بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله ضمن بررسی ابعاد مختلف مفاهیم خلاقیت و نوآوري، به نقش اساسی این مفاهیم در ارزشزایی و نیز جایگاه سازمان بسیج سازندگی در فرهنگ سازي براي گسترش نوآوري وشکوفایی استعدادها توجه شده است. در این روند با استدلال برروي مفاهیم فرهنگ سازمانی، استعدادها و ارزش زایی با توجه به انتظارات جامعه اسلامی، در سایه خلاقیت و نوآوري آینده نگر سعی شده که نقش سازمان بسیج سازندگی در عرصههاي مختلف عملکردي به خصوص دفاع از انقلاب اسلامی و سازندگی فرهنگی تشریح شود. به نظر می رسد نهادها و سازمان هاي یک نظام براساس مزیت ها و یادگیري حاصل از بکارگیري خلاقیت و نوآوري در فعالیتها و نیز جهتدهی آن ها به سمت ارزشزایی و شکوفایی استعدادها در حوزههاي مختلف میتوانند با شناخت صحیح موقعیت هاي محیطی ضمن ایجاد فرهنگ سازمانی و ساختار مناسب جهت نیل به اهداف، جایگاه واقعی نظام مستقر درآن را نیز تعیین نمایند.
کلید واژهها: خلاقیت، نوآوري، ارزشزایی، فرهنگ سازمانی، یادگیري.
- 1 مقدمه
نظام هاي اجتماعی، اقتصادي و سیاسی در بیان عملکرد2 خود پذیرفته اند که باید براي جوامع مستقر در آن و حتی جامعه جهانی ارزش آفرین باشند، در غیر این صورت پارادایم3 و نظریه هایی که برآن مبتنی هستند ،به شدت مورد انتقاد قرار گرفته ودرعمل نمی توانند براي بلند مدت به حیات خود ادامه دهند. در این راستا است که نهادهاوسازمانهاي موجود در هر نظام، مسئول کیفیت بخشیدن به عملکردها و نیز خواستههاي آن نظام میباشند.نظام هاي مختلف موجود در دنیا با شدت و ضعف، مفهوم رقابت در سطوح مختلف را پذیرفت و بر اساس سازوکارهاي معین به آن شکل ویژه می دهند. این پذیرش باعث شد که نظام ها به فکر شناخت مزیت هاي خود بوده و ازحقانیت مورد ادعاي خود در قالب نظریه ها ومدل هاي گو ناگون، دفاع کنند. خلاقیت4 ونوآوري5 ا زجمله مفاهیمی هستند که در اغلب نظام ها مورد توجه قرار گرفته و از آن به عنوان بستر ساز و شتاب دهنده مزیتها و حتی خود مزیت نام برده شده است. با توجه به نقش رقابت دردنیاي کنونی، سعی براین بوده که با ادغام این مفاهیم و توسعه کاربردهاي آن ها، از اصطلاح مزیت رقابتی6 به عنوان یکی از مفاهیم پویا و پیچیده قرن بیستم و بیست ویکم یاد شود.
- 2 مبانی نظري خلاقیت و نوآوري
شناخت مفهوم خلاقیت و ابعادمختلف آن باتوجه به دیدگاه هاي نظري، ساده نمی باشد. به خصوص درباره نوع وویژگی هاي نتایج حاصل از تفکر و رفتار خلاق و ضرورت عینی بودن یا نبودن آن، مباحث گوناگون مشاهده می شود. درزیر به بررسی چند تعریف ا زخلاقیت پرداخته میشود:
-1 اکاف و ورگارا1 خلاقیت را در توانایی انسان ها دررفع یاکنارگذاشتن قید وبند هاي سنتی جهت یافتن پاسخ هاي نو براي مسایل میدانند. - Ackoff Vergara, 1981 -
-2 امابیل2 خلاقیت انسان ها را یک فرایند ذهنی می داندکه قادر می باشد به تولید یک ایده، مفهوم یا کالاي نو ختم شود. - Amabile, 1985 -
-3 هندي3 دریک بیان کلی، خلاقیت را روشی نو جهت اندیشیدن درباره موضوعات آشنا می داند که می تواند نتایج بسیاري را به دنبال داشته باشد. - Handy, 1990 -
-4 سیکزنت میهالی4 بر این باوراست که خلاقیت شامل هر ایده یا عمل جدید است که باعث تغییر مورد قبول دریک حوزه معین شود. - Csikszentmihalyi, 1990 -
-5 اولد هام وکامینگز5 خلاقیت را درمحور نتایج وعواقب آن که شامل ایده ها و محصولات ارزشمند باشد، تشریح نموده اند. - Oldham & Cummings, 1997 -
-6 لوسیر6 براین باور است که خلاقیت فقط شیوه اي از تفکردرانسان است که می تواند باعث زایش ایده هاي جدید شود. - Lussier, 2000 -
بررسی تعاریف گوناگون از خلاقیت نشانگر اولویت سه بعد زیر میباشد:
الف - نتایج حاصل از خلاقیت ب - فرایند خلاقیت ج - ویژگیهاي فرد خلاق
تاکید اصلی در این مقاله، نتایج و کارکرد هاي حاصل از خلاقیت در سازمان ها است. ویژگی هاي هر سازمان و محیط آن، نقش بارزي در این زمینه می توانند داشته باشند. درعمل براي آن که نتایج حاصل از خلاقیت بتواند عینی شود، احتیاج به نوآوري بوده و درکل می توان این مفهوم را عاملی مهم در استفاده از فرصتها دانست. بنابر این اگر خلاقیت در ارتباط با توانایی ایجاد فکر و ایده جدید درنظرگرفته شود، نوآوري را میتوان به معناي بکارگیري نتایج حاصل از خلاقیت دانست. - koonts & - Weihrich, 1990این نتایج می تواند در قالب ارایه محصول، ایده، راه حل و یا یک رویه و فرهنگ مشاهده شود که عمدتا دو عنصر تازگی7و ارزشمندي8 با آن همراه است.عنصر تازگی به جدید بودن آثار ونتایج و یا ارایه نتایج قدیمی درقالب و ترکیب جدیدي اطلاق می شودکه افراد جامعه و یا خبرگان حوزه مربوط، آن را درك نمایند.
همچنین ارزشمندي غالبا بر اساس منافع وتوان ارزشزایی در سطح فردي یا جمعی قابل توضیح است.نباید فراموش شود که د رطول تاریخ تا زمانی که ایدهها و تفکر ات جدید به مرحله اعلام و بکار گیري نرسیده بود، ریسک زیادي متوجه افراد و سازمان ها نمی شد اما زمانی که نوبت بکارگیري و استفاده از آن ایده ها وتفکرات فرا می رسید، ریسک حاصل از منابع مختلف، به تدریج ظاهر شده و در مقابل تغییرات مقاومت به وجود می آورد. همچنین باید درنظر داشت که نوآوري باعث نوعی تغییر میشود اما تمام تغییرات معرف نوآوري نیستند. - Robbins, 1998 - درگذر زمان مشاهده می شودکه مفهوم نوآوري وارد ادبیات تشریحی رقابت وعملکرد نظام هاي اجرایی شده وبه عنوان یکی از عوامل مهم، جهت تشریح مناسب مزیت هامطرح گردیده است.
- 3 استراتژيهاي نیل به مزیتهاي ارزش زا
استراتژيهاي مزیت رقابتی جهت ارزشزایی درقالب دونظریه کلی بررسی میشوند،که عبارتند ا ز:
الف - نظریه مبتنی برسازمان صنعتی– 1 مطابق این نظریه ساختارهاي بیرونی، تعیین کننده عملکرد سازمانها میباشد. به عبارت دیگر دراین نظریه، نیروهاي محیطی میزان عملکرد کلی سازمان ها را مشخص خواهد نمود. دو فرض اساسی این نظریه عبارتند از:
-سازمانها میتوانند بر اساس منابع استراتژیک تحت کنترل آن ها طبقهبندي شوند
-نا همگونی میان منابع استراتژیک سازمانها ،عمر طولانی نخواهد داشت
براساس نظریه سازمان صنعتی، نقش شاخص هاي عملکردي درون سازمانی چندان بررسی نمی شود و سازمان ها به وسیله استراتژيهایی مانند سرمایهگذاريهاي پر بازده و صرفه جوییهاي اثرگذار میتوانند داراي عملکرد مناسب شوند. - Foss & - Knudser, 2003
ب - نظریه مبتنی بر منابع– 2 این نظریه برویژگیهاي درونی سازمانها تاکید داشته واز این ویژگیها به عنوان منابع سازمانی یاد می شود. به عبارت دیگر مطابق این نظریه، پور تفولیوي3 منابع داخلی جهت کسب مزیت بیشترین نقش را ایفا میکند به طوري که قوت و ضعف منابع داخلی سازمانها بر روي توانمندهاي استراتژیک آنها درکسب مزیت موثر است.
باتوجه به این که دراین نظریه به استراتژي سطح کسب وکار و سطح سازمان هم زمان توجه میشودو از چهار عامل زیر ،جهت طراحی ساختارعام مزیت رقابتی استفاده میشودکه عبارتند ا ز: - - Hill and Jones, 2006
-نوآوري
-کارایی
-کیفیت-پاسخگویی
منشاي پیدایش ساختار عام مزیت رقابتی از صلاحیتهاي ممتاز سازمانی برمی خیزد. این صلاحیتها معرف توانمنديهاي منحصر به فردي است که از ترکیب انواع داراییها4 و قابلیتها5 حاصل میشود.دارایی ها قالب محدودي از مفهوم کلی منابع هستندکه جهت فعالیت در فرایند هاي مختلف توان کارکردي دارند. درکل منابع می توانند به انواع مختلف شامل منابع مالی6، منابع فیزیکی7 و منابع انسانی8 تقسیم شوند. این منابع می توانند ملموس یا غیر ملموس9 نیزدر نظر گرفته شوند.قابلیت ها به چگونگی استفاده از منابع سازمان ها مرتبط است. به عبارت بهتر، قابلیت ها عبارتند از مهارت هاي یک سازمان براي کسب مزیت رقابتی از منابع تحت اختیار. قابلیت ها عمدتاً به دلیل وابسته بودن به ساختار و نظام کنترلی سازمانها، ناملموس تلقی میشوند. - Hill and Jones,2006 - فعالیتهاي سازمان با توجه به شروط زیر، میتوانند به صلاحیتهاي متمایز دسترسی پیدا نمایند: - - and John,1997 Harrison
-ارزش زا بودن - شایستگیهاي متمایز -
-همگانی نبودن - حفظ ارزش -
-عدم قابلیت کپی برداري - پایداري -
- فرصت زا بودن در طول زمان - سود آوري -
مفهوم نوآوري از پایه هاي اساسی کسب مزیت رقابتی به حساب میآید و در متون متعدد به صورت مستقیم از آن به عنوان عوامل ایجاد کننده مزیت رقابتی یاد شده و حتی در مواقعی نیزکه به صورت غیر مستقیم، به طور مثال در استراتژي هاي