بخشی از مقاله

درک بهتر مفاهیم حوزه مدیریت دانش از طریق ساختن آنتولوژی با رویکرد منطق فازی

چکیده

بازنمایی و مفهومی سازی دانش موجود در حوزه ای خاص در قالبی شکلی و رسمی که توسط ماشین قابلپردازش بوده و به شناخت بهتر و دقیق تر مفاهیم آن حوزه و روابط بین آنها کمک نماید، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راه های بازنمایی و مفهومیسازی و شناخت مفاهیم یک حوزه، هستاننگاری آن حوزه است. از آنجایی که دیریتم دانش، کاملاً یک مفهوم و روش جدید مدیریت را معرفی می کند و بر پیوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با فعالیتها و اطلاعات با فرد، برای تحقق اشتراک دانش، توجه دارد لذا مهمترین دلیل پرداختن به چنین پژوهشی پاسخ به این سؤال است که "چگونه میتوان شبکه مفاهیم حوزه مدیریت دانش را در سطح سوم رسمی سازی (نمایش نیمه رسمی) مدلسازی نمود؟". برخی از مهمترین یافته ها و نتایچ این پژوهش عبارتند از ترسیم سلسله مراتبی مفاهیم موجود در حوزه مدیریت دانش و بررسی میزان (شدت) روابط بین مفاهیم مذکور با استفاده از منطق فازی. برای این کار پرسشنامه طراحی شد که در آن میزان و نوع روابط بین مفاهیمی چون فناوری های مدیریت دانش، نظریه های مدیریت دانش، مراحل فرآیند مدیریت دانش، متدهای مدیریت دانش و ... . در پایان شبکه مفاهیم حوزه مدیریت دانش با استفاده از خروجی های محیط توسعه آنتولوژی پروتژه (نسخه (5 به نمایش گذاشته شده اند.

کلیدواژهها: بازنمایی دانش، هستان نگاری، مدیریت دانش، منطق فازی، متغیر های زبانی

-1 مقدمه (کلیات پژوهش)

هستاننگاری، صرفا یک مجموعه از واژهها نیست زیرا واژه ها و کلمات، نامهای مفاهیم هستند درحالیکه هستاننگاری، یک نام مناسب را برای یک مفهوم جهت قابلفهم انسانی کردن آن، قرار می دهد. هستاننگاری، صرفا یک شبکه معنایی و یک چارچوب جهت نمایش رسمی دانش نیست زیرا هستاننگاری به محتوا نیز توجه می کند و نه صرفا قالب نمایش دادن مفاهیم. به عبارت دیگر، هستاننگاری، یک راهنمایی برای مدلسازی جهان به وسیله دقت در انتخاب دقیق طبقههای سطح بالایی که به اندازه کافی برای تشریح مفاهیم سطوح پایین، قابلاطمینان هستند، ارائه می دهد. هستاننگارها از مکانیسم های استنتاج جهت کمک به مدیریت دانش در شرایط وجود حجم زیادی داده و اطلاعات نیز پشتیبانی می کنند (Mizoguchi 2001) و (آسوشه و همکاران 1390، صفحات (65 - 48 و (قاضی میر سعید .(1392 مدیریت دانش، کاملاً یک مفهوم و روش جدید مدیریت را معرفی می کند و بر پیوند اطلاعات با اطلاعات، اطلاعات با فعالیتها و اطلاعات با فرد، برای تحقق اشتراک دانش، توجه دارد. مدیریت دانش طیف وسیعی از فعالیتها است که برای مدیریت، مبادله، خلق یا ارتقای سرمایههای

فکری در سطح کلان به کار میرود. مدیریت دانش طراحی هوشمندانه فرایندها، ابزار، ساختار و غیره با قصد افزایش، نوسازی، اشتراک یا بهبود استفاده از دانش است که در هر کدام از سه عنصر سرمایه فکری یعنی ساختاری، انسانی و اجتماعی نمایان میشود (حسین پور (1392 ، (حیات داودی (1392 و (رنجبرفرد .(1392 به منظور بهره گیری بهینه از این مفهوم و کارایی هایش نگاشت هستان نگاری از کلیه مفاهیم آن مفید است و از آنجایی که میان مفاهیم آن نوعی ابهام از منظر چگونگی ارتباطاتشان حاصل می شود، می توان نوعی رویکرد فازی داشت. در این پژوهش سعی بر آن است که از طریق شناسایی مفاهیم اولیه و ترسیم هستان نگاری و فازی کردن روابط میان مفاهیم، امکان ایجاد پایگاهی دانشی از مفاهیم این حوزه را فراهم آوریم. در واقع در این پژوهش قرار است به آنتولوژی مفاهیم حوزه مدیریت دانش با رویکرد منطق فازی پرداخته شود تا با استفاده از هستاننگاری مذکور، بتوان به تجزیه و تحلیل حوزههای مختلف مدیریت دانش اقدام نمود. بر همین اساس، با توجه به گستره ی وسیع دامنه مدیریت دانش و لزوم شتاسایی ابعاد آن به نحوی سازمان یافته، در این پژوهش با ترکیب متدولوژی های آسچلد 1996 و حورعلی 1390 ، هستان نگاری فازی مدیریت دانش اجرایی کرده و گراف هایی از شبکه مفاهیم در خروجی های نرم افزار پروتژه، ارائه می شوند. در واقع مسئله اصلی این پژوهش را می توان وجود حجم انبوهی از مفاهیم مرتبط با حوزه مدیریت دانش دانست که به دلیل مبهم و نامشخص بودن ارتباط دقیق بین این مفاهیم و نیز نیاز به مصورسازی آنها با توجه به مواردی چون فناوری های مدیریت دانش ، مکاتب مدیریت دانش و ... باید به هستاننگاری آن حوزه پرداخت. به منظور بهره گیری بهینه از مفاهیم مدیریت دانش و کارایی هایش نگاشت هستان نگاری از کلیه مفاهیم آن مفید است. و از طرفی مدیریت دانش یک مفهوم فازی است زیرا عوامل بسیار زیادی در فرایند انتخاب و به کارگیری و چرخه شکل گیری آن تاثیر می گذارند که هر کدام از این عوامل دارای ابهام و پیچیدگی زیادی هستند. و از طریق نظریه فازی می توان این ابهامات و پیچیدگی را با استفاده از معانی گوناگون و متغیر های زبانی، بیان و مدلسازی کنیم. با توجه به بررسیهای انجام شده در پایگاه های اطلاعاتی ایران داک، مگیران، پایگاه استنادی جهان اسلام و نیز پایان نامههای موجود در دانشگاههای تهران و تربیت مدرس، تاکنون پروژه تحقیقاتی مشابهی جهت بازنمایی و مفهومیسازی حوزه مدیریت دانش به صورت سلسله مراتبی و نیز ترسیم روابط بین آنها انجام نشده است. لذا با توجه به مطالب مذکور، مهمترین سوال این پژوهش بهمنظور شناخت بهتر مسئله این پژوهش، عبارت از "چگونه میتوان شبکه مفاهیم حوزه مدیریت دانش را در سطح سوم رسمی سازی (نمایش نیمه رسمی) مدلسازی نمود؟" است.


-2 ادبیات نظری پژوهش

-1-2 کلیاتی در مورد مدیریت دانش

مدیریت دانش، شامل همهی روش هایی است که سازمان، دارایی های دانش خود را اداره می کند که چگونگی جمع آوری، ذخیره سازی، انتقال، بکار گیری، به روز سازی و ایجاد دانش را دربرمی گیرد. در تعاریف مدیریت دانش، به مفاهیمی چون دانش رسمی، قوانین برنامه ها و رویه ها و دانش فنی ناملموس، مهارت ها و تجارب افراد، روش انجام کار توسط سازمان ها، ارتباط، تجزیه و تحلیل موقعیت، ارایه-ی راه حل های جدید برای مسائل و توسعهی روش های جدید انجام کسب و کار اشاره شده است. مدیریت دانش، رسیدن به اهداف سازمانی از طریق ایجاد انگیزه در کارگران دانش و ایجاد تسهیلات برای آنها با توجه به استراتژی شرکت است تا توانایی آنها برای تفسیر داده ها و اطلاعات (با استفاده از نتایج موجود اطلاعات، تجربه، مهارت ها، فرهنگ، شخصیت، خصوصیات فردی، احساسات و غیره) از طریق معنا بخشی به داده ها و اطلاعات افزوده شود. در تعریفی دیگر ،مدیریت دانش، مدیریت صریح و سیستماتیک دانش حیاتی و فرایندهای مربوط به ایجاد، سازماندهی، انتشار و استفاده و اکتشاف دانش است. پس از رشد نظریه ای هایی که بر چگونگی توزیع و جریان دانش در سازمان تاکید داشتند، مدلهایی نیز برای تبیین جریان دانش توسعه داده شده است. در این میان دو مدل معروفیت بیشتری دارند که مدل اول چرخه عمر دانش نام دارد و توسط موسسه همکاری بین المللی مدیریت دانش معرفی شده است. در مرحله اول از این جریان، اطلاعات و دانش تایید نشده از تعامل با دنیای خارج به دست می آید. سپس دانش و اطلاعات تحصیل شده، در سازمان و در قالب تلاشهای فردی یا گروهی تایید و

معتبر می شود و در نهایت دانش تایید شده در قسمتهای مختلف، برای افزایش اثربخشی سازمانی ترکیب و به کار گرفته می شود. مدل دیگری با نام مدل عمومی دانش، جریان دانش را در چهار فعالیت عمده سازمان می دهد: (شاکری (1392 ، (یانگ (1391 و (فلاح (1392

خلق دانش، اشاره به کلیه فعالیتهایی دارد که موجب ورود دانش جدید به سازمان می شود؛ ذخیره و نگهداری دانش که حفظ و موجود بودن دانش در سازمان را تضمین می کند؛ انتقال دانش شامل جریان یافتن دانش از یک گروه یا فرد در سازمان به گروه یا فرد دیگری

به کارگیری دانش شامل فعالیتهایی است که از دانش در فرایندهای کسب و کار استفاده می کنند.

2-2 کلیاتی در مورد آنتولوژی


بازنمایی و مفهومیسازی دانش عبارت است از دستیابی به مناسبترین اَشکال و شیوههای ذخیرهسازی دانش است. هر چند امر بازنمایی و مفهومیسازی دانش در همه زمینههای علمی همواره اهمیت داشتهاست، زمانی که رایانه ها بخواهند در کنار انسان، یا بجای انسان به استدلال بپردازند، نقش آن به دلیل مسائل مربوط به مقیاس پذیری، پر رنگ تر و اجتنابناپذیر میگردد. بازنمایی و مفهومیسازی دانش موجود در حوزه ای خاص در قالبی شکلی و رسمی که توسط ماشین قابلپردازش بوده و به شناخت بهتر و دقیق تر مفاهیم آن حوزه و روابط بین آنها کمک نماید، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راههای بازنمایی و مفهومیسازی و شناخت مفاهیم یک حوزه، هستاننگاری آن حوزه است (Mizoguchi 2001) و (آسوشه و همکاران 1390، صفحات .(65 - 48 هستاننگاری به معنای هستی شناسی (علم موجودات) بوده و ریشه در فلسفه دارد و تلاشی است برای توصیف اینکه هستی چیست؟ و اینکه جهان چگونه پیکربندی شده است؟ که یک سیستم از طبقه بندیهای حیاتی جهت بیان اشیاء و روابط درونی شان را معرفی میکند. مانند 10 گانه ارسطو که در کتاب ارغنونش، هستی را طبقه بندی کرده است. البته جدای از تعریف فلسفی هستان نگاری، هستاننگارهای رسمی بعد از قرن 18 مطرح شدند مانند بانگ 1977 و کارنپ
.1967 هستاننگاری در سیستمهای دانش بنیان، یک تئوری و سیستم از مفاهیم و واژگان مورد استفاده برای ساختن بلوکهایی در یک سیستم پردازش اطلاعات است (Fernández 2011) ، (Staab 2009) ، و (کی ارسلان .(1388 گروبر در سال 2003 هستاننگاری را یک توصیف صریح از مفهومیسازی تعریف کرده است و هستاننگارها را موافتنامه هایی درباره مفهومیسازی مشترک بیان کرد که مفهومی سازی مشترک شامل چارچوب هایی مفهومی برای مدلسازی دانش حوزه مورد نظر است. یک تعریف ترکیبی از هستاننگاری عبارت است از مفاهیم، سازمانهای روابط سلسلهمراتبی، روابط بینشان، قواعد و بدیهیات برای رسمی کرده مفاهیم و روابط بینشان. هستان نگاری، صرفا یک مجموعه از واژهها نیست زیرا واژهها و کلمات، نامهای مفاهیم هستند و هستاننگاری یک نام مناسب را برای یک مفهوم جهت قابل فهم انسانی کردن آن، قرار میدهد. هستاننگارها از تکسونومیها (طبقه بندی ساده مفاهیم) کاملتر و جامعترند زیرا به بررسی و تعریف ماهیت موجودیتها، وظایف و عملیاتهای مفاهیم، ویژگیهای مفاهیم پرداخته و اینکه آن مفهوم در محیط اجتماعی چگونه کار می کند را نیز بررسی میکند. هستاننگاری، صرفا یک شبکه معنایی و یک چارچوب جهت نمایش رسمی دانش نیست زیرا هستاننگاری به محتوا توجه میکند و نه قالب نمایش دادن مفاهیم. به عبارت دیگر هستاننگاری، یک راهنمایی برای مدلسازی جهان بهوسیله دقت در انتخاب دقیق طبقههای سطح بالایی که به اندازه کافی برای تشریح مفاهیم سطوح پایین، قابلاطمینان هستند، ارائه میدهد. بورست، تعریف گروبر از هستاننگاری را اصلاح و تکمیل کرده و بدین گونه تعریف میکند "یک تشخیص واضح و رسمی از یک مدل مفهومی مشترک" ( Kang Li (and Wang 2010 و (المصلاوی .(1390 در علوم رایانه و از نقطه نظر مهندسی، تعریف هستاننگاری دارای چهار واژه مهم است: (Xiaomeng Su 2004)

الف) مفهومی سازی: یعنی ساختن مدل انتزاعی پدیده ها در جهان بهوسیله شناسایی مفاهیم مرتبط با این پدیده ها ب) صریح: به معنای تعریف آشکار محدودیت های موجود در استفاده از ابزارهای طبقه بندی مفاهیم مورد استفاده ج) رسمی: بر این نکته دلالت دارد که هستاننگاری باید بهوسیله ماشین قابل خواندن باشد.


د) مشترک: بر این نکته دلالت دارد که هستان نگاری باید دانش مورد توافق جوامع را ضبط کند هستاننگاری به عنوان یک زیربنای اصلی در دورنمای وب معنایی مطرح است. یکی از امکانات مورد نیاز در زمینه تولید و توسعه و

مدیریت هستاننگارها، امکان بازنمایی و مفهومیسازی هستاننگارها میباشد. در کاربردهای واقعی، معمولا هستاننگارها شامل حجم زیادی اطلاعات میباشند، در واقع مدسازی دانش یک حوزه به کمک هستان نگاری، ساختار دانش را هم برای ماشین و هم انسان واضح و روشن میسازد. با داشتن یک حوزه برای حل مسئله، هستاننگاری آن قلب و هستهی مرکزی برای هر سیستمی است که از بازنمایی دانش در آن حوزه میخواهد استفاده کند. بنابراین، اولین قدم در طراحی یک سیستم دانشی، مدلسازی حوزه موردبررسی به کمک هستان نگارهاست. هستاننگارها همچنین امکان به اشتراکگذاری دانش را فراهم می سازند (آسوشه و همکاران 1390، صفحات (65 - 48 و (قاضی میر سعید (1392 و (یغمایی .(1388 یکی از مهمترین دلایل محبوب شدن هستاننگارها، قابلیت استفاده مجدد از هستاننگاری موجود به جای ایجاد دوباره آن میشود. هستاننگاری در یک حوزه خاص، قلب هر سیستم نمایش دانش برای آن حوزه را تشکیل میدهد. از دیگر کاربردهای هستاننگاری می توان به مواردی اشاره کرد که ممکن است پرس و جوهای کاربر در فرم غیر قابلفهم برای ماشین باشد، در این صورت هستاننگاری آن را به یک فرم قابلفهم برای ماشین تبدیل میکند (N. L Sarda. 2011) ، (Vidal -Castro 2011) ، (Wu 2012) و (حاجی نظری .(1391
-1-2-2 هستاننگاری فازی

از اهداف ساختن هستاننگار به صورت فازی و غیر قطعی میتوان به تسهیل قابلیت همکاری بین هستاننگارهای مختلف و مستقل از هم، ارائه قابلیتهای بازیابی اطلاعات به صورت انعطاف پذیرتر و کمک به مدیریت کردن عدم اطمینان در یافتن اطلاعاتی که با نیازهای کاربر مطابقت کنند، اشاره کرد. یک واژه در هستاننگاری فازی ممکن است چندین معنی مختلف داشته باشد که هر معنی با یک درجه عضویتی که بین صفر تا یک است، به واژه تخصیص داده میشود. دیوید پاری در سال 2006 بیان کرد که هر واژه یا آبجکت در هستاننگاری فازی، با هر واژه دیگر در هستاننگاری مرتبط است، البته با یک درجه عضویت: تعداد روابط یک واژه خاص با سایر واژههای در هستاننگاری فازی برابر است با تمامی واژههای هستاننگاری فازی منهای یک ( (Teemu Tommila et al. 2010 و (حورعلی (1390 و ( Lien-Fu Lai (et al. 2011 و .(Mazilescu et al. 2010) برای تخصیص دادن درجه عضویت به واژهها، هیچ رویکرد جهان شمولی وجود ندارد زیرا هر کاربر به دلیل تفاسیر مختلف افراد از واژهها، یک درجه عضویت مختلف را به واژه مورد نظر تخصیص میدهند. در هستاننگاری فازی از معانی آلترناتیو واژهها نیز استفاده میشود. و از (و) و (یا)ها برای گسترش حوزه پرس و جوها بهره می جوید. نرم افزار پروتژ هستاننگاری فازی را با مفاهیم، روابط و مثال های فازی تعریف می کند. هستاننگاری فازی با استفاده از بازخورد کاربر و واکنش وی در برابر تطبیق هایی که هستاننگاری فازی آنها را در نظر نگرفته و یا خیلی ناچیز میانگارد، به یادگیری پرداخته و وزن روابط فازی را در نتایج جستجوها، به روز رسانی می کند. یک هستاننگاری فازی به شدت وابسته به حوزه بکارگیری اش و هدفی است که بدان منظور توسعه یافته است. هستاننگاری فازی می تواند به مشکلات موتورهای جستجو پاسخ دهد. از آنجایی که مترادفها و واژههای مشابه برای کلید واژهها، جزء جستجوی صفحات وب قرار نمی گیرند، کاربران مجبور به وارد کردن چندین کلید واژه به صورت مجزا هستند. هستاننگاری فازی، فواصل معنایی مناسبی را بین واژهها بهمنظور انجام جستجوی معنایی کلید واژهها، ارائه میدهد. موتورهای جستجوی سنتی با تمامی کلید واژهها با یک اهمیت برخورد میکنند و کلید واژههای مهمتر، توجه بیشتری نمی کنند و این در حالی است که امکان دارد کلید واژههای مختلف، دارای درجات مختلفی از اهمیت برای کاربر باشد. مسئله اضافه بار اطلاعاتی، کاربران را برای یافتن اطلاعات واقعا مفید از یک حجم زیادی از نتایج جستجو، با مشکل مواجه میکند . با این حال موتورهای جستجو، مکانیسم طبقه بندی قابل بکارگیری ای جهت کاهش فضای جستجو و بهبود نتایج جستجو، ندارند. موتور جستجوی فازی، برای هر جستجو، تفاوت بین ترتیب نتایج جستجو و رفتار واقعی کاربر را از طریق کلیک کردن صفحات وب، ثبت می کند. در شرایطی که در تمامی حوزهها، مفاهیم با تعاریف غیر دقیق و مبهم به نمایش گذاشته میشوند، هستاننگارهای

قطعی مناسب نخواهند بود. برچسبهای فازی را میتوان بر طبق یک تابع عضویت با درک معنی و قبول ابهام، بروی اسناد بازیابی شده، ضمیمه کرد (M. Hadjiski, V. Sgurev and V. Boishina . 2008) و . (Uschold 1996 )

جدول-1 واژه نامه مفاهیم مورد استفاده در این تحقیق


-3 روش ساختن آنتولوژی حوزه مدیریت دانش و فازی کردن آن

روش شناسی این پژوهش، از نظر هدف، توصیفی - ارزشیابی است زیرا از طرفی اقدام به توصیف دقیق مفاهیم حوزه مدیریت دانش استخراج شده از ادبیات نظری و اسناد مرتبط میشود و از طرف دیگر نوع و میزان روابط بین این مفاهیم، توسط خبرگان ارزیابی و تعیین می شوند. به دلیل استفاده از مقالات و اسناد مرتبط با حوزه مدیریت دانش از منابع مختلف، روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و مطالعه است و ابزار گردآوری دادههای این پژوهش، پرسشنامه و مصاحبه خواهند بود. جامعه مورد مطالعه این پایان نامه را می توان به دو گروه کلی شامل گروه اول دربرگیرنده اساتید صاحب نظر در حوزه مدیریت دانش و گروه دیگر دربرگیرنده دانشجویان رشته های مرتبط با حوزه مورد مطالعه، دسته بندی نمود. در اینجا جامعه آماری را به گروهها یا خوشههایی از عناصر تقسیم و تمام عناصر خوشههای انتخاب شده در نمونه منظور میشود (آذر و مومنی 1388، صفحات .(8 - 3 در واقع روش نمونه گیری در این پایان نامه ، نمونه گیری خوشه ای بوده و حجم نمونه نیز در مجموع 30 نفر از دو گروه معرفی شده در جامعه آماری خواهند بود. در واقع مشخصات علمی خبرگان از نظر مدرک تحصیلی و رتبه علمی باید حداقل دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته های مرتبط با مدیریت دانش باشند که میزان آشنایی آنها با حوزه موردمطالعه نسبتا خوب باشد.

یکی از تصمیمات مهم در فرایند ساخت هستان نگاری انتخاب ابزار، ویرایش در زبان نمایش و زبان نمایش هستان نگاری است. این دو پارامتر روی چرخ ثابت هستان نگاری و استاندار سازی آن تاثیر مستقیم دارند. از نرم افزار پروتژه می توان به عنوان محیط ویرایش و توسعه هستان نگاری با تعیین کلا س ها وقتی سلسله مراتب آنها در صورت وجود استفاده نمود. ابزار پروتژه جهت تولید هستان نگاری یک دامنه وسفارش سازی ورود داده ها از طریق فرم استفاده می شود. این نرم افزار قابلیت تعریف کلاس ها ، متغیر ها ، محدودیت های مقادیر، رابطه بین کلاس ها و ویژگی های رابطه ها را دارد. علاوه بر آن این ابزار به صورت رایگان قابل دسترس است. نقطه قوت پروتژه در این است که هم زمان از سازندگان نرم افزار، مهندسان دانش ومتخصصان حیطه های مختلف پشتیبانی می کند.این امرپروتژه را ازدیگر ابزار های موجود که تنها قابل استفاده توسط مهندسان دانش هستند،متمایزمی کند.این ابزارهم چنین امکان کسب،سازماندهی دانش راقبل ودرحین ساخت،هستان نگاری رسمی فراهم اورده است و مهم ترین شاخص های قابل توجه،ارزیابی قدرت برنامه دربیان مدل دانش و سپس قابلیت

ان برای توسعه های اتی می باشد.ازقابلیت های پروتژه می توان ایجاد یک هستان نگاری،واردکردن دانش موضوع رانام برد که علاوه برپشتیبانی ان ازبسیاری فرمت ها و مدل های دانش رایج به دلیل در دسترس بودن مآخذ این برنامه، برنامه ی نویسان این امکان را دارند که هر قابلیت جدیدی را به این برنامه ی کاربردی اضافه کنند. زبان هستان نگاری رسمی ، همان زبان هستان نگاری وب1 زبان استاندارد توصیه شده توسط W3C است. این زبان برای استفاده توسط برنامه های کاربردی که نیازمند پردازش محتوای اطلاعات به جای صرفا ارائه اطلاعات به انسانها هستند، طراحی شده است. زبان هستان نگاری وب برای ارائه یک زبان برای توصیف مفاهیم و روابط ذاتی آنها در اسناد وب سایت و برنامه های کاربردی، در نظر گرفته شده است (ستاری، (1389 و (wu, 2012)

رسمی سازی مفاهیم حوزه مدیریت دانش ، به معنی تبدیل مفاهیم به زبان قابل خواندن توسط ماشین است. سطوح چهارگانه رسمی کردن نمایش هستاننگارها بدین شرح است: (Subhashini & Akilandeswari 2011)


· نمایش خیلی غیر رسمی (بیان شده در یک زبان طبیعی متداول) به عنوان مثال: ویندوز یک محصول از مایکروسافت است
· نمایش نیمه غیر رسمی (بیان شده در یک زبان طبیعی ساختار یافته) به عنوان مثال: مایکروسافت ویندوز تولید می کند.

· نمایش نیمه رسمی (بیان شده در یک زبان به صورت رسمی تعریف شده) به عنوان مثال:
·


شکل -1 نمایش غیر رسمی

· نمایش رسمی

شکل -2 نمایش رسمی (تعریف کردن همه واژهها به صورت رسمی و ایجاد قواعد)

-4 هستان نگاری فازی حوزه مدیریت دانش

برای هستاننگاری حوزه موردبررسی در این پژوهش از ترکیبی از متودولوژی پنج مرحله ایآسچُلد 1996 و روش ارائه شده در رساله دکتری حورعلی در سال 1390 استفاده میشود.

جدول-2متودولوژی پنج مرحله ای آسچُلد برای ساختن هستاننگار (Uschold 1996)
مراحل ساختن هستاننگار فازی برای حوزه مدیریت دانش با استفاده از روش پیشنهادی در رساله دکتری حورعلی در سال 1390 از دانشگاه تربیت مدرس است:
گرد آوری اسناد

برای انجام این کار کلید واژه های حدود 1401 مقاله درباره مدیریت دانش از ژورنالهای مختلف که بین سالهای 1987 تا 2014 منتشر شده اند را از وب سایت sciencedirect.com در قالب CVS استخراج شده و آن ها درون یک فایل اکسل و براساس حروف الفبا مرتب شده اند که حدود 10,000 کلیدواژه را دربر می گیرند.

تحلیل اسناد

برای انجام این کار باید کلید واژه های اصلی ای که مختص حوزه مورد نظر هستند، استخراج کرده و واژه های دارای فراوانی کم و نامرتبط را حذف کرد. البته برخی کلید واژهها به دلیل تازه بودن موضوع شان در حوزه مدیریت دانش ، دارای فراوانی کمی هستند در مقابل واژههایی نیز هستند که با وجود فراوانی زیاد، مرتبط با حوزه مدیریت دانش نبودند. در این مرحله اگر از کلید واژههای چند کلمه ای استفاده شود بهتر است زیرا بهتر نشان میدهند که مختص حوزه مورد نظر هستند یا نه. در این مرحله از ده هزار کلید واژه موجود در مقالات جمع آوری شده، در نهایت تقریبا به 700 کلید واژه مختص مدیریت دانش برای ساخت هستان نگاری مقدماتی این حوزه، تقلیل یافتند.

خوشه بندی اسناد

برای انجام این کار واژه هایی که دارای بیشترین تکرار بوده به عنوان نام آن خوشه انتخاب و یکی از مفاهیم هستان نگار قرار داده شد و سایر مفاهیم به نحوی به آن منتسب شدند. در پایان این مرحله با ادغام خوشه های دارای نام یکسان، مفاهیم اصلی حوزه مدیریت دانش مانند چون فناوری های مدیریت دانش، نظریه های مدیریت دانش، مراحل فرآیند مدیریت دانش، متدهای مدیریت دانش و ... مفهومی سازی شدند. با استفاده از فرهنگ واژگان ذکر شده در جدول ذیل به تعیین وسعت حوزه و مفهوم هر کدام از آن مفاهیم استخراج شده از کلید واژهها پرداخته میشود. برای این کار مفاهیمی را که دارای وسعت و معنای گسترده تری نسبت به سایر مفاهیم بوده را به عنوان مفهوم اصلی در هستان نگاری قرار داده و به صورت اولیه پرسشنامه را طراحی مینماییم تا در آن از صاحب نظران حوزه خواسته شود که نظر خود را درباره نوع و شدت روابط بین این مفاهیم بیان نمایند.


جدول: 3 خلاصه ای از اصلی ترین مفاهیم موجود در آنتولوژی مدیریت دانش

در اینجا باید مشخص نماییم که بین مفاهیم، کدام یک از روابط سه گانه (هست یک)، (بخشی است از) و (مثالی ای است از)، برقرار است. روابط (هست یکی از)، روابط خاص/عام هستند . با توجه به دانش قبلی از این حوزه و جستجو میان مقالات این روابط اولیه را مشخص کرده.

در اینجا باید مشخص نماییم که بین مفاهیم، کدام یک از روابط سه گانه (هست یک)، (بخشی است از) و ( مثالی ای است از)، برقرار است. روابط (هست یکی از)، روابط خاص/عام هستند مثلا مرد است یک انسان. درحالیکه روابط (بخشی است از)، روابط جزء به کل هستند مثلا دست بخشی از بدن انسان است. برای انجام این کار باید مثالها و نمونه هایی را به مفاهیم افزود. برای این کار از کلید واژه ایی که در مراحل قبلی یافته ایم، استفاده میکنیم. در هستاننگاری مفاهیم از طریق روابط سه گانه زیر خودشان را با مفاهیم دیگر پیوند میدهند: ( Li (2009 و (قنادی راغه (1388 و (حورعلی (1390

روابط (هست یک): هنگامی رابطه بین دو مفهوم به این صورت است که مفهوم الف یک نوع و گونه از مفهوم ب باشد. در اینجا روابط تعمیمی و عمومی سازی را مشاهده می کنیم. در این نوع رابطه مکان، زمان، کننده کار و... مشخص نیست. به عنوان مثال در این مثال (عملیات نرمال یک عملیات است) مشخص نیست که چه کسی این عملیات را انجام داده یا چه موقع، و یا در کجا انجام شده است. مثال های زیر جهت درک بهتر این نوع رابطه بین مفاهیم ارائه شده اند:

آهو یک نوع پستان دار است یا آهو یک حیوان است یا سرویس ارتباطات از راه دور یک فناوری ارتباطات است یا شبکه بی سیم یک شبکه رایانه ای است یا وب معنایی یک فناوری مبتنی بر وب است یا سیستم ساپورت تصمیم گیری یک سیستم اطلاعاتی است یا سیستمهای اطلاعاتی مدیریت یک سیستم اطلاعاتی است یا درخت تصمیم گیری یک داده کاوی است و...

روابط (بخشی است از): هنگامی رابطه بین دو مفهوم به این صورت است که مفهوم الف بخش یا قسمتی از مفهوم ب باشد. در اینجا روابط شامل شدن بین مفاهیم را مشاهده میکنیم. در این نوع رابطه مفهوم الف یک قسمتی از فرایند یا رویدادی است که شروع و پایان آن درون یک فاصله زمانی مشخص است به عنوان مثال در این مثال (عملیات رنگ آمیزی بخشی از عملیات ساخت خودرو است) مشخص است که ترتیب عملیات ها به چه صورت است و اینکه رنگ آمیزی بعد از جوشکاری و... باید انجام شود. مثال های زیر جهت درک بهتر این نوع رابطه بین مفاهیم ارائه شده اند:

لاستیک/فرمان/صندلی.../ قسمتی از خودرو است یا توسعه هستاننگاری بخشی از وب معنایی است یا سیستم رای گیری الکترونیکی بخشی از دولت الکترونیک است یا کارت هوشمند بخشی از سرویس بانکداری الکترونیکی است یا به اشتراک گذاری دانش قسمتی از مدیریت دانش است یا پرتال وبی قسمتی از فناوری اینترنت است و...

روابط (نمونه یا مثالی است از): هنگامی رابطه بین دو مفهوم به این صورت است که مفهوم الف دارای یک رابطه عضویت با یک آبجکت انسانی داشته باشد. به عنوان مثال تیم برنرز لی یک موجودیت از مفهوم نویسنده است. مثالهای زیر جهت درک بهتر این نوع رابطه بین مفاهیم ارائه شده اند:

وی اچ اف و یو اچ اف نمونه هایی از سیستم فرکانس رادیویی هستند یا موتور جستجو یک مثال از بازیابی اطلاعات است یا ابزار موبایل یک مثال از ارتباطات بی سیم است یا آنتی ویروس یک نمونه از نرم افزار امنیتی است یا دیوار آتشین یک نمونه از نرم افزار امنیتی است یا

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید