بخشی از مقاله
حیاط مرکزی عنصری پایدار در معماری خانه های سنتی شهر یزد با بررسی دو نمونه ازخانه ها
چکیده
امروزه اکثر خانه ها بدون توجه به شرای اقلیمی پیرامونشان طراحی و ساخته می شوند و این مسئله باعث مصرف مقدار قابل توجهی از انرژی به منظور فراهم آوردن شرای آسایش در فضاهای مسکونی
شده است. به دنبال تغییر در شرای و عوامل مؤثر بر گسترش شهرها
و افزایش ابعاد آن ها توجه دوباره به حوزه های درونی شهر و
آنچه از پیش وجود داشته به عنوان یک اصل تعیین کننده و اجتناب ناپذیر در جهت پایداری شهری بوده است. معماری سهم به سزایی در این میان بازی کرده و از این رو معماری پایدار را در مجموعه مباحث توسعه پایدار حائز اهمیت می کند. با مطالعه در معماری
بومی مناطق کویری نظیر شهر یزد و نحوه تعامل انسان بومی با
محی در می یابیم که تفکر پایداری محور، رویکردی نوین و بی
سابقه نیست. پژوهش پیش رو به تبیین نقش فضاهای باز بویژه حی مرکزی در هم سویی معماری بومی کویر با اصول پایداری می پردازد و خانه های حیاط مرکزی شهر یزد را به لحاظ پایداری مورد ارزشیابی قرار می دهد. در مسیر پژوهش به بررسی اصول معماری پایدار و تطبیق این اصول با این خانه ها پرداخته شده است. این تحقیق با مطالعه کیفی صورت گرفته و ابزار گردآوری داده ها مطالعه ی منابع مکتوب می باشد. تکنیک به کار رفته فرایندی از نوشتار می باشد و با تصحیح استاد راهنما و راهنمایی ایشان صورت گرفته است.در مسیر تحقیق جهت تبیین نقش فصاهای باز در پدیداری معماری بومی پایدار به معماری پایدار و اصول آن در خانه های منتخب در نمونه گیری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحقیق ،حاکی از نقش محوری و اساسی فضاهای باز حیاط مرکزی در خلق معماری بومی پایدار شهر یزد است و می تواند در الگوهای معاصر نیز کارامد باشد.
کلید واژه ها : معماری پایدار، حیاط مرکزی، خانه های سنتی، شهر یزد
مقدمه
زندگی جدید ما به نحو چشمگیری به داخل بناها کشیده شده است ،به صورتی که مفاهیمی چون امنیت روانی و استقلال فردی عموما با نوعی تصور فیزیکی از فضایی مستور و محصور همراه هستند.در تعبیر سنتی از خانه ،فضاهای باز، خارج از کارکرد خصوصی و مستقل خانه نبوده و به راحتی بخشی از حوزه داخلی و خصوصی خانه قلمداد می شد.لیکن در الگوهای جدید خانه،حریم خصوصی کمتر به فضای باز راه یافته و اصولا این عمل مغایر با امنیت روانی داخل خانه تعبیر می شود[1]مسئله کنونی شهرهای سنتی ایران رها شدن این شهرها ،کوچ ساکنان آنها و
توسعه یکنواخت در خارج از بافت با فرم های بیگانه و متضاد با
شرای محیطی واقلیمی است.[2] یکی از نکات بسیار پر اهمیت در
دوران سنت ایجاد حداقل دگرگونی در محی بوده است،انسان با خواص
ظاهری طبیعت اطراف خود ارتباط برقرار می کرده و میزان تغییر در
آن به اندازه ای نبوده که دگرگونی ماهوی در طبیعت ایجاد نماید.
معمولا آنچه از معماری سنتی فلات ایران در ذهن تداعی می شود نوعی در هم آمیختگی و پیوستگی قدرتمند کالبدی است.با مطالعه و تعمق در
معماری بومی مناطق کویری نظیر شهر یزد و نحوه تعامل انسان بومی
با محی در می یابیم که تفکر پایداری محور، رویکردی نوین و بی
سابقه نیست و معماری این مناطق به گونه ای شگفت انگیز با اصول
پایداری همگراست.[3] بناهای حیاط مرکزی در ایران قدمتی هشت هزار
ساله دارند. بناهای مختلف و خانه به طور اخص تا رسیدن به شکل حیاط مرکزی کامل، زمانی در حدود شش هزار سال را طی کرده اند.ابتدایی ترین روش محصور کردن یک سرپناه در داخل یک حصار را می توان در حصارهای سنگی دلمن هایی در آذربایجان مشاهده کرد [4]. مطالعه نقش فضاهای باز در معماری بومی هدف تحقیق پیش رو است و به تبیین نقش فضاهای باز به ویژه حیاط مرکزی در همسویی معماری بومی کویر به ویژه شهر یزد با اصول پایداری می پردازد و به این پرسش پاسخ داده می شود که آیا معماری بومی این منطقه و فضاهای باز نظیر حیاط مرکزی با اصول پایداری هم سو و همگرا است؟ بدین منظور دو نمونه از خانه های حیاط مرکزی این شهر را به لحاظ پایداری مورد ارزشیابی قرار می دهد و حیاط به عنوان فضای شاخص خانه ها
مورد بررسی قرار می گیرد. لازم به ذکر است که هدف از این پژوهش
حفظ و تکرار فرم و اشکال گذشته و تقلید از آنها نیست بلکه
استفاده از الگوها و تجارب آنها و ایجاد صور جدید پیرو مفاهیم مد نظر است.معماری امروز ایران به دلیل نادیده انگاشتن اهمیت فضای باز با چالش روبرو است. الگوی حیاط مرکزی اگرچه به شدت تحت تاثیر شرای محیطی گرم و خشک داخل فلات بوده است اما به دلیل مزیت های دیگر در مناطق متفاوت آب و هوایی نیز حضور یافته است و با تغییر تناسبات و اندازه ها می تواند با شرای متفاوت آب و هوایی هماهنگ شود. در تمامی حیاط های ایرانی شکل کامل مربع مستطیل حضور دارد و در مواردی گوشه های آن پخی خورده تا ورود نور با دسترسی به کنج ها را میسر سازد.درون حیاط ممکن است یک حوض و چندین درخت و یا یک
باغچه وجود داشته باشد که باعث ایجاد رطوبت و آرامش بیشتر می
شود. اندرونی ساختمانها محیطی مناسب و حریمی برای اعضای خانواده
ایجاد می کند که مخصوصا در جوامع اسلامی اهمیت بسیاری دارد.در
خانه های سنتی دارای حیاط مرکزی ، در مقایسه با ساختمانهای دو
طرفه معاصر که از جنوب و شمال نور می گیرند سطوح دیوارها در
تبادل با محی و در نتیجه در معرض تابش بیشتر خورشید است اما به
دلیل جنس و رنگ و حجم مصالح جداره ها ،شرای پایدارتری در درون
ایجاد می شود. فضای حیاط مرکزی امکان زندگی اجتماعی در مقیاس واحدهای بزرگ خانوادگی را نیز مقدور می سازد که به صورت در حلقه ی یک یا با اتصال چند حیاط مرکزی تو در تو ممکن می شود و بدین ترتیب نوعی زندگی خرد اجتماعی را نیز سازمان می دهد. خانه های حیاط دار به صورت به هم فشرده در کنار هم قرار گرفته اند و دیوارهای مشترکی با هم دارند.این الگو نه فق هزینه های ساختمان را کاهش می دهد بلکه حفاظت بیشتری را نیز از سازه ها فراهم می آورد و مجموع سطح در معرض افتاب دیوارها را کاهش می دهد.این بدین معنی است که انرژی خورشیدی دریافت شده توس هر خانه کاهش می یابد و در نتیجه در تابستان های گرم به سرمایش کمتری نیاز است. خانه های متراکم و پیوسته ،جمعیت زیادی را در خود جای می دهند و در آن ها امکان عبور و مرور در همه جا با پای پیاده فراهم است.همچنین این بافت فشرده باعث ایجاد پیوندهای اجتماعی و رواب خانوادگی مستحکم تری می شود. [5]پیش از این نیز مطالعاتی بر روی حیاط مرکزی و اهمیت و نقش حضور آن در معماری بومی اقلیم گرم و خشک و نیز سرد و زمستانی شده است، که به برخی از آنها اشاره می گردد:شاهین حیدری که نقش حیاط زمستان نشین در مناطق سردسیر را مورد توجه قرار داده است، زهرا احمدی به بررسی نقش حیاط مرکزی در دستیابی به معماری پایدار پرداخته است،دنیا فرقانی نیزنقش حیاط مرکزی در شکل گیری خانه های سنتی کاشان را مورد بررسی قرار داده است،همچنین مطالعات ارزشمندی توس غلامحسین معماریان در زمینه حیاط در معماری بومی ایران انجام شده است. فرهاد احمدی نیز حیاط مرکزی را به لحاظ پایداری مورد مطالعه قرار داده است که در ادامه به برخی نتایج به دست آمده اشاره خواهد شد. شهر یزد در دشت کویر واقع شده و از سوی شمال شرقی و جنوب غربی توس دو رشته کوه خرانق و تفت احاطه شده است.این شهر از شمال به شهرستان اردکان و از شرق به شهرستان بافق و از جنوب به شهرستان تفت و از غرب نیز به استان اصفهان محدود شده است.عبور یک راه اصلی منطقه ای در جهت شرقی غربی و تلاقی آن با چند راه فرعی که از سوی جنوب امتداد می یابند ،موقعیت مناسبی را از نظر دسترسی ها برای استقرار شهر به وجود
آورده است. جهت شیب برای هدایت آب توس قنوات از سوی کوههای
جنوبی منطقه نیز امکان سکونت را فراهم ساخته و لذا هسته اولیه
شهر یزد در چنین موقعیتی شکل گرفته است. ] [6 آب و هوای بیابانی
و گرم و خشک و زمستان های سرد و عمدتا خشک جزء مشخصات اقلیمی این
شهر است. تصویر1و2
تصویر:1 هسته اولیه شهر یزد[6]
تصویر:2عکس هوایی شهر یزد-حفاظت از فضاهای مسکونی سنتی در مقابل شرای نامساعد طبیعی در این عکس به خوبی مشخص است.بافت متراکم،فضاهای محصور و حیاط مرکزی از جمله تمهیدات اقلیمی در این شهر کویری می باشد.[7]
چنانچه ذکر شد ، نوسان درجه حرارت در منطقه بسیار زیاد و میزان رطوبت هوا کمتر از حد آسایش انسان است.همچنین تابش آفتاب و حرارت آن در تابستان محیطی گرم و سوزان ایجاد می کند و بادهای پر گرد و غبار کویری که در بسیاری از روزهای سال در جریان است ، مخل آسایش می باشد. لذا با ایجاد یک حیاط مرکزی در وس ساختمان و تعبیه حوض آب و احداث باغچه باعث افزایش رطوبت در فضای زیستی ساختمان شده است و با قرار دادن کلیه بازشوها رو به فضای نسبتا مرطوب و معتدل حیاط و مسدود کردن جداره خارجی ساختمان (به جز در ورودی)، ارتباط فضای زیست داخل با فضای خارج تا حد ممکن قطع شده و یک اقلیم کوچک و مناسب برای آسایش امسان در اقلیم گرم و خشک منطقه احداث شده است[7] در واقع حیاط مرکزی اصلی ترین فضای خانه های کویری است.تامین هوای خنک و مطلوب برای هر واحد مسکونی با محفوظ کردن حیاط های عمیق و تنفس خانه های به هم فشرده از داخل این حیاطها امکان پذیر گشته است. حیاط ها که از همه طرف با فضاهای سر پوشیده محصور شده اند،همچون گودالی هوای خنک شب را در خود ته نشین کرده
و در روز گرم مورد استفاده قرار می دهند. پادیاو که ظاهرا از گویش یزدی ها گرفته شده است به معنای باغچه ای گود است و با آب قنات آبیاری شده و از درختان میوه پوشیده شده است تصویر.4و.3این فضا با داشتن پوشش متراکم از گیاهان و درختان و طبیعتا تبخیر و تعرق آنها نقش مهمی در تعدیل دمای شبانه روزی و کاهش تنش حرارتی فضای خانه دارد[8] حیاط های امروزی سنگ نما شده ، تنش حرارتی با محور جنوبی آنقدر شدید است که گاه رشد و نمو گیاهان را در باغچه های کوچک آنها دشوار می کند.[8]
تصویر [9]: 3
تصویر[11 ] :4
معماری پایدار
لازمه طراحی صحیح اقلیمی ، تحت هر شرای آب و هوایی تجزیه و تحلیل آمارهای هواشناسی و نیازهای آسایشی انسان است.اولین بار "ویکتور و آلدار اولگی" در سال 1953 به صورت غلمی شرای رطوبتی و حرارتی را در رابطه با احتیاجات انسان و طراحی اقلیمی مطرح نمودند. [10] معماری پایدار به آنگونه معماری گفته می شود که ملاحظات زیست محیطی و سازگاری با اقلیم را مد نظر دارد و بر اساس بهره برداری موثر از منابع طبیعی طراحی و ساخته می شود. در معماری پایدار سعی بر آن است که از اثرات منفی معماری بر محی زیست کاسته شود. بناهای پایدار بناهایی تلقی می شوند که کمترین تاثیرات مخرب را بر محی های ساخته شده و طبیعی مجاور ناحیه اطرافشان و همچنین زمینه کلی خود داشته باشند.با همین هدف،ساخت محی های مصنوع بایستی با توجه به منابع طبیعی موجود و صرفه جویی
در مصرف منابع تجدید ناپذیر نظیر سوخت های فسیلی و حفظ آن برای آیندگان،انجام گیرد.[11]چهار هدف اصلی در پایداری ، کارآمدی منابع،
کارآمدی انرژی، جلوگیری از تولید آلودگی و هماهنگی با محی
پیرامون است. در مجموع می توان گفت ساختار خشتی ،که در درون فلات
در ترادف با حیاط مرکزی است،به واسطه ویژگی های در هم آمیخته، گرمایی،آکوستیکی،سازه ای،اقتصادی،سادگی فن آوری،آلودگی صفر در تولید،مصرف انرژی فسیلی صفر در تولید،بی نیازی از حمل و نقل،تغییر ندادن طبیعت در محل استخراج،غیر شیمیایی بودن،طبیعی بودن،ایجاد نکردن سپر در برابر حوزه های کیهانی و بالاخره قابلیت بازیافت حل در طبیعت بودن از درجه بالایی از پایداری برخوردار است. [12]
حیاط مرکزی
معماری بومی در مناطق کویری ایران بدون اتکا به سوخت های فسیلی و با صرفه جویی در مصرف انرژی شکل گرفته و فضای باز حیاط مرکزی با محوریت خرد،ابعاد معین،جهت گیری و مکان یابی هدفمند،عنصری تعیین کننده در حفظ انرژی بوده است.حفظ انرژی از طریق در هم فشرده بودن واحدهای مسکونی فراهم آمده به گونه ای که بعضا برخی از واحدهای مسکونی حتی از چهار جانب به واحدهای دیگر متصل هستند.[11] تصویر5
تصویر:5 مقایسه اتلاف حرارت پوسته ساختمان ها در دو حالت فضای میانی محصور و آزاد[13 ]
حیاط های مرکزی نه تنها فضای طبیعی و تنفسی مناسبی برای ساختمان های درون گرا ایجاد می کند بلکه ارتباط های فضاها را نیز از این طریق تأمین می سازد و در نتیجه در تلفیق فضای ارتباطی با حیاط،فضاهای ارتباطی به حداقل می رسد که در معماری پایدار ارزش تلقی می شود.[12]
خانه های سنتی
بر خلاف معماری مدرن که شفاف بودن فضا، با ارتباط بصری و از
طریق گسترش . ایجاد فصل مشترک میان کارکردهای بنا به دست می آید
، در معماری خانه های سنتی این فصل مشترک بیشتر از طریق فضای چند کارکردی و چند منظوره و سیال بودن عملکردها به وجود می آیند. ساختمان هایی که انعطاف پذیر و تطبیق پذیر طراحی و ساخته شده باشند در طول زمان امکان پایداری بیشتری دارند. در این اقلیم خانه ها معمولا زیر سطح طبیعی زمین که خنکتر است واقع می شدند.پایین تر بودن سطح حیاط نسبت به کوچه دارای چهار مزیت است. 1 -آب قنات و یا نهر که در جویهای هم سطح کوچه ها جاری است به طور طبیعی داخل باغ و باغچه داخل حیاط و اگر آب انبار در زیرزمین باشد،سوار مخزن آب انبار می شود. -2 از خاک گودبرداری شده جهت ساختن خشت و احداث ساختمان استفاده می شده است. -3با قرار گرفتن بخشی ااز ساختمان در داخل زمین تبادل حرارت بین داخل و خارج بنا کمتر می شود و
نوسان درجه حرارت کمتر می شود. -4پایه های ساختمان بر روی خاک
مقاومتری از خاک رویی قرار می گیرد. [7] در واقع پوسته زمین
مانند یک حائل و عایق حرارتی عظیم ساختمان را در مقابل تغییرات و
عوامل جوی محافظت می کند و طوفان و باد نمی توانند به داخل زمین
نفوذ کنندتصویر.6
تصویر[8] : 6
این خانه ها از نظر وضعیت استقرار نوعا در جهت قبله قرار دارند و فضاها حول حیاط مرکزی سازماندهی شده اند. حیاط با حرکات خورشید هماهنگ است،صفه جنوبی منزلگاه سایه و صفه شمالی شاه نشین و جایگاه خورشید است. اتاقها نیز در یک یا همه جهات استقرار یافته اند. برخی از اتاق ها به دلیل آفتاب گیری بیشتر، در زمستان مورد استفاده قرار می گیرند، در صورتی که قسمت های دیگر که سایه دارند عمدتا در تابستان استفاده می شوند. این استفاده های فصلی از اتاق
ها یکی از سازگاری های ویژه با محی بیابان است(که شامل استفاده
از پشت بام در تابستان نیز می شود). در تمام نواحی،سطح و جهت شبکه بندی
پنجره ها بخصوص در مورد پنجره هایی که نمی توان برای آنها سایه بان تدارک دید از اهمیت بسیاری برخوردار است.البته شکل و جهت پوسته ساختمان در مناطق خیلی گرم مهم است اما در مقابل افزایش مقاومت حرارتی پوسته بنا ،از اهمیت آن کاسته می شود.مقدار حرارت انتقال یافته به فضاهای داخلی را می توان با کاهش دادن نور به وسیله خود شیشه