بخشی از مقاله

چکیده

رشد سریع شهرنشینی و پیشرفت تکنولوژی و صنعت به ویژه در زمینه حمل و نقل و ارتباطات الکترونیکی ، جوامع شهری را با پیامدهای مثبت و منفی مواجه ساخته،در این بین از اهمیت مراکز محله که در شهرهای ایران دارای مفهومی کهن است کاسته شده و نقش و کارکرد اجتماعی آن نیز رو به افول گذاشته است. با توجه به جمعیت جوان کشور ما کودکان بسیاری در این کشور زندگی می کنند . این سرمایه های عظیم وقتی به بهره برداری می رسند که به بهسازی فضاهای آموزشی و پرورشی آنها توجه جدی شود. از سوی دیگر در حال حاضر مراکز محله به عنوان شاخص ترین فضاهای باز و عمومی شهری کودکان ، تنها از چند تاب و سرسره و الاکلنگ تشکیل شده اند و این فضاها پاسخگوی نیازهای مختلف کودکان نمی باشند .

در واقع کودکی که در این دوران ، فضا و شرایط بازی مناسب برایش فراهم نشود در سنین بالاتر دچار مشکلات روحی و روانی متعددی خواهد شد. این فضاها باید به گونه ای طراحی شوند تا بتوان با آزاد نمودن کودک در این فضاها ، زمینه بروز خلاقیت و کنجکاوی و شادی را در آنها شکوفا نمود . در این مقاله با هدف ارائه راهکارهایی جهت افزایش یادگیری بیشتر کودکان در مراکز محله با استفاده ازروش های مشارکتی کودکان محله صدف به عنوان نمونه موردی در شهر مشهد انتخاب گردید .

روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی است که با استفاده از روش های مختلف مشارکتی کودکان همچون برگزاری انشا،، ابزاردهی به کودکان...نظرات بچه ها در ارتباط با مرکز محله ی جمع اوری ومورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با استفاده از شاخص هایی چند در راستای دست یافتن به نحوه ی جانمایی فضاهای بازی اموزنده ومکاشفه ای کودکان، همجنین جانمایی فضاهایی جهت پیوند با تاریخ و فرهنگ وبازی ها فکری، کاربری های مورد نیاز متناسب با نیاز های کودکان سبب مشارکت و افزایش یادگیری کودکان در مرکز محله می شود.

مقدمه

امروزه با توسعه روزافزون شهرهای کوچک و بزرگ و فضاهای شهری، سازگاری مرکز محلات متناسب با نیازهای ساکنان اهمیت ویژه ای پیدا می کند. این محیط ها شامل ساختمان ها، امکانات و فضاهای طبیعی است که مردم در اطراف آنها زندگی، کار و بازی می کنند. مدارس، منازل، پارک ها، مناطق دیدنی، مراکزخرید، زیرساختهای حمل و نقل همگی واقع در مرکز محلات بخشی از این محیط به شمارمی روند.

کودکان به عنوان بخشی از اعضای جامعه با مجموعه ای از خواسته ها ونیازهای خاص، استفاده کنندگان محیط ساختگی هستند. نکته حائز اهمیت توجه به ورود کودکان بحث مشارکت وافزایش یادگیری انان است. ازاین رو امکانات با توجه به نیاز می بایست دردسترس کودکان باشد و امکان پیگیری محیط شهری و محلی امن را برای آنان فراهم سازند. با توجه به رویکرد شهردوستدارکودک، درامتداد نظریه های حقوق شهروندی برای کودکان جهان، به نظر می رسد چنانچه جوامع محلی از جمله کودکان، خود را در امر طراحی محیط های شهری فراگیر، ازابتدا تا مرحله بهره برداری ونگهداری دخیل نمایند، چنین محیط هایی برای بچه ها مناسبتر، پایدارتر ومقرون به صرفه تر از محیطهای شهری کنونی باشد.

محله ی صدف واقع در منطقه ی 11شهرداری، در حاشیه ی بولوار وکیل اباد جز ء یکی از محلات مسکونی شهرمشهد است. بزرگراه وکیل اباد در ضلع جنوبی آن و راه شریانی تربیت در طرفین وبولوار معلم در ضلع شمالی آن قرار گرفته اند. این محله، محل عبور ومرور ساکنین همان محدوده وسایر شهروندان است که با توجه به قرار گیری کاربری های جاذب کودکان از جمله مدرسه در قسمت مرکز محله ی آن وقابلیت این مرکز محله برای تبدیل شدن به فضای شهری پویا توام با حضور شهروندان به ویژه کودکان، دارای مرکز محله ای طراحی نشده برای حضور آنان است. ×

مبانی نظری

مفاهیم مربوط به محله در ارتباط با تعریف محله می توان دو رویکرد کلی، محله به عنوان واحدی کالبدی - فضایی و محله به عنوان واحد کالبدی فضایی و اجتماعی، را در نظر گرفت.

محله به عنوان واحدی کالبدی - فضایی: در این نگرش با تاکید بر مفاهیم فضایی، محله از عناصر کالبدی  مختلف از جمله واحدهای مسکونی، خدماتی وشبکه ارتباطی تشکیل شده است؛ که سکونت و مجموعه ای از فعالیت های مرتبط در فضاهای مختلف محله، اتفاق می افتد. در این نگاه محله می تواند زمینه بستری را برای ارتباطات، روابط و پیوندهای اجتماعی بین ساکنین ایجاد نماید. مفهوم واحد همسایگی غربی با چنین نگرشی معنا پیدا می کند .[1]

محله به عنوان واحدی اجتماعی و کالبدی- فضایی: در این نگرش جنبه های اجتماعی وکالبدی- فضایی محله توامان در تعریف محله نقش دارند. این نگرش نسبت به قبل، مفهوم جامع تری از محله را مد نظر قرار می دهد. مفهوم اجتماعی محله به وسیله مجموعه ای از ارتباطات و تعاملات اجتماعی تعریف می شود. محلات شهری به وسیله خویشاوندی و یا همجواری و یا علایق مشترک بین ساکنین، همبستگی به وجود می آورند و نهادهای محله، احساس هویت فضایی و اجتماعی را برای افراد ایجاد می کنند. نگرش اجتماعی به مفهوم محله به صورت قوی در تاریخ شهر نشینی ایران وجود داشته است. در نظام شهر نشینی غرب نیز برخی اندیشمندان به این مفهوم اشاره نموده اند. این تعریف از محله بر اساس ادراک و ذهنیت مردم استوار است و نگاهی از پایین به بالا در تعریف محله شهری دارد.[1]

مفهوم مرکز محله

تفکرمحله و خودکفایی نسبی آن موجب بوجود آمدن تأسیسات اقتصادی وعناصری خدماتی چون مدرسه، مهد کودک ،فروشگاه های مواد غذایی ،داروخانه ، خشک شویی، مکان مذهبی مثل مسجد یا کلیسا ،پست ،قهوه خانه می شود. به عبارتی محله علاوه برمسئله اسکان به تأمین نیازهای روزانه مردم توجه دارد از طرفی برای پیوند تحکیم پیوندهای اجتماعی وگذراندن اوقات فراغت ، محل هایی مثل پاتوق وفضاهایی برای اجتماع محلی اهالی در آن درنظرگرفته می شود .شکل گیری همه این عناصردر محلی به نام مرکز محله است که مانند هسته وقلب محله عمل می کند. به عبارتی اقتصاد محله واجبار به خودکفایی نسبی، تأسیسات اقتصادی ویژه ای درآن برپا می دارد که شامل مرکزی است که مایحتاج روزانه وکوتاه مدت محله را فراهم می سازد .

[2] این مراکز نیز محل تجمع آن دسته از فعالیت های تجاری وخدماتی است که بطور روزانه یا حداقل هفتگی مورد استفاده ساکنین ،یک محله قرارمی گیرد و تمرکز جامعه ای کوچک ومنسجم که تماس های اجتماعی بین همسایگان وایجاد حس شهری و محله ای را ترغیب می کند، نیز می باشند .[3] اینکه مرکز محله محل استقرار فضاها وعناصرخدماتی است بدین معناست که انواع خصوصیات عناصرو فضاهای مزبور تحت تأثیرعوامل متعددی از جمله خصوصیات اقلیمی ، جغرافیایی و اقتصادی ساکنان محله شکل گرفته است که برای تجمع اهالی وانجام مراسم مذهبی ، فضاهای تجاری و...

ازجمله فضاهای خدماتی هستند .[4]مراکز محله که در داخل محله ها واقع اند و دارای کاربری شهری متراکم تری هستند. آن ها بیشترین دسترسی محلی را به کالاها و خدمات مورد نیاز روزانه برای ساکنان محله فراهم می سازند و کانون اجتماعی و کارکردی محله را به وجود می آورند. باید دانست که توسعه کاربری مسکونی و محله ای و مختلط در مراکز محله امری ذاتی است.مراکز می توانند حفظ و نگهداری شوند، احیا گردند و یا به وجود آیند. آن ها را می توان در جوامع جدید طرح ریزی کرد، از مراکز خرید حومه ای تغییر شکل داد، یا از محله های کسب و کار فرسوده مناطق داخل شهر بازسازی شان کرد.

مراکز محله ای نقش مهمی را در بازسازی محله هایی که به صورت بلوک شهری اند ایفا می کنند. چرا که مرکز محله محلی جهت تجمع خدمات روزمره مورد نیاز ساکنان هر محله به عنوان هسته محله که شاخصهای عمده آن، تجاری محلهای، مسجد، دبستان، کودکستان، پارک محلهای، محل بازی کودکان و زمینهای ورزشی در حد نوجوانان است که موقعیت مکانی آنها در نقشههای کاربری اراضی تعیین می شود.[4]

کودک

طبق تعریف فرهنگ فارسی معین ، کودک به معنای کوچک ، صغیر و فرزندی که به حد بلوغ نرسیده - پسر یا دختر - یا طفل آورده شده است . در فرهنگ میراث آمریکایی نیز از کودک به عنوان شخصی که بین تولد تا دوران بلوغ قرار دارد ، یاد شده است . در دو معنای فوق تعریف کودک یکسان است . از سوی دیگر ، طبق تعاریف حقوقی جمهوری اسلامی ایران ، کودک به فردی اطلاق می شود که به سن بلوغ نرسیده باشد . قانون مدنی در تبصره یک ماده 1210 مصوبه 1360 مجلس شورای اسلامی ، سن بلوغ را برای پسران پانزده و برای دختران نه سال قمری ذکر کرده است .

در حالیکه اعلامیه جهانی حقوق کودک نیز در ماده یک خود کودک را کسی می داند که کمتر از 18 سال سن داشته باشد ، مگر آنکه قوانین ملی کشور سن بلوغ را کمتر از آن تشخیص دهد . کنواکسیون حقوق کودک که مفاد آن در سال 1989-1368 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده و مجلس شورای اسلامی ایران نیز در سال 1372 آن را پذیرفته است، در ماده یک خود اشاره به آن دارد که کودک کسی است که دارای سنی کمتر از 18 سال باشد مگر آنکه طبق قانون قابل اجرا در مورد کودک ، سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود .[5]

کودک و جامعه

مراحل رشدی را که یک انسان از بدو تولد آغاز می کند، میتوان در مسیر رشد یک جامعه دید و مراحل رشد یک جامعه را نیز میتوان در مسیر تحول و تطور تاریخی بشر جستجو کرد. از همین روی، انسان ها در یک جامعه مشخص، با شخصیت های مختلف، رشد متفاوتی دارند، ولی در نهایت نمایاننده میزان شخصیت و مرحله رشد یافتگی آن جامعه می باشند.کودکی تمام غرایز انسانی را داراست و ارضای بلافاصله می خواهد و نمیتوان این خواست غریزی را به تعویق انداخت یا از ارضای آن چشم پوشید. اگر این خواست برآورده نشود، کودک بلافاصله احساس ناکامی کرده و این حس را با گریه و خشم شدید بروز میدهد. کودک با عواطف و احساساتش زندگی میکند و تفکر منطقی و استدلالی در او راه ندارد.

تفکر او غیر منطقی یا پیش منطقی است و نمی تواند موقعیت درون و بیرون از خود را آنگونه که هست ببیند و ارزیابی کند. او بیشتر در دنیای توهمی که خود ساخته زندگی میکند. در کودک، وجدان اخلاقی درونی نشده است یعنی بد و خوب و باید و نباید را پدر و مادرش برایش تعریف میکنند. اخلاق در انسان با ظهور و رشد او کمال مییابد و جامعه به مثابه مزرعهای است که زمینههای رشد درست یا غلط، بارور شدن یا آفت خوردن نهال کودک را به درخت تنومند انسان بالغ فراهم می آورد.

اگر نیاز به جامعهای بالغ و رشد یافته باشد، باید به کودکان آن نگریست و برای آنها به برنامهریزی پرداخت. شخصیت جامعه، در شخصیت بخشیدن به کودکان تجلی میکند. باید به شناخت کافی از شرایط طبیعی و روانی کودک در ابعاد مختلف زندگی و نیازهای فردی و اجتماعی اش پرداخت و زمینه پرورش درست او را فراهم آورد. لازمه تحقق جامعه سالم، به بلوغ اجتماعی جامعه باز میگردد. هنگامی یک جامعه به بلوغ اجتماعی میرسد که بر نحوه به بلوغ رسیدن کودکان خود نظاره کند.

کودک و نیازهای اجتماعی

دو نیاز اساسی انسان که لازمه استمرار حیات او بر سطح زمین است و    امکان ادامه زیست را برای انسان توجیه می کند عبارتند از نیاز طبیعی انسان و دیگری نیازی است که از نظر اجتماعی بر او مترتب است. همانطور که از نظر طبیعی و علیرغم فراهم بودن شرایط آن در وجود انسان، نیاز به نفس کشیدن، خوابیدن و غذا خوردن از لازمه های گردش کار حیات طبیعی افراد محسوب میشود، بنابراین باید هوایی برای تنفس، جای راحتی برای خوابیدن و غذای سالمی برای خوردن انسان فراهم باشد.

به همان نسبت نیز انسان برای تأمین نیازهای اجتماعیاش لازمه هایی دارد. تمامی نیازهای اساسی کودک، قابل حصول و در دسترس می باشند فقط این نکته قابل اهمیت است که شرایط مناسب رشد کودک، همواره به صورت کامل و    یکجا فراهم نیست. نیازهای کودک به منظور اجتماعی بار آمدن وی، در سه فضا قابلیت برآورده شدن دارد. این سه فضا شامل فضای خانوادگی، فضای آموزشی و فضای عمومی می باشد.

فضای عمومی شهر برای کودک دربرگیرنده فضای عمومی محله و شهر، فضای همبازی ها و هم شاگردی ها، مراکز جمعی مربوط به امور فرهنگی و    پرورش کودک مانند کتابخانه ها، مراکز مذهبی، تالارهای اجتماعات، موزه ها، فرهنگسراها، سینما و تئاترها، تالارهای ورزشی، خیابانها و معابر عمومی است که علاوه بر خانه و مدرسه به تماس با کودک می پردازند. چنانچه نیازهای اجتماعی کودکان در شرایط کودکی آنان به خوبی مورد برنامه ریزی قرار گیرد و نقش مراکز جمعی خدمترسان برای رفع این نیازمندیها به خوبی معین گردد، دستیابی به جامعه سالم و بدون عارضههای اجتماعی خاص، دور از ذهن نخواهد بود.[5]

کودک ومحله

در جوامع شهری، سه واحد اجتماعی خانواده، مدرسه وفضاهای شهری در روند آموزش و اجتماعی شدن کودکان دارای اهمیّت ویژه ای هستند .اگر چه برای کلیه اجزای شهر نمی توان انتظار تناسب با شرایط فیزیکی و روانشناختی کودکان را داشت، امّا دربخش هایی از فضای شهر همانند فضاهای باز باید شرایط مناسب برای تجربه کردن محیط دراختیار کودکان قرارداده شود . دور کردن کودکان از محیط شهری، به معنای دورکردن آنها از زندگی است .

از آنجایی که یکی از پیامدهای خانواده های کم جمعیت عصر حاضر، محدودیّت تجارب اجتماعی کودکان است، لزوم ایجاد فضاهای محله ای که پاسخگوی نیازهای کودکان با توقع ها، سبکهای متنوع زندگی و فعالیّتهای متعدّد باشد، بیشتر گردیده است .در واقع کودکان برای اوّلین بار با تجربه عرصه محلّه و فضای باز محله به تعاملات اجتماعی با دنیای پیرامون می پردازند .این تعاملات در روند بلوغ اجتماعی وافزایش سطح آگاهی آنان نقش مهمی دارد . فضاهای محله، درپذیرش نقش های مختلف اجتماعی، فرهنگی، شیوهزندگی، تعامل عقاید و نهادینه کردن الگوهای رفتاری کودکان از طریق ارتباط مؤثّر میان آموخته های پیشین با تجارب فعلی نقش بسزایی داردو منجر به احساس تعلّق به محیط، بلوغ فردی و اجتماعی و شناخت از خود میگردد.

عواملی که موجب حضور کودکان در سطح محله می شوند: پاسخگویی به حس کنجکاوی و ماجراجویی رمز و راز و پیچیدگی فضا ها نباید به صورت کاملا تعریف شده، واضح و مشخص باشند به گونه ای که فرصت تخیل و تصور را از کودکان بگیرد. نوعی ایجاد ابهام که در نتیجه آن حس هیجان کودک برانگیخته شود، برای یک فضای هیجان انگیز بسیار مفید است. کاربرد عناصر طبیعی به همراه وسایل به ظاهر بی ارزش، دارای نوعی قابلیت برای بازی های خلاق کودکان است.

ایمنی محدودیت و مرز پیرامون فضای حضورکودکان

در طراحی فضاها، غالبا از فضایی محصور توسط دیوار، پرده یا کلیه ای کوچک که حس اتاق را داشته باشد، غفلت می شود. این محصوریت در مقیاس و از دید یک کودک نشسته در زمین است. تصمیم اینکه پیرامون فضای ان، محصور شود یا نه، به عوامل زیادی بستگی دارد. گاهی اوقات این محصوریت، فضای حضورکودکان را از فضای اطرافش به نوعی مجزا می کند که موجب دلسردی بعضی از کودکان برای استفاده از فضا می شود، اما تفکیک فضای حضورکودکان برای استفاده سنین مختلف، اثر رضایت بخشی را دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید