بخشی از مقاله

چکیده:

یکی از ابعاد فرهنگ مردم، مطالعه در ادب شفاهی چون افسانهها، قصهها، ترانهها، مَتَها،لمعماها و مَثَلهاست .ضربالمَثَلها، نقطه اتصال ادب رسمیادببه شفاهی است؛ زیرا در مَثَلها، تمام ویژگیهای ادبی از قبیل وزن و آهنگ، صور خیال، استعاره و تشبیه، ایجاز و اختصار دیدهشودمی. مردم نیز با کاربرد فراوان، آنها را به شهرت رسانیده و مَثَل کردهاند. بررسی نقش ضربالمَثَلها در هویت ملی چه به اعتبار جایگاه درآن ادب رسمی و چه ادب شفاهی، از آن رو مهم است که مَثَلها، حکمتهای تجربی مردم و ینهآئ فرهنگ، آرا، هنجارها، طرز زندگی، مناسبات، منش و خٌلق و خوی و دیگر مؤلفههای هویتی آنان است. ضربالمَثَل گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفتهاند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با اینحال، در سخن بهکار میرود.

بنابراین سؤال اصلی این تحقیق چنین خواهد بود: چگونه میتوان این ضربالمَثَلها را که در انعکاس و تقویت هویت ملی نقش مهمی دارند حفظ کرد و بر کاربرد آنها افزود؟ بعد از تعریف ضربالمَثَل به اهمیت، کارکرد و انواع ضربالمَثَل پرداخته میشود. در ادامه جایگاه ضربالمَثَلها در تبیین علمی- ادبی تفکر جامعه، نقش و عملکرد ضربالمَثَلها و جایگاه ضربالمَثَل در گویش و فرهنگ تربت حیدریه به همراه نموتههایی از ضربالمَثَلهای تربتی ارائه میگردد. در پایان، نتیجه گیری و راهکارهای پیشنهادی برای حفظ، ترویج و بکارگیری بیشتر از ضربالمَثَلهای تربتی مطرح میشود. از مهمترین راهکارهای اجرایی در زمینه حفظ و کاربرد بیشتر ضربالمَثَلهای تربتی علاوه بر نقش خانواده بایستی وظیفه معلمین، مبلغین و سخرانان را یادآور شد. کار بررسی گویشها و فرهنگها هر چه سریعتر بایستی با کمک سازمانهای دولتی بالاخص اداره ارشاد شهرستان، با روشهای علمی انجام گیرد تا این گنجینههای گرانبهای فرهنگی پیش از آن که از میان بروند حفظ گردند.

واژگان کلیدی: تربت حیدریه، گویش، فرهنگ، ضربالمَثَل.

مقدمه

یکی از مؤلفههای مهم هویت ملی، فرهنگ است. فرهنگ زیرمجموعههای فراوانی دارد که فلکلور یا فرهنگ مردم یکی از آنهاست. توده شناسی - فولکلور، دانش عوام - شاخه ای از مردم شناسی - Ethnology, Anthropology - و عبارت است از علم به آداب و رسوم، بازی ها و سرگرمی ها، قصه ها،داستان ها، ضربمَثَلالها، چیستانها، ترانهها، سرودها و تصنیفهای شادی و عزای یک قوم و ملت که زبان به زبان و دهان به دهان از نسلی به نسلی میرسد و بررسی دقیق آنها بسیاری از نکات تاریک و مبهم زندگی و معیشت، اخلاق و عادات، عواطف واحساسات و طرز تفکر و اندیشه و به طور خلاصه خصایص روحی و ملی آن قوم و ملت را آشکار می سازد. یکی از ابعاد فرهنگ مردم مطالعه در ادب شفاهی چون افسانهها، قصهها، ترانهها، متلها، معماها ومَثَلهاست. ضربمَثَلال سخن کوتاه و مشهوری است که به قصهای عبرتآمیز یا گفتاری نکتهآموز اشاره میکند و جای توضیح بیشتر را میگیرد.

ضربمَثَلال گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفتهاند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با اینحال، در سخن بهکار میرود. مردم نیز با کاربرد فراوان، آنها را به شهرت رسانیدهمَثَلو کردهاند. بررسی نقش ضربمَثَلالها در هویت ملی چه به اعتبار جایگاه آن در ادب رسمی و چه ادب شفاهی، از آن رو مهم است مَثَلکهها، حکمتهای تجربی مردم و آئینه فرهنگ، آرا، هنجارها، طرز زندگی، مناسبات، منش و خٌلق و خوی و دیگر مؤلفههای هویتی آنان است. بنابراین سؤال اصلی این تحقیق چنین خواهد بود: چگونه میتوان این ضربمَثَلالها را که در انعکاس و تقویت هویت ملی نقش مهمی دارند حفظ کرد و بر کاربرد آنها افزود؟پس از تعریف مفاهیم اصلی تحقیق چون هویت ملی، مؤلفههای هویت ملی، و ضربمَثَلالها، براساس مؤلفههای وطن - میهن، زمین، جغرافیا - ، زبان،اسطورهها، سنتها، قومیت به بررسی موضوع میپردازیم

تعریف ضربمَثَلال

ضربمَثَلال در لغت به معنای مثال زدن است. مردم در گفتگوهایشان برای اینکه منظور خود را بهتر بفهمانند، از ضربمَثَلال ها استفاده میکنند. ضربمَثَلال سخن کوتاه و مشهوری است که به قصهای عبرتآمیز یا گفتاری نکتهآموز اشاره میکند و جای توضیح بیشتر را میگیرد. ضربمَثَلال گونهای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آنها نهفته است. بسیاری از این داستانها از یاد رفتهاند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با اینحال، در سخن بهکار میرود. شکل درست این واژهمَثَل«» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. بهعبارتِ دیگر، »ضربمَثَلال« به معنایمَثَل زدن - به فارسی: داستان زدن - است.

کلمهمَثَل”” عربی است و کلمه فارسی آن مَ“تَل ” است . وقتیمَثَلگفتن صورت بی ادبانه پیدا کند آن را مَتَلَک میگویند.در همه زبانهای دنیا ضربمَثَلال فراوان است. بعضیمَثَلازها در همه زبانها به هم شباهت دارند.هر قدر تاریخ تمدن ملتی درازتر باشد بیشتر حادثه در آن پیدا شدهمَثَلوهای بیشتری در آن وجود دارد و در زبان فارسی نیز دهها هزار ضربمَثَلال وجود دارد.دانشمندان و زبان شناسان نامدار هنوز تعریفی جامع و کامل برای کلمهٔ ضربمَثَلال نیافته اند. گرچه در این راستا تحقیقات بسیار ارزشمندی انجام و تفاسیر معتبری نیز ارائه شده است. علامه علی اکبر دهخدا در مقدمه امثال و حکم چنین می نویسد:

در زبان فرانسوی هفده لغت یافت می شود که در فرهنگ های عربی و فارسی همه آنها مَثَلرا«» ترجمه کرده اند و در فرهنگ های بزرگ فرانسوی تعریف هائی که برای آنها نوشته اند مقنع نیست و نمی توان با آن تعریفات، آنها را از یکدیگر تمیز داد.محقق معروف - Archer Taylor - که تحقیقاتش در اوائل قرن بیستم تأثیری شگرف در این زمینه داشته است، نتوانست تعریفی جهانشمول برای امثال و حکم پیدا کند.وی در کتاب معروف خود اظهار می کند که تعریفی برای امثال و حکم نمی تواند وجود داشته باشد. با این وجود تعاریف مختلفی از گذشته تا حال ارائه شده است که مهم ترین آنها تعریف - Friedrich Seiler - می باشد. وی امثال و حکم - ضربمَثَلال - را چنین تعریف کرده است: "سخنان برجسته، روشن و پند آمیز و مستقل که در زبان مردم رایج است."

اهمیت ضربمَثَلال

در اهمیت ضربمَثَلال همین بس که قرآن کریم مخاطب مثالها را متفکران و عاقلان شمرده و همواره آوردنمَثَل را وسیلهای برای تفکر و تعقل دانسته است. »مَثَلآنها را برای مردم میزنیم، شاید که تفکر کنند.« - حشر . - 21 /امام علی علیهالسلام نیز در تأکید بر این مسئله فرمودهاند: "شما را به تقوای پروردگاری که برای بیداری شمامَثَلها آورده است، سفارش میکتم." - نهج البلاغه، خطبه 83، ترجمه محمد دشتی - ابن مقفع از علمای عرب در اهمیتمَثَلها این چنین بیان میدارد هنگامی که سخن به شیوهمَثَل بیان شود، گفتار را واضحتر، برای شنونده جذابتر و شاخههای سخن را وسیعتر میکند. - امثال القرآن، ص 2، به نقل از مجمع الامثال میدانی - ابراهیم نظام نیز میگوید: "مَثَلدر چهار چیز است که در سخنان غیر آن نیست؛ کوتاهی لفظ، استحکام معنی، زیبایی تشبیه و لطافت کنایه." - امثال القرآن، ص 2، به نقل از مجمع الامثال میدانی - با توجه به اهمیت و فواید تمثیل است که در متون دینی و سخنان بزرگان علم و دین، همواره از آن استفاده شده است.

در بیش از چهل آیه از قرآن کریم لفظمَثَل آمده است و در آیات بسیاری، از عنصر تشبیه استفاده شده است. با سیری در روایات معصومین علیهم السلام میتوان انبوهی از تمثیلات و تشبیهات را مشاهده کرد. در آثار بزرگان دینی و نویسندگانی که بیشتر به امر پرورش جوانان همّت گماشتهاند نیز این مسئله کم و بیش دیده میشود؛ به عنوان مثال، در جای جای آثار شهید مطهری؛ چه بحثهای اخلاقی و چه عقیدتی، کلامی و حتی مباحث فلسفی، آن بزرگوار برای تبیین موضوع از این روش استفاده کرده و اساساً شهید مطهری استادی زبر دست در ارائه معارف به زبان تمثیل به شمار میرود. کثرت تمثیلات این شهید به حدّی است که کتابی مستقل از تمثیلات بکار رفته در آثار ایشان، به چاپ رسیده است. - تمثیلات و تشبیهات در آثار شهید مطهری، علیرضا رجالی تهرانی،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم -

از دیگر بزرگانی که به این مهم رویکرد درخور توجهی داشتهاند، استاد حائری شیرازی است که مباحث مختلف اخلاقی و عقیدتی را در قالب تمثیلات و تشبیهات ارائه داده و با عنوان »تمثیلات« به چاپ راسانده است.جذابیت سخنان استاد قرائتی و تأثیرگذاری تربیتی آن بزرگوار نیز بر همگان روشن است. یکی از مهمترین رموز موفقیت استاد، استفاده به موقع و مؤثر از تمثیلات است، به گونهای که شاید هیچ سخنرانی را از ایشان سراغ نداشته باشیم که حداقل چند تشبیه زیبا در آن بکار نرفته باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید