بخشی از مقاله
بزها : رفتار، تنش و مديريت
معرفي
بزها درسرتاسر دنيا بخاطر شير، گوشت، الياف؛ تحقيقات بيوشيميايي و همزيستي پرورش داده ميشوند. شير بز بخاطر خواص حساسيت هاي بالاي آلرژي و سهولت هضم آن شناخته شده ميباشد.
توليدات فعلي بزها برخي از ارزشمندترين الياف را حاصل ميكند توليدات فعلي بزها برخي از ارزشمندترين الياف را حاصل مي كند علاوه بر آن بزها در مديريت چراگاه و كنترل brush ( ) مفيد هستند. گوشت بز منبع اصلي پروتئين حيواني در سرتاسر دنياست، خصوصاً در آسيا و آفريقا. در ايالات متحده اهميت بز در سالهاي اخير به عنوان حيوان گوشتي افزايش يافته است. اگر چه
سيستم هاي بازاريابي گوشت بز هنوز كاملاً سازماندهي نشدهاند كه مديريت گوشت بز را به يك رقابت تبديل ميسازد تمرينات مديريتي كه سلامت بزها را هميشه ارتقا ميدهد به محصول دهي بهتر منجر ميشود، اگر چه اطلاعات پزشكي در دسترس كه به اين موارد اشاره مي كند محدود هستند.
محيط محدود
استرس حرارتي در بزها وجود دارد، خصوصاً تحت شرايط مديريتي متمركز. كاهش در غذاي مصرفي و توليد بطور معمول در بزهايي كه تحت اثر تنش حرارتي هستند مشاهده ميشود. Feedloming يك عمل معمولي در صنعت گوشت بز نميباشد. بخاطر سختيهاي كه با مديريت بيماري و كمبود امكانات اقتصادي موجود ميباشد اگر چه طبيعت و مري به اهمت برنامههاي مديريتي متمركز به عنوان يكي از استراژيهاي پيشرفت توليد گوشت بز تاكيد كردهاند تحت شرايط متمركز، غني سازي محيطي سرعت رشد در بزها افزايش ميدهد ولي بز غذاي مصرفي يا رفتارهاي خصمانه اثري نميگذارد.
رفتار خصمانه (جنگجويانه) پاسخ هاي سركشانه يا مطيعانه به يكديگر را در حيوانات مشخص ميكند.
پاسخ هاي تنشي در بزها تحت اثر تراكم انبار كردن قرار نميگيرد، زماني كه آنها در طويله ها بدون تغذيه نگهداري ميشوند. اگر چه عكس العمل هاي خصمانه در گروههايي با تراكم بالا شايع است.
تعاملات اجتماعي
تقريباً بلافاصله بعد از تولد (كمتر از 48 ساعت) نوزادان بزها قادر به احساس كردن محيط اجتماعيشان هستند.
بزها حيوانات بسيار اجتماعي هستند وعلاقه دارند با هم باشند مخصوصاً اگر احساس خطر كنند يا از محدوده خانهاشان دور شده باشند. اگر چه اين براي تعداد كمي از بزها معمول است كه از گله خود جدا شوند و در تنگنا قرار ميگيرند. بزها از ضربات سر براي ثبت كردن قلمرو شخصي خود استفاده ميكنند. بزها اصلي اغلب به پهلوهاي بزهاي فرعي (زيردست) شاخ ميزند. صدمات فيزيكي مانند كبودي در بزهاي شاخ دار تحت شرايط پرجمعيت افزايش مييابد، كه بالا رفتن فعاليتهاي كه تين كيناز خون منجر مي شود. قلمرو شخصي بزها ابتداً به وزن بز و اندازه شاخ آن بستگي دارد. جالب اينكه، يك بز تنها با بيشترين تعداد فاميل در يك گروه در بزهاي گونه جانواپوري (Jumanapari) تمايل دارند كه بز اصلي باشند. كنان ات ال يك زخم را در فعاليت CK در بزها مشاهده كرده است.
موقعي كه بعداز 7 ساعت نگهداري در طويلهها، به عنوان يك نتيجه تعداد بيشتري عكسالعمل خصمانه مشاهده شد تا در ساعات ابتدايي نگهداري.
ايزولاسيون اجتماعي
جدا سازي بزها از گروه اجتماعي خود ميتواند افزايش تنش احساسي يا هراس
ناكي را موجب شود كه با منعكس شدن تمركز كه تيزول بالا رفته تشخيص ميشود تمركز كه تيزول پلاسما يك شاخص قابل اعتماد براي تنش در بزهاست.
براي مطالعه پاسخها به ايزولاسيون اجتماعي در بزها كانن ات. ال آزمايشي را ترتيب داد كه در آن از هر بز به تنهايي بعد ازانجام هر كدام از سه درمان ايزولاسيون نمونه خون گرفته شد : يكي ايزولاسيون 15 دقيقهاي بدون هيچ ارتباط ديداري با ديگربزها (i)؛ يك ايزولاسيون 15 دقيقهاي با ارتباط ديداري (IV)؛ يا هيچ ايزولاسيون (كنترل و C) سطوح استرس همانطور كه با تمركزكرتيزول پلاسما مشخص ميگردد در گروه I در مقايسه با گروههاي C,IV بيشتر بوده است. تمركز كرتيزول در گروههاي IV,C بصورت شخصي متفاوت نيستند (شكل 1).
ايزولاسيون اجتماعي در گوسفندان نيز ايجاد استرس ميكند. اگر چه بر اساس تعاملات اجتماعي آغاز شده زمان هر واحد و رفتار نشان داده شده در زمان ايزولاسيون اجتماعي بزها نسبت به گوسفندها حيوانات اجتماعيتري هستند.
اگر چه گلوكز پلاسما و تمركز اسيدهاي چرب غيراشباع (NEFA) در درمان تأثير نميپذيرد. روندها با روندهاي كرتيزول شبيه ميباشد (شكل1) تمركز پلاسما (NEFA) دربزها نتيجه تنش افزايش مييابد.
بزها به آساني ميتوانند با روند آزمايشگاهي روتين مانند ايزولاسيون و نمونهگيري خون توسط يك وسيله آرام و بزنامههاي تشويقي عادت كند؛ به اين خاطر كه آنها ميتوانند رويارويي هاي مثبت را بخاطر بسپارند.
شكل 1- تاثير درمان قرنطينه (قرنطينه بدون تماس ديداري باندهاي ديگر با تماس ديداري با بازهاي ديگر IV؛ كنترل 2) بد (A) كرتيزول پلاسما (plasmacortisd ، (B) گلوگز پلاسما (plasmaglueose)و اسيدهاي چرب غيراشباع پلاسما (NEFA)
ستونها با حروف متفاوت كاملاً متفاوت هستند (P<0.05) با LSD. (تعريف شده از مرجع )، ( در سايت اينترنتي dekke.com www. ميتوانيد تصاوير رنگي را نيز بياييد).
نقشهاي حمل و نقل
بزهايي كه براي محصول گوشت درنظر گرفته ميشوند اغلب مسافتهاي طولاني در آمريكا حمل ميشوند حمل و نقل نه تنها شامل تنش هاي فيزيكي بلكه شامل تنش هاي روحي ناشي از بار زدن تخليه بار سرو صدا لرزه و اختلالات اجتماعي ميباشد. بارزدن به داخل حمل تنش را در بزها افزايش ميدهد و حمل و نقل نيز اثرات تنش فيزيولوژيكي را بيشتر افزايش ميدهد.
الگوهاي كاهش در اثرات استرس در بزها اسپانيايي بعد از يك حمل 5/2 ساعته در شكل 2 آمده است. در اين مطالعه چگالي (فشردگي) انبار كردن حمل بر اثرات تنش فيزيولوژيكي اندازهگيري شده اثر نگذاشته است.اگر چه تمركز كرتيزول در طول 1 ساعت بعد از حمل كاهش مييابد، تمركز گلوگز پلاسما تا 2 ساعت بعد از حمل، بالا باقي ميماند و بعد از حدود 3 ساعت از محل شروع به كاهش ميكند. اگر عامل استرس زا به اندازه كافي قوي باشد، سطح كرتيزول پلاسما از يك سطح گلوكز پلاسما پيروي مي كند، شايد اين يك نتيجه افت گليكوگن جگر باشد سطح فعاليت CK پلاسما بعد از حمل ( در شكل 2) ناشي از استرس فيزيكي و صدمات مانند كوفتگي مورد اشاره قرار گرفته است بعد از اينكه بزهاي اسپانيايي با يك عامل استرسزا فيزيكي مواجه ميشوند. فعاليت CK پلاسما آنها بعد از يك وقفه حدوداً 2 ساعته افزايش مييافت.
تنش تغذيهاي
مديريت چرا از اهميت بالايي در نگهداري يك گله محصول ده و سالم برخوردار است اگر چه بزها بخاطر توانايي زندگي گياهي (تغذيه از گياهاني) كه براي ساير دامها سخت است را دارند. سوء تغذيه در بزها آنها را در مقابل بيماريهاي تضعيف ميسازد مخصوصاً عفونتهاي كرمي، گوشت بزها بصورت عادي بدون تغذيه در كشتارگاهها قبل از كشتار نگهداري ميشوند در ابتدا بخاطر كاهش آلودگي مدفوعي معدودي و روده اي نگهداري در كشتارگاه براي مدت محدود همچنين به بزها كمك ميكند كه قبل از كشتار بر استرس
حمل غلبه كنند. اگر چه طولاني شدن فقدان تغذيه، شكست اجتماعي و محيط جديد كه همراه مراحل نگهداري پيش از كشتار است ممكن است اثرات تنش و تغييرات متابوليك (metabolic) را افزايش دهد. فقدان تغذيه در بزهاي اسپانياي گزارش شده است كه تمركز كرتيزول پلاسما را افزايش ميدهد. عليرغم مزايا موجود فقدان تغذيه در كشتار بزها ممكن است منتج به كاهش وزن زنده و لاشه شود كه از لحاظ اقتصادي مهم است.
تنش و سلامت
شمارش تفاوت گلبولهاي سفيد خون از اهميت ويژهاي در تعيين تعداد اثرات طولاني مدت استرس بر بزها برخوردار است. به عنوان يكي از نتايج استرس در بزها درصد طفوسميت افزايش و درصد نتروفيل كاهش مي يابد. اين روشن نيست كه آيا تغييرات در پروفيلهاي گلبولهاي سفيد اثر معكوسي بر مقاومت در برابر بيماري در بزها دارد يا خير اگر چه مرگ و مير بخاطر عفونتهاي بعد از مسافرتهاي طولاني در شرايط نامطلوب معمول ميباشد اصلي ترين دلايل مرگ و مير در بها در شرايط (فروش) bronchopneumouta, salmonellosis هستند. (سالمونه لويس) و (برانچوپ نمونيا) تحت فشار قرار دادن گلوكز كرتيكويد (Ggucocorticoid
s) كه در هنگام تنش آزاد ميشوند بخاطر تحت فشار قرار دادن دستگاه ايمني شناخته شده هستند. شواهدي موجود است كه نشان مي دهد افزايش مقدار آنتي اكسيدان در بزها مي تواند اثرات مفيدي به توابع ايمني آنها داشت
ه باشد مخصوصاً در هنگام استرس.
مشكلات سلامت معمول در بزها شامل بيماريهاي باكتريايي و GIN (كرمهاي معده و روده) ميشود.
كنترل انگلها مخصوصاً بسيار سخت است زيرا بزها به سرعت در مقابل داروهاي ضد كرم معمول پيشرفت مقاومت ميدهند و براحتي دوباره موقعي كه در موقع چرا بيش از حد ميكنند عفوني ميشوند. اگر چه بار GIN به نظر نميرسد بر كرتيزول پلاسما و تمركزگلوكز در بزها اثر بگذارد.
استرس و متابوليسم ماهيچه
تنش هاي پيش از كشتار در حيوانات باعث رها سازي Catecholamines (كاتكلانيوس) و كاهش گليكوژن ماهيچه ميشود. كه بر ازدياد gostmortem glycolysis (گلي كوليسين بعد از مرگ) و كاهش PH در ماهيچهها افزايش ميدهد تنش هاي شديد در بزها پيش از بهرهبرداري ممكن است منجر به infenor كيفيت گوشت شود. تنش كوتاه مدت پيش از كشتار به كاهش سطوح كليكوژن ماهيچه در بزهاي جوان منتج ميشود ولي در بزهاي پير اگر چه در كرتيزول رايج و تمركز گلوكز افزايش قابل اشارهيكمتري در بزهاي جوان در مقايسه، بزهاي پير داريم تمركز گليكوژن ماهيچه و ميزان PH در هنگام ذمان كالبد شكافي فوري شايد مشخص كند كه تمركز استرس پيش كشتار حيوانات ممكن است كه سپري شده باشد.
نتايج
فهم حركات اجتماعي يك گله و نمايش رفتاري بزهاي تنها يك كليد براي پيشرفت سلامت و محصول دهي حيوانات است.
مقيد كردن بزها با وسايل تقويتي مثبت براي توليد كنندگان آزمايشگاهي كاركردن آسان را با حداقل استرس دام سرعت مي بخشد. غني سازي محيطي با مواد هزينه محور شايد راحتي و محصول دهي بزها را در شرايط مديريتي فشرده ارتقا دهد. بزها حيوانات بسيار اجتماعي هستند. بنابراين قرنطينه اين حيوان تنها دور از گروه آن سطوح استرس را افزايش مي دهد، مخصوصاً اگر حيوان قادر به داشتن ارتباط ديداري با ديگر بزها باشد. سفرهاي طولاني تحت شرايط معكوس آب و هوايي نه تنها استرس را در بزها افزايش مي دهد بلكه خسارات اقتصادي ناشي از كاهش وزن- زنده را احتمال تب عفونت و مرگ و مير را افزايش ميدهد. تكميل آنتي اكسيدان رژيمي ممكن است به بزها كمك كند تا با اثرات منفي رها سازي كورتيكاستارويد بر توابع ايمني در هنگام وقوع استرس مبارزه كند. اختلال گروهها متفاوت اجتماعي، تركيب شده با وقفه تغذيه احتمال افزايش درگيريهاي مضر و كبودي را در بزها افزايش مي دهد. تنش هاي پيش كشتار همچنين سطوح گليكوژن ماهيچه را خالي كرده و ميتواند اثرات منفي بر كيفيت گوشت داشته باشد.
شكل 2 منحني رگراسيون (A) روند مكعب را در تمركز كرتيزول پلاسما نشان ميدهد، (B) روند مكعب در فعاليتهاي كيناز كرتين پلاسما (CK) را نشان مي دهد. و (C) روند چهاربعدي در تمركز گلوكز پلاسما با زمان بعد از حمل و نقل در بزهاي اسپانيايي را نشان ميدهد (استناد شده از مرجع 3) (ميتوانيد اشكال كامل و رنگي dekkercom www مشاهده نماييد)
شكل 3- اثرات كوتاه مدت تنش ها (حمل و نقل پيش از كشتار بر تمركز گليكوژن
اسبها : مديريت رفتار و
اسبها مهرهداران بزرگ با جسه براي هستند كه تصاوير آنها در هنر و تبليغات بسيار ديده مي شود. اسبها بجز در كشورهاي در حال توسعه بندرت براي كار استفاده ميشوند. ولي منبع اصلي نيرو براي توليد محصول توسط كشاورزان Amish در آمريكاي شمالي مي باشد 5 ميليون اسب و يا بيشتر در ايالات متحده زندگي ميكنند و براي ورزش و تفريح مورد استفاده هستند. آگاهي از رفتار آنها اين را براي ما ممكن
مي سازد كه آنها را بصورت انساني و با توجه به تاريه تكامليشان مديريت كنيم.
چريدن (تغذيه كردن)
اسبها در محيط هاي بسيار گوناگون يافت ميشوند. ولي گونهاي جنگل نشيني تا چرندههاي علف زارها تكامل يافته است آنها بصورت وحشي براي آخرين بادر علفزارهاي اوراسيا ديده شدهاند. اسبهاي وحشي در آن گونه از محيط يا اسبهاي اهلي كه در مراتع نگهداري ميشوند بيشتر وقت خود را به چرا مي گذرانند.
چريدن رفتاري است كه نه تنها شامل خوردن ميشود بلكه شامل انتخاب ناحيه جرا و گياهان در منطقه چرا نيز ميباشد.
بعد از انتخاب كردن اسب گياه را prehend (بررسي) ميكند معمولاً با لمس آن با لب بالايي گيرنده كنترل گياه از ريشه آن با دندانهاييش آن و سپس جويدن گياه با دندانهايي آسيايي بزرگ سنگين و محكم خود و در آخر بلعيدن غذا. بعد از تعدادي دهان پر كردن، اسب چند قدم برميدارد و گياهان جديدي را انتخاب مي كند. اين الگوي رفتاري حركت آرام (چندين كيلومتر در روز) و جويدن (در حدود 40000 بار در روز) ميتواند به عنوان مناسب ترين راه براي پا و سلامت gastrointestined (معده و روده اي) مود توجه است.
بزاق در برگيرنده بي كربنات سديم ميباشد. بنابراين هر كدام از آن حركات جويدن چندين ميلي ليتر بيكربنات سديم محلول را به معده وارد ميكند. هر قدم خون را از سم خارج ساخته و اجازه مي دهد خون تازه وارد شود اين الگوي رفتاري بايد با الگوي رفتاري اسب اهلي مدرن معمول مقايسه شود اسب در يك استبل زندگي مي كند و با حداقل علوفه خشك و حداكثر دانههاي روغني تغذيه مي شود. اسب به محوطه آورده ميشود (معمولاً به تنهاي و به محوطه بيعلف) براي زمانهاي متعددي و با آن سواري ميشود (معمولاً با سرعت )بسته به اهداف تفريحي صاحب آن.
باارزشترين اسبها به اين روش نگهداري مي شوند و رفاه آنها شايد ضعيف ترين نوع مشخص شده در مقايسه با رفتار انجام شده قالب باشد و ميزان ناراحتي ةاي معدي و رودهاي (گاز معده) و لنگي و چلاقي گزارش شده را داشته باشند.
(رفاه ناراحتيهاي معدوي و رودهاي و لنگي و چلاقي گزارش شده كمتري دارند)
اسب كه در آخور نگهداري ميشوند 20% يا كمتر را از زمان خود را به خودرن سپري ميكنند. اسب ممكن است نقصان جويدن را با چيزي مثل دنبال علوفه گشتن در بستر آخور خود و گاهي اوقات با خوردن تراشههاي چوب كه بستر معمول براي اسبهاست جبران ميكند. اگر سطوح چوبي نيز در دسترس باشند اسب ممكن است آنها را نيز بجود. اين رفتار يك عكسالعمل نسبت به محبوس بودن نيست بلكه بيشتر يك جواب به كمبود مواد خواكي زبر در رژيم غذايي ميباشد. تهيه كردن علوفه انتخاب آزاد يك قدم زدن يك روزه براي يك اسب 500 كيلوگرمي زمان خوردن را براي يك اسبي كه در آخور نگهداري ميشود تا نهايتاً به اندازه يك اسب چرنده افزايش ميدهد. اسبي كه علوفه تغذيه ميكند شايد به اندازه كافي بجود ولي نه خيلي حركت ميكند و نه همراه اسبي دارد.
رفتارهاي غيرنرمال
يك رفتار اسب كه پاسخي به محبوس ماندن است به خود پيچيدن مي باشد. اسب در جا راه ميرود معمولاً در درگاه آخور خود اسب فقط از اين طرف به آن طرف نميجنبد ولي در حقيقت در جا راه مي رود. بخود پيچيدن به وضوح يك تلاش فرار ritualized ( ) ميباشد. اسب تلاش ميكند تا از آخور خود فرار كرده و به سايراسبها ملحق شود ما اين را از آنجاميدانيم كه تصويراسبهاي ديگر و يا يك آينه شيهه كشيدن را كاهش ميدهد. يك رفتار مرتبط راه رفتن در آخور است كه اسب دوباره و دوباره در آخور خود دور مي زند. اين رفتار بيشتر در اسبهاي باربر بيشتر است تا اسبهاي درساژ و پرشي.
يك بيهمتاي رفتاري براي اسبها cribbing ( ) ميباشد. كه شامل گرفتن يك سطح افقي با دندانها و قوس دادن گردن و فرو دادن هو
ا با يك خرناسه با صدا ميباشد اين رفتار موقعي آغاز ميگردد كه كره از شير گرفته ميشود بخصوص اگر كره در يك آخور ديگر برده شود و غذا داده شود.
كرههايي كه درچراگاه موقعي كه مادرانشان دور باشند رها شده باشند. تمايل كمتري به آغاز (Crib) ؟ ( ) دارند. بوضوح در پاسخ به برخي مولفههاي يك دانه و مخلوط شهد شيره (تغذيه شيرين) رخ ميدهد و ميتواند 10 تا 60% زمان درروز اسب را اشغال كند.
اين رفتار توسط 5% اسبها به نم
ايش درميآيد مخصوصاً گونههاي معين ودر هنگام فعاليتهاي معين. تروبردها (Thoroughbreds) گونه اي هستند كه تمايل بيشتري به Crib دارند عوامل خطر بعنوان يك اسب درساژ، يا نمايشگر سه روزه، يك اسب پرشي ويا يك اسب مسابقه سرعت استفاده ميشوند. اين رفتار با مشاهده اسبهاي ديگر آموزشي داده نميشود ولي يك عامل فاميلي موجود ميباشد- هم خانوادههاي اسبهاي كرايبر تمايل بيشتري به Crib دارند.
روشهاي تنوعي براي از بين بردن Cribig مورد استفاده هستند، ولي يك قلاده كه مانع اسب از كشيدن گردنش جهت Crib مي شود موثر ترين روش ميباشد درمان جراحي خيلي موثرنيست، و دهنهها به نظر مي رسد كه خسته كننده تري از قلاده باشند.
نياز به انجام هيچ كاري بجز تجربه كردن گاز معده توسط اسب بعنوان يك نتيجه براي ممانعت اسب از Cribbing وجود ندارد اين رفتار شايد به اسب كمك كند تا به محيط غيرطبيعياش غلبه كند يا شايد حتي مواد ضربه گير به معده و رودههايش اضافه كند توسط اضافه كردن مقداري بزاق با هم گاز Cribbing آمادگي يك ميله Cribbing بالاي سينه از صدمه ديدن يا بلعمان آخور جلوگيري مي كند.
اسبهاي خيلي سخت ميكش