بخشی از مقاله
چکیده
یکی از ویژگیهای حافظه انسان این است که مستعد تحریفات و خطاها است، همچنین روانشناسان مدت طولانی است که علاقمند بررسی خطاها و تحریفات حافظه هستند، به خاطر اینکه این چنین خطاهایی میتواند نظریه های مربوط به اینکه حافظه چگونه کار می کند را مشخص کند ..حافظه انسان مستعد خطاهای نظامداری می باشد که بسیاری از این خطاها بر اساس تجارب واقعی ساخته می شوند وشکل می گیرند.
در بسیاری از مواقع حافظه ی کاذب در رابطه با مسائل کم اهمیت تر رخ می دهد، ولی بسیاری از اوقات پیش میاید که همین حافظه ی کاذب پتانسیل این را دارند که به مشکلی جدی بدل شوند. از آن جای که محتوای حافظه کاذب ممکن است با واقعیت مغایرت داشته باشد طبیعی است مفاهیم وایده های واقعی ما را دچار تزلزل کند و ساخت شناختی فرد را با ابهاماتی مواجه سازد.چرا که ساخت شناختی از طریق اتصال مفاهیم پیشین با مفاهیم جدید اییجاد می شود.وبا توجه به عدم همخوانی اطلا عات پیشین با محتوای حافطه کاذب امکان این اتصال وجود نخواهد داشت.همچنین محتوای حافظه کاذب می تواند ساختار ساخت شناختی پیشین را متزلزل سازد.
مقدمه
حافظه مفهوم پیچیده، مبهم و گسترده ای است که بر تمام رفتارهای فردی و اجتماعی تأثیر می گذارد، به طوری که هیچ رفتاری بدون تأثیر گرفتن از آن متصور نیست. اولین بحث علمی مشروح در مورد حافظه توسط هرمن ابینگهوس ارائه شد. هرمان ابینگهوس در آلمان می زیست و اولین مقالات را در مورد آزمایش های حافظه به رشته تحریر در آورد - در باب حافظه ابینگهوس - 1885نحوه تکوین حافظه را مورد مطالعه قرار داد و با این کار توانست متغیرهایی را که قبلا از حافظه جدا نکردنی محسوب می شدند تحت نظارت علمی در آورد. در سال های اخیر این مستعد بودن در تحقیقات زیادی تحت عنوان حافظه ی کاذب مورد بحث وبررسی قرار گرفته است،علی رغم آنکه استفاده از این اصطلاح اخیرا به طورجنجال برانگیزی - بحث برانگیزی - جذاب شده است.اصطلاح حافظه کاذب به موقعیتی اشاره دارد که چیزی در حافظه باتجربیات واقعی مطابقت ندارد.
بیشترین نمونه قابل ملاحظه ای که از عدم مطابقت بین حافظه و واقعیت مطرح می شود زمانی است که شخص تجربه ای از یک حادثه را به یاد می آورد که هیچگاه رخ نداده است.حافظه کاذب، باور اشتباهی است از یک حادثه که قبلا اتفاق افتاده است. این پدیده یکی از موضوعات مورد علاقه روان شناسان میباشد. این خطاهای حافظه اغلب با خاطرات پیشینی که مشاهده نشده است هماهنگ میباشد اما این خطاها میتوانند به طور زیان آوری پیامد یک موقعیت خاص باشند. - کمری وهمکاران، - 1393
پیشینه
روان شناسان برای سالیان دراز به بررسی علمی خطاهای حافظه پرداخته اند. اولین بار بارتلت 1932 - - به مجموعه پژوهشی منظم در این باره دست زده و نشان داد که افراد در بازخوانی داستانی که به آنان ارائه شده است دچار تحریف و خطای حافظه می شوند. همچنین قبل از وی نیز روانشناسانی چون بینه، استرن و مانستنبرگ در این حوزه پژوهش هایی انجام داده و به پدیده تحریف حافظه اشاره کرده بودند - سی سای و براک ، 1993؛ به نقل از عبدالهی، . 1381 فروید 1895 - - نیز به شیوه ای کاملا متفاوت در دهه ی 1890 به کاوش تحریفات حافظه پرداخت و از آن به بعد در تمام طول عمر خود به تجدید نظر درباره آنان اقدام کرد - اردلای، 1985 - .خطاهای حافظه به دو دسته اصلی تقسیم می شوند .
1 -مطالعه خطاهایی از نوع »حذف کردن« - برای مثال ، فراموشی - که با کارهای ابینگهاوس - 1885 - شروع شد و در تاریخ مطالعات مربوط به حافظه به خوبی شناخته شده است.
2 -مطالعه خطاهایی از نوع »اضافه کردن« به صورت یادآوری خاطرات به شکلی متفاوت از آنچه واقعا روی داده - مثلا تحریف خاطرات - یا یادآوری رویدادهایی که اصلا روی نداده اند - افسانه بافی - ، که این خطاها سابقه کمتری دارد . یکی از رایج ترین خطاهای از نوع اضافه کردن ، بازشناسی کاذب است ، که در آن شخص به غلط ادعا می کند یک رویداد قبلا اتفاق افتاده یا توسط وی تجربه شده است.
پژوهش در مورد اشتباهات اضافه کردن پدیده نسبتا جدید است - لدین و لامپینین ، .2009 تمایز قایل شدن بین حافظه واقعی و حافظه کاذب به هنگام ارزیابی صحت شهادت شاهدان عینی در دادگاه و به هنگام بازجویی های قانونی دارای اهمیت زیادی است . بنابراین ، یکی از اهداف مهم مطالعات مربوط به حافظه کاذب شناسایی راه های به حداقل رساندن حافظه کاذب و دیگر تحریفات حافظه است. همچنین دانشمندانی نظیر سیمون،لو وگالو با ارایه ی شواهد نشان داده اند که وجود فرایند های ناخودآگاه دلیل قابل قبولی برای ایجاد حافطه ی کاذب است ،درحایلی که دانشمندان دیگری چون زیلنبرگ،پلومپ و روژمیکه دراین نتیجه گیری تردید کردند.
روش تحقیق
پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی،مروری وتحلیلی است که در آن دیدگاه ها،کتاب ها ومقالات مختلف استفاده شده است.
مبانی نظری
عقل سلیم به ما می گوید دو نوع حافظه وجود دارد یکی کوتاه مدت و دیگری بلند مدت .شواهد مربوط به دو حالت حافظه نیز از مطالعات فیژیولوژیک بدست آمده. اشخاصی که به فراموشی ناشی از ضربه مغزی دچارند اغلب هیچگونه خاطره ای از وقایع چند ثانیه قبل از ضربه ندارند این وضعیت که یاد زدودگی پس گستر کوتاه خوانده می شود با از دست دادن حافظه برای رویدادهای طولانی تر که یاد زدودگی پس گستر طولانی خوانده می شود فرق دارد زیرا در آن رویدادها بلافاصله کاملا فراموش می گردند در حالی که رویدادهای مقدم به ضربه اغلب به مدت چند دقیقه تا چند ساعت حفظ می گردند.
به نظر می رسد که جزئیات رویدادهایی که درست قبل از رویداد فراموشی آور رخ می دهد به طور موقت در حافظه ذخیره می شود ولی به حافظه دائمی انتقال نمی یابد شواهدی وجود دارد که فرضیه دو انباره حافظه را تقویت می کند که این شواهد توسط باولی و ارینگتون ارائه شده است .آنها آزمایشی ترتیب دادند که از دو گروه آزمودنی بهنجار و یاد زدوده خواستند به یادآوری آزاد - یادآوری با هر ترتیبی - فهرستی مرکب از ده کلمه که یا بافاصله ارائه می شد یا پس از 30 ثانیه تاخیر، بپردازند با وارد کردن آزمودنی ها به انجام یک کار محاسباتی از مرور ذهنی در طول یادآوری همراه با درنگ ممانعت به عمل آمد هنگامی که از آزمودنی خواستند پس از 31 ثانیه به کار یادآوری بپردازند کارکرد بیماران یاد زدوده به خوبی آزمودنی های بهنجار نبوده اما کارکردشان در یادآوری بلافصل همانند کار کرد گروه بهنجار بوده. این داده ها شاهدی بر وجود دو انباره حافظه که با عوامل متعددی سر و کار دارند ،بود.
یافته هایی نیز نشان می داد بیماران یاد زدوده در شکل دهی LTM حافظه بلند مدت دچار مشکلند. اما از نظر STM سالم هستند. حداقل چهار نوع حافظه نا آشکار شناخته شده است که عبارتند از مهارتی، سرنخ دهی، شرطی شدن، و بعضی پدیده های غیر پیوندی - مانند خوگیری به محرک تکرار . - دو نوع حافظه آشکار وجود دارد که عبارتند از حافظه معنایی و حافظه شخصی حافظه آشکار : شامل یادآوری هوشیارانه گذشته است به عبارت دیگر یادآوری آگاهانه چیزی یا رویدادی از گذشته که در زمان و مکان معینی رخ داده است.