بخشی از مقاله

چکیده    
مبحث خودگروی اخلاقی در طول حیات انسان مقولهای دیرین و دارای ابعاد و مولفههای مختلفی است, منظرگاههای علمی و تئوریکی و راهکارهای عملی فراوانی برای این موضوع طرح شده و از دیرباز محل مناقشه ارباب نظر در حوزههای دین, فلسفه, اخلاق و مدیریت بوده است روش تحقیق در این مقاله تحلیل محتوا - content analysis - است وضمن بررسی فعل اخلاقی, خاستگاههای روانشناسی و نظریه اسناد مورد بررسی قرار میگیرد و سپس نظریات متعدد مرتبط با معیارسنجی فعل اخلاقی از جمله نظریه دگردوستی, حسن و قبح ذاتی افعال, الهام وجدان و امثال آن بررسی و به عوامل موثر بر رفتار اخلاقی و غیر اخلاقی پرداخته میشود سپس اصول چهارگانه علم اخلاق ارزشی یعنی تعهد, نظارت, حسابگری و سرزنش نیز با استناد به روایات مورد بررسی و مطالعات روانشناسان نیز مورد تأکید قرار میگیرد.

واژههای کلیدی: خودگروی اخلاقی, سازمان اخلاقی, فعل اخلاقی, تعهد, حسن و قبح ذاتی افعال

مقدمه

از دو دیدگاه منزلت2 آزادی انسان و بار تعهدی3 که به دوش میکشد, قائمه رفاه و سعادت فردی و اجتماعی یک تشکیلات و جامعه را نظام اخلاقی میدانند. و از دیرباز در متون و نصوص کهن, ارزشی, علمی, سیاسی, اداری و مدیریتی به این مهم پرداخته شده است تا جائیکه پایبندی به این مسئله راصراحتاً در قرآن کریم نیز مشاهده میکنیم که میفرماید کسیکه ضمیر خود را از اخلاق ناپسند تزکیه نماید رستگار است و هر آنکه درون خود را به یک نظام اخلاقی مقید نکند و به فساد و تباهی بکشاند زیانکار خواهد بود.4 - سوره شمس آیات - 9 - 10از طرفی نیاز یکی از مسائلی که در فلسفه اخلاق از دیرینگی و کهن بودن برخوردار است این قاعده است که معیار فعل اخلاقی چیست؟

در این مقوله نظریات متعددی وجود دارد. بطور کلی هر کاری که انسان آن را به حکم ساختمان طبیعیاش انجام دهد فعل طبیعی به شمار میرود و فعل اخلاقی به تعبیری فعل غیر طبیعی نامیده میشود - مقیمی, ,1380 ص - 173 این بمعنای غیر عادی نیست بلکه معنای دیگری در نهاد یا لایههای آن پنهان است و آن فعل فراسویی و فرامادی و وابسته به باورمندی درونی است. و به زعم راولز همه چیزهای خوب و اساسی مانند آزادی5 و فرصت,6 درآمد,7 تعهد,8 ثروت9 و پایبندی به اصول خاص عامل غنای فردی و اجتماعی و زیربنای منشور اخلاقی است - Rawls, 1991, p221 - در این مقاله سعی بر بازنگری مبانی و زمینههای تدوین منشور اخلاقی سازمان و منابع انسانی هستیم و تأکید اصلی با محوریت بررسی معیارهای جهانی منشور اخلاقی کسب و کار است که به تفصیل به آن میپردازیم.

بیان مسأله                    
خودگروی و منشور اخلاقی مبحثی است که به زعم فلاسفهای مانند باتلر از »حب ذات«10 ناشی میشود که درنظریه روانکاوی معادل خود11 میباشد, ولی به زعم فلاسفهای مانند فرانکنا لزومی ندارد خودگرایی اخلاقی, خودپرستی یا حتی بمعنای خودپسندی و خودخواهی - به مفهوم روزمره این اصطلاحات باشد. خودگروی اخلاقی نظریهای اخلاقی12 است نه الگوی عمل یا ویژگی منشی خاص و با مقوله ماحی الذات بودن - یعنی کارهای نیک را به خود نسبت ندادن - و خودناپسندبودن, در مقام عمل سازگار است. لذا حتی اگر خودگرایی اخلاقی یعنی فردی که ذات گرایش اخلاقی را در جریان زندگی عادی یا زندگی حرفهای13 و شغلی خود و هماهنگ با نظریهاش رفتار کند, باز هم ممکن است کارهای خودپرستانه, خودپسندانه, خودبینانه یا خودخواهانه را انجام ندهد.و در صورتی چنین کارهایی را انجام میدهد که گمان کند انجام این کارها در دراز مدت به سود او تمام میشود ولی لزومی ندارد این گونه بیندیشد - فرانکنا, ,1383 ص - 52

در زندگی حرفهای و تعاملهای اجتماعی ممکن است فکر کند که »بهترین تدبیر« تواضع و رعایت حال دیگران است مانند درستکاری, به بیان دیگر او ممکن است خودگرای کاملاً بصیر باشد. و در برخی فرهنگهای سازمانی این حالت به پاردایمهای ذهنی مزمن تعبیر شده است که فرد به دنبال بهترین عملکرد14 با رویکرد به اخلاق حرفهای که از نتیجه دستیابی به اهداف سازمانی حاصل میشود. - dietrich, Dorner, 1996,p.11 - و بعنوان یک معیار یا ملاک درباره موفقیت حرفه ای, فردی و سازمانی تلقی میشود - Ingram & Mcdoell, 1998, p.40 - لذا اگر بیشتر تعمق کنیم و درباره چیستی اصل خودگرایی اخلاقی بحث کنیم فلاسفه جواب میدهند که اگر فرد را عامل اخلاقی - در جامعه, سیستم, خانواده, سازمان و... - در نظر گیریم مبنای ذهن و اعتقادی او شامل مولفههای زیر است:

1.احساس میکند وظیفه یگانه و اساسی او این است که بیشترین غلبه ممکن خیر بر شر را برای خود فراهم آورد که البته تنها بخشی از خودگرائی اخلاقی درباره فرد در نقش ناظر,15 مشاور16 یا حاکم اخلاقی چنین است.

2.حتی فرد به هنگام حکم اخلاقی درباره دوم شخص و سوم شخص, باید از چیزی پیروی کند که به سود خود اوست و نتایج و عواقب مثبت محیطی و روحی روانی در پی داشته باشد که در برخی سازمانها این مهم را در منشور اخلاقی17 سازمان لحاظ کردهاند. که در برخی از این نظامنامهها به سه بعد توجه زیادی شده است و شامل:
الف - عملکرد گذشته, موفقیتها و تعهدات اخلاقی ثبت شده در سوابق سازمان

ب - محک زنی و مقایسه عملکردی با دیگر سازمانها        

ج اهداف یعنی مقایسه میزان تحقق اهداف - دستاوردها - - Ingram   Mcdomell, 1996, p.40 -         

.3  خودگرای اخلاقی کسی است که ضمن پافشاری بر اصول اول و دوم, خیر و مصلحت را به سعادت18 و سعادت را به معرفت19 و قدرت20 و تحقیق - کمالات - نفس, یا انچه افلاطون زندگی آمیخته بالذات, معرفت و چیزهای خوب دیگریمینامد تعریف میکند.بهر حال خودگروی اخلاقی, مصلحت گروی در زندگی اخلاقی را مهم تلقی میکند و از آن حمایت میکند.یکی از دلایل مهم دیگری که مبنای خردگروی اخلاقی تلقی شده است دلیل روانشناختی است, که دلیلی برخاسته از طبیعت آدمی است. به عقیده روانشناسانی همچون یونگ21 ما همگی چنان ساخته شدهایم که همیشه کاری را انجام می دهیم که گمان میکنیم بیشترین غلبه خیر بر شر را به ما میدهد - pargament , k, 1990, p42 -

و البته در کنار آن گرایش به سود22 و رفاه نسبی را نیز طالب هستیم. به گفته باتلر, این سخن بدین معناست که »حب ذات« یکی از اصول اساسی سرشت آدمی است, در مجموعهای از تعابیر جدید, این بدان معناست که ارضای نفس هدف غائی بسیاری از فعالیتهای آدمی است و اصل لذت گرائی, انگیزه اصلی هر فرد است.مفهوم دیگر در قاعده خودگروی اخلاقی از منظرگاه روانشناسی, مفهوم اسناد23 است که از موضوعات محوری و مهم روانشناسی اجتماعی است و کاربرد زیادی در مبانی سازمانی و زندگی حرفهای و شغلی دارد و هدف آن روشن کردن این نکته است که ما در تلاش خود برای توجیه رفتارها از چه قواعدی استفاده میکنیم, به چه اموری پایبند هستیم و چه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید