گلشن راز شیخ محمود شبستري - مانند دیگر آثار عرفانی فارسی - ابیاتی وجود دارد که به ویژگیهايایدة جهان هولوگرافیکی بسیار شباهت دارد. این مقاله به بررسی و مقایسه جهان هولوگرافیکی و ویژگیهاي آن در گلشن راز و ارتباط آن با فرضیه مثُل افلاطونی و بیان شباهتها و اختلافهاي میان آنها میپردازد. در پایان به نتیجهاي مبنی بر تأیید وجود ایدة جهان هولوگرافیکی در گلشن راز رسیده است که سراینده مانند دیگر عرفاي ایرانی، تحت تأثیر اندیشه شهودياین جنبه از واقعیت را دریافته است و همچنین فرضیه مثُل افلاطون تنها به بخشی از این ایده شباهت دارد. بنابراین ایدة شیخمحمود شبستري به نظریه جهان هولوگرافیکی بیشتر شباهت دارد تا فرضیه افلاطون. بنیانگذاران و پردازندگان این ایده هم بهاین نکته اشاره کردهاند که قرنها پیش عارفان ایرانی تحت تأثیر اندیشه شهودي، این جنبه از واقعیت را دریافتهاند.
کلمات کلیدي: جهان هولوگرافیکی، گلشن راز، نظریهمثُل، شیخ محمود شبستري.
-1 مقدمه
"شیخ محمود شبستري از عارفان مشهور قرن هشتم است. به سبب جامعیتی که شیخ محمود شبستري در علوم معقول و منقول کسب کرده بود، به زودي شهرت یافته بود." - صفا، ج3 ، - 764 :1366 "در منظومه سعادت نامه، به سفرهاي طولانی خود و جمعآوري مطالب مختلف سخن گفته است." - همان: - 766 وي حاصل این سفرها را جمع-آوري کلام عجیب و مضنفات غریب میداند که با موضوع پژوهش ارتباط دارد.
مدتی من ز عمر خویش مدید صرف کردم به دانش و توحید
در سفرها چه مصر و شام و حجاز کردم اي دوست روز و شب تکتاز
جمع کردم بسی کلام عجیب کردم آن گه مصنفات غریب - موحد، - 168 :1365
صفا در مقدمه تاریخ ادبیات ایران در بارة موضوع و محدودة ادبیات مینویسد:"ادبیات را، اگر به معنی اعم آنمورد مطالعه قرار دهیم، طبعا باید همه آثار فکري یک ملت را در هر موضوع و مطلبی باشد، در نظر بگیریم. همه انواع آثار فنی و علمی و عرفانی و فلسفی و دینی را نیز شامل میگردد." - مقدمه، ج3، بخش - 1"قرن هفتم و هشتم به برکت وجود خواجه نصیرالدین طوسی و صفیالدین ارموي و قطبالدین شیرازي - صاحب کتاب نهایتالادراك - و ... از مهمترین ادوار ترقّی ریاضیات و موسیقی و نجوم است." - صفا، ج3، بخش اول: - 257گلشن راز شیخ محمود شبستري در ردیف ادبیات تعلیمی است. ادوارد براون دربارة آثارش مینویسد: »مثنوي گلشن راز از بهترین و جامعترین رسالاتی است که در اصول و مبادي تصوف به رشته تحریر در آمده است.« - محمدي ملایري، - 12 :1382 و در بارة اطلاعات علمی وي معتقد است: »هر یک از آثار وي دریایی از دانشهاست و دلیلی است بر وسعت معلومات وي.« - همان: - 3
و این اطلاعات علمی، به گفته خودش مرهون سفرهاي علمیشاست. »شیخ در سعادتنامه از سفرهاي متعدد خود سخن میگوید که در این سفرها با علما و مشایخ بسیاري دیدارداشته و از آنها دانشها آموخته و ذخیرة علمی اندوخته است.« - همان: - 7"شبستري نیز مانند بیشتر متفکران اسلامی میخواهد تا معقول و منقول را به هم نزدیک سازد، با این تفاوت کهچون عارف است علاوه بر عقل و نقل به ذوق و فتوحات؛ یعنی تجربههاي باطنی و یافتههاي حاصل ازُتجلیات و مکاشفات نیز تمسک میجوید." - موحد، - 22 :1386 شیخ در مقدمه حقالیقین مینویسد: "بر صاحبدلان اهل بصیرت پوشیده نیست که مبدا جمله مشکلات و معضلات نظري و ماده اختلاف موحد و متکلم و حکیم منحصر است در این ابحاث که از فضل حضرت باري در این کتاب به حد یقین رسیده بر وفق نقل و عقل و ذوق." - موحد، :1371مقدمه - شیخ در گلشن راز از هر سه نام میبرد:
ببین معقول و منقول و حقایق مصفّا کرده در علم دقایق - گلشن راز: - 1000
لاهیجی، شارح گلشن راز، در توضیح بیت فوق میگوید: "منقول که راجع به عقاید شرعیه است و معقول که عاید به مسائل حکمیه است و حقایق که مصطلحات صوفیه موحده است." - لاهیجی، - 718 :1337 "بدین ترتیب شبستري در بیان نظریههاي خود به هر سه طریق نظر دارد و میکوشد تا استدلالات فیلسوفان را از یک طرف با منقولات اصحاب دین و از طرفی با حقایق و ذوقیات اندیشندگان اشراقی و عارفان درهم آمیزد و پالودهاي به عنوان علم دقایق فراهم گرداند." - موحد، - 23 :1386 به نظر میرسد علم دقایق –که حاصل استدلالات فیلسوفان، منقولات اصحاب دین و ذوقیات و مکاشفات عارفان است- همان چیزي باشد که در میان اندیشمندان غربی کیهانشناسی سنّتی خوانده میشود و آن را حاصل معرفت شهودي میدانند؛ با علم قدسی محقّق میشود و ریشه در وحی الهی و روح آدمی دارد.
"کیهانشناسیسنتی هیچ نسبتی با وامگیريهاي تاریخی ندارند که در مرحله اول، طبیعت اشیا است و سپس معرفت شهودي. این معرفت با علمی قدسی محقق میشود که مخزن کتبی و شفاهی وحی الهی است و روح آدمی در بر گیرندة تمام آن است؛ ولی ریشه اصلی آن میرسد به وجود پاك و جوهر اعلی و بدین طریق آدم در خود، محور کیهان را به چنگ میآورد. کیهانشناسی سنّتی توانسته معرفتی را انتقال دهد که حقیقتی است بس وسیعتر و عمیقتر از آنچه که از جانب علوم تجربی متجدد پیشکش میشود." - بورکهارت، - 161 :1387در مثنويهاي عرفانی فارسی از جمله در گلشن راز شبستري ابیات فراوانی وجود دارد که با نظریه جهان هولوگرافیکی بیشتر قابل درك و وصف است تا فرضیه مثُل افلاطون و آراء ابن عربی که آثار عرفانی ما تحت تأثیر آنهاست. لذا این نوشتار بر آن است تا ضمن مقایسه گلشن راز با نظریه جهان هولوگرافیکی، ویژگیهاي جهان هولوگرافیکی را در این اثر عرفانی تعلیمی فارسی نشان دهد که این شاعر عارف بر اساس درك شهودي به آن دست یافته است.
-2تئوري تحقیق:
جهان هولوگرافیکی ایدهاي است که داراي دو ویژگی مهم است:
-1 "جهان هولوگرافیکی؛ یعنی جهان ما و هر چه در آن است از قطرههاي باران و دانههاي برف و درختان کاج تا شهابها و ذرات الکترونها و کوانتومها همه، تنها تصاویر شبحگونهاي هستند از واقعیتی دور از دسترس که خارج از زمان و مکان بر ما فرا تابیده میشود." - تالبوت، - 1 :1389
هر آن چیزي که در عالم عیان است چو عکس آفتاب آن جهان است - گلشن راز: - 716
مطابق اندیشه هولوگرافیکی اطلاعات مربوط به رویدادهاي یک ناحیه فضازمان میتواند روي کرانه و مرزش رمزگذاري شود. پس شاید به خاطر آن که سایههاي رخدادهاي درون حباب هستیم و سایههایمان روي پوسته می-افتد، میپنداریم که در جهانی چهار بعدي زندگی میکنیم.اما از دیدگاه اثباتگرایانه نمیتوان پرسید کدام واقعیت است، پوسته یا حباب؟ " - هاوکینگ، - 288 :1386 همان طور که در تمثیل غار افلاطون، ساکنین غار نمیتوانند جز سایههایی را از اشیاي جهان واقعی بیرون که در پرتو نور آتشی به روي دیوار مقابلشان انعکاس می یابد، چیز دیگري را ببینند.تمثیل دانشمندان نیز در تعریف جهان هولوگرافیکی بسیار شبیه به تمثیل غار افلاطون است.
"هولوگرافی اساساً پدیدة تداخل الگوهاي موجی - نور - است. اگر نور یک لیزر تک به دو پرتو جداگانه a - و - b تقسیم شود، هولوگرام هایی آفریده میشوند. یکی از آن دو روي چیزي - c - میافتد و از آن به صفحه حساس به نور - d - میرسد. دیگري - a - از عدسی - e - گذشته و با نور بازیافته - b - برخورد میکند و یک الگوي تداخلی روي صفحه ایجاد میکند.چنانچه صفحه را ظاهر کرده و لیزري به آن بتابانیم، تصویر کاملاً سه بعدي چیز اصلی نمایان میشود. ناظر میتواند پیرامون این تصویر هولوگرافیک حرکت کند و همه وجوه پنهانی را که یک عکس معمولی نمیتواند نشان دهد، ببیند. " - هاوکینگ، - 100 :1386
"-2جهان هولوگرافیک، آن جهانی است که هر قطعه کوچک و هر ذرة آن قطعه، تمام ویژگیها و ّاطلاعات کلرا در بردارد؛ یعنی تمامی محتواي کل در هر جزء نیز مستقر است و این به واقع خصلت مغز ماست که ساختاري هولوگرافیک دارد و این خصلت این جهان نیز هست که جهانی هولوگرافیک است." - تالبوت، :1389 مقدمه - "تصویر هولوگرافیک این قابلیت جالب را داراست که هر جزء کوچک آن، همه اطّلاعات لازم براي بازسازي تصویر کامل را در بردارد." - هاوکینگ، - 100 :1386 "اگر تکّهاي از فیلم هولوگرافیک تصویري از سیب را از میان دو نیمه کنیم و سپس اشّعه لیزر بر آن بتابانیم، هر نیمه حاوي تصویر کامل سیب خواهد بود.
حتی اگر این نیمه را باز به دو نیمه ونیمه را دوباره به دو نیمه و ... تقسیم کنیم، تصویر کاملی از سیب از هر یک از قسمتهاي کوچک فیلم به دست خواهدآمد. " - تالبوت، 20 :1389 تا - 22 "حتّی یک جزء کوچک یک صفحه هولوگرافیک دو بعدي، اطّلاعات کافی براي بازسازي تصویري سه بعدي از یک سیب کامل را دارا میباشد." - هاوکینگ، - 98 :1386 استیون هاوکینگ در کتاب"جهان در پوست گردو" میگوید در این جهان "آیا ما روي پوسته زندگی میکنیم یا هولوگرامهایی - سایههایی - بیش نیستیم؟" - همان: - 255 وي در ادامه میگوید "در این جهان پوستهاي، از آنجا که نور به پوستهها محدود میشود و در فضاي میان پوستهاي منتشر نمیگردد، جهان سایه - هولوگرافیکی - را نمیتوان دید." - همان: - 270
-3 پیشینه تحقیق
بنیانگذاران ایدة جهان هولوگرافیکی، دیوید بوهم - 1930 - فیزیکدان دانشگاه لندن و هوادار اینشتین و مهمترینفیزیکدان کوانتوم و دیگري کارل پریبرام - 1960 - متخصص فیزیولوژي اعصاب از دانشگاه استنفورد میباشند. جالبتر این که بوهم و پریبرام هر دو، مستقل و جدا از یکدیگر، به این نتایج رسیدند و هر دو نیز در دو مسیر کاملاً متفاوت کار میکردند. این ایده که محسوسات این عالم و هر آن چه در آن است، سایهها و تصاویر شبحگونهاي از واقعیتی دور از دسترس هستند و هر ذره، تمام ویژگیها و اطّلاعات کل را در بردارد، قرنها پیش در آثار عرفا از جمله در آثار شبستري بسیار ذکر شده است.
معروفترین کتابی که در این زمینه نوشته شده و به فارسی ترجمه گردیده، کتاب "جهان هولوگرافیکی" نوشته مایکل تالبوت است. همچنین استیون هاوکینگ، فیزیکدان نظري و کیهانشناس انگلیسی معروف معاصر، در آثارش مخصوصاً در کتاب "جهان در پوست گردو" به این امر توجه ویژه نموده است. ظاهرًا مقالهاي تا کنون با عنوان مورد نظر نگارش نشده است. فقط پریبرام - یکی از بنیانگذاران این ایده - به این نکته اشاره کرده است که آیا واقعاً ممکن است آنچه عارفان بزرگ در طول قرون گفتهاند، حقیقت داشته باشد که واقعیت همان مایا - توهم - است و آن چه در عالم خارج است، به واقع سمفونی پر طنین اشکال موجگونه است. - رجوع شود به مقاله جهان هولوگرافیکی در مثنوي مولوي
از نگارندگان در فصلنامه مولويپژوهی، سال هفتم، پاییز - 92