بخشی از مقاله
اعتماد به نفس
مقدمه
اغلب مردم معناي واقعي کلمه ي "اعتماد به نفس"را به خوبي درک نمي کنند . به همين دليل ان نوع از اعتماد به نفس وخود باوري را که مطلوب ومورد نظرشان است در زند گي تجربه نمي کنند چون فکر مي کنند اعتماد به نفس يعني اين که ايمان واعتماد به موفقيتها يي که در کارها به دست مي اورند. در صورتي که اعتماد به نفس واقعي وحقيقي ان است که قبل از اين که در کاري موفق شويم نوعي اعتماد به توانايي خود براي انجام ان کار داشته باشيم .
اعتماد به نفس چيست ؟
"عزت نفس" يک منبع انرژي است . يک چتر وسيعي است که" اعتماد به نفس " زير سايه ان است . اعتماد به نفس يعني ديدن خودبه عنوان فردي توانا با کفايت دوست داشتني ومنحصر به فرد .
کفايت يعني توانايي که درحد کافي وتسلط بر امور باشد .
منحصر به فرد يعني با توجه ودر نظر گرفتن تفاوتها ي فردي.
به تعبير ديگر اعتماد به نفس يعني ان احساس وشناختي که از توانايي هاومحد وديت هاي بيروني ودروني خود داريد .
بنا براين وقتي که اعتماد به نفس وخود باوري خود را بر اساس ان که وان چه به راستي هستيد ونه بر اساس موفقيت ها و دست يا بي ها يا شکست ها وناکامي هاي خود بنا مي کنيد چيزي را در خود خلق مي نماييد که هيچ کس وهيچ چيز ياراي گرفتنش را از شما نخواهد داشت . حال با توجه به مفاهيم بالا مي توان گفت که اعتماد به نفس واقعي همواره در درون خود شما توليد مي شود نه از بيرون . اعتماد به نفس واقعي زاييده ي تعهد شما به خودتان اس
ت . اين تعهد که هر ان چه لازم باشد انجام خواهيد داد تا به خواسته ها ونيازهايتان برسيد .
اعتماد به نفس باور شخصي شماست نسبت به روح خودتان به عنوان يک انسان
اعتمادبه نفس حقيقت اين نيست که نترسيم . بلکه ان است که بدانيد ومطمئن باشيد با اين که مي ترسيد
اما بي گمان دست يه عمل خواهيد زد .
انواع اعتماد به نفس!!!
* اعتماد به نفس رفتاري
* اعتماد به نفس احساسي ، عاطفي
* اعتماد به نفس روحي ومعنوي
به منظوران که اقتدار شخصي لازم رابه دست اورده ورضايت وغنايي که استحقاقش راداريد تجربه کنيد ، به هر سه نوع اعتماد به نفس نياز داريدz
— اعتماد به نفس رفتاري ، به معناي قابليت وتوانايي در عمل کردن وانجام دادن کارهاست . از کارهاي ساده گرفته تا کارهاي
سخت همانند جامه عمل پوشاندن به روياهايتان . اين همان نوع از اعتماد به نفس است که مورد نظر اغلب ماست .
-- اعتماد به نفس احساسي وعاطفي به معناي توانايي در تسلط وبه کنترل در اوردن دنياي احساس وعواطف شماست .اين که بدانيد
چه احساساتي داريد ، معناي ان ها را بفهميد وبتوانيد انتخابهاي احساسي درست بکنيد وازخود در مقابل درد و رنج روحي ولطمه ها وصد مه هاي عاطفي محافظت کنيد وبدانيد چگونه روابطي صميمي ، سالم وماعتماد به نفس چیست؟
کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقصها و ضعفها بهحساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خودپندارهی منفی نمیگردد و هیچگاه زندانی خیالات نمیشود.
آیا تابهحال به ارزش واقعی خود فکر کردهاید؟ چه اندازه به خود احترام
میگذارید؟در مواجهه با مشکلات چگونه برخورد میکنید؟
با قدرت و قوت رفتار میکنید یا ضعف و انفعال؟
اصولاً با شکست چگونه روبرو میشوید؟ خود را مقصر میدانید و به سرزنش و ملامت خود میپردازید، یا شکست را به عنوان واقعیتی از زندگی میپذیرید؟ در مقایسه خود با دیگران چهحالتی به شما دست میدهد؟
خانواده، مدرسه، دوستان چه تصوری از شما دارند؟ شما را فردی موفق میدانند یا سست و بیاراده؟
حتماً میپرسید طرح این سؤالها، بیانگر چه موضوعی است؟ بله، درست حدس زدید، اعتمادبهنفس مسألهای است که هر روز با آن مواجهیم و فردی که اعتمادبهنفس دارد، خود را شایسته میداند و شایستگی، ویژگی عام شخصیت اوست، این نگرش مقطعی و زودگذر نیست.
احساس خود باوری، توانایی و دریافت واقع بینانه از خویش، جز امتیازات شخص محسوب میگردد، و از بروز حالت ناامیدی و یأس و همچنین داشتن تصور نادرستی از قابلیتها جلوگیری میکند. وی هرگز مدعی نیست که تمام قابلیتهای بالفعل را داراست، بلکه راه وصول را برای خود هموار و باز میبیند.
کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقصها و ضعفها بهحساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خودپندارهی منفی نمیگردد و هیچگاه زندانی خیالات نمیشود. اما شخصی که تصور نادرستی از خویش دارد و گرفتار پندارهای خیالی است، بهگونهای که در تحصیل، روابط اجتماعی، سیاسی، خانوادگی، اقتصادی و... خود را بسیار مقبول و شایسته معرفی میکند و به دنبال شخصیتی کاذب و دروغین است، چون زمینه و توان رسیدن به این آرزوهای مطلوب برایش فراهم نیست، همواره یأس و ناامیدی را تجربه میکند و دچار افسردگی میشود.
عاقبت افرادی که چنین تصوری از خود دارند، جز انزوا و محدود نمودن خویش، برای پوشش وضعیت دروغین یا فعالیتهای ریاکارانه چه میتواند باشد؟
به تعبیر یکی از روانشناسان مشهور: "خودپندارهی کاذب، همانند گنجی است که در وسط آن دینامیت کار گذاشته شده است و مایه تخریب و ویرانی خواهد شد". فرد متکیبهنفس، چون شناخت درستی از خود دارد و نقاط ضعف و قوت خود را میداند، برای رفع نقصها، تلاش بیشتری میکند و هرگز احساس کوچکی و حقارت نخواهد کرد.
در قرآن کریم و روایات اهلبیت تأکید زیادی بر احترام به خویشتن و عزیز شمردن آن شده است، تا جایی که عزت نفس، مایه کرامت و بزرگی برشمرده شده و خودکمبینی، مایهی هلاکت و سقوط انسان معرفی شده است.
پس از توضیح اجمالی پیرامون اعتماد به نفس، به بررسی راههای نیل به آن میپردازیم و ویژگیهایی را که اعتماد به نفس به ارمغان میآورد بر میشماریم:
▪ استقلال عمل:
افراد برخوردار از اعتماد به نفس، در اعمال خویش مستقل عمل میکنند و از هرگونه وابستگی به دیگران دوری میجویند، آنها در انجام اعمال فردی و اجتماعی به تواناییهای خویش تکیه میکنند و با توجه به استعدادهای خود، وارد میدان عمل میگردند، این بدان معنا نیست که فرد از مشارکت و مشاوره با دیگران سر باز میزند، بلکه در کنار همفکری و مشارکت، استقلال خویش را حفظ کرده و زیر چتر دیگران زندگی نمیکند.
▪ مسؤولیت پذیری:
فرد دارای اعتماد بهنفس، مسؤولیت خود را با اطمینان کامل میپذیرد و از هرگونه ضعف و سستی دوری میجوید، او همچنان که سعی در ارائه نقش مثبتی دارد، تکالیف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را به نحو مطلوب انجام میدهد.
▪ پیشرفتگرا:
انسان مثبتگرا و دارای اعتمادبهنفس، درصدد پیشرفت و افزایش قابلیتها و تواناییهای خویش است و برای رسیدن به جایگاه برتر، تلاش و کوشش میکند.
▪ جدیت و سختکوشی :
این امتیاز سبب ایجاد روحیهی تلاش پیگیری و مقاومت در انسان میشود و فرد را از بی ارادگی و سست عنصری نجات میدهد.
▪ پذیرش ناکامیها :
آگاهی از محدودیتها و واقعیتهای موجود میتواند تصویری واقع بینانه به انسان ارائه نماید، اگرچه با شناخت تواناییها میتوان در کسب موفقیت روزافزون گام برداشت، اما قبول شکست و ناکامی به عنوان یک واقعیت در زندگی به کسب تجربه برای نیل به پیروزی کمک میکند.
▪ مؤثر بودن:
توانایی تأثیر گذاری بر دیگران، معجزهی اعتماد به نفس است.
فرد دارای اعتماد به نفس، چون برای خود حرمت و عزت قائل است، از قلهی تواناییهای خویش بالا رفته و با بروز استعدادهای عالی؛ دیگران را تحت تأثیر و زیر نفوذ خویش قرار میدهد.
● روشهای تقویت اعتماد به نفس:
به طور خلاصه، عوامل تأثیرگذار، در رشد اعتمادبهنفس موارد زیر است:
▪ ارتباط با خدا :
مهمترین روش در کسب اعتمادبهنفس، ارتباط با خداوند است، اتکال به خداوند باعث بینیازی و استقلال در شخصیت و عزتنفس فرد میشود، در واقع انسان در اعتماد به خدا از هر چیزی که رنگ تعلق و وابستگی به غیر خدا داشته باشد، آزاد میگردد.
▪ شناخت بهتر خویش:
شناخت استعدادها و قابلیتهای خویش و درک ارزشهای انسانی، در کسب اعتمادبهنفس مفید است و انسان را از یأس و ناامیدی رهانیده و به فردی متکی به خویش و متعهد به خود تبدیل مینماید.
▪ تکیه بر تواناییهای خود:
برای کارهای خود، ارزش قائل شود، در کارهایی که انجام میدهد تمرکز داشته باشد، بر تواناییهای خود اصرار بورزد و تا میتواند با محدودیتهای اجتنابناپذیر زندگی کنار بیاید.
▪ خطر پذیری:
با استفاده مطلوب از تجربیات جدید و نهراسیدن از شکست، روحیه خطرپذیری را در خود باور نماید.
▪ خود ارزیابی:
فرد یاد بگیرد که این ارزیابی را به تنهایی انجام دهد و برای جلوگیری از ناراحتی خود به نقطهنظرهای دیگران توجه نکند، روی احساسات خود تمرکز نماید، این کارها باعث تقویت احساس خودبرتری شده و اختیار فرد به دست دیگران نمیافتد.
▪ ارزیابی مثبت از خود:
نسبت به خود مهربان باشد و شخصیت خویش را با دید مثبت ارزیابی نماید، خود را با صفات خوب تفسیر کند و به لیاقت و شایستگی خویش شک نورزد.
انگار خلق نماييد .
-- سومين نوع از اعتماد به نفس که مهم ترين انها مي باشد ، اعتماد به نفس روحي ومعنوي است . اين نوع از اعتماد به نفس همانا
اعتماد وايمان شما به جهان هستي وکل افرينش وموجودات است . اين ايمان روحي که زندگي ، هدف ونهايتي مثبت را در پي
خواهد داشت وشمابه خاطر هدفي اين جا هستيد وزندگي 70 – 80 - 90 ساله تان برروي اين کره خاکي هدف ومقصودي را دنبال
مي کند .
اعتماد به نفس ان است که باور داشته باشيد مي توانيد وتوانايي ان را داريد که تمام توانتان رابه کار
بگيريد وشرايط واوضاع زندگي را ان گونه که مطلوب ودلخواه شماست تغيير دهيد
چگونه اعتماد به نفس را در خود تقويت کنيم ؟
اصل اول - گذشته را بپذيريد وا ينده را دگرگون کنيد
شما بايد بدانيد که گذشته را نمي توان تغييرداداما اينده هنوز افريده نشده است . اينده چيزي نيست جز انديشه هاي شما وکوشش براي افريدن انها . منظور ما اين است که در بند گذ شته نباشيد نه اينکه از تجربيات ، خطاها وشکستهاي گذشته درس نگيريد .پس بايد عاقلانه به گذشته نگاه کردواند يشه ووقت خودرا صرف چيزي کنيم که توان افريدن ودگرگون ساختن ان را داريم .
اصل دوم – درباره اهدافتان با خود گفتگو کنيد .
اهداف را به صورت جملا تي مشخص در اوريد وبه خود بگوييد ان هم به صورت جملات مثبت . اهداف بايد واقعي ومعقول باشند نه بلند پروازانه که دسترسي به انها ممکن نباشد ونه پيش پا افتاده که ارزش کوشيدن را نداشته باشند . اهداف معقولي براي هرساعت ، روز ، هفته وماه وضع کنيد . موفقييت در اهداف کوتاه شما را براي دست يافتن به اهداف بلند مدت تشويق مي کند و انگيزه تلاش را در شما بيدار مي سازد . همواره اهداف را ياداور شويد تا بخشي از ضمير ناخوداگاه شما گردد.
اصل سوم – تصميم گرفتن را تمرين کنيد .
روانشناسان نشان داده اند که کودکاني که در سالهاي اوليه زندگي خود تشويق شده اند تا براي خود تصميم بگيرند از ديگر
کودکاني که اين موقعييت را نداشته اند در اعتماد به نفس رتبه بالاتري کسب کرده اند .تمرين تصميم گيري به شما کمک مي کند تا
نسبت به قدرت قضاوت خود اطمينان بيشتري به دست اوريد ودرنتيجه اعتماد به نفس
کامل تري کسب نماييد . مهم تصميم گيري
است . يادتان باشد که قضاوت درست نتيجه تجربه است وتجربه خود نتيجه چندين قضاوت نادرست . بنابراين از هرفرصتي براي تصميم گيري استفاده کنيد واين نيرو را در خود پرورش دهيد .
تصميم گيري مستلزم خطر پذيري واحساس مسئوليت است
اصل چهارم – نتايجي را که مي خواهيد مجسم کنيد .
تصوير روشني را از انچه مي خواهيد به دست اوريد ، داشته باشيد اين کار باعث مي شود تا انرژي خودرا بران هدف متمرکز کنيد . اين برخورد تصويري باهمه ارمان ها واهداف براي شما مفيد است وياري تان مي دهد تا کم کم زمينه هاي -دست يابي به انها را فراهم سازيد .
اگر مي خواهيد از شر خصلتي رها شويد خودر ا در حالتي تصور کنيد که از ان خصلت هيچ اثري در شما نيست . همين تصوير وتکرار ان وانجام دادن تمرينهاي اصلاحي به شما کمک مي کند تا از ان خصلت نا خوشايند رها شويد . اين کار خيال پردازي ، بي خاصيت نيست بلکه واقعيت روانشناختي پذيرفته شده اي است که به بسياري کسا ن ياري رسانده است .
اصل پنجم – دربرخي زمينه ها متخصص شويد .
آگاهي عمومي لازمه زندگي فردي واجتماعي است اما کافي نيست . براي پيشرفت در زندگي فردي وحرفه اي شما بايد در زمينه هايي متخصص ومنحصر به فرد باشيد . همين نکته که شما چيزي مي دانيد وديگران نمي دانند به شما اعتماد به نفس مي دهد . بايد اموزش مداوم را به عنوان يک اصل در زندگي خويش بپذيريد .
اعتماد به نفس چیست؟
کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقصها و ضعفها بهحساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خودپندارهی منفی نمیگردد و هیچگاه زندانی خیالات نمیشود.
آیا تابهحال به ارزش واقعی خود فکر کردهاید؟ چه اندازه به خود احترام میگذارید؟در مواجهه با مشکلات چگونه برخورد میکنید؟
با قدرت و قوت رفتار میکنید یا ضعف و انفعال؟
اصولاً با شکست چگونه روبرو میشوید؟ خود را مقصر میدانید و به سرزنش و ملامت خود میپردازید، یا شکست را به عنوان واقعیتی از زندگی میپذیرید؟ در مقایسه خود با دیگران چهحالتی به شما دست میدهد؟
خانواده، مدرسه، دوستان چه تصوری از شما دارند؟ شما را فردی موفق میدانند یا سست و بیاراده؟
حتماً میپرسید طرح این سؤالها، بیانگر چه موضوعی است؟ بله، درست حدس زدید، اعتمادبهنفس مسألهای است که هر روز با آن مواجهیم و فردی که اعتمادبهنفس دارد، خود را شایسته میداند و شایستگی، ویژگی عام شخصیت اوست، این نگرش مقطعی و زودگذر نیست.
احساس خود باوری، توانایی و دریافت واقع بینانه از خویش، جز امتیازات شخص محسوب میگردد، و از بروز حالت ناامیدی و یأس و همچنین داشتن تصور نادرستی از قابلیتها جلوگیری میکند. وی هرگز مدعی نیست که تمام قابلیتهای بالفعل را داراست، بلکه راه وصول را برای خود هموار و باز میبیند.
کسی که به خودش احترام بگذارد و نفس خویش را گرامی شمارد و خود را با تمام نقصها و ضعفها بهحساب آورد، به خود اعتماد داشته، گرفتار خودپندارهی منفی نمیگردد و هیچگاه زندانی خیالات نمیشود. اما شخصی که تصور نادرستی از خویش دارد و گرفتار پندارهای خیالی است، بهگونهای که در تحصیل، روابط اجتماعی، سیاسی، خانوادگی، اقتصادی و... خود را بسیار مقبول و شایسته معرفی میکند و به دنبال شخصیتی کاذب و دروغین است، چون زمینه و توان رسیدن به این آرزوهای مطلوب برایش فراهم نیست، همواره یأس و ناامیدی را تجربه میکند و دچار افسردگی میشود.
عاقبت افرادی که چنین تصوری از خود دارند، جز انزوا و محدود نمودن خویش، برای پوشش وضعیت دروغین یا فعالیتهای ریاکارانه چه میتواند باشد؟
به تعبیر یکی از روانشناسان مشهور: "خودپندارهی کاذب، همانند گنجی است که در وسط آن دینامیت کار گذاشته شده است و مایه تخریب و ویرانی خواهد شد".
فرد متکیبهنفس، چون شناخت درستی از خود دارد و نقاط ضعف و قوت خود را میداند، برای رفع نقصها، تلاش بیشتری میکند و هرگز احساس کوچکی و حقارت نخواهد کرد.