بخشی از مقاله

چکیده

مسئله مربوط به آسیبهاي اجتماعی از دیرباز در جامعه بشري مورد توجه اندیشمندان بوده است. همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و گسترش دامنه نیازمندیها، محرومیتهاي ناشی از عدم امکان برآورده شدن خواستها و نیازهاي زندگی موجب گسترش شدید و دامنه دار فساد، عصیان، تبهکاري، سرگردانی، دزدي و انحراف جنسی و دیگر آسیبها شده است. هدف نوشتار حاضر بررسی نقش خانواده و تربیت دینی نوجوانان در کاهش آسیب هاي اجتماعی می باشد که جهت تحقق این موضوع، مؤلفه هایی چون کارکرد هاي خانواده، روابط خانوادگی و بزهکاري، آسیب هاي اجتماعی و نقش خانواده در کاهش آسیب ها و ... مورد مداقه قرار خواهند گرفت. از این رو روش غالب در این مقاله، روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از ابزار فیش برداري اقدام به جمع آوري اطلاعات و داده هاي لازم خواهد شد. همچنین می توان به مهمترین نتیجه اشاره نمود که خانواده و مسائل پیرامون خانواده نقش مهمی در پیدایش و کاهش اسیب هاي اجتماعی و روانی ایفا می کند.

مقدمه و بیان مسئله

امروزه آسیب و انحرافات اجتماعی به عنوان یک تهدید جدي سلامت کودکان و نوجوانان را با خطر مواجه ساخته است. رشد شهرنشینی، پیدایش جامعه توده وار یا گسترده، برخورد و تضاد میان هنجارها، از همپاشیدگی روابط متقابل بین افراد، تأثیر گروه همسالان و... توجه به آسیب هاي اجتماعی می تواند بسیار گسترده باشد لیکن می توان مسائلی از قبیل اعتیاد، فرار از خانه، خشونت، انزواي اجتماعی، ناهنجاري هاي رفتاري، سرقت و کودك آزاري را از جمله نتایج آسیب هاي اجتماعی عصر حاضر تلقی کرد.

خانواده اولین تجربیات زندگی اجتماعی، عاطفی و استدلالی را به کودك می دهد و همین تجربیات در تمام مراحل زندگی با او خواهد بود. با توجه به این که خانواده با نظام پایگاهی در ارتباط است. پایگاه اجتماعی فرد نیز تا حد زیادي متکی به پایگاه اجتماعی خانواده خواهد بود. امروزه مطالعه خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی و سلول اصلی جامعه، یا کوچکترین واحد بنیادي جامعه مورد توجه بسیاري از جامعه شناسان و مردم شناسان اجتماعی است وخصوصاً این توجه معطوف به تغییراتی است که در ارتباط با گسترش صنعت و رشد شهرنشینی در ابعاد و زمینه هاي خانواده پدید می آید.

- وثوقی، - 1370 افزایش فزاینده آسیب هاي روانی - اجتماعی از یک طرف و کاهش متوسط سن شروع و الگوي بروز این نوع آسیب ها از طرف دیگر، تلاش و تمرکز بر پیشگیري اولیه از مشکلات را به یک ضرورت اساسی مبدل کرده است. همچنان اگر کارکرد تربیتی به شیوه درست بر روي نوجوان اعمال نگردد، فرد از پختگی فکري کامل برخوردار نخواهد گشت. لذا به زمینه هاي ناسازگارانه مثل عضویت در گروههاي افراطی روي خواهد آورد.

از آنجا که این دوران، دوران الگوگیري و همانندسازي نیز هست، خانواده باید الگوي مناسبی را براي نوجوان خود فراهم سازد. هابز1، معتقد است که بسیاري از نوجوانان پریشان حال و آشفته به خانواده هایی تعلق دارند که از زندگی اجتماعی مجزا و بیگانه اند. خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است. افراد سالم جامعه، افراد موفق و افراد فعال اجتماعی از داخل خانواده هاي سالم بیرون آمده اند و افراد ناسالم پرورش یافته خانواده هاي ناسالم هستند. ترمان2 در اثرش عوامل روانی در سعادت خانوادگی می گوید: » ثبات و استواري عواطف که در زندگی زناشویی موجب خرسندي و رضایت می گردد،معلول شیوه پرورش منظم و دقیق پدر و مادر است. Terman - ، - 1939

خانواده و تربیت دینی

خانواده به عنوان مهمترین و اساسی ترین جایگاه امن انسان به دلیل تحولهاي ناشی از پیامدهاي مدرنیته و کوشیدن جوامع بشري دچار تغییر و تحولاتی گشته است و به واسطه این تحولات خانواده در دوره مدرن گونههاي مختلف را در خود پذیرفته است و همچنین سرمایه اجتماعی این گونه تحولات خانوادگی را متحول گردانیده است جامعه و خانواده ها هم جدا از این تحولات نبوده است و به گونه هاي مختلف خانوادگی با سرمایه اجتماعی متنوع تقسیم گشته است.

تربیت دینی در خانواده اینگونه تعریف می شود: فراهم آوردن بستري مناسب براي هر چه بهتر شکوفا شدن استعدادهاي فرد از درون در جهت بُعد دوم دین، یعنی بعد اعتقادي و گرایشی آن، دانست: چنانچه تعلیم - یاتعلیمات - دینی همان تقویت بعد اول دیناست . - شگرف نخعی و زارعان - 1381 بررسی نتایج بدست آمده گویاي به وجود آمدن گونه هاي مختلف خانواده بوده است که در کنار هم زندگی مسالمت جویانه اي دارند.

گونه هاي بدست آمده عبارتند از: سنتی در حال گذار، مدرن و پسا مدرن. همچنین نتایج بدست آمده نشان می دهد که گونه هاي سنتی و پسا مدرن از سرمایه اجتماعی بالاتري برخوردارند. در این میان گونه خانواده سنتی و پست مدرن با نگهداري از سرمایه اجتماعی همراه بوده است و گونه خانواده مدرن و در حال گذار با فرسایش سرمایه اجتماعی خانواده ایرانی همراه بوده است. زندگی خانواده، معماي بسیار پیچیده اي است.

معمایی که تناقص هاي درونی، آن را پیچیده تر و دشوراتر میکنند. خانواده از یک طرف براي اعضاي خود به عنوان نهادهاي محدود کننده، عمل کرده، آزادي و استقلال را از آنها سلب می کنند و از طرف دیگر، مایه تهذیب نفس می شود و زمینه پایبندي اعضاي خود را به اصول اخلاقی فراهم می آورد و در این راستا اعضاي خود را مجبور می کند تا تجارب گوناگونی را به خاطر بسپارند. از یک طرف، بعنوان یک نهاد مستقل، موظف است وحدت نظر، یکپارچگی و هماهنگی خود را مقابل تغییرات حفظ کند. - بیرامی، - 1378 یک خانواده با ثبات آرام و صمیمی می تواند مکان امن و راحت و مطمئنی براي افراد باشند و خود را براي مقابله با مشکلات و مسائل موجود آماده می کند. اولین شرط براي حفظ محیط امن و آرام خانواده وجود عشق و علاقه بین والدین است.

مطالعات نشان می دهد که کودکان علاقه به یکدیگر و سپس به افراد جامعه را از پدر و مادر می آموزند. هم چنین اظطراب، ترس، استرس و فشارهاي روانی ودیگر معظلات روانی که باعث به وجود آمدن انحرافات و جرائم می شود نیز از خانواده به فرزند انتقال می یابد. مسائل موجود در خانواده و نحوه پرورش والدین از نظر ایجاد رفتارهایی مثل کجرویی، ترس، خجالت، تسلیم و اطاعت یا حالات مشابه آن که ریشه بسیاري از انحرافات رفتاري است نقش غیر قابل انکاري دارد. - گود، - 1379 امروزه نقش موثر خانواده در پیشگیري هاي از انحرافات و آسیب هاي اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. اما اینکه خانواده از چه نوع ساختاري برخوردار باشد و روابط بین اعضاي خانواده چگونه باشد تا بتواند نقش خود را در پیشگیري از انحرافات اجتماعی به خوبی ایفا کند.

از نظر دورکیم3، خانواده داراي دو مفهوم اعم و اخص است. خانواده به مفهوم اعم شامل گروه ها و اجتماعات و تجمع هاي گسترده است کهلزوماً بین ایشان روابط خویشاوندي برقرار نیست. در مفهوم اخص خانواده به گروهی از افراد اطلاق می شود که در کنار هم زندگی می کنند و روابط خویشاوندي و یا وابستگی هاي معینی را بین خود برقرار می سازند که در جوامع امروزي و مدرن پدر و مادر و فرزندان ایشان را شامل می شود. - بارکر، - 1377 یکی از وظایف جامعه شناسی، تشکیل گروه هاي کوچک و تقویت مناسبات خصوصی انسان ها است و به عبارتی دقیق تر بازسازي و دوام بخشیدن به خانواده است.

خانواده در این تعریف به منزله باقیمانده ثبات اجتماعی است؛ زیرا اتمام نهادهاي اجتماعی به علت صنعتی شدن از جرگه عوامل تثبیت کننده شخصیت خارج می شوند. زندگی در جامعه به منزله نقطه مقابل زندگی در خانو اده مطرح شده است. از نظر شلسکی4، زندگی در جامعه تغییر ناپذیر است و پویایی و قوانین خاص خود را داراست. در مقابل جهان بی احساس بیرون از خانه که با انضباط خشک و نظم بی روح و ملال آور همراه است، خانواده با فضایی سرشار از احساس مشترك، آرامش و محیط انسان گرم به منزله مکان زندگی خصوصی و یا بهتر بگوییم انسانی جلوه گر می شود. - روزن بام، - 1367

اهمیت تربیت دینی و کارکرد هاي خانواده

در جهان کنونی، رفتار انسانی در قالب فن آوري رفتار و مهندسی ژنتیک شکل می گیرد، زندگی اخلاقی بشر در اثر تزلزل نظام هاي ارزشی و انحلال مبانی مقدسات مورد تهدید قرار گرفته، پایدارترین عقاید دینی از وي گرفته شده، اندیشه هاي مکانیکی و عاریتی جایگزین آن گردیده و انسان با بحران هاي گوناگون درونی و بیرونی مواجه شده که مهم تر از همه بحران معرفت دینی و بدتر از آن، بحران تربیت دینی است. - کریمی - 16 ,1381 تنها راه فرار از این بحران ها روي آوردن عمیق و عاشقانه به خویشتن خویش، فطرت اصیل و احساس درونی حقیقت جو است.

به عبارت دیگر، راه خروج از بحران هاي زندگی کنونی بازگشت به اسلام و قرآن است که سعادت دنیا و آخرت انسان را تأمین می کند. اگر به گذشته تاریخ نگاه کنیم، به این نتیجه میرسیم که هدف انبیا - علیهم السلام - از دعوت مردم به خدا، توحید و معاد و نجات آن ها از بحران هاي زندگی بوده است. مفاهیم متعددي در قرآن کریم وجود دارند که مستقیم یا غیر مستقیم، بر تربیت دینی دلالت دارند؛ مانند مفهوم تقوا، تزکیه و امثالآن که مکرّر در قرآن ذکر شده و محتواياین گونه مفاهیم بدون تربیت دینی قابل تحقق نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید