بخشی از مقاله

در اينجا لازم مي دانم كه از تمامي عزيزاني كه مرا در تكميل اين پروژه ياري رسانده اند كمال تشكر و قدرداني را به عمل آورم از عزيزاني چون آقاي دكتر صراف ( استاد راهنما ) آقاي دكتر موسوي ( معاون دانشكده علوم انساني دانشگاه تربيت مدرس ) و آقاي بابامرادي از مسئولين كتابخانه مركزي دانشگاه تربيت مدرس كه اگر مساعدت هاي اين افراد نبود شايد ما نمي توانستيم كاري را كه اكنون مشاهده مي كنيد به پايان ببرم . براي تمامي اين عزيزان آرزوي موفقيت دارم .


مقدمه
به نظم درآوردن مطالب به شكلي كه اينك در متن مشاهده مي كنيد كار آساني نبود و همچنين در دست يابي به منابع با مشكلاتي روبرو شديم منبع اصلي ما در اين پروژه رساله كارشناسي ارشد آقاي كمال الدين نيكنامي بود كه اگر مساعدت و همكاري آقاي دكتر صراف نبود دست يابي به آن امكان پذير نمي شد .


تصاوير از كتاب تاريخ و تمدن بين النهرين هنر و معماري يوسف مجيدزاده و كتاب هنر بين النهرين باستان از آنتون مورتگات انتخاب شده است . كه تصاوير علاوه بر اينكه پروژه آوريم در روي C D هم ارائه داديم .
تاريخ سياسي آشور را هم از كتاب تاريخ و تمدن بين النهرين تاريخ سياسي يوسف مجيدزاده بدست آورده ام .
مطالب مربوط به نقوش برجسته آشورنو در دوره آشوربانيپال و آشورنصيرپال به طور كامل و با شرح بسيار در تمام منابع و به خصوص رساله ي آقاي نيك نامي آمده بود كه البته اشكالاتي داشت كه ما در اينجا آنها را رفع كرديم . و نقوش مربوط به سارگون در رسالة آقاي نيامده بود و در منابع ديگر هم توضيحات بسيار اندك بود و در مورد سارگون هر چه امده از روي مطالعه ديگر و آثار و تنها

برداشت خودمان است براي ارائه يك كار خود ما رساله آقاي اكبرزاده در مورد مقايسه ادوات بين النهرين و لرستان را مطالعه كرديم اما نتوانستيم استفاده مفيدي از آن كنيم .
روش ارائه كار و مطالب در اين پروژه تقريباً مانند رسالة دكتر نيك نامي است . ما با مطالعه روشهاي ديگر منابع و رساله ها و روش ايشان را پسنديده و با ايجاد تغييراتي در آن به كار بستيم .
و نتيجه كار اين شد كه اكنون مي بينيد .

وسلام

 


موقعيت جغرافيا آشور :
شمال شرقي بين النهرين عليا جايي كه رودخانة دجله از شمال غرب به جنوب شرق جريان مي يابد تشكيل منطقه اي را مي دهد كه آشور نام دارد .
سواحل درة باريك دجله و ديگر دره هاي كه شاخه هاي از دجله از آنها مي گذرد پوشيده از تپه هاي باستاني است كه زماني شهرهاي بزرگ و كوچك آشور را تشكيل مي داد .
تپه هاي معروفي چون تپه نمرود در ساحل شرقي دجله در نزديكي نقطه اي كه زاب عليا به دجله مي ريزد و در تورات شهر كلاح ناميده شده و حتي اهالي محل سرزميني را كه كلاح يكي از شهرهاي آن را تشكيل مي داد «‌آل آشور » مي خوانند .
ويرانه هاي مدفون در آنسوي دجله شهر نينوا بود كه روزگاري پايتخت آشوريان به حساب مي آمد .
امروزه اهالي ويرانه هاي آشور شهر شامي آشور را « قلعه شرقات » و نينوا مهمترين تپه باستاني را تپه كوير نجيك مي نامند كه با حفاري اين تپه بود كه اطلاعات زيادي از آشوريان و قبل از آشوريان بدست آمد .

