بخشی از مقاله
تحليلي برمکان يابي مجتمع هاي مسکوني با رويکرد برنامه ريزي کاربري زمين ، مطالعه موردي طراحي مجتمع مسکوني گلشن شبستر
چکيده
با رشد شهرنشيني، حجم تقاضا براي مسکن و محل زيست نيز افزايش مي يابد. ولي به علت ساختار اقتصادي - سياسي خاص همواره سرعت پاسخگويي به نيازها از سرعت رشد نيازها کمتر بوده است . در ميان کاربر ي هاي پرتقاضا، کاربري هاي مسکوني در پاسخگويي به نيازهاي جمعيت شهرها با مشکلات زيادي مواجه اند. مکان يابي از پرکاربردترين تصميم گيري هاي مکاني است که تحت تأثير بسياري از عوامل زيست محيطي مي تواند قرار بگيرد. هدف از مکان يابي، يافتن مجموعه اي از گزينه هاي مکاني مناسب براي يک کاربرد خاص است .
در مکان يابي محل کاربري هاي مسکوني بطور کلي بايد دو نوع معيار: عمومي و اختصاصي را در نظر گرفت . معيار عمومي مانند سازگاري، کارائي ، ايمني و آسايش و نيز معيار اختصاصي مانند شرايط استقرار، جمعيت زيرپوشش و غيره مي باشد. اگر اين معيارها بطور کامل محقق نيابند، محيط مسکن ، مطلوب نخواهند بود. لذا به جهت اطمينان از رعايت معيارهاي مورد نظر، در اين مقاله به ارزيابي کاربري مسکوني پرداخته شده است . به همين جهت ميزان انطباق معيارهاي مذکور با ماتريسهاي سازگاري، مطلوبيت ، ظرفيت و وابستگي براي طراحي مجتمع مسکوني گلشن شبستر مورد ارزيابي قرار گرفته شد و نتايج حاصله مطلوب بودن مکان و معيارها را براي محل مورد نظر نشان مي دهد. ارزيابي معيارهاي مکانيابي طراحي مجتمع مسکوني گلشن شبستر به اين روش حاکي از ٨٧ درصد سازگاري، ٩٢ درصد مطلوبيت ، ٨٣ درصد کاملاً متناسب در ماتريس ظرفيت و ٧٨ درصد کاملاً مناسب در ماتريس وابستگي را بيان مي دارد.
کلمات کليدي: کاربري مسکوني، مسکن مطلوب ، مکان يابي، سازگاري، مطلوبيت ، ظرفيت ، وابستگي،
١. مقدمه
تصميم گيري را مي توان به عنوان مهم ترين چالش پيش روي کارشناسان و تحليل گران در حل مسائل مختلف دانست . به همين دليل روشها و الگوريتم هاي مختلفي براي پشتيباني از تصميم گيري طي چند دهۀ اخير ارائه شده است . مطالعه سطوح و رشد شهر نشيني منعکس کننده اين واقعيت است که رشد جمعيت شهري به سرعت در حال افزايش است . شهرنشين شدن جمعيت ، افزايش جمعيت شهرها و به تبع آن توسعه شهرهاي کوچک و بزرگ ، ويژگي عصر حاضر است و توسعه پايدار اين شهرها در گرو داشتن برنامه ربزي و مديريت شهري کارآمد آن مي باشد. از نظر پيترهال برنامه ريزي به عنوان يک فعاليت عمومي عبارتست از ايجاد سلسله اي منظم از اقداماتي که منجر به حصول هدف يا اهداف خاص مي شود[١٥].
رشد و توسعۀ بي رويۀ شهرها عوارضي چون آلودگي هوا، تراکم کاربري ها و مصرف منابع را به همراه داشته است . حمل و نقل شهري نيز از عوارض اين نوع توسعه بي نصيب نبوده است . تأکيد يکسويه روي دسترسي به عنوان مهمترين هدف حمل و نقل شهري و توسعه بي رويه جاده هاي شهري سبب افزايش حجم ترافيک و عوارض زيست محيطي بويژه آلودگي هوا شده است . آلودگي هوا به عنوان يک عنصر فرا ساختاري در سيستم حمل و نقل شهري، به عنوان يک شاخص مهم در سلامت و زندگي انسانها در نظر گرفته مي شود. بدين معني که آلودگي هواي ناشي از حمل و نقل نقشي سرنوشت ساز در چگونگي استقرار کاربري هاي شهري نسبت به شبکه حمل و نقل ايفا مي کند )2004,White and Engelen) . در سيستم حمل و نقل شهري، افزايش و گسترش کاربري ها منجر به عوارض زيست محيطي متعددي در زمينه هاي آلودگي ها، دسترسي ها و کاربري اراضي مي گردد. در اين راستا آلودگي هوا به عنوان مبحثي مهم و اساسي زيست محيطي همواره مورد تأکيد متخصصان و بر نامه ريزان سلامت شهري بوده است ,and Wayson ٢٠٠٠ ,.Colvile, et al) .2000)
کاربري مسکوني يکي از انواع کاربريهاي اساسي در شهرهاست که مکانيابي بهينه آن ، ايمني و رفاه شهروندان را در پي خواهد داشت در پي رشد سريع جمعيت و رشد غيرمنطقي شهرها و مطرح شدن نيازها براي سکونت و حاکم شدن اقتصاد بازار و پيروي از اصول اقتصاد نئوکلاسيک که درآن رقابت در جستجوي سود بيشتر باعث کاهش سهم کاربريهاي عمومي( آموزشي،امدادي، و ... ) و افزايش سهم کاربريهاي مسکوني و سودآور مي شود لزوم دخالت دولت و برنامه ريزي جهت گسترش عدالت اجتماعي و دسترسي يکسان و متعادل خدمات را براي همه افراد ضروري مي سازد. حال برنامه ريزان سعي دارند با ارائه الگوي مناسب تخصيص زمين به کاربريهاي مورد نياز در شهرها و مکان گزيني مناسب آنها در کالبد شهر، درجهت تأمين رفاه و ايمني شهرها و آسايش شهرنشينان تأثيرگذار گشته و امکان زيست بهتري را در شهرها فراهم آورد[٤].
يکي از اهداف مهم برنامه ريزي کاربري اراضي شهري تامين مناسب مسکن و غيره است .
توزيع فضايي اين فعاليت ها به لحاظ تاثير مستقيم آن در آسايش خانوارها از حساسيت زيادي برخوردار است و به طور عموم شهرهاي ايران به دليل رشد خودرو و بدون برنامه از اين نظر دچار مسئله و مشکل اند. بنابراين ، اهتمام عموم شهر سازان براي برطرف کردن اين نقيصه از ضروريات امروزي شهرسازي کشور محسوب مي شود[١]. يکي از مراحل مهم در فرآيند برنامه ريزي، مرحله ارزيابي و انتخاب مناسب ترين گزينه از بين گزينه هاي مختلف است [٣]. اين امر بخصوص در مورد کاربري هاي آموزشي، با توجه به ساخت جوان جمعيت کشور و نياز به مسکن و فضاهاي باز هماهنگ با محيط زيست براي اين قشر وکميت و کيفيت اين فضاها در امر بازدهي سکونت اهميت ويژه اي دارد.
اما امروزه حجم وسيع اطلاعات و معيارهاي مختلف براي ارزيابي آنقدر زياد است که اگر برنامه ريز بخواهد با روش هاي سنتي به تحليل آن ها بپردازد. در آن غرق مي شود و از طرف ديگر امکان کم کردن يا استفاده از بعضي از اين اطلاعات نيز وجود ندارد چون کيفيت کار در حد زيادي کاهش پيدا مي کند. براي انجام کاري سيستماتيک به همه اين اطلاعات يکجا نياز است [١].
هدف از تحقيق ؛ اول ارزيابي کاربري هاي مسکوني از نظر ماتريس سازگاري، ماتريس مطلوبيت ، ماتريس ظرفيت و ماتريس وابستگي و دوم بررسي مکان مدنظر براي طراحي فضاي مسکوني مورد بررسي تعيين سازگاري آن ها با کاربري هاي همجوار است . در اين تحقيق از روش توصيفي استفاده مي شود. اطلاعات مورد نياز در اين تحقيق به دو قسمت تقسيم مي شوند: اطلاعات مکاني، که از نقشه هاي شهري موجود به دست مي آيند و اطلاعات غير مکاني و توصيفي، که از مراکز و آمارنامه هاي مختلف و کارهاي کتابخانه اي به دست مي آيد.
٢. تعاريف و مفاهيم پايه اي
٢-١ برنامه ريزي کاربري اراضي
برنامه ريزي کاربري اراضي به چگونگي استفاده ، توزيع و حفاظت اراضي اطلاق مي شود ( مهديزاده ). به عبارتي ساماندهي مکاني و فضايي فعاليت ها و عملکردهاي شهري براساس خواسته ها و نيازهاي جامعه شهري و هسته اصلي برنامه ريزي شهري است و انواع استفاده از زمين را طبقه بندي و مکان يابي مي کند [٩].
٢-٢ مکان يابي
مکان يابي فرايندي است که به ارزيابي يک محيط فيزيکي که تامين کننده شرايط و پشتيباني از فعاليت هاي انساني است مي پردازد .هدف عمده ارزيابي مکان براي استفاده خاص از زمين ، براي اين است که مطمئن شويم در آنجا توسعه و گسترش فعاليت هاي انسان با توجه به امکانات و محدوديت ها، محيط زيست طبيعي سازگاري و هماهنگي دارد [١١].
مکان يابي بهينه و مناسب زماني امکان پذير است ، که محقق بتواند ارتباط علمي و منطقي مناسبي ميان اطلاعات و داده هاي به دست آمده از کارشناسان مرتبط با موضوع مکان يابي با توجه به اولويت ها برقرار سازد [٧].
٢-٣ معيارهاي مکان گزيني
مکان يابي کاربري هاي شهري براي فرهنگ هاي مختلف کاري مشکل است . ولي در بيشتر موارد وجه اشتراک دارند که مي توان به دو گروه عمومي و اختصاصي طبقه بندي کرد.
معيارهاي عمومي شامل : سازگاري – آسايش – کارآيي – مطلوبيت – سلامتي - ايمني ، مي باشد.
بطور کلي هدف از هر گونه برنامه ريزي شهري و به تبع آن ، برنامه ريزي کاربري اراضي شهري، در جهت تأمين رفاه اقتصادي، اجتماعي و آسايش شهروندان است .
معيارهاي اختصاصي شامل : همجواريهاي مناسب و سازگار - محدوديتهاي همجواري - شعاع عملکرد مفيد - جمعيت زيرپوشش - قطعات تفکيکي ، مي باشد.
کاربريهاي مسکوني متناسب با خدمات اختصاصي و عمومي که ارائه خواهند داد، بايد معيارهاي خاصي را رعايت کنند. براي ارائه ي خدمات بهينه بايد معيارهاي خاصي را در مکان يابي و طراحي رعايت کنند. که بعضي از محدوديتهاي همجواري: حداقل فاصله ازکارگا ههاي صنعتي مزاحم ٥٠٠ متر و از خيابا نهاي اصلي به دور باشد.
کاربري هاي سازگار با کاربري مسکوني: همجواري با کاربريهاي آموزشي، فرهنگي، فضاي سبز و...
کاربري هاي ناسازگار همجواري با انواع کاربريهاي آلوده کننده ي هوا ، آلاينده هاي صوتي و
آلاينده هاي محيطي و ....
٢-٤ ارزيابي کاربري هاي مسکوني
ارزيابي يکي از ضرورت هاي فرايند برنامه ريزي و ضرورتي براي اطمينان از صحت برنامه وکفايت عملکردهاي آن براي رسيدن به اهداف و يا تجديد نظر در تدوين برنامه ي آتي است .
کاربري هاي مسکوني را مي توان از دو لحاظ کمي و کيفي ارزيابي کرد. در ارزيابي کمي براساس مقايسه ي سرانه ي کاربري مورد مطالعه در وضع موجود با استانداردهاي مربوط به آن کاربري ها صورت مي گيرد. و در ارزيابي کيفي براي مکان يابي و استقرار کاربري هاي متفاوت در يک محل در ارتباط با يکديگر لازم است ، به وسيله ي چهار ماتريس ( سازگاري، مطلوبيت ، ظرفيت و وابستگي )با اطلاعات به دست آمده از وضع موجود کاربري ها ارزيابي مي شود[١٨].
سازگاري : مطابق اين معيار، کاربري هاي هماهنگ مجاورهم و کاربري هاي ناسازگار دور از هم مکان گزيني مي شوند. براي هر فعاليتي با توجه به خصوصياتش ، حوزه نفوذ و اثر کذاري بايد تعريف گردد . در صورتي فعاليتها مي توانند کنار هم قرار بگيرند که : آثار سوءبرهم نداشته باشند - خارج از حوزه نفوذ ديگري قرار گيرند.
مطلوبيت : مطابق اين معيار، در مکانيابي فعاليت ها ، مطلوبيت از نظر چشم انداز، عوامل طبيعي ، رابطه بين سايت (زمين ومحل ) و غيره مدنظر قرار گيرد. يعني هر زميني براي کاربري ويژه اي مناسب است و هر کاربري زمين خاصي را مي طلبد که در مکان گزيني مراکز خدمات شهري يک اصل مهم محسوب مي گردد[٢١].
ظرفيت : هر فعاليتي در سطح شهر داراي مقياسي است و در مقابل هر سطح از ساختار شهري نيز نيازمند مقياس خاصي از فعاليت مذکور است .براي اين که عملکرد فعاليت مورد نظر مطلوب باشد و از سوي ديگر سطوح مختلف ساختار شهر هم از عملکرد مزبور به نحو احسن بهره مند گردند بايستي اين دو مقياس با يکديگر منطبق باشند[١٢].
وابستگي : اين نوع کاربريها مي توانند بصورت زنجيروار بهم وابسته باشند( درست بر خلاف نوع ناسازگاري که مي توانند مخالف هم باشند و در کنار هم قرار گرفتنشان ممکن است به همديگر زيان برساند) در اين ماتريس تاکيد بر اين است که کاربريهابصورت زنجيروار بهم وابسته باشند.
سلامتي : در اختصاص زمين به فعاليتهاي خاص براي تأمين سلامتي و داشتن شهري سالم ، بايد به تراکم ،ا ستانداردهاي سرانه ، مسائل زيست محيطي، ميراث فرهنگي، آلودگيها و غيره توجه شود.
ايمني :در مکان يابي کاربريها بايد امنيت و تأمين جان ومال مردم و منابع عمومي در مقابل حوادث طبيعي و غيرطبيعي مورد توجه قرار گيرد[٦].
عوامل و نيروهاي گوناگوني در مکان گزيني و شکل پذيري سکونتگاهها دخالت دارند که قاعدتاً بايد در هرگونه مکانيابي سکونتگاهها مدنظر قرار گيرند. سکونتگاهها از يک ناحيه به ناحيه ديگر، هم از نظر ساختاري و هم از لحاظ کارکردي، به شيوه هاي متفاوتي پديدار مي گردند. بر اين اساس ، مهمترين کارکردهاي اساسي منبعث از نيازهاي بنيادي افراد و گروههاي انساني را به اين
شرح مي توان مطرح ساخت :
مسکن گزيني - کار کردن و فعاليت - برقرار کردن ارتباط با ديگران - آموزش و يادگيري - استراحت و گذران اوقات فراغت - زندگي جمعي و توليد مثل - حرکت و آمد و شد (نمودار شماره .(1
بدين ترتيب ، آشکار مي گردد که پاسخگويي به هر يک از نيازهاي بنيادي بشري و تحقق اين کارکردهاي گوناگون بنيادي، ابعادي شديداً اجتماعي – اقتصادي دارد؛ يعني بدون زيست جمعي و فعاليتهاي مختلف در قالب واحدهاي اجتماعي- سکونتگاهي عملا امکان پذير نيست . از سوي ديگر، اين کارکردهاي اجتماعي- اقتصادي دارايُ بعدي مکاني- فضايي و همچنين مستلزم امکانات و تأسيساتي ويژه و مستقر در بستر مکاني است . نهايتاً فضاي حاصل از اين فرآيند، داراي الگويي ساختاري- کارکردي است که با توجه به انگيزه هاي گوناگون و دگرگونيهاي آنها در بين گروههاي مختلف انساني – به عنوان نقش آفرينان نظام فضايي – تحول مي پذيرد.
شکل ١: شالوده مطالعه روابط ساختاري – عملکردي نظام فضايي سکونتگاهها (ع – سعيدي)
٣. محدوده مورد مطالعه
شهرستان شبستر به مرکزيت شهر شبستر داراي سه بخش (مرکزي - ارونق – انزاب ) يکي از شهرستان هاي استان آذربايجان شرقي مي باشد. اين شهرستان با مساحت ٢٦٢١.٣ کيلومتر مربع از شمال به شهرستان مرند، از شرق به شهرستان تبريز، از جنوب به درياچه اروميه و از غرب به شهرستان خوي (آذربايجان غربي) محدود مي باشد. اين شهر از نظر موقعيت بين ٣٧ درجه و ٤٢ دقيقه تا ٣٧ درجه و ٢٤ دقيقه ي شمالي و ٤٥ درجه و ٥ دقيقه تا ٤٦ درجه و ٩ دقيقه شرقي واقع شده است .از لحاظ توپوگرافي شهر شبستر در يک دشت با شيب حدود ٥% از شمال (کوه هاي ميشو به جنوب (درياچه اروميه ) قراردارد. لذا با توجه به توپوگرافي تمرکز مراکز جمعيتي شکل گرفته است .
کوهستان ميشو که در امتداد کوه هاي قر داغ قرار گرفته مانند ديواري سرتاسر شمال شهرستان شبستر را ميپوشاند و اين شهرستان را از شهرستان مرند و خوي جدا مي کند. تنوع زيستي و جانوري اين کوهستان تأثيرات اکولوژي و اکوسيستمي غيرقابل انکاري در آب و هوا و زيست بوم منطقه داشته است . آب و هواي شهرستان شبستر در تابستان ها معتدل و در زمستا ها سرد است . اثر بادهاي مرطوب مديترانه اي که از فراز کوه هاي مرزي ترکيه و آذربايجان غربي ميرسند، در اين منطقه کاملا نمايان است . به