بخشی از مقاله

چکیده :

آشنایی با بیماری آلزایمر تصور بشر را در خصوص جنون تا حدودی تغییر داد. تا قبل از پیدایش بیماری آلزایمر تصور بر این بود که نمی توان مکانیزم و زمان زوال عقل در بشر را پیش بینی کرد در حالیکه قبل از آن تصور بر این که نمی توان زمان حجر را پیش بینی نمود. افراد در زمان رشد می توانستند به صورت تقریبی زمان حجر خود را بدانند و شاید نیاز می دیدند که تمهیداتی حقوقی برای زمان حجر خود در نظر بگیرند.

از آنجایی که در قانون مدنی ایران درمورد افرادی که دچار آلزایمر شدهاند مواد خاصی در نظر گرفته نشده است و همچنین با توجه به این که کشف بیماری آلزایمر قدمت زیادی ندارد و در نظریه فقها امکان بررسی این جریان به طور مجزا وجود نداشته است با بررسی مواد قانونی و فقهی مرتبط مانند مطالب سفه و جنون به نظر می رسد که باید قوانین خاصی برای بیماران آلزایمری در نظر گرفته شود.

-1طرح مسأله

آشنایی با بیماری آلزایمر تصور بشر را در خصوص جنون تا حدودی تغییر داد. تا قبل از پیدایش بیماری آلزایمر تصور بر این بود که نمی توان مکانیزم و زمان زوال عقل در بشر را پیش بینی کرد در حالیکه قبل از آن تصور بر این که نمی توان زمان حجر را پیش بینی نمود. افراد در زمان رشد می توانستند به صورت تقریبی زمان حجر خود را بدانند و شاید نیاز می دیدند که تمهیداتی حقوقی برای زمان حجر خود در نظر بگیرند.

ساختارهای متعارف قانونی برای چنین شرایطی ایجاد نشده بود و لازم بود که تغییراتی در قوانین به این جهت ایجاد شود و در همین لحاظ بود که در انگلستان قوانین خاصی برای این موضوع در نظر گرفته شد و قوانین آلزایمری ها از سایر محجورین تمیز داده شد ولی در ایران چنین تغییری در قوانین هنوز ایجاد نشده است. باید در نظر داشت که با توجه به تفاوت های علمی که بین آلزایمر که یک اختلال دژنراتیو مزمن و پیشرونده عصبی است با باقی موارد حجر وجود دارد موارد قانونی خاصی را برای آن در نظر بگیریم.

با توجه به مواد 1207 تا 1256 در باب حجر و قیمومت در قانون مدنی در حال حاضر آلزایمر تحت این قوانین بررسی می شود که با توضیحات ارائه شده در ادامه مشخص است نیاز به قانون گذاری مجزا دارد همانند کشور انگلستان که قانون اهلیت روانی را در این زمینه به تصویب رسانده است. مشکل اساسی در این خصوص این است که قوانین ایران بر اساس مبانی گذشته فقهی در خصوص حجر بر اساس مفهوم قصد تفاوتی بین آلزایمر و سایر موارد جنون نمی گذارد ولی به نظر می رسد که موضوع آلزایمر یک موضوع مستحدثه است که نیاز به قوانین خاص خود دارد.

-2آلزایمر چیست؟

بیماری آلزایمر یا دمانس پیری، نوعی اختلال مغزی مزمن پیشرونده و ناتوان کننده است که با اثرات عمیق بر حافظه، هوش و توانایی مراقبت سازماندهی و استدلال انتزاعی همراه است. میزان شیوع این بیماری بعد از سن 65 سالگی به ازای هر 5 سال، دو برابر میشود، به طوریکه 40 تا 50 درصد سالمندان بالای 85 سال جامعه مبتلا به این بیماری میشوند و افزایش سن، مهمترین عامل خطر جهت ابتلا به این بیماری است. برآورد شده است تا سال 2030، سی میلیون نفر در سراسر جهان به آلزایمر مبتلا خواهند شد.

معمولاً فقدان حافظه، اولین علامتی است که بروز میکند، با این حال حافظه دور، عملکرد بهتری نسبت به حافظه نزدیک دارد. اختلال در تفکر انتزاعی به صورت کاهش ظرفیت تعمیم دهی، تمایز قایل شدن و دلیل آوردن منطقی بروز میکند. همچنین کاهش در کنترل تکانههای پرخاشگری و جنسی، تغییرات شخصیتی، اختلالات خلقی، عدم تعادل هیجانی به صورت غمگینی، ناراحتی، حالت پرخاشگری و تهاجم یا سرخوشی بیدلیل و نامناسب،هذیان و توهّم بروز میکند. این اختلال ارتباطی، میتواند به صورت ناتوانی در بیان گرسنگی، تشنگی و دیگر احتیاجات روزمره باشد. این اختلال باعث میشود راهکارهای سازگاری کاهش یافته، آستانه تنش پایین بیاید. - خاتونی، مرضیه ، صفحه : 36 و - 37

در قانون ما این قشر به طور مجزا بررسی نشدهاند و گفته شد که ما تحت عنوان کلی محجورین به آن میپردازیم و در عین حال میتوان گفت که این قشر به سفه نزدیک ترند. اما در قانون انگلستان بین افرادی که دچار آلزایمر شده اند و دیگر محجورین تفاوت هایی قائل شده اند ، حتی قانونی تحت عنوان Mental Capacity Act - 2005 - را برای این قشر در نظر گرفته اند. در این قانون افرادای که دچار آلزایمر می شوند به دو صورت اموراتشان سرپرستی می شود تعیین وکیل با اراده سالم قبل از بیماری و دادگاه.

-3حجر در ایران

1-3 تعریف حجر

حجر در لغت به معنای بازداشت. منع.2 کنار، خرد،پناه. آورده شده است. - .فرهنگ فارسی دهخدا - و بموجب ماده 1207 قانون مدنی، »اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند 1: -صغار. 2 -اشخاص غیررشید. 3 -مجانین.« برطبق این ماده اولاً: محجور کسی است که از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع است و به عبارت دیگر اهلیت استیفا ندارد. - در فقه محجور برصغیر و سفیه و مجنون و بنده و مفلس و مریض در مرض موت اطلاق میشود - .ثانیاً: در حقوق مدنی در باب حجر فقط از صغیر و غیررشید و مجنون بحث میشود.

حجر از لحاظ شرعی به معنی بازداشتن شخص از تصرف در مالش میباشد که ممکن است دلایل مختلفی داشته باشداز جمله صغر و سفه و جنون که در کتب فقهیمفصلاً به آنها اشاره و توجه شده از جمله در تحریرالوسیله امامخمینی - ره - و شرایعالاسلام محقق حلی در باب حجر. - عباسی داکانی، خسرو، صفحات 2 و - 3 درتحریر الوسیله در تعریف حجر آمده است که:حجر در شرع عبارت است از اینکه شخصی به جهتی از جهات ممنوع شود از تصرف در مال خودش و آن جهات بسیار است و عمده آنها صغر سن - و نرسیدن کودک به حد بلوغ و رشد - و سفاهت - یعنی نارسایی عقل - و فلس - یعنی ورشکستگی - و مرض موت است.

2-3 صور مختلف حمایت از محجورین

باید در نظر گرفت که حجر، تنها در مورد اجرا و اعمال حقوق ممکن است و بحث عدم اهلیت - حجر - مطرح میشود در مورد دارا شدن حقوق موضوع عدم اهلیت منتفی میباشد. بنابراین بحث عدم اهلیت و انواع آن را در رابطه با عدم اهلیت قانونی به دو نوع تقسیم میشود1 عدم اهلیت عام 2 عدم اهلیت خاص - کاتوزیان، ناصر، صفحه: - .15 عدم اهلیت ممکن است ناظر به تمام اعمال حقوقی یا بخشی از آن باشد: قسم نخست، مانند حجر صغیر و سفیه و مجنون است، که صلاحیت بستن هیچ عقد یا ایقاعی را ندارند، مگر این که قانون به صراحت اجازه داده باشد. به همین جهت نیز وضع آنان را عدم اهلیت عام یا کلی مینامند.

هرگاه عدم اهلیت ناظر به پارهای از اعمال یا رابطهی ویژهای باشد، آن را عدم اهلیت خاص و گاه که ناظر به رابطهی معین است عدم اهلیت نسبی مینامند. به عبارت دیگر میتوان گفت صورتهای مختلف حجر به دو قسم میباشد 1 کسی که به دلیل منافع خودش محجور میشود. مانند کودک و سفیه و مجنون 2 کسی که به دلیل منافع دیگران محجور میشودکه این خود به دو گونه است :حمایت از اشخاص ثالث، حمایت از جامعه و رعایت نظم عمومیآن

1-2-3 حمایت از شخص محجور

در برخی موارد ممکن است مبنای حقوقی آن حمایت از شخص محجور باشد مانند اشخاص مجنون و سفیه و صغیر که قانون جهت حمایت از اشخاص مزبور ایشان را محجور دانسته است فلذا معاملات با این اشخاص را باطل یا غیرنافذ اعلام نموده است. حجر حمایتی دارای قواعد و ضوابط مشترک و خاصی است که آن را از سایر نهادهای قانونی و سایر محدودیتها متمایز میگرداند این خصایص عبارتند از:

1 حجر حمایتی ناشی از قانون است و مقررات آن همانند مقررات مربوط به اهلیت با نظم عمومیمرتبط است و از این جهت جزء قواعد امری به شمار میآید

2 حجر حمایتی بر فقدان یاعدم کفایت اراده مبتنی است بنابراین اثبات حجر برای حکم به بطلان معامله یا غیرنافذ بودن آن کافی است و به اثبات فقدان یا عدم کفایت اراده نیازی نیست

3 ضمانت اجرای حجر حمایتی در حقوق ایران بطلان یا عدم نفوذ است

4 قواعد و مقررات مربوط به حجر حمایتی از یک طرف مربوط به اشخاص است، زیرا در واقع حجر مربوط به نقص شخصیت است و از طرف دیگر مربوط به خانواده است زیرا قانونگذار نهادهای حمایت از محجورین را برای حمایت از خانواده تأسیس کرده است 5 رژیم واحدی برای سرپرستی و اداره امور محجورین معین شده است، این رژیم ولایت و قیمومیت نامیده میشود 6 غالب مقررات مربوط به حجر حمایتی درباره اموال و تعهدات مالی است و قانونگذار به منظور حمایت از منافع مالی محجور او را از مباشرت در حقوق مالی خود ممنوع کرده و از این طریق مورد حمایت قرار داده است.

چون محجورین، به علت کمی سن یا ضعف یا اختلال قوای روحی، نمیتوانندامور خود راشخصاً اداره کنندودر عرصه زندگی احتیاج به کمک دیگران دارند، قانونگذار به حمایت از آنان شتافته و علاوه بر حجر که برای حفظ حقوق و منافع آنان مقرر شده، شخص یا اشخاصی را برای اداره امور ایشان در نظر گرفته است.اداره امور مالی محجور و مواظبت شخص وی، یا تنها اداره اموال او، طبق قانون به شخصی که دارای اهلیت کامل باشد واگذار میشود.

این شخص ممکن است پدر و جد پدری و وصیمنصوب از طرف ایشان باشد یا شخص دیگری که از طرف دادگاه معین شده است. پدر و جد پدری و وصی منصوب از طرف آنان ولی خاصنامیده میشوند - ماده.1194ق.م - ؛ و شخص منصوب از طرف دادگاه قیم نام دارد.بدین ترتیب، در حقوق ما برای حمایت از محجورین سه نهاد قانونی وجود دارد،ولایت قهری که مخصوص پدر و جد قهری است؛ وصایت که سمتی است که ازطرف پدر و جد پدری به کسی واگذار میشود و قیمومت که از طرف دادگاه تفویض میگردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید