بخشی از مقاله
چکیده
کارآفرینی فرآیند پویاي تولید تدریجی ثروت است. کسانی این ثروت را تولید می کنند که ریسک هاي بزرگ مالی، زمانی و یا تعهد شغلی را می پذیرند یا براي بعضی محصولات و خدمات ارزش می آفرینند. محصول یا خدمت ممکن است جدید یا منحصر به فرد باشد ولی نکته اساسی در ارزشی است که کارآفرین به آن می بخشد. امروزه بسیاري از کشورهاي جهان و همچنین اندیشمندان گفته شومپیتر مبنی بر کارآفرینی موتور توسعه را پذیرفته اند، و خط مشی گذاران سعی دارند که از این اهرم توانا در ایجاد توسعه و رفاه کشور خویش بهره بگیرند.
از جمله عوامل مهمی که می تواند در ترویج کارآفرینی و در نتیجه ایجاد توسعه در کشور موثر باشد، محیط فرهنگی کارآفرینانه است.در این مقاله سعی شده همه ي ابعاد کار آفرینی مورد توجه قرار گیرد. نوع پژوهش توصیفی و تحلیلی و به روش کتابخانه اي است. در ابتدا مبانی زیر بنایی کار آفرینی مورد تبیین قرار گرفته است و سپس به نقش فرهنگ و ارزشهاي اسلامی در کار آفرینی سازمانی پرداخته شده است.
واژه هاي کلیدي: کار آفرینی، کار آفرینی سازمانی، توسعه، خلاقیت، اسلام، فرهنگ اسلامی
مقدمه
امروزه تغییر، جزء طبیعی بسیاري از صنایع به ویژه صنایع پویا شده است. از طرفی نیاز به نو آوري و داشتن نیروي کارآفرین باعث شده است بسیاري از سازمان هاي کشورهاي توسعه یافته به تجدید نظر در ساختار سازمانی خود بپردازند. واژه ي کار آفرینی از کلمه فرانسوي به معناي متعهد شدن گرفته شده است و کار آفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره هاي یک فعالیت اقتصادي را سازماندهی، اداره و تقبل کند. یک کار آفرین پیوسته، در حال تغییر و رشد است و با تلاشی مستمر می کوشد با اتکا به نفس فراوان و با استفاده از حداکثر توانایی ها از منافع مادي و معنوي جامعه اي که در آن زندگی می کند بهره برداري کند.
موضوع کار آفرینی به عنوان رویکرد تازه اي در عرصه ي مدیریت و در حیطه هاي متعدد دولتی، بازرگانی، صنعتی و آموزش عالی ظاهر شده است.مدیران آموزشی باید با دانش مدیریت و دانش آموزش و پرورش و همچنین کارآفرینان نیز باید با دانش کار آفرینی و دانش در حوزه ي آموزش و پرورش آشنا باشند. می توان گفت که مدیریت و کارآفرینی در حیطه هاي مختلف به همدیگر نزدیک شده و به صورت تعاملی با همدیگر مرتبط شده اند.
براي پی بردن به اهمیت پرورش روحیه کارآفرینی کافی است بدانیم که فقط بین سالهاي 1999 تا 2000 در کشور آمریکا قریب به 10/8 میلیون شغل برخاسته از فعالیت هاي کار آفرینانه به وجود آمده است که در مقایسه با حذف 8/3 میلیون شغل به سبب سیاست هاي کوچک سازي و بهره ور کردن فعالیت ها، اقدامات کارآفرینانه به ایجاد تقریبا 2/5 میلیون فرصت شغلی به طور خالص کمک کرده است و اثرات منفی ناشی از بیکاري را برطرف ساخته است.
ارتقاي عملکرد یکی از چالش هاي سازمانهاي بخش خصوصی، دولتی و عمومی است. یکی از رویکردهاي استراتژیک سازمانها براي نیل به عملکرد بالا و دستیابی به موفقیت هاي چشم گیر، کار آفرینی است.
سیر تاریخی تعاریف کارآفرینی
واژه کارآفرینی دیر زمانی پیش از آنکه مفهوم کلی اش به زبان امروزي درآید، در زبان فرانسه ابداع شد. در اوایل سده شانزدهم میلادي کسانی را که در امر هدایت مأموریت هاي نظامی بودند، کارآفرین می خواندند. از حدود سال 1700 میلادي به بعد، فرانسویان درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار ساخت جاده، پل، بندر و تأسیسات بودند نیز لفظ کارآفرین را به کار بردند.در دوره هاي بعد - قرن هفده تا اوایل قرن بیستم - کارآفرین از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد متمایز می شود؛ به طوري که کسی که سرمایه را تأمین می کند، با کسی که خطر می کند، متفاوت است. کسی که سود حاصل از سرمایه را تحصیل می کند با شخصی که سود حاصل از توانمندي هاي مدیریتی را دریافت می کند، تفاوت دارد.
در قرن بیستم، مفهوم نوآوري به یک جزء اصلی تعریف کارآفرینی تبدیل شده است. مفهوم نوآوري می تواند شامل هر چیزي باشد ؛ از یک محصول جدید گرفته تا ایجاد یک سیستم توزیع جدید و یا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید براي انجام امور. این مفهوم به دلیل افزایش رقابت در بازار تولیدات و تلاش براي استفاده از نوآوري به منظور ایجاد یک مزیت رقابتی در کسب و کارهاي موجود و بقاي آنها افزایش یافت.