 

معشيت آشور :
آشور به عكس بابل كه در جنوب بين النهرين و در منطقه آبرفتي و حاصلخيز براي كشاورزي قرار دارد در يك منطقه سنگلاخي واقع شده است و از لحاظ منابع طبيعي سرزمين فقيري است .
درة باريك دجله با كوه هاي به نسبت بلند در دو ساحل آن به سختي قادر است محصول كشاورزي كافي براي تغذيه جمعيت خود به بار آورد .
اما با وجود اين تفاسير آشوريها به عكس سومريها ( ساكنان پيشين منطقه ) كه از اعقاب بيابانگر بودند براي تأمين منابع خويش از طريق تجارت با كشورهاي ديگر چشم داشتند .


براي يك تجارت سودبخش با ملل ديگر آشوريها بايد توليداتي داشته باشند تا بتوانند آن را براي مبادله با ملل ديگر عرضه كنند . اين توليدات را منسوجات پشمي در مقياس عظيم تشكيل مي داد .
آشوريها در پشم ريسي و رنگ رزي مهارت زيادي داشتند و نسبت به ملل ديگر پيشرفته تر بودند .
منطقه كه آشوريها در آن بودند به علت شرايطش براي كشاورزي مناسب نبود اما بهترين مكان براي پرورش دام ها بود .
بخش ديگر تجارت آشور خريد كالاهاي بيگانه و فروش آن به سرزمين هاي دوردست بود . اين روابط تجاري باعث شد كه آشوريان از لحاظ اقتصادي قدرت يا بند در اين دوران آشوري ها در اين زمينه اي حكومت نيز قدرتمند شدند و توانستند به منطقه خود سطه يابند .

آشور :
آشور :
باستان شناسان حكومت آشور را به سه دوره اي آشور قديم ، آشور ميانه ، آشورنو ، تقسيم كرده اند . كه دوره موردنظر ما دوره آشورنو است .ضعف آشور پس از فرمانروايي تيگلات پيله سراول و ورود آن به دوران تاريكي قرن دهم ق . م بي شك بر اثر نبود يك نظام اداري كارآمد بوده است .
در آغاز هزارة اول ق . م دشمنان نيرومند آشور را از هر سو در ميان گرفته بودند .
آشوري ها بي ترديد در اين زمان زير فشار شديد دشمنان قرار داشتند و به دفاع از هرزهاي خود مشغول بودند . اما هيچ مدركي كه نشان دهندة از دست رفتن استقلال آشور باشد در دست نيست .

آشورنو :
پادشاهي آشور – دان دوم ، فرزند تيگلات سردوم آغاز تولد امپراتوري آشورنو به حساب مي آيد وي نخستين پادشاه شناخته شده اي است كه پس از گذشت بيش از صد سال از تاريخ آشور دست به لشگر كشي هاي منظم زده و سپاهيان آشوري را در مسيرهاي شمال و شمال غرب و شمال شرق رهبري كرده است . او موفق به باز پس گيري سرزمينهاي شد كه آراميها تصرف كرده بودند اين زمان ، زمان شكوفاي هنر و معماري آشور است . ولي اوج اين هنر در زمان پادشاهي آشور ناصرپال دوم است كه پايتختش نمرود بوده .
در طول سه قرني كه آشوريها درگير جنگ با همسايگان و آرامي ها بودند توانستند تغييراتي را در نظام سياسي و مفهوم پادشاهي به وجود آورند . آنها نخست ايلات كوچك خود را گسترش دادن و نظام حكومتي سازمان يافته تري را بنيان نهادند و سرانجام آن را به يك امپراطوري عظيم مبدل ساختند .
بيشتر آثار معماري و هنري كه از آشوريان بدست آمده متعلق به دوران آشورناصرپال دوم به بعد است . و قبل از او آثار شاخصي نداريم و دليل آن هم سال هاي ناآرامي و جنگ است . آشور نام خداي شهرآشور كه تا آن زمان چيزي بيش از يك خداي محلي نبود . به تدريج به موقعيتي همچون مقام هر دوك خداي بزرگ بابل دست يافت .

- ادوات جنگي در صحنه هاي شكار آشورنو :
موضوعي كه در اين پروژه مورد تفسير و بررسي قرار مي گيرد ادوات جنگي در صحنه هاي شكار آشورنو است .


از زمان حكومت پادشاهان اوليه آشور نقوش برجسته ايكه در آنها صحنه شكار ايجاد شده باشد به همان دلايلي كه قبلاً ذكر كرديم تاكنون بدست نيامده است .


صحنه هاي شكار :
در اين صحنه ها پادشاهيان آشور سوار بر اسب و يا داخل ارابه به شكار حيوانات مي پردازند.
در اين صحنه ها پادشاهان آشور را افراد ديگر از جمله بزرگان آشوري ارابه ران ها سربازان و خدمه همراهي مي كنند .
حجاري اين نوع صحنه ها يكي از ويژگي هاي هنر آشور است و هنرمندان سعي نموده اند با خلق اين گونه صحنه ها قدرت فوق العاده شاه را نشان دهند .
نمايش قدرت شاه در صحنه هاي شكار باعث ترس مي شده .
آشوريان مردماني جنگجو دلاور بودند و قبل از غارت و كشتار و خشونت يكي از جلوهاي بارز شخصيت پادشاهان اين قوم بوده است . پس طبيعي است كه هنرمندان از اين امر متأثر باشند .
در اكثر حجاري ها از اين جنبه خشونت الهام گرفته است . در اكثر حجاري ها حيواناتي نشان داده مي شوند كه در اثر تيراندازي شاه و اطرافيانش به زمين افتاده اند .
صحنه هاي شكاري كه در اين پروژه آمده مربوط به دوران 3 پادشاه مقتدر آشور است .
1- آشورناصرپال II ( 859 – 883 ق م ) .
2- آشوربانيپال ( 637 – 668 ق م ) .


3- سارگون II ( 705 – 722 ق م ) .
اين به اين معنا نيست كه از دوره هاي ديگر آشور چنين صحنه هاي ايجاد نشده بلكه چنين به نظر مي رسد كه حجاري صحنه هاي شكار در اغلب دوره ها معمول بوده ولي تاكنون آثاري از دوره اي حكومت ساير پادشاهان بدست نيامده است .
از دوره آشورناصرپال II تعداد (3) نقش برجسته از كاخ شمال غربي نمرود ، و از دوره آشوربانيپال تعداد (4) نقش برجسته از كاخ شمالي نينوا ، و از سارگون II تعداد (2) نقش برجسته از كاخش درخورس آباد بدست آمده كه ما در اينجا به شرح آنها مي پردازيم .


آشورناصرپال II ( 859 – 883 ق . م ) :
آشورناصرپال دوم فرزند توكولتي ـ نينورتاي I I نخستين پادشاه بزرگ آشورنو سه سلف او راه را براي يك پادشاه توانا و جاه طلب برپاكننده يك امپراتوري قدرتمند آشوري هموار كرده بودند و اين مقام و موقعيت بدرستي شايستة آشورناصرپال II بود او به گونه اي يك پادشاه آرماني آشور جنگيد ، شكار كرد و دست به ساختن بناهاي يادماني زد كارهاي كه او در طول حيات خويش انجام داد ، تبديل روستاي كلخو در ساحل دجله به يكي از بزرگترين شهرهاي دنياي آن روز بود .


بيشتر اطلاعات دربارة اين پادشاه از حفريات همين محل بدست آمده است كه نام ديگرش نمرود بوده و منابع بدست آمده آثار مكتوب ، معماري و مجسمه سازي و نقوش برجسته است .

ادوات جنگي در صحنه شكار ناصرپال II ( 859 – 883 ق . م ) .
1-1) قديمي ترين نقش برجسته حاوي صحنه شكار مربوط به دوره آشورناصرپال II مي باشد .
در اين نقش برجسته كه از كاخ شمال غربي بدست آمده است .
شاه در داخل ارابه و در حال تيراندازي به طرف شير ، سر و صورت شاه از طرف راست

بدن و به صورت نيم رخ و بدن از روبرو ديده مي شود تصوير شماره (1) .
بر سرشاه پيشاني بندي ديده مي شود . كه در قسمت جلو پهن تر است تزئينات آن گل رز چندپر است كه بعد از وصل شدن دو سرش بهم در پشت سر آويزان مي گردد .
لباس شاه متشكل از پيراهني آستين كوتاه و يك كمربند پهن با نوار تزئيني مي باشد .
وسايل زينتي شاه عبارتند از دست بندهاي بر مچ هر دو دست كه نقش گل رز دارند . گوشواره هاي شاه كه سه قسمتي است . و شامل يك حلقه اتصال پهن كه در زير آن مهره بيضي شكل نشان داده شده در زير اين مهره قسمت ديگري كه داراي دوبرآمدگي در طرفين دارد ديده مي شود كه انتهاي آن به مهره ديگري ختم مي شود . )
سلاح هاي كه شاه همراه دارد عبارتند از تير و كماني به صورت قوسي كامل كه به دست چپ گرفته و با دست راست چله كمان را به عقب مي كشد و تيري در آن قرار دارد .


و در دست راست دو تير به صورت عمودي نگهداشته است .
شمشير بلندي دارد كه از كمربند آويزان است و قسمتي از اين شمشير در ناحيه فوقاني دسته به وسيله برش هاي تزئين يافته است .
غلاف شمشير در جاي كه قبضه شمشير به آن متصل مي شود داراي دو برجستگي در طرفين است كه اين برجستگي ها با تزئينات حلزوني و يا سر حيواناتي مانند شير تزئين يافته اند .
قسمت انتهاي غلاف نيز داراي دو برجستگي به آن متصل مي شود داراي دو برجستگ

ي در طرفين است كه اين برجستگي ها با تزئينات حلزوني و يا سر حيواناتي مانند شير تزئين يافته اند .
قسمت انتهاي غلاف نيز داراي دو برجستگي مي باشد . كه شبيه تزئينات قسمت فوقاني غلاف است . ارابه ي كه شاه بر آن است دو چرخ دارد كه از نيم رخ تنها يك چرخ آن مشخص است . اين چرخ دايره اي شكل و داراي شش پره مي باشد ارابه داراي اتاقكي است كه سرنشينان ارابه در آن جا مي گيرند كه در قسمت بيروني داراي تزئين است .


اين ارابه را سه رأس اسب مي كشند كه از نيم رخ مي باشند و بدن يك اسب و سروپاهاي سه اسب ديده مي شود كه روي دو پاي عقب خود بلند شده و حالت تاخت را به بيننده القاء مي كند .
لگام اسب ها داراي باندهاي تزئيني است و باند دور دهان اسب مزين به گلهاي رز مي باشد و تزئينات جلوي سينه اسب منگوله اي آويزان و تعدادي باند تزئيني پهن مي باشد .
در پهلوي راست اسب تزئينهاي ديگري است كه شيري را در حاليكه سر خود را به عقب برگردانده در ميان دايره بزرگي نشان مي دهد و منگوله هاي از آن آويزان است .
اين ارابه از نوع ارابه هاي شكاري است و تجهيزات آن را شامل تيردانهاي است كه به بدنه ارابه متصل شده و كمانهاي نيز در كنار ان ديده مي شود . بر روي ارابه نيزه بلندي قرار گرفته اين ارابه در قسمت پشت سپري دارد با برجستگي هاي نوك تيز كه بعضي از اين برجستگي ها با س

ر شير تزئين يافته است .
تعداد همراهان شاه در داخل ارابه يك نفر است كه ارابه ران است سر او از نيم رخ و بدن او كه با دست افسار اسب ها را در دست گرفته است برخلاف شاه از نيم رخ به تصوير كشيده شده است و مانند شاه ريش بلندي دارد .
لباس او لباس آستين كوتاه است كمربندش شبيه شاه مي باشد و گوشواره كوچكي نيز به گوش دارد و شلاقي در دست دارد براي راندن اسب ها .
حيوان شكار شده شيري است كه سر خود را به طرف ارابه برگردانده و با دهان باز حالت نعره كشيدن را نشان مي دهد و دو تير به او اصابت كرده .


شاه در حال پرتاب تير سوم است .
هنرمندان آشوري به دقت توانسته اند عضلات بدن و پاها را به صورت برجسته نمايش دهند و اين كتيبه در پايين خود نوشته اي به خط ميخي آشوري دارد كه در اينجا مشخص نمي باشد .
1-2 دومين نقش برجسته از دوره آشورناصرپال II نقش برجسته اي از كاخ شمال غربي نيمرود است كه شاه را در حال شكار گاوهاي وحشي نشان مي دهد تصوير شماره (2) شاه به همراه ارابه ران در داخل اتاقك ارابه ديده مي شود سر و صورت شاه به دليل برگشتن به طرف عقب از طرف چپ و بدن از روبرو نقش شده در اين صحنه شاه كلاه بر سر دارد و لباس او مانند صحنه قبلي است .

دست بند او به علت سائيدگي نقش مشخص نيست . ولي احتمالاً مانند نمونه اي قبلي بوده است . بر خلاف صحنه قبلي در اين صحنه شاه بازوبند دارد . گوشواره هاي شاه دراين صحنه معلوم نيست . ( اما احتمالاً مانند صحنه قبلي باشد . ) ريش وموهاي شاه مجعد و بلند است .
شاه در اين صحنه شمشيري دارد كه از كمربندش آويزان شده ا

ت . درروي سينه شاه باند باريكي است كه كمربند وشمشير را محكم نگاه مي دارد .
( ارابه حجاري شده دراين صحنه مانند ارابه قبلي است وتنها اندكي تزئينات اسب ها باهم تفاوت دارد .)
به جاي حلقه اي كه در صحنه قبلي در وسطش شير بود . در اين صحنه وسط اين حلقه تزئينات گل رز قرار دارد .
اين ارابه داراي سه اسب است ارابه ران كاملاً شباهت به ارابه ران صحنه قبل دارد .
تجهيزات ارابه به دليل اينكه يك گاو وحشي در كنارآن حجاري شده مشخص نيست .
يك نيزه كه شامل يك ميله بلند است وسر آن برجسته است ودو باند تزئيني به آن آويخته شده است درپشت ارابه ديده مي شود .
علاوه بر ارابه ران يك سرباز آشوري كه اسبي را براي شاه به همراه مي آورد وخود نيز سوار اسبي است ديده مي شود اين فرد كلاه مخصوص آشوري بر سر دارد وريش دار و موبلند است .
لباس اين شخص كاملاً مشخص نيست .
اين شخص پيراهنش آستين كوتاه است وكمربندي دور كمر وي مشخص شده است .
كفش صندل بندداري به پا دارد . سلاح اين شخص عبارت است

از نيزه اي كه در پشت ارابه است وازنوك نيزه اش يك باند آويزان است .
اين شخص كماني بر پشت انداخته است وشمشير بلندي به كمر دارد . واحتمالاً خنجري درزير كمربند بادست چپ كمان ديگري را گرفته است وبه صورت يك طرفه روي يكي از اسب ها نشيته است . اين اسب مانند نمونه هاي قبلي داراي تزئينات است اما يك پارچه كه دور تا دورش تزئينات منگوله اي دارد رويش پهن شده است .
حيوانات شكار شده عبارتند از دو رأس گاو وحشي كه به يكي از آنها پنج تير اصابت كرده و در زير پاي اسب هاي ارابه به ومين افتاده وآن ديگري كه احتمالاً نوزاد گاو اولي است بين چرخ ها وارابه است وشاه يك شاخ اورادردست گرفته وبا دست ديگر خنجري را به سر گاو مي زند .
1 ـ 3 سومين نقش برجسته مربوط به آشور ناصر پال II از كاخ شمال غربي نمرود بدست آمده است . شاه سوار برارابه كه به خاطر حمله شير از پشت ارابه به عقب بر گشته است .
تصوير شماره ( 3 )
سرو صورت شاه از طرف چپ ونيم رخ است وبدن از روبرو ، شير در حاليكه چندين تير به بدنش اصابت كرده از پشت به طف ارابه شاه حمله ور شده وشير ديگري درزير پاي اسب ها ديده ميشود .
به همرا ه شاه ارابه راني درارابه قرار دارد ومدافعان پياده شاه درپشت سر شير ديده مي شوند در حاليكه سپرها را به حالت دفاع بالا برده اند واز پشت سر به شير حمله مي كنند .


شاه كلاه مخروطي شكل سه قسمتي مانند صحنه قبلي به سر دارد . لباس او نيز مانند صحنه قبلي است . تزئينات شامل بازو بند كمر بند گردن بند وگوشواره اي شاه ، مانند وسائل نزئيني نقش بر جسته پيشين است .
سلاح شاه شامل تير وكمان كه كمان آن بصورت قوسي شكل كه دو سر قوس آن برجسته تر است . شمشير بلندي مانند نمونه قبلي دارد وبندي براي محكم نگهداشتن كمربند از شانه اش آمده است . نوع ارابه دراين صحنه از نظر تعداد اسب تزئينات چرخ وتعداد اسب ها مانند نمونه اي قبلي است .
دو نظامي پياده آشوري كه كلاه مخروطي نوك تيز بر سر دارند لباس آنها شامل پيراهن آستين كوتاه با دامني تا زانو است ودرناحيه كمر باند پهمني بسته اند ودر پايين داراي دو باند تزئيني است كه نقش گلهاي رز به صورت افقي است . تصوير شماره (4)
در پشت گردن يكي از نظاميان آشوري شال ديده مي شود واز طرف راست بدن نقش شده اند صورت وبدن آن ها از نيم رخ مشاهده مي شود پاي چپ مقداري جلوتر از پاي راست است كفش هاي آنها از نوك صندل است .
هر كدام از آنها سلاحي را حمل مي نمايند نفر اول يك شمشير در دست راست دارد وبادست چپ سپر دايره اي شكل كه در پشت آن دستگيره اي دارد گرفته است . نفر توم كه او نيز ه و شمشير در دست دارد ودم شير را گرفته ودر دست چپ سپري دارد .
دو شير در صحنه شكار نشان داده شده اند كه يكي از شيرها در حالي كه تيري دربدن او فرو رفته در زير پاي اسب ها بر زمين افتاده وشير دوم كه حد فاصل ارابه وسربازان آشوري قرار گرفته در حاليكه دم او دردست سربازان است و4 تير در بدن او فرورفته در حال نعره زدن

به حالت حمله به طرف ارابه است وشاه در حال پرتاب تير به طرف اوست .

آشور با نيپال ( 637 ـ 668 ق . م )
فرهنگ والاي آشور در زمان آشور با نيتال ( آشور ـ بن ـ اپلو ) ( خداوند آشور خالق پسر است . ) نتيجه برتري اين امپراتوري به مدت يك قرن بود .
نسخ بسياري از گزارشهاي سلانه آشوربانيپال در دست است كه اطلاعات زيادي را از دوران او در اختيار ما مي گذارد و به ما در درك بهتر اين دوران كمك هاي شاياني مي كند .

ادوات جنگي در صحنه شكار از دوره آشور بانيپال ( 637 ـ ق .م )
2 ـ 1 اولين نقش بر جسته ايكه از دوره آشور بانيپال داريم از كاخ شمالي نينوا بدست آمده و شاه آشور در داخل ارابه در حال حمله به شير نشان داده شده در اين صحنه مطابق سنت گذشته سرو صورت شاه از نيم رخ واز سمت چپ بدن وخود بدن از روبرو ديده مي شود . تصوير شماره ( 5 )
شاه به همراه يك نفر ارابه ران ويك خواجه نيزه دار بدون ريش ويك نظامي آشوري با ريش بلند در داخل ارابه اند .
شاه در صحنه فوق داراي يك كلاه مخروطي لباس آستين كوتاه مي باشد . كلاه شاه شامل يك قسمت ذوزنقه اي مي باشد كه در قسمت مر كزي مخروط نوك تيز است ودر روي كلاه سه رديف گلهاي ريز چند پر وجود دارد .
تزئينات مو وريش مانند آشور ناصر پال است .
لباس شاه شامل پيراهن آستين كوتاهي است كه روي سينه لباس مستطيل بزرگي بوسيله باند باريكي كه داخلش تزئين يافته است . ايجاد شده سپس در داخل مستطيل بزرگ مستطيل هاي كوچكي از نوع همين باند كه در داخل آنها به صورت يكي در ميان به وسيله گل رز مزين شده است .
قسمت داخلي مستطيل به دو مربع كوچك تقسيم شده در ميان هر كدام يك گل رز بزرگ چند پر ديده مي شود اين باندهاي تزئيني در قسمت بالاي مستطيل از هم فاصله گرفته و به پشت لباس منتهي شده دو طرف اين مستطيل روي سينه كه محل اتصال آستين هاي لباس را نشان مي دهد . به وسيله يك رديف تزئينات گل رز كه حلقه وار به دوربازو كشيده شده اند ايجاد شده است از اين قسمت تا محل اتصال بازو بند باندهاي تزئيني بصورت يك در ميان از نوع قبلي كشيده اند .


وسايل تزئيني شاه شامل دستبند ، كمربند ، بازوبند و گوشواره است .
دستبند بزرگي كه دو باند پهن با سر برجسته كه در قسمت مر كزي به گلهاي رز چند پر مي رسند در دست راست دارد .
ودر دست چپ وسيله اي بسته كه براي محافظت در هنگام تير اندازي بوده است اين وسيله داراي دو باند باريك بوده كه دور انگشت شصت دست بسته مي شده و در وسط اين دو باند در دو سر خود دو برجستگي احتمالاً به شكل حيوانات يا گل دارد .


دو عدد خنجر در زير كمر بند شاه وجود دارد ونيزه اي بلندي به دست دارد كه بر بدن شير فرو كرده است .
ارابه داري چرخ 8 پر است و دو رأ س اسب ارابه را مي كشد وداراي تزئينات مي باشد ز جمله نوار پهن تزئيني كه دور گردن اسب حلقه زده و نوارهاي تزئيني ديگري كه از روي صورت وگردن اسب گذشته ودر روي كله اسب به صورت نيم دايره در آمده است . تصوير ( 6 )
بدنه ارابه به خاطر سائيدگي از بين رفته است .
در داخل ارابه به جز شاه سه نفر ديگر قرار دارند .


اول يك ارابه ران كه پيشاني بندي به سر بسته تزئيات مو وريش مانند شاه است .
لباسش شامل پراهن آستين كوتاه و تزئينات مانند لباس شاه است .
واز نيم رخ در حال راندن ارابه نشان داده شده است كه افسار اسب ها را به دست دارد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید