بخشی از مقاله

چکیده

جهان در شرایط متغیری از فرآیندها قرار دارد. در این بین سازمان ها به شدت متاثر از تغییرات شتابناک قرن حاضر قرار دارند. بدین منظور سازمان ها نیازمندند به طور منظم فرآیندها و روش های خود را به منظور ایفای نقش معنادار در محیط مورد بازبینی و بررسی قرار دهند و فرآیندهای عملیاتی خود را به منظور دستیابی به رسالت ها، ارزش ها و مطلوبیت ها، طوری سازمان دهی کنند که علاوه بر حفظ و بقای خود در شرایط حاضر بتوانند پاسخگوی نیازهای محیطی باشند.

بر این اساس پاسخگو بودن سازمان ها در شرایط متغیر محیطی اهمیت و ضرورت اساسی دارد. از دیدگاهی کلی، تفکر راهبردی یک بصیرت و فهم از وضع موجود و بهره برداری از فرصت ها است. این بصیرت کمک می کند تا واقعیت های بازار و قواعد آن به درستی و به موقع شناخته شود و بای پاسخگویی به این شرایط راهکارهای بدیع و ارزش آفرینی خلق شود. تفکر راهبردی یک مهارت حیاتی رهبری در هزاره جدید است که لازمه توانمندسازی سازمان برای پاسخگویی، بقا و رشد سازمان در محیط به شدت رقابتی لازم است.

بنابراین با توجه به این که محیط آینده محیط راهبردی است و چنین محیطی، فرار، نامطمئن، پیچیده و مبهم است. لازم است جهت انطباق و سازگاری و به طور کلی پاسخگویی، تفکر راهبردی به عنوان یک اصل اساسی مورد استفاده قرار گیرد. از این رو پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی مفهوم و اهمیت تفکر راهبردی و نقش آن در پاسخگویی محیطی می پردازد و در نهایت الگویی جهت توسعه ی تفکر راهبردی در سازمان ها ارایه می دهد.

مقدمه

تحولات شگرف انتهای قرن بیستم و پیش بینی انقلابات علمی، اطلاعاتی و مدیریتی در قرن بیست و یکم، مبین ابهام اساسی فراروی بشریت در مواجهه با آینده است. نقش محوری سازمان ها در شکلگیری و رهبری این تحولات انکار ناپذیر است. امروزه سازمانها با توجه به نقش فزایندهای که در زمینه پیشرفت و ارتقای کشورها به عهده گرفته اند، موظفند بهطور دائمی ساختارهای سازمانی و نیازهای خود را جهت پاسخگو بودن در برابر رسالت های خود، مورد بازنگری و ارزشیابی قرار دهند

در واقع، یکی از مهمترین و اساسیترین فعالیتها در سازمان جهت همگامی مثبت با تغییرات و توانائی رقابت سالم در جامعه استفاده از سیستم های بهبود پاسخگویی جهت رسیدن به هدفهای مطلوب و سازنده آن سازمان محسوب میشود

به تعبیری میتوان گفت: عصر ما عصر تغییرات است و انسان امروز دستخوش امواج تغییرات است. از این رو وجود سازمان های مناسب در هر جامعه ای که بتواند با پاسخگویی مناسب، در برابر امواج تغییرات از عهده ی وظایف خود برآیند، از مهم ترین وسایل دسترسی به ترقی و پیشرفت است.

سازمان پاسخگو با شرایط محیط بیرونی به طور موفقیتآمیزی تعامل برقرار کرده و سازمان را به طور اثربخش در جهت اهداف و مقاصد اصلی خود هدایت میکند

پاسخگویی تنها شامل توانایی سازمان برای انجام وظایف به طور مؤثر نیست، بلکه شامل توانایی سازمان برای رشد و بهبود مداوم خود با توجه به تغییرات محیطی نیز میباشد. افراد سازمانی، در سازمانهای پاسخگو، کارکنانی متعهد و وظیفه شناس، با روحیه و عملکرد بالا هستند. سازمان پاسخگو جایی است که افراد میخواهند در آنجا بمانند و کار کنند و به آن افتخار نموده و متناسب با تغییرات محیطی اقدام مناسب را به عمل می آورند

سازمان های پاسخگو درصدد تحقق سه نوع هدف عمده می باشند؛ انطباق و تحقق رسالت و اهداف خود، یگانگی و یکپارچگی - انسجام - سازمانی و ایجاد تناسب محیطی که برای این امر نیازمند این است که؛ سطوح فنی، اداری و نهادی آن هماهنگ و همخوان عمل نماید

در این زمینه به منظور پاسخگویی معنادار و سازشکاری در محیط رقابتی رهبران سازمان ها می بایست از مهارتهای راهبردی برخوردار باشند که بتوانند سازمان خود را با محیط وفق دهند و با پاسخگویی به موقع و مناسب سازمان را از ضربه های ناشی از محیط مصون نمایند. در این زمینه پارادایم تفکر راهبردی نقش اساسی را می تواند ایفا نماید

تفکر راهبردی به مفهوم آمادگی ذهنی و اجرایی فرد برای انطباق با شرایط و تقدم زمانی و معنایی برای تغییرات محیطی می باشد. تفکر راهبردی پیش بینی آینده نیست، بلکه تشخیص به موقع خصوصیات میدان رقابت و دیدن فرصت هایی است که رقبا نسبت به آن غافل هستند. در ادبیات مدیریت راهبردی بر چیزی که تفکر راهبردی خوانده می شود توافق چندانی وجود ندارد

مشکل اساسی تفکر راهبردی عدم درک مفهوم آن - مینتزبرگَ، - 1994 و پیشرفت محدود آن در میان رهبران سازمان است 

از دیدگاهی کلی، تفکر راهبردی یک بصیرت و فهم از وضع موجود و بهره بردایری از فرصت ها است. این بصیرت کمک می کند تا واقعیت های بازار و قواعد آن به درستی و به موقع شناخته شود و بای پاسخگویی به این شرایط راهکارهای بدیع و ارزش آفرینی خلق شود 

تفکر راهبردی یک مهارت حیاتی رهبری در هزاره جدید است که لازمه توانمندسازی سازمان برای پاسخگویی، بقا و رشد سازمان در محیط به شدت رقابتی لازم است

بنابراین با توجه به این که محیط آینده محیط راهبردی است و چنین محیطی، فرار، نامطمئن، پیچیده و مبهم است ؛ لازم است جهت انطباق و سازگاری و به طور کلی پاسخگویی، تفکر راهبردی به عنوان یک اصل اساسی مورد استفاده قرار گیرد. تفکر راهبردی از طریق ایجاد انسجام درونی زمینه پاسخگویی در فضای رقابتی را به وجود میآورد

آبراهامّ - 2005 - بیان می دارد رهبران راهبردی با استفاده از تفکر راهبردی به تصمیمات راهبردی مبادرت میورزند، و زمینه اثربخشی معنادار در محیط را برای سازمان به وجود می آورند.

ترک زاده - 1388 - بیان می کند در شرایط پیچیده و پویای محیطی سازمان ها به طور فزاینده ای به عنوان سیستم های پیچیده سازوارشونده توصیف می شوند. که باید به گونه ای پیچیده و سازوارشونده در محیط و با محیط رفتار کنند. هدف این نوع سیستم ها این است که پاسخگوی نیازهای محیطی باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید