بخشی از مقاله
چکیده:
امروزه یکی از بحرانیترین مسائل پیش روی طراحان و برنامه ریزان توسعه فضاهای سبز در شهرها، وضعیت منابع آب موجود میباشد. در سالهای اخیر کاهش نزولات جوی و بروز پدیده خشکسالی در اکثر مناطق کشور به چالش قابل توجهی تبدیل شده و از این رو بیش تر از گذشته، نگرش ایجاد الگوی کشت پایدار در فضاهای سبز شهری را مورد توجه دست اندرکاران امر قرار داده است. آنچه که مسلم است باید دانش طراحی منظر و فضای سبز در شهرها به سمتی پیش برود که با حداقل مصرف آب، حداکثر میزان فضای سبز را ایجاد نماید. بنابراین مفهومی از طراحی منظر سازگار با مناطق خشک و نیمه خشک تحت عنوان رویکرد خشک منظر پردازی یا زری اسکیپینگ میتواند بدون آسیب رساندن به کیفیت و زیبایی محیط میتواند مصرف آب را تا 50 درصد کاهش دهد.
اصل سوم خشک منظر پردازی - گزینش گیاهان با نیاز آبی کمتر مخصوصا گیاهان بومی - به معنی استفاده از گیاهان با نیاز آبی کم به طوری که اصول منظر پردازی مثل رنگ، بافت، وحدت، تعادل، تسلسل، تنوع، قرینه، هارمونی، جذابیت به منظور القای زیبایی و ..... رعایت شود و به طور عمدهای از گیاهان بومی که با شرایط منطقه سازگار هستند و نیازهای اکولوژیک و آبی و تغذیهای کمی دارند استفاده شود. این نوع منظر پردازی جهت مناطق دارای آب و هوای خشک و بیابانی هستند بسیار پرکاربرد هست، چرا که میتوان در این روش با کمک گیاهانی که به تیمار و آبیاری کمتری نیاز دارند و با صرف زمان و هزینه کمتر، فضای سبزی مناسبی را برای قسمتهای وسیعی از شهرهای کشور ایجاد نمود.
واژگان کلیدی: خشک منظر پردازی، گیاهان بومی، تنش خشکی، کاهش میزان آبیاری، باغ ایرانی
مقدمه
بدون تردید فضای سبز یکی از عوامل پایدار حیات طبیعی و انسانی در شهر نشینی نوین به شمار میآید. در حال حاضر در اکثر کشور های جهان مهمترین عامل محدود کننده فضای سبز شهری کمبود آب است. کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و به علت موقعیت جغرافیایی خاص و قرار کرفتن در کمربند خشک نیمکره شمالی، بخش اعظم آن دارای اقلیم خشک و نیم خشک میباشد. بیشتر این مناطق که با محدودیتهای شدید منابع آبی، پوشش گیاهی و برخی دیگر از قابلیت های طبیعی روبروست، در عین حال در بردارنده بسیاری از سکونتگاههای بسیار کهن و مهم شهری و روستایی نیز هست .[1]
با توجه به این موضوع ضروری است که موضوع بحران منابع آب و مصرف بهینه آن هر چه سریعتر در دستور کار مدیران، برنامهریزان و طراحان توسعه فضای سبز در شهرها قرار گیرد. اما متاسفانه الگوی فضای سبز شهری فعلی، الگو میراث بر جای مانده از الگوی فضای سبز کشورهای پر آب و پر باران اروپایی است که آب و هوای معتدل و گرایش به گیاهان آبدوست دارند و گیاهان مقاوم به خشکی و بومی فلات ایران در این الگو جایی ندارد. نمونه بارز این حقیقت تلخ، توسعه مبهم سطح زیر کشت چمن در شهرها، حتی در اطراف بزرگراه ها با استفاده از بذرهای وارداتی از کشور هلند است. نتیجه اینکه به عنوان نمونه، مصرف آب فضای سبز شهر تهران تا حدود 1,5 میلیون متر مکعب در روز نیز گزارش شده است .[2]
این در حالی است که در پارهای از کشورهای پیشرفته قانون محدودیت استفاده از چمن به طور فزاینده ای توسط متخصصان باغبانی و کارشناسان پوشش چمنی بررسی شده و امروزه جنبش این رویکرد یک نگرش جامعتری را به منظور کاهش آبیاری چمن ایجاد نموده است .[3] در مناطق خشک استرالیا دقت بالایی به کاهش سطح چمن و استفاده چند منظوره از زمینهای چمنکاری میشود .راکس بی داونز و یکریک در ایالات استرالیای جنوبی از جمله شهرهایی میباشند که در طراحی منظر آنها سطح چمن کاری به حداکثر 100متر مربع کاهش یافته است و به جای آن از مواد دیگر نظیر سنگ فرش، مالچ، گیاهان پوششی بومی و مواردی از این دست استفاده میشود .[4]
امروزه یکی از بحرانیترین مسائل پیش روی طراحان و برنامه ریزان توسعه فضاهای سبز در شهرها، وضعیت منابع آب موجود میباشد. در سالهای اخیر کاهش نزولات جوی و بروز پدیده خشکسالی در اکثر مناطق کشور به چالش قابل توجهی تبدیل شده و از این رو بیش تر از گذشته، نگرش ایجاد الگوی کشت پایدار در فضاهای سبز شهری را مورد توجه دست اندرکاران امر قرار داده است. با توجه به کارکردهای مختلف فضای سبز در شهرها از جمله کارکردهای زیباییشناسی، اکولوژیکی، اجتماعی، تفرجی و ... ضروری است تا نسبت به افزایش سرانه فضای سبز پایدار، جهت رفاه حال شهروندان در شهرهای مختلف کشور چاره ای اندیشیده شود.
بنابراین در چنین شرایطی طراحی الگوهای خشک منظری و استفاده از گونه های درختی و درختچهای مقاوم به کم آبی میتواند در توسعه فضای سبز پایدار در شهرها مفید واقع گردد .[5]آنچه که مسلم است باید دانش طراحی منظر و فضای سبز در شهرها به سمتی پیش برود که با حداقل مصرف آب، حداکثر میزان فضای سبز را ایجاد نماید. بنابراین مفهومی از طراحی منظر سازگار با مناطق خشک و نیمه خشک تحت عنوان رویکرد خشک منظر پردازی یا زری اسکیپینگ میتواند بدون آسیب رساندن به کیفیت و زیبایی محیط میتواند مصرف آب را تا 50 درصد کاهش دهد .[6]
تعریف ایده، مفهوم و تفکر خشک منظر پردازی
منظر پردازی خشک محوطهسازی و ایجاد فضای سبزی با کیفیت است که همراه با صرفهجویی آب و محفاظت از محیط زیست میباشد این راهبرد میتواند جایگزینی مناسب برای انواع مختلفی از باغبانی سنتی جهت ایجاد فضای سبز باشد. اصطلاح Xeriscape اولین بار در ایالت کلرادو در دهه 1980 در پاسخ به خشکسالیهای طولانی مدت مطرح شد، که متشکل از دو واژه یونانی xero به معنی خشکی و landscape به معنی چشم انداز است. امروزه در بیش از 40 ایالت در سرتاسر ایالت متحده مورد استفاده قرار میگیرد .[7]در واقع خشکسالیهای بین سالهای 1986 تا 1988 و 1998 تا 1999 در آمریکا باعث شد تا Xeriscape به معنای واقعی خود، در تمام این کشور بکار رود. منظرپردازی خشک یک شکلی از چشمانداز میباشد. که در مصرف آب صرفه جویی کرده - حدود 30 تا - % 60 و با کاهش مصرف سوختهای فسیلی، کمک زیادی به حفظ محیط زیست میکند .[8]
خشک منظر سبکی از باغ سازی با کاربرد عناصر کم مصرف آبی و الگو گرفتن از سیماهای طبیعت مناطق خشک و نیمه خشک در طراحی منظر است .[9] این روش تأکید زیادی بر محوطه سازی هوشمندانه با جایگزینی گیاهانی که بومی اقلیم محلی است و جلوگیری از هدر رفتن آب از طریق تبخیر و رواناب دارد. از دیگر منافع آن علاوه بر کاهش مصرف آب میتوان به افزایش آب قابل دسترس برای مصارف خانگی، تفرجگاهی ومحیط زیست، همچنین کاهش زمان و هزینههای تأسیس و نگهداری یاد کرد .[10]به طور کلی هفت مرحله برای ایجاد فضای سبز با مصرف کارآمدتر آب وجود دارد که به ترتیب شامل مراحل برنامهریزی و طراحی، آنالیز خاک، گزینش گیاهان با نیاز آبی کمتر - گونههای مقاوم به خشکی و بومی - ، استفاده منطقی از سطوح چمنکاری، آبیاری کارا، استفاده از زمین پوش مناسب و نگهداری میباشد، که هر کدام از این مراحل یک عملیات باغبانی ویژه میباشند که با پیاده سازی آنها مصرف آب در فضای سبز بهینه میشود به طوری که منظرپردازی خشک منجر به کاهش مصرف آب تا % 50 بدون تغییر کیفیت و زیبایی محیط شود .[8]
همچنین چشم انداز حاصل با محیط زیست سازگار بوده و دسترسی به آب را برای سایر مصارف شهری و محیط زیست بیشتر میکند. در این راهبرد گیاهان به کود و مواد شیمیایی آفتکش کمتری نیاز دارد و با توجه به اینکه کشت چمن کاهش مییابد به نوعی موجب صرفه جویی در زمان، تلاش و هزینهها شده و میزان آلودگیها و زباله نیز کاهش مییابد .[11]خشک منظر پردازی - زری اسکیپینگ - یک سبک منظرسازی یا طراحی نیست، بلکه یک ایده یا مفهوم به منظور حفظ منابع آب، انرژی و صرفهجویی در زمان هست که میتواند در تمامی سبکهای منظر پردازی بهکار گرفته شود. بهطور واضحترمیتوان گفت خشک منظر پردازی - زری اسکیپینگ - منظری است که در ساختار تمامی سبکهای انگلیسی، ژاپنی، مدرن، پست مدرن، ساختارشکن و .... قرار میگیرد. این منظر میتواند هندسی یا غیر هندسی باشد. اصول شکل دهنده این ایده برگرفته از عملیات کشاورزی مناسبی است که با محیط خشک در کارکردی همراه و همآوا باشد .[12]
هماهنگی اصول خشک منظر پردازی - زری اسکیپینگ - با اصول منظر سازی باغ های ایران
اصطلاح زری اسکیپ برای اولین بار در سال 2000 میلادی در فرهنگ آکسفورد تعریف شد، در حالی که اصول علمی آن سالها پیش در منظر سازی باغهای ایران به کار رفته است. باغ ایرانی راهی به سوی تبیین توانمندی انسان در هم زیستی با طبیعت به ویژه در مناطق خشک و خشن کویری است. زری اسکیپ متشکل از هفت اصل کلی است که در راستای دستیابی به آبیاری بهینه در منظر تعیین شدهاند. به طور کلی این هفت اصل منظر سازی در مناطق خشک با سبک باغسازی ایرانی هماهنگی دارند .[13]
شاخصههای گونههای گیاهی مورد استفاده در خشک منظر پردازی
با توجه به نقش اساسی و حیاتی گیاهان در رویکرد خشک منظری انتخاب گیاهان مناسب بسیار مهم است و بنابراین شناخت گیاهان بومی و سازگار هر منطقه به علت سازگاری آنها با شرایط محیطی منطقه ضروری به نظر میرسد چرا که این گیاهان به تیمار و آبیاری کمتری نیاز دارند.انتخاب گیاهان مناسب برای منظرپردازی خشک بستگی به آب و هوا دارد، منظرپردازی خشک متفاوت از منظرپردازی طبیعی میباشد چرا که در منظرپردازی خشک اگر چه برای محوطههای محلی بایستی انواع توصیههای محلی - بومی - مورد توجه قرار گیرد اما هدف لزوماً انتخاب گیاهان بومی نبوده و تاکید بر استفاده از گیاهانی است که در حفظ آب نقش داشته باشند. به طور کلی اکثر گیاهانی که در برابر خشکی مقاوم میباشند قابل استفاده در این راهبرد و جایگزینی با گیاهانی که مصرف آب بالایی دارند میباشند که شامل انواع مختلفی از گلها و درختان و درختچههای زینتی میباشد.
گیاهان بومی به دلیل سازگاری بالا با شرایط اقلیمی منطقه و در نتیجه هزینه پایین حفظ و نگهداری، گزینه مطلوبی در ایجاد یک فضای سبز پایدار هستند. در بکارگیری از گیاهان بومی در منظر شهری، استفاده از طراحی کاشت مناسب و رعایت اصول طراحی منظر به منظور ایجاد فضای سبز زیبا و مورد پسند شهروندان بسیار مهم است .[14]چند نمونه از گیاهان بومی و مقاوم به خشکی کارآمد جهت استفاده در خشک منظر پردازی گل و گیاهان دارویی: سریش، گون، تاج خروس، آویشن، بومادران، کور، اتریپلکس، گازانیا، گل ناز، اسطوخودوس، درمنه، علف مار، بومادران، سدوم، رزماری، استاتیس و ....
درختان: ابریشم مصری، ابریشم معمولی، ارس، اقاقیا، گونه های سرو، گونههای کاج، بنه، پده، توت، زبان گنجشک، سماق، سنجد، عرعر، نارگل، عناب، لیلکی، بلوط، انجیر، زیتون، سرخدار، باران طلایی و ....
درختچهها: ارس، ارغوان، اسپیره، اسکنبیل، بادام کوهی، برازمبل، پر، پرند، پیراکانتا، تاغ، تنگرس، ختمی، خرزهره، توری، راناس، ریش بز، زرشک، شن، شیرخشت، طاووسی، قره داغ، کاروانکش، کوشیا، گز، گل محمدی، نسترن،کلوتهآ، ویتکس و ....
چالشهای خشک منظر پردازی
یکی از چالشهای عمده برای منظرپردازی خشک عدم آگاهی و آموزش عموم مردم میباشد، که این به دلیل فرهنگ وابسته به گیاهان و مناظر سنتی بوده و پذیرش حذف چمن برای عموم آسان نمیباشد، با این حال چمن بصورت کامل در این راهبرد حذف نمیشود بلکه نوع چمن و محل چمنکاری بصورت ویژهای در منظرپردازی خشک مورد توجه قرار میگیرد بعنوان مثال با توجه به اینکه چمنها نسبت به بسیاری از گیاهان مورد استفاده در فضای سبز نیاز به آبیاری و نگهداری بیشتری دارند، از گونههای چمنی سازگار به خشکی و در مناطق خاص استفاده میگردند .[15] در حال حاضر در آمریکا بدلیل برنامههای آگاهی و آموزش طرز فکر در حال تغییر است و در برخی از ایالتها از جمله آریزونا و فلوریدا آموزشهای باغبانی در مورد مزایای زری اسکیپینگ برای عموم مردم فراهم شده است .[16] از آنجایی که در ایران یکی از دلایل مهم مصرف زیاد آب در فضای سبز شهری، استفاده از گیاهان با نیاز آبی بالا میباشد میتوان با استفاده از خشک منظرپردازی و شناسایی گونههای گیاهی مقاوم به خشکی و با کارایی بالا همچنین استفاده از الگوی گیاهی مناسب برای اقلیم کشور هم